دیانت بهائی، یک دیانت جهانی است و هدفش اتحاد جمیع نژادها و ملیتها در یک آرمان بین المللی و دیانت واحد می باشد. تجدید و تکامل ادیان از اصول این آئین است زیرا در هر زمان مقتضیات جامعه بشری تغییر می پذیرد و در هر عصری دینی جدید موافق با مقتضیات و نیازمندهای جهانیان ظاهر می گردد. بـهائیان پیروان حضرت بـهاءالله هستند و معتقدند که ایشان، جدیدترین فرستاده الهی در سلسله پیامبران پیشین چون حضرت ابراهیم، موسی و بودا و زردشت و مسیح و بالاخره حضرت محمد است و رسالتش برای ایجاد تمدنی جدید و جهانی است که بشر در این زمان بدان نیازمند است. محور تعالیم دیانت بـهائی وحدت عالم انسانی است یعنی وقت آن آمده است که بشر از هر قوم و نژادی به یگانگی رسند و همه در ظلّ یک جامعه جهانی درآیند. حضرت بـهاءالله فرموده است که خداوند بیمانند نیروهائی را در جهان بکار گماشته است تا آنچه را که بر حسب سنّتهای پیشین سبب جدائی و اختلاف میان اقوام و طبقات و ادیان و ملل عالم گشته است از میان بردارد و مهمترین کاری که امروز بشر باید به آن پردازد وحدت عالم انسانی و تلاش و کوشش در راه اتّحاد و اتّفاق اهل عالم است. یکی از اهداف و مقاصد دین بـهائی بذل  همت و مساعدت در این مسیر است. از این روی امر بـهائی جامعه‌ی جهانی مرکّبی بیش از 7 میلیون نفر از اکثر ملل و نژادها و فرهنگهای جهان بوجود آورده و تعالیم حضرت بـهاءالله را در آن جامعه تجسم بخشیده است. آزمایشی که بهائیان در این راه گذرانده اند سبب تشویق کسانی است که از همین راه می پویند و نوع انسان را اعضاء یک خاندان و کره زمین را یک وطن می دانند.

Aeene Bahai

جمعی از بهائیان از نقاط مختلف جهان

   اصول و تعالیم حضرت بهاءالله


حضرت بـهاءالله ما را به وحدانیت پروردگار تعلیم داده یعنی که خدا یکی است و اوست که پی در پی اراده خویش را در ظهور پیغمبران در هر زمان بر نوع انسان ظاهر ساخته است و پیغمبران نیروی اصلی در تمدن بشری در طول تاریخ بوده‌اند.


پیامبران آسمانی واسطهء بین خدا و خلق‌اند و  از یک منشاء برای تربیت و ترقی نوع بشر آمده‌اند، مردمان جهان ادیان را بکلی جدا از یکدیگر می دانند ولی در نظر بهائیان مقصد جمیع فرستادگان یزدانی یکی است و آن رساندن بشر به بلوغ روحانی و معنوی او است. حال زمان ما زمانی است که انسان به مرحله بلوغ وارد گشته و وحدت خاندان بشری و بنای جامعه‌ای جهانی و صلح عمومی امکان پذیر شده است. برای وصول به هدف وحدت عالم انسانی از جمله تعالیمی که امر بهائی ترویج می کند عبارت است از:
 
•     ترک جمیع تعصّبات
•     تساوی جمیع حقوق و امکانات برای زن و مرد
•     تعدیل معیشت و از میان بردن افراط و تفریط در فقر و ثروت
•     تعلیم و تربیت عمومی
•     تحرّی حقیقت یعنی هر کس خود باید به جستجوی حقیقت پردازد و از تقلید دست بردارد.
•     ایجاد جامعه متّحدالمنافع جهانی
•     مطابقت دین با علم و عقل
 


 

راهی برای زندگی 

حضرت بهاءاللّه به ما چنین تعلیم داده است که انسان همانند "معدنی است که در آن گوهرهای گرانبها نهفته است" خود انسان از این گنج شایگان بی‌خبر است تا چه رسد به دیگران.  هدف از زندگی انسان آن است که استعدادهای نهفته‌اش را پرورش دهد تا هم خود از آن برخوردار گردد و هم در خدمت عالم انسانی ان را بکار برد. حضرت بهاءاللّه فرموده است که زندگی در این جهان مانند زندگی جنینی کودک در رحم مادر است و اعضاء بدن انسان در عالم رحم رشد می کند اما هرچند آن اعضا در عالم جنین بکار نمی آید ولی رشد و نموش لازم است تا کودک پس از تولد در این عالم آنها را بکار برد و ناقص نباشد. بدین گونه، نیروهای اخلاقی و عقلی و روحانی، اعضاء و جوارح روح ما در این عالم است. روح پس از خروج از این عالم تا ابد در عوالم الهی باقی و در ترقّی است وبه اين نيروها نيازمند است.


 
بنابراین روش زندگی بهائیان مستلزم رشد و نمو معنوی است. نماز و مناجات روزانه روح را از قیود این جهان محدود آزاد می سازد و درهای جدیدی را به روی ما می گشاید. همکاری در برنامه‌های مفید با مردمی که با یکدیگر از همه حیث تفاوت دارند تعصّبات دیرینه را نابود می سازد. الكل و مواد مخدر که عقل را زائل می سازد جز در موارد لازم برای دارو و درمان حرام است و نیز از غیبت و افترا که اعتماد بین مردمان را سست می کند و روح اتّحاد را که سبب ترقّی انسان است از میان می برد باید احتراز جست.

راهی برای زندگی


 
 
  جامعه بهائی از پیشینه های قومی و فرهنگی مختلف تشكیل شده است.

حضرت باب 
 
در ۲۳ ماه می  ۱۸۴۴ ميلادي در ایران در شهر شیراز جوانی که خود را باب نامي. اعلان کرد که پیامبر الهی که همه جهان در انتظارش هستند، به زودی ظاهر خواهد شد. لقب باب از این جهت است که اگر چه حضرت باب خود مظهر مستقلّ الهی بود اعلان فرمودند که مقصد اصلیش آنست که مردم را برای ظهور کلّی الهی بعد از خود آماده نمایند. 


حضرت باب پس از این اعلان بزودی دچار مخالفت های روحانیون اسلامی گردید. دستگیر شد و به زندان افتاد و بالاخره کمتر از شش سال بعد در ۹ جولای ۱۸۵۰ ميلادي در میدان عمومی شهر تبریز شهید شد و بیش از ۲۰ هزار نفر از پیروانش نیز طی کشتارهای متعدد در سراسر ایران به شهادت رسیدند و حال بنای باشكوهی با گنبد زرین در کوه کرمل مشرف بر خلیج حیفا و محاط به گلزارهای زیبا بنام مقام اعلی ساخته شده است که جسد مطّهر حضرت باب را در آغوش گرفته است.

آرامگاه حضرت باب ( مقام اعلی)


 
 
 

   آرامگاه حضرت باب ( مقام اعلی)

            
  حضرت بهاءالله

حضرت بهاءالله در سال 1817 ميلادي در طهران متولد شدند. از اوان طفولیت آثار عظمت در آن حضرت ظاهر بود. ایشان در منزل آموزش مختصری دیدند، اما احتیاج نداشتند که در مدرسه ای وارد شوند زیرا از طرف خداوند دارای علم لدنی بودند. حضرت بهاءالله از خانواده ای اصیل و شریف بودند و در جوانی مشاغل عالیه ی در دربار شاه به حضرتشان پیشنهاد شد، لیکن نپذیرفتند. ایشان مایل بودند که بیشتر اوقاتشان را صرف کمک به ستمدیدگان، بیماران و مستمندان نمایند، و از حق و عدالت دفاع کنند و چون حضرت بهاءالله حمایت خویش را از آئین حضرت باب اعلان فرمودند طولی نکشید که تمام مناصب و امتیازاتش را از دست داد و در طوفانـی که پـس از شهادت حضـرت باب در ایران برخاست از همه ثروت و مال دنیـا محروم و خود نیز دچار شكنجه و آزار و گرفتـار زندان شد. سپس چند بار ایشان را تبعید نمودند. اولین تبعیدشان به بغداد بود. در سال ۱۸۶۳ ميلادي در همان شهر حضرت بـهاءالله مقام خويش را اعلان نموده و خود را موعود کل امم معرفی فرمودند. از بغداد حضرت بـهاءالله را به استانبول و از آنجا به ادرنه و بالاخره به عکّا تبعید نمودند. عکّا در اراضی مقدسه بود و حضرت بـهاءالله بعنوان یک زندانی در سال ۱۸۶۸ ميلادي به آن شهر تبعيد گر ديدند. از ادرنه و سپس از عکّا حضرت بـهاءالله نامه‌های متعددی خطاب به ملوك و سلاطین زمان خویش صادر فرمودند. این الواح در تاریخ ادیان بی نظیر و از اسناد بسیار مهم و پر عظمتی است که در آنها حضرت بـهاءالله اعـلان فرمودند که تمدنی جهانی در حال بوجود امدن است و زمانش فرارسیده که اهل عالم بسرا پرده وحدت و یگانگی درآیند و به شاهان و امپراطورها و روسای جمهور در قرن نوزدهم نصیحت کردند که از اختـﻻفات  خویش دست بردارند و تسلیحات خویش را به حداقل رسانند و در عوض کوشش و امکانات خویش را صرف ایجاد صلح عمومی نمایند. درگذشت حضرت بـهاءالله در بـهجی در شمال عکّا واقع شد و مزارشان در همان جا استقرار یافت و تعالیمشان کم کم از مرز خاورمیانه بیرون رفت و در نقاط دیگر منتشر شد.

نمایی از آرامگاه حضرت بهاءالله


 
 
  نمایی از آرامگاه حضرت بهاءالله

حضرت عبدالبهاء


حضرت بهاءالله برای حفظ امر خود از تفرقه آن را ازقوایی بی نظیر بهره مند کردند که آن قوهء عهد و ميثاق است. قبل از صعود حضرت بهاءالله، ایشان به صراحت مرقوم فرمودند پس از من توجه به حضرت عبدالبهاء كنيد.  حضرت عبدالبهاء  فرزند أرشدشان بودند و تنها مفسّر آيات ومركز عهد و ميثاق الهى منصوب شدند. حضرت بهاءالله شخصا آن حضرت را پرورش فرمودند، ايشان از كودكي به مقام پدر بزرگوارشان پى بردند، و شريك رنجهاى پدر بزرگوارشان بودند. حضرت عبدالبهاء گرانبهاترين هديه حضرت بهاءالله  بعالم بشرى و نمونه اعلاى تعاليم بهائي مي باشند.
حيات ان حضرت مملو از مصائب و بلايا بود اما باعث سرور همه نفوسى بودند كه به حضورشان مشرف مي شدند. بعد از انكه پدر بزرگوارشان به عالم بقا شتافتند، مسئوليت جامعهء بهائى بر روى دوش ايشان قرار گرفت، و ايشان شبانه روز به انتشار أمر أعظم در شرق و غرب عالم مشغول شدند. هزاران ألواح به أفراد و گروههاى مختلفه در نقاط مختلفه عالم مرقوم فرمودند و تعاليم مباركه پدر بزرگوارشان را روشن و واضح نمودند. تفسير و ترجمه هاى ايشان هم اكنون از اساسي ترين آثار أمر بهائي است.
با تمرکزدر مقام حضرت عبدالبهاء بعنوان مركز عهد و ميثاق حضرت بهاءالله، بهائيان عالم متحدانه در سعى و كوششند تا حيات بهائى داشته باشندو مدنيت جهانى نوينى بسازند.
 

حضرت عبدالبهاء


 
  حضرت عبدالبهاء

  ولایت امر

  حضرت عبدالبهاء در وصیت‌نامه ی خویش موسوم به الواح وصایا نوه ی ارشد خود، شوقی افندی ربانی را ولی امر و مبین تعالیم بهائی تعیین فرمودند. حضرت شوقی افندی در مقام ولی امر بهائی در سال ۱۹۵۷ميلادي عالم خاک را وداع گفتند. ایشان در طی سی و شش سال بسیاری از آثار حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء را به انگلیسی ترجمه و تشریح  نموده، تأسیس مؤسسات محلّی و ملّی بهائی را تشویق فرموده و انتشار افکار بهائی را در تمام نقاط عالم تحت نقشه‌هایی منظم و مستمر رهبری کردند.
 
حضرت ولی امر الله یادگار جاودانه خود را با ایجاد تزئینات باشكوهی جهت استقرار مرکز جهانی بهائی در ارض اقدس تأسیس فرمودند. بنای مقام  مطهر حضرت باب و ساختمان آرشیو بین‌المللی بهائی، و همچنین طراحی و تنظیم و ترتیب باغهای زیبای قصر بهجی و دامنه کوه کرمل از خلاقیت بی نظیر آن حضرت است.
 

حضرت شوقی افندی ربانی


 
 
حضرت شوقی افندی ربانی

  بیت العدل اعظم
 

بیت العدل اعظم که حضرت بـهاءالله آنرا بعنوان قوه تشریعیه امر بـهائی معین فرمودند در سال ۱۹۶۳ ميلادي تشکیل شد. این هیأت مرکّب از نه نفر است که هر پنج سال یک‌بار از طرف جمیع اعضاء محافل ملّی بـهائیان جهان انتخاب می شود.
بیت العدل اعظم به اداره ی امور روحانی و اداری جامعه بین‌المللی بـهائی می پردازد و نیز بعنوان امناء اماکن مقدسه و سایر املاک در اراضی مقدسه مأمور حفظ آنهاست.  حضرت بـهاءالله به بیت العدل اعظم اختیار داده است که در مواردی که کتب و آثار مقدسه بـهائی قانوني وضع ننموده قوانینی تشریع نماید و این هیأت است که جامعه بـهائی را در جهانی که پیوسته در تغییر است رهبری و راهنمائی می کند.
 

مقر بیت العدل اعظم

  مقر بیت العدل اعظم

اعضای بیت العدل اعظم

  اعضای بیت العدل اعظم   


مشرق الاذکارهای بهائی


عبادتگاهها یا مشرق الاذکارهای بهائی به روی همه مردم باز است و همه ی افراد از دین ها و اعتقادات مختلف می توانند در آنها به عبادت خداوند بپردازند. هرچند از نظر هندسی هر یک از بناها با یکدیگر مختلف هستند ولی از لحاظ معماری  اصولي کلی در آنها مراعات شده است- همه دارای ۹ طرف و یک تالار مرکزی گنبد مانند هستند- که همزمان از وحدت ذاتی نوع بشر و تنوع و گوناگونی آن حکایت می کند. برنامه های عبادتی ساده و متشکل از دعا و مناجات و تلاوت منتخباتی از آثار بهائی و کتب مقدسه ادیان مختلف چون تورات و انجیل و قرآن و ... است.
همانطور که حضرت بهاءالله مطرح نموده‌اند، مشرق الاذکار یک مرکز و کانون روحانی برای موسسات وابسته مختلفی است که بمنظور خدمات علمی، بشردوستانه، آموزشی و اداری در اطراف آن بنا می شوند.

مشرق الاذکار های بهائی در سراسر جهان

  مشرق الاذکار شیلی


  مشرق الاذکار شیلی 

مشرق الاذکار فرانکورت

 مشرق الاذکار فرانکورت       

  مشرق الاذکار سیدنی

  مشرق الاذکار سیدنی

  

مشرق الاذکار اوگاندا

  مشرق الاذکار اوگاندا

مشرق الاذکار ویلمت

  مشرق الاذکار آمریکا

مشرق الاذکار نیلوفر آبی

مشرق الاذکار هندوستان

مشرق الاذکار عشق آباد



   مشرق الاذکار عشق آباد

مشرق الاذکار پاناما

 مشرق الاذکار پاناما

Active Image

مشرق الاذکار ساموآ 


رفاه اجتماعی و اقتصادی


از ممتازترین خواص جامعه بهائی از لحاظ ترقّیات اجتماعی و اقتصادی جنبه نظام مشورتی آن است. حضرت بهاءاللّه طرحی را برای تصمیم‌گیری بر اساس هم‌رأئی و توافق گروهی ابداع فرموده است و خطا نیست اگر بگوئیم هر فرد بهائی بنحوی از انحاء شاگرد مکتب مشورت است. ترقیات اجتماعی و اقتصادی در نظام بهائی اول‌بار در ایران آشکار شد که بهائیان آن کشور در اوائل قرن بیستم مدارس و درمانگاهها و سایر خدمات اجتماعی از جمله اولین مدرسه دخترانه را در کشور تأسیس کردند.
امروز برنامه‌های رفاهی مخصوصاً در آسیا و امریکای لاتین و افریقا بسیار متعدد است و شامل مدارس درمانگاهها، کلاسهای بهداشت، برنامه‌های کشاورزی، جنگل بانی، ترک اعتیاد الکلی و خوابگاههای کودکان است و رادیوهای بهائی با برنامه‌های خدمات اجتماعی خویش نه‌تنها از لحاظ عملی به برنامه‌های مذکور کمک می کنند بلکه فرهنگ بومیان را نیز حرمت و ترویج می نمایند. برنامه‌های رفاهی بهائی را محافل روحانی محلّی پیشنهاد می کنند و از این راه برنامه‌های مذکور بر اساس شرکت عامه مردم در هر محل طرح می شود و از این راه می توان سرّ موفّقیت این برنامه‌ها را که بر پای خود ایستاده‌اند. دریافت.

یک مدرسه بهائی در پاناما

یک مدرسه بهائی در پاناما

  دانش آموزان مدرسه بهائی ربانی 

  یک پروژه درخت کاری توسط دانش آموزان مدرسه بهائی ربانی در نزدیکی شهر گوالیور، هندوستان

بهائیان و سازمان ملل متحد

  از تعالیم بهائی یکی اینست که دین حقیقی باید سبب ترویج اتّحاد و اتّفاق باشد و اتّحاد شرط ضروري حصول صلح جهانی است. حضرت بهاءاللّه می فرمایند «اصلاح و راحت حاصل نشود مگر به اتّحاد و اتّفاق.» ازجمله موازینی که جامعه بهائی برای حصول اتّحاد عالم پیشنهاد می کند اینست که یک زبان بین‌المللی بوجود آید،  اقتصاد جهانی تعدیل و هماهنگ گردد، تعلیم و تربیت اجباری متداول شود، معیاری برای حقوق بشر معین گردد و سازمان مرکّب جهانی ارتباط و مخابرات بکار افتد. 

  چون بهائیان معتقدند که سازمان ملل متّحد بمنزله کوشش بزرگی در راه اتّحاد جهان محسوب می شود آن را به هر نحو که بتوانند حمایت می نمایند. از این روی "جامعه بین‌المللی بهائی" با مقام مشاور در شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متّحد Ecosoc و در سازمان صندوق کودکان ملل متّحد Unicef عضویت دارد. دفتر جامعه بین‌المللی بهائی در نیویورک و در ژنو تأسیس گشته و بهائیان از بسیاری از نقاط جهان مرتّباً در کنفرانسها، کنگره‌ها و سمینارهای مربوط به حیات اجتماعی و اقتصادی کره زمین شرکت می کنند. چون بهائیان مردم دیگر را در بعضی از کشورها در پنجه ظلم گرفتار دیده اند توجهشان به تعالیم حضرت بهاءاللّه مربوط به حقوق بشر بیشتر جلب شده است. از این جهت جامعه بین‌المللی بهائی در کنفرانسهای شور سازمانهای ملل متّحد درباره حقوق اقلّیت،  مقام زن، تحریم جنایت، جلوگیری از مواد مخدره، رفاه کودک و خانواده، نهضتهای ضد تسلیحات با حدت و حرارتی تمام مشارکت می جویند.

 نماینده جامعه ی بهائی در سازمان ملل

  نماینده جامعه ی بهائی در سازمان ملل


جامعه جهانی بهائی


جامعه بهائی عالم مرکب از تقریباً 7 میلیون نفرند که در ۱۸۹ کشور مستقّل و ۴۶ ناحیه تابعه زیست می کنند و کثرت تنوعش شامل مردمی در سراسر کره زمین از نژادها و مذاهب و فرهنگهای مختلف از جمله ۲۱۰۰ عدد از قبائل و عشائر عالم است.
در امر بهائی فرد روحانی وجود ندارد زیرا بشر به مرحله‌ای از بلوغ وارد شده است که هر کس می تواند خود در آثار الهی تفکر نماید و از راه دعا و مناجات و مشورت با دیگران تصمیم بگیرد. برای آنکه اکثر مردم از ظهور حضرت بهاءاللّه منتفع شوند آثار بهائی به ۸۰۰ زبان مختلف ترجمه شده است.
در آئین بهائی، انتخاب دین آزاد می باشد و عقیده بر آن است که همه ی مردم در انتخاب دین خود مختارند و افراد باید پس از مطالعه ی کتب و آثار الهی ادیان دیگر و پس از تحری حقیقت، دین خود را انتخاب نمایند. حضرت بهاءالله به بهائیان عالم می آموزد که تعالیم آن حضرت امروزه به مثابه دارویی است برای دردهای امروزه ی عالم انسانی. ایشان می فرمایند:
 
" رگ جهان در دست پزشک دانا است ، درد را می بيند و بدانائی درمان ميکند . هر روز را رازی است و هر سر را آوازی . درد امروز را درمانی و فردا را درمان ديگر. امروز را نگران باشيد و سخن از امروز رانيد . ديده ميشود گيتی را دردهای بيکران فرا گرفته و او را بر بستر ناکامی انداخته . مردمانيکه از باده خود بينی سر مست شده اند پزشک دانا را از او باز داشته اند . اينست که خود و همه مردمان را گرفتار نموده اند . نه درد ميدانند نه درمان ميشناسند . راست را کژ انگاشته اند و دوست را دشمن شمرده اند. "
 

https://www.aeenebahai.org

سایر دسته بندیها

دیدگاه‌ها

تصویر سلام

سلام :

سلام، مطلب بسیار عالی بود. کامنت تستی.
تصویر a

a :

ای مردمی که وارد این سایت میشید، آگاه باشید که بهائیان ادعا می کنند بهاءالله پیامبر بعد از حضرت محمد (ص) است. همه ی ما می دانیم که پیامبر (ص) خاتم الأنبیاء و آخرین پیامبر بوده اند. لینک زیر تلاش دارد خاتمیت را نقض کند. http://aeenebahai.org/node/490 اما بنده نظری برای این لینک گذاشته ام که تمام عبارات آن را نقض میکند و به لطف خدا کسی نتوانسته نظرم را که با نام a ثبت کرده ام نقض کند. بدانید این فرقه ی بهائیت دروغین و کاملا جدا از اسلام است و اسلام آیین مردان خداست. کسی که می خواهد بهائیت را بپذیرد ابتدا خوب درباره ی اسلام و بهائیت مطالعه کند و بعد خواهد دید که اسلام چه دین کامل تری است. علاوه بر این در قرآن اشکال صرف و نحوی وجود ندارد اما در کتاب اقدس بهائیان وجود دارد.
تصویر سردبیر

سردبیر پاسخ داده:

دوست عزیز مثل اینکه دچار تورم اعتماد بنفس شده اید آنچه که بنظر شما نقض مطالب سایت و مقاله خاتمیت است تنها عباراتی نامفهوم و فاقد استدلال و تکرار نظرات شخصی بدون درک موضوع و استنادات مقاله است. اگر واقعا بدنبال حقیقتید یکبار دیگر با دقت مقاله و نقضهای خودتان را بخوانید و بدون تعصب درمورد آن فکر کنید. پاسخ بند به بند نظرات شما ذیل مقاله خاتمیت درج خواهد گردید خاطرنشان میگردد در کتاب اقدس هیچ غلطی وجود ندارد و چنانچه اتهامات ردیه نویسان را ملاک ادراک خود قرار دهید به بیراهه میروید زیرا درمورد قرآن هم بیش از 600 مورد غلط املائی و صرفی و نحوی و تاریخی و علمی و عقلی برشمرده اند که مسلمانان به هیچیک پاسخ قانع کننده ای نداده اند و با توجیهات ضعیف سعی در مخفی کردن آن دارند. ادعای کامل بودن دین اسلام را هم باید در عمل ثابت کرد و متأسفانه با تضاد های آشکاری که بین قوانین شرع با عدالت و حقوق انسانی وجود دارد و ناکارامدی مطلق آن را در دنیای امروز سبب شده و در هر جامعه ای سعی شود احکام شرع بصورت دقیقتر اجرا گردد بدبختی و ظلم و رنج و فساد به فجیع ترین شکل آن گسترش میابد. امیدوارم فارغ از تلقینات ردیه ها و با مطالعه دقیق و بدون تعصب بتوانید به حقیقت واصل گردید
تصویر a

a پاسخ داده:

جناب سردبیر! کدام 600 مورد غلط قرآنی؟اگر راست میگین یه مورد نشون بدین. در ضمن،این عبارت در اون قسمتی که در باره ی خاتمیت هست نوشته شده: "ولکل امة أجل و إذا جاء أجلهم لا یستأخرون ساعة و لا یستقدمون یعنی برای هر امتی (پیروان هر دیانتی) پایانی است و وقتی که زمانش فرا رسد ساعتی پس و پیش نخواهد شد." پیروان هر دیانتی عضو ترجمه اصلی نیست. شما میگین امت به معنای پیروان دیانته.اما این تفسیر به رأی هست. واژه ی امت به معنای نلت است و نه چیز دیگری.
تصویر a

a پاسخ داده:

ضمنااااااااا! تمام ادیان بعد از حضرت ابراهیم حج را به خانه ی خدا میدانند. شماهایی که ادعا دارید دینتان الهی است!چرا جای خانه ی خدا باید آرامگاه باب را زیارت کرد؟؟؟؟؟؟
تصویر a

a پاسخ داده:

مردم عزیز لطفا به لینک http://aeenebahai.org/node/490 مراجعه کنید ببینید حق با بهائیت است یا اسلام؟؟؟؟؟ بر خاتم و پایان دهنده ی انبیاء حضرت محمد (ص) صلوات! دست خدا بالای همه ی دست هاست.
تصویر سردبیر

سردبیر پاسخ داده:

دوست عزیز برای اینکه ناگزیر به حذف تمام یا قسمتهائی از کامنتهای شما نشویم لازم است شئون ادب و احترام را حفظ فرمائید متأسفانه با تکیه بر اطلاعات غلط و لاطائلاتی که شنیده اید داد سخن میدهید و پاسخهای بنده را "اراجیف" میخوانید. آمارهائی که از تعداد تکرارهای کلمات در قرآن ارائه کرده اید سراپا نادرست است چند نمونه را برای شما ذکر میکنم تا متوجه عمق اشتباهتان بشوید و بدون تحقیق و تفکر اظهار فضل نفرمائید. ماه "شهر" بصورت منفرد 4 مرتبه و در صیغه های مختلف جمع و همراه با ال مجموعا 21 مرتبه تکرار شده که هیچ ارتباطی با 12 مرتبه ادعائی شما ندارد. به همین سیاق کلمه یوم 475 بار تکرار شده نه 365 بار ، کلمه مرد 57 بار و کلمه زن 30 بار تکرار گردیده بقیه موارد هم تماما اعداد بی ربط و غلطی هستند. شما براحتی میتوانید با یک نرم افزار جستجوگر قرآن این موضوع را خودتان تحقیق کنید و فریب اظهارات هر گزافه گوی بی سوادی را نخورید. درضمن قرآن مملو از آیاتی است که در سوره های مختلف عینا و یا مضمونا تکرار گردیده اند و مسلما برای موضوعات مهم مثل مثل خشک شدن دریای رحمت و هدایت الهی و مقطوع شدن نسل پیامبران که مورد ادعای شماست باید آیات صریح و واضحی بدفعات ذکر میگردید برای اثبات اینکه منظور از امت پیروان یک دیانت است آیه " ولکل امة رسول" یونس 47 کفایت میکند اگر منظور از امت حکومت یا ملت باشد باید هر حکومت یا ملتی پیامبری داشته باشد که بطلان این نظر واضح است درمورد اینکه بنی آدم فقط به معنای فرزندان آدم و حواست به شعر سعدی مراجعه فرمائید آیا آن بنی آدمی که اعضای یکدیگرند فقط هابیل و قابیل بودند که یکی بدست دیگری کشته شد. آیا قرآن بعد از چندین هزار سال فرزندان بلافصل آدم و حوا را خطاب قرار داده که برای شما پیامبرانی خواهند آمد؟ چه فایده ای از گفتن این موضوع به فرزندان مرده آدم بدست میآید آیا قرآن برای هدایت زندگان آمده یا مردگان؟ با این حساب مفسرین دانشمند شما که این تعبیر را از ایشان نقل کردید خود را جزء بنی آدم به حساب نمیآورند ولی گمان نمیکنم که بقیه انسانها اینگونه فکر کنند؟!! این عین عبارت شماست: "ایشان پسری ندارند و این مسئله میتوانهد خود گواه این مسئله باشد که پیامبر بعدی در کار نیست" حال از آن "نی نی کوچولو" سوال بفرمائید که پسر کدامیک از پیامبران پیغمبر بعدی بوده که کفار به استناد آن چنین فکری کرده اند و اگر هم بفرض شما کفار چنین فکری میکردند حضرت محمد با کلمه "ولکن" آن را ابطال کرده اند و خاتم النبین بهیچ عنوان تأیید نظر کفار نمیتواند باشد درمورد اینکه احکام اسلام بدرد دنیای امروز نمیخورد شما را به مقاله تحقیقی آقای محسن کدیور ارجاع دادم که اثبات نموده شرع اسلام با عدالت و حقوق انسانی سازگاری ندارد ولی ظاهرا شما بجای خواندن آن ترجیح میدهید توهمات خود را تکرار کنید خاطرنشان میگردد که دیانت بهائی درصدد باطل دانستن یا بقول شما نقض قرآن نیست و مطالبی که ارائه میگردد برای رفع کج فهمی ها از قرآن است و اثبات اینکه اتهامات مورد ادعای شما که به دیانت بهائی نسبت میدهید درمورد قرآن صدها بار شدیدتر وجود دارد. بنابراین بهتر است اگر بدنبال بحث درباره غلطهای قرآن هستید به کتابها و سایتهای منکر اسلام مراجعه کنید ولی برای اینکه گمان نکنید ادعای بیهوده ای بیان گردیده نمونه هائی را برایتان ذکر میکنم تا اگر توانستید درمورد آن پاسخی بیابید. لطفا تحقیق کنید که منظور از "یا اخت هارون" که در قرآن آمده کیست . و بپرسید که املاء صحیح "یبسط" چیست؟ درمورد لقب سر که از سوی ملکه انگلیس به حضرت عبدالبها اعطا گردیده توضیح کافی داده شد ولی ظاهرا شما میخواهید حقیقت را با عینک ردیه نویسان ببینید. این لقب به تاکنون به هزاران نفر اعطا گردیده که دربین آنان دانشمندان، هنرمندان، سیاستمداران ، ورزشکاران ، ادبا و بزرگان بسیاری از کشورهای مختلف جهان بوده اند. اینکه چرا دربین "اینهمه افراد خیر" این لقب به حضرت عبدالبها داده شده دلیلش برجستگی عمل ایشان است که در دنیای پرتعصب آن روزگار که هر گروهی بدنبال منافع خود بود خدمت انسان دوستانه خود را منحصر به بهائیان ننمودند و همه نیازمندان را بدون درنظر گرفتن نژاد و مذهب و گرایش سیاسی و وابستگی اجتماعی مورد عنایت قرار دادند. اگر ردیه نویسان سندی مبتنی بر دلیل دیگری غیر از این موضوع داشتند قطعا بجای القای شبهه اسناد خود را رو میکردند این توهم که "تمام ادیان بعد از حضرت ابراهیم حج را به خانه خدا میدانند" بدیهی البطلان است شما کدام یهودی یا مسیحی را میشناسید که به حج کعبه برود؟ بهتر است قبل از تکرار نظرات دیگران قدری درمورد آن فکر کنید درضمن کار بچه گانه ای است که بخواهید با استفاده از نامهای مختلف کامنتهائی برای تأیید نظر خودتان بگذارید. آی پی شما در همه این کامنتها دیده میشود. بهتر است بجای این کار متفکرانه و معقول نظر بدهید تا مورد تأیید واقعی خوانندگان قرار بگیرید موفق باشید
تصویر a

a پاسخ داده:

اولا چیزی که من درست نگفتم اینه که کلمه شهر در در آیه تکرار شده. به شرح زیر: 1- جزء 2 سوره البقرة آيه 185 ( شهر: 2 ) شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ 2- جزء 2 سوره البقرة آيه 194 ( شهر: 2 ) الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ 3- جزء 2 سوره البقرة آيه 197 ( شهر: 1 ) الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلاَ رَفَثَ وَلاَ فُسُوقَ وَلاَ جِدَالَ فِي الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللّهُ وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُوْلِي الأَلْبَابِ 4- جزء 2 سوره البقرة آيه 217 ( شهر: 1 ) يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِندَ اللّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ وَمَن يَرْتَدِدْ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُوْلَـئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَأُوْلَـئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ 5- جزء 2 سوره البقرة آيه 226 ( شهر: 1 ) لِّلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِن نِّسَآئِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَآؤُوا فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ 6- جزء 2 سوره البقرة آيه 234 ( شهر: 1 ) وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ 7- جزء 5 سوره النساء آيه 92 ( شهر: 1 ) وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلاَّ خَطَئًا وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَئًا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَن يَصَّدَّقُواْ فَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّكُمْ وَهُوَ مْؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِّيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةً فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللّهِ وَكَانَ اللّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا 8- جزء 6 سوره المائدة آيه 2 ( شهر: 1 ) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحِلُّواْ شَعَآئِرَ اللّهِ وَلاَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلاَ الْهَدْيَ وَلاَ الْقَلآئِدَ وَلا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُواْ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَن صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَن تَعْتَدُواْ وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ 9- جزء 7 سوره المائدة آيه 97 ( شهر: 1 ) جَعَلَ اللّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِّلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْيَ وَالْقَلاَئِدَ ذَلِكَ لِتَعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَأَنَّ اللّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ 10- جزء 10 سوره التوبة آيه 2 ( شهر: 1 ) فَسِيحُواْ فِي الأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُواْ أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللّهِ وَأَنَّ اللّهَ مُخْزِي الْكَافِرِينَ 11- جزء 10 سوره التوبة آيه 5 ( شهر: 1 ) فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ 12- جزء 10 سوره التوبة آيه 36 ( شهر: 1 ) إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَالأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلاَ تَظْلِمُواْ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَآفَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ و در کل چهارده تکرار شده.نه 4 و 21 مرتبه! یوم و مشتقات آن 365 بار به کار برده شده. در موتور جست و جویی که استفاده کردین یومئذ و کلمات مشابه رو هم حساب کرده. قسمت مرد و زن را تصحیح میکنم. امراه(زن)=5=رجل(مرد) نساء(زنان)=2=رجال(مردان) البته به صورت مستقل از کلمات دیگر. بقیه ی آمار هم یا دقیقا درستند یا فقط کمی اصلاح لازم دارند اما دریا و خشکی درست است.زکات 32 بار و برکت نیز 32 بار. پاسخ بخش های دیگر نظر: http://www.google.com/url?sa=i&rct=j&q=&esrc=s&source=images&cd=&docid=h... این لینک عکس نسل شناسی پیامبران است که هر کدام از نسل کدام پیامبرند. عبارتی هم که نوشتم (ایشان پسری ندارند و این مسئله میتوانهد خود گواه این مسئله باشد که پیامبر بعدی در کار نیست) خوب این مسئله خود میتواند به گونه ای اثبات باشد اما اثبات اصلی را در نظر بعدی گفته بودم. بعدش هم در قرآن نصیحت های لقمان به فرزندش هم آمده. پس نمی تواند در جایی مکالمه ی خود با فرزندان آدم را میگوید.در این جا منظور از بنی آدم، دقیقا فرزندان آدم میباشد و در جای دیگر ممکن است این معنی را ندهد.آیا اگر میگوییم در باز است و باز پرنده ای شکاری است، میتوانیم بگوییم در پرنده ای شکاری است؟!همان طور که باز دو معنای مختلف دارد بنی آدم هم جایی خطاب به فرزندان آدم و جایی خطاب به همه ی آدم هاست. کلمه ی امت دقیقا و دقیقا حکومت و ملت است و هر جای دنیا در تاریخ پیامبری حضور داشته همان طور که 124000 پیامبر داریم که بر همه ی حکومت ها فرود آمده بودند و هیچ مردمی نیستند که یک زمانی پیامبری بر اون ها نیامده باشد تا روز قیامت عذری نداشته باشند که ندای خدا به ما نرسیده بود. اگر حتی امت پیرو دین هم بگیریم (که نیست) خوب که چی؟ برای هر مردم پیرو آیین پیامبری بوده.مگر میشه اصلا بدون پیامبر مردمی پیرو دین باشند؟هیچ دلیلی نمی شود که پیامبری بعد از حضرت محمد (ص)بیاید. باز هم فراتر میرویم و فرض میکنیم محمد (ص) آخرین پیامبر نیستند.حضرت موسی دریا را شکافت، عیسی (ع) شفا دهنده بود،محمد (ص) شقّ القمر کردند.معجزه ی بهاءالله چه بوده؟خصوصیت پیامبران داشتن معجزه است. در ضمن نیامدن پیامبری دیگر دلیل بر خشک شدن دریای رحمت و هدایت الهی نیست. هدایت الهی تمام و کمال در قرآن آمده. در مورد آی پی هم بنده از فیلترشکن استفاده میکنم و شاید کسی هم از فیلترشکن من استفاده کند و به همین دلیل آی پی ها یکی شود. احکام اسلام هم کاملا بر حسب عدالتند و نقضی در اجرای حکومت عادلانه ندارند.آنچه اکنون در ایران میبینیم شاید 20% شبیه حکومت اسلامی باشد.وگرنه حکومت اسلامی عاری از استبداد است. آنچه در غرب دموکراسی مینامید رأی دادن برای انتخاب دیکتاتور است ولی خکومت اسلامی قوانین اسلام را رعایت میکند و مردم میتوانند نظرشان را درباره ی قوانین بگویند.نه این که هر چه اکثریت گفتند چه درست و چه غلط، اقلیت مجبور به پذیرش آن شوند.
تصویر سردبیر

سردبیر پاسخ داده:

دوست عزیز مثل اینکه خیلی در پاسخ گفتن عجله دارید و فرصت نمیکنید جوابهای بنده را با دقت بخوانید. برای اینکه مطالب روشن شود و به نتیجه برسیم بهتر است که سوالات را یکی یکی مطرح کنید و پاسخ بگیرید با این وجود به همان سیاق که نوشته اید به شما پاسخ میدهم برای اینکه اشتباه محاسبات آیات به شما اثبات شود عین متن آیات را برایت مینویسم الطلاق : 4 وَ اللاَّئي‏ يَئِسْنَ مِنَ الْمَحيضِ مِنْ نِسائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاثَةُ أَشْهُرٍ وَ اللاَّئي‏ لَمْ يَحِضْنَ وَ أُولاتُ الْأَحْمالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْراً القدر : 3 لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ المجادلة : 4 فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتابِعَيْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعامُ سِتِّينَ مِسْكيناً ذلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَ لِلْكافِرينَ عَذابٌ أَليمٌ سبأ : 12 وَ لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ وَ أَسَلْنا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَ مِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ مَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنا نُذِقْهُ مِنْ عَذابِ السَّعيرِ التوبة : 36 إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً في‏ كِتابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ وَ قاتِلُوا الْمُشْرِكينَ كَافَّةً كَما يُقاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقينَ التوبة : 5 فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَخَلُّوا سَبيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ التوبة : 2 فَسيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَ أَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكافِرينَ الأحقاف : 15 وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعينَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْني‏ أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتي‏ أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى‏ والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لي‏ في‏ ذُرِّيَّتي‏ إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمينَ المائدة : 97 جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ الْهَدْيَ وَ الْقَلائِدَ ذلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليمٌ المائدة : 2 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللَّهِ وَ لاَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ لاَ الْهَدْيَ وَ لاَ الْقَلائِدَ وَ لاَ آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرامَ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْواناً وَ إِذا حَلَلْتُمْ فَاصْطادُوا وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَ تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى‏ وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعِقابِ النساء : 92 وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْريرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى‏ أَهْلِهِ إِلاَّ أَنْ يَصَّدَّقُوا فَإِنْ كانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَكُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْريرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ إِنْ كانَ مِنْ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ ميثاقٌ فَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى‏ أَهْلِهِ وَ تَحْريرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتابِعَيْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ وَ كانَ اللَّهُ عَليماً حَكيماً البقرة : 234 وَ الَّذينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فيما فَعَلْنَ في‏ أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبيرٌ البقرة : 226 لِلَّذينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فاؤُ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ البقرة : 217 يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فيهِ قُلْ قِتالٌ فيهِ كَبيرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَ كُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دينِكُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ البقرة : 197 الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى‏ وَ اتَّقُونِ يا أُولِي الْأَلْبابِ البقرة : 194 الشَّهْرُ الْحَرامُ بالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدى‏ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى‏ عَلَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقينَ البقرة : 185 شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ كانَ مَريضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُريدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ اگر با دقت شمارش نمائید "شهر" بصورت منفرد 4 مرتبه و در ترکیبهای مختلف 21 مرتبه تکرار شده کلمه یوم در ترکیبهای مختلف 475 مورد که 4 مورد آن یومئذ است و بصورت خالص با اعرابهای متفاوت جمعا 277 مورد با هیچ نوع جمع و تفریقی نمیتوان آن را به عدد 365 رساند هیچکدام از اعداد درمورد برکت زکات رجال نساء امرأ درست نیستند و همگی جعلیند . من همگی را با دقت بررسی نمودم درمورد بنی آدم لزومی ندارد به اول سوره بروید کافیست سه آیه به عقب برگردید * يَابَنىِ ءَادَمَ خُذُواْ زِينَتَكمُ‏ْ عِندَ كلُ‏ِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُواْ وَ اشرْبُواْ وَ لَا تُسرْفُواْ إِنَّهُ لَا يحُِبُّ الْمُسرْفِينَ(31) آیا منظور انسانهای اولیه بوده اند که خطاب به ایشان فرموده اند با آراستگی در هر مسجدی حاضر شوید آیا قبل از اسلام هم به عبادتگاههایی مثل دیر و کنیسه و کلیسا مسجد میگفتند؟ آیا بعد از فرزندان بلافصل آدم بقیه مجازند که با لباسهای ژولیده به مسجد بروند و اسراف بکنند و این بیان فقط خطاب به هابیل و قابیل بوده؟ لطفا قبل از اظهار نظر کمی فکر کنید برای اینکه بحث بیمورد درباره معنای امت را با شما خاتمه دهم معنای آن را در لغت نامه دهخدا برایتان مینویسم: "جماعتی که بسوی ایشان پیغمبری آمده باشد. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). گروهی که به پیغمبری ایمان آورده اند. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). پیروان انبیاء. (غیاث اللغات )." http://www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-62c56e0d029544c49ef548ac2... بهتر است با فرار از واقعیت و تحریف مفهوم خود را فریب ندهید تحقیق آقای کدیور برمبنای قرآن و شرع اسلام است نه آنچه حکومتهای اسلامی اجرا میکنند. خوشبختانه اغلب حکومتها کمتر از بیست درصد شرع را اجرا میکنند وگرنه هیچیک از آنها قابل زیست نبودند درمورد انجیل جعلی برنابا که از ویکی پدیا به آن استناد کردید خوب بود لااقل ابتدای همان صفحه لینکتان را میخواندید "اعتبار این کتاب به شدت مورد تردید واقع شده‌است چرا که اسناد قدیمی از آن وجود ندارد و قدیمیترین اشاره به آن وجود نام آن در لیست ممنوعه پاپ ژلازیوس یکم در اواخر قرن پنجم میلادی(قبل از پیدایش اسلام) است.[۳] و قدیمی ترین دستنوشته‌ها مربوط به قرن ۱۶ می‌شود. اکثر محققان غربی و مسیحی (و حتی برخی مسلمانان[نیازمند منبع]) اعتبار آن را زیر سوال برده‌اند و آن را اثری جعلی متعلق به به قرن ۱۶[۴] می‌دانند که ادعا می‌شود توسط برنابای عهد جدید (قرن ۱ میلادی) از یاران حواریون مسیح به نگارش درآمده است. از طرف دیگر برخی مسلمانان جعل بودن این انجیل را نپذیرفته‌اند و آن را نسبت به اناجیل رسمی مسیحیت معتبرتر می‌دانند." مثل این است که ما با استناد به احادیث جعلی که خودمان بسازیم بخواهیم حقانیت دیانت بهائی را اثبات کنیم. آیا چنین مدرکی برای مسلمانان سندیت دارد؟ درمورد یا اخت هارون. این اصطلاح رایجی بین بنی اسرائیل نبوده و نیست بلکه از جعلیات مفسرین است که برای فرار از پاسخ به اشتباه فاحش قرآن ساخته اند. مریمی که خواهر هارون بوده با مریم مادر عیسی دو شخص متفاوتند. مریم نخست خواهر موسی و هارون بوده درصورتی که مریم دوم تنها فرزند خانواده بوده که در سنین کهنسالی بدیشان داده شده و هیچ خواهر و برادری نداشته. در هیچ سند یهودی و غیر یهودی در تاریخ نمیتوانید اصطلاح اخت هارون را بیابید و هارون برادر موسی نیز چون جلو بازگشت قوم به گوساله پرستی را در زمان غیبت موسی نگرفت جایکاه خاصی در بین یهود ندارد که هرکسی را بخواهند بواسطه احترام به هارون نسبت دهند. نقل قول بودن مطلب هم چیزی را عوض نمیکند زیرا نقل قول اشتباهی صورت گرفته و هیچگاه بنی اسرائیل مریم را اخت هارون نمیخوانده اند. حتی در قرآن نیز انتساب به هارون در هیچ مورد دیکری اتفاق نیفتاده. توجیه یبصط با این عنوان که اگر غلط بود علی تصحیح میکرد واقعا استدلال جالبی است جدا از اینکه اصلاح آیات که عبدالله ابن سرح مدعی آن بود اصولا منشأ الهی آن را زیر سوال میبرد از قلم افتادن یک لغت میتواند بدلیل کم سوادی نگارندگان یا عدم دقت آنان هم باشد. در عربی هیچ ریشه ای برای کلمه یبصط وجود ندارد و این لغت تنها با "س" صحیح است. ولی باز هم مفسرین برای توجیه گفته اند که نوشتن این کلمه به هردو صورت درست است. اگر شما توانستید یک متن قبل از اسلام بیابید که این لغت درآن بکار رفته باشد میتوانید چنین ادعائی بکنید. درغیر این صورت نوشتن یک لغت بی ریشه با معنائی که لغت مشابه دیگری برای آن وجود دارد اشتباه بارز املائی است که در قرآن موجود است و قابل انکار نیست درمورد لقب سر در پست قبلی برایتان پاسخ نوشتم ولی ظاهرا آنقدر در جواب دادن عجله دارید که وقت نمیکنید مطالب بنده را مرور کنید خاطرنشان میشود که در زمان حضرت عبدالبها منطقه فلسطین تحت قیمومت دولت انگلیس بود و در واقع اقدام بشر دوستانه حضرت عبدالبها در قلمرو آن کشور اتفاق افتاده بود و بهمین دلیل مورد تقدیر ملکه انگلستان قرار گرفت. خدمات دولتمردان ایران ارتباطی به دولت انگلیس و یا دیگر مردم جهان ندارد که از طرف دولت دیگری لازم به تقدیر از آن باشد. درمورد معجزه بحث بسیار مفصل است و نمیتوان در این مختصر به آن پرداخت. همینقدر بدانید که معجزات حضرت بهاءالله دهها برابر حضرت محمد بوده است و اگر حضرت محمد شق القمر فرمودند که مورد تردید اغلب مسلمانان است حضرت بهاءالله شق الشمس نمودند که هیچیک از مومنین درآن تردید ندارد. اگر حضرت محمد بارها در قرآن فرمودند که من نه علم غیب دارم و نه میتوانم معجزه ای ظاهر کنم و تنها بشری مثل شما هستم ، حضرت بهاءالله به صراحت درمقابل معجزه خواهان فرمودند هرچه حجت میدانید بخواهید تا برایتان ظاهر کنم بشرط اینکه قبول کنید اگر ظاهر شد دست از انکار بردارید ولی علما شما حاضر به پذیرش این امر نشدند و به بهانه اینکه ممکن است سحر نماید زیر بار نرفتند درباره حکومت اسلامی هم حق با شماست هرکسی میتواند نظرش را درباره آن بگوید ولی اینکه بعد از اظهار نظر سر از کجا در بیاورد یا اصلا سری برایش باقی بماند معلوم نیست امیدوارم با دقت و به قصد کشف حقیقت این مطالب را مطالعه نمائید پیروز باشید
تصویر a

a پاسخ داده:

اضلا حتی اگر قبول کنیم آمار های تکرار کلمات غلط هستند، باز هم قرآن هیچ تکرار بیهوده ای ندارد.همان طور که میدانم قرآن سرشار از زیبایی های ادبی است. در ادبیات تعلیمی خودمان هم بسیار پیش آمده که شاعری مصراعی را عینا تکرار کرده که بسیار شعر را زیبا کرده. مثال این بحث در سوره ی "الرحمن" دیده می شود که پس از ذکر هر نشانه ی الهی آیه "فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ" تکرار شده که پوچی تکذیب نشانه های خدا را نشان می دهد و بسیار هم زیباست. در مورد سوره اعراف هم امیدوارم خود مردم ترجمه ی سوره را بخوانند و قضاوت کنند.در جایی هم خدا خطاب به حضرت موسی (ع) حرف میزنه که این ها داستان های تاریخ هستند.قرآن علاوه بر کتاب حکمت و دانش کتاب تاریخ هم هست. در مورد یا اخت هارون هم باید بگم اگه آیه ی 28 سوره ی مریم و آیات قبل و بعد از آن را مطالعه کنید نوشته است بنی اسرائیل به حضرت مریم (س) گفتند "یا اخت هارون" که این گفته ی بنی اسرائیل هست نه گفته ی قرآن. البته مثال این اصطلاح امروزه ملموس نیست. اما فرض کنید مثلا اگر مردی خیلی قوی باشه بهش بگیم داداش هرکول.بعد هم شما بهتر میدانید یا قرآنی که 1400 سال از شما به حضرت مریم (ص) نزدیک تر است؟ درباره ی کلمه "یبسط" نیز باید بگویم این کلمه واقعا دو املا داشته و در بقره 245 و اعراف 69 با حرف "س" و در مائده 11 و شوری 12 با حرف "ص" نوشته شه که کاملا واضح است که به عمد این اتفاق افتاده. مثل این که یک نفر در زمان حال در کتابش هر دو شکل کلمه "باطری" و "باتری" را به کار ببرد تا در آینده به او گیر ندهند. این هم که گفتم "اگر غلطی بود برای این که گندش در نیاید علی (ع) درستش میکرد." من نگفتم علی (ع) تحریف کرده بلکه گفتم اگر قرآن جعلی و غلط بود علی (ع) و بقیه لااقل درستش میکردند تا گندش در نیاد. در حالی که این طور نیست و قرآن 100% درست است و اگر آن زمان زیر دست 1000 ویراستار صرف و نحوی و علمی هم میرفت یک کلمه ی آن هم عوض نمیشد. در ضمن بنده سریع جواب میدم چون اطلاعات کافی دارم نه این که مثل شما دنبال جواب تو آستینم بگردم و یه چیزی بدم بیرون. امت به معنای حکومت است و واقعا اگر در تاریخ بگردیم میبینیم که قبل از حضرت محمد (ص) در هر قبیله و منطقه ای پیامبری ظهور کرده که یکی از 124000 پیامبر بوده.لغت نامه ی دهخدا معنی این کلمه را از فارسی به فارسی نشان میدهد اما چه در http://translate.google.com و چه در http://www.jasjoo.com/books/dictionary/?ask=%d8%a7%d9%84%d8%a7%d9%85%d8%... که معنای عربی به فارسی کلمه "امت" را نشان می دهند جست و جو کنید معنای "ملت" و "کشور" و امثال این ها را برمیگردانند. بعضی کلمات هستند که در عربی معنای دیگری می دهند اما در فارسی معنایشان عوض میشود. کلمه ی فارسی "امت" به معنای ذکر شده در سایت است اما قرآن به زبان عربی نوشته شده پس باید دنبال معنای عربی به فارسی بگردیم که کلمه "ملت" و "کشور" را باز میگرداند. درباره ی حکومت اسلامی هم باید بگویم که اگر اشکالی داشت حکومت کوچک پیامبر (ص) در ین همه جنگ تاب نمی آورد.اگر هم اشکالی در حکومت های امروزه می بینید گردن اسلام نیندازید. لینک متن آمدن حضرت محمد (ص) در انجیل برنابا را در ویکی پدیا دادم تا بدانید در آن نوشته شده. وگرنه این که در این سایت نوشته شده این انجیل جعلی است یک دروغ محض است و از قرن ششم و هفتم میلادی حکومت ها سعی در حذف آن داشته اند و حال هم انگ باطلیت به آن زده اند. در مورد معجزه ی "شق الشمس" که واقعا دیگر خیلی دارید پا فراتر میگذارید!خوب می خواهید "شق القمر" را که هیچ کدام از مسلمانان تردیدی درباره ی آن ندارند را نقض کنید،بکنید.شفای عیسی را چه؟عصای موسی را چه؟ به این ترتیب پیش برویم فکر کنم میخواهید دو نظر بعدی بگویید خدا وجود ندارد!!! "شقّ الشمس" اصلا ممکن نیست.پیامبر "شقّ القمر" کرد تا در تاریخ نگویند دروغ می گوید چون ممکن است و ماه اثر جاذبه ای زیادی بر اشیاء اطراف خود ندارد.اما اگر خورشی دو نیم شود کل منظومه شمسی به هم میریزد. حضرت محمد (ص) معجزات دیگری هم داشته اند: 1.خورده شدن عهدنامه کفار توسط موریانه؛ 2.تنیده شدن تار عنکبوت بر در غاری که آن حضرت و ابوبکر در آن پنهان شده بودند؛ 3.بر زمین خوردن اسب سوار کفار هنگام گشت زنی برای یافتن حضرت و... درباره ی لقب سر باید بگم جدا از این لقب روابط دیگری بین حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء و انگلیس و اسرائیل وجود داشته. اما یعنی دکتر حسابی و دکتر خدادوست و این همه کسانی که خدماتی حتی بسیار فراتر از ایران انجام دادند،لیاقت این لقب را نداشتند؟ پس از انتقال رهبری بابیت و بهاییت به عراق و سپس فلسطین، رهبران این فرقه به تبعیت استعمار انگلیس درآمدند. در اواخر جنگ جهانی اول، وزیر امور خارجه انگلیس در نوامبر 1917م. اعلامیه خود را بر مبنی بر تشکیل وطن ملی یهود در فلسطین صادر کرد و در همین ایام، جمال پاشا، فرمانده کل دولت عثمانی، به دلیل حمایت عبدالبهاء از انگلیس و دادن آذوقه به ارتش انگلیس، تصمیم به قتل وی و انهدام مرکز بهاییت در عکا و حیفا گرفت. وزیر خارجه انگلیس با واکنش تند و جدی به سالار سپاه انگلیس دستور داد تا با جمیع قوا در حفظ و صیانت حضرت عبدالبهاء بکوشد و بر اثر همین حمایت عبدالبها از انگلیس، فلسطین به دست سپاه انگلستان افتاد و زمینه پدید آمدن رژیم صهیونیسم به وجود آمد؛ به گونه ای که پس از پایان جنگ جهانی اول، به پاس خدماتی که عبدالبهاء برای استعمار انگلیس انجام داده بود، طی مراسمی لقب سِر(Sir) و بزرگ‌ترین نشان خدمتگذاری، نایت هود(Knight Hood) را دریافت کرد. کلمه ی "اراجیف" هم خودتان بسیار درباره ی شیعیان به کار بردید و بعد توقع دارید در برابر اراجیف شما از این کلمه استفاده نشود؟
تصویر سردبیر

سردبیر پاسخ داده:

دوست عزیز متأسفانه تعصب راه آموختن و درک حقیقت را برشما بسته است با وجود اثبات قطعی نادرستی آمارهای عوام فریبانه ای که شما را دچار توهم کرده بود بجای قبول اشتباه و عذر خواهی همچنان بر باورهای غلط خوت پافشاری میکنید. اگر آگاهی ندارید از آشنایان با قرآن بپرسید که چه تعداد آیه های قرآن عینا و یا مضمونا در سوره های مختلف یا حتی در یک سوره تکرار شده اند. اغلب این تکرارها هیچ کمکی به زیبائی و شیوائی کلام نمیکند و حتی ناقض فصاحت است. برای نمونه به آیات 3 و 5 در سوره کافرون توجه کنید که "و لا انتم عابدون ما اعبد" بدون هیچ لزومی عینا تکرار شده است. در مورد یا اخت هارون باید اثبات کنید که این قول در کتب بنی اسرائیل عینا ذکر شده و قرآن آن را نقل کرده است و چون چنین چیزی ابدا وجود ندارد این یک نقل قول نادرست و ناشی از عدم اطلاع کافی از هویت مریم مادر عیسی است که او را با مریم خواهر موسی اشتباه گرفته و خواهر هارون خوانده. بقیه داستانهائی که در مورد هارون نقل نمودید از جعلیات مفسرین است و هیچ سابقه و ریشه ای در تاریخ ندارد. هرگاه توانستید در یک منبع غیر اسلامی عبارت یا اخت هارون را خطاب به کسی غیر از خواهر موسی بیابید میتوانید ادعا کنید که این یک اصطلاح بوده است در غیر این صورت یک اشتباه غیر قابل انکار تاریخی است که در قرآن آمده و مفسرین شما هم جز جعل راهی برای پنهان کردن این اشتباه نیافته اند. درخصوص یبصط نیازی به تکرار نیست. اگر کلمه ای بقول شما مثل باتری و باطری دو املا داشت باید هر دو این املا ها در آثار عربی پیش از اسلام یافت میشدند و یا اینکه ریشه های دیگری از این کلمه در زبان عربی یافت میشد حال آنکه چنین نیست و این یک کلمه نادرست و بی ریشه است که در قرآن آمده و در جای دیگری دیده نشده. عبدالله ابن ابی سرح کاتب قرآن که مدعی بود آیات قرآن را برای حضرت محمد تصحیح میکرده و کلمات مناسبتری برای آیات جایگزین میکرده به همین دلیل از اسلام برگشت و حضرت محمد نیز او را مرتد اعلام کرد و دستور داد حتی اگر خود را به پرده های کعبه بیاویزد باید او را بکشند. بنابر این تغییر دادن کلمات آیات امر عجیب و غیر ممکنی نبوده است ولی در هر صورت عدم تصحیح این کلمه دلیل بر درست بودن آن نیست و برای اثبات صحت آن باید وجود این املا ما قبل قرآن و یا ریشه های آن کلمه را بیابید درمورد معنای کلمه امت تلاش مذبوحانه میکنید در همان فرهنگ دهخدا از سه منبع عربی نقل قول شده و در همه فرهنگهای عربی دیگر هم معنا همین است. ولی تعصب به شما اجازه نمیدهد که به اشتباهتان پی برید و حقیقت را ببینید. معجزات پیامبران دیگر درصورتی که واقعا رخ داده باشد ربطی به پیامبر اسلام ندارد که به صراحت از آوردن معجزه طفره رفته اند البته درخصوص شق القمر به نکته جالبی اشاره کردید. اگر از فیزیک سیارات اطلاع دارید حتما میفهمید که دونیم شدن ماه موجب بروز فاجعه های سنگین در زمین میشود و کمترین آن وقوع مدهای سنگین و بزیر آب رفتن بسیاری از مناطق زمین با امواجی بزرگتر از سونامی های شناخته شده خواهد بود. هرطوری که این اتفاق درباره ماه افتاد درباره خورشید هم میتواند بیفتد. اگر قبول میکنید که شق القمر خرافه ای ساختگی است ما هم میپذیریم که شق الشمسی اتفاق نیفتاده. داستانهای دیگری که درباره معجزات پیامبر اسلام نقل کردید صدها بار اعجاز آمیز ترش در زندگی حضرت باب و حضرت بهاءالله اتفاق افتاده که باعث اعجاب و ایمان دشمنان ایشان گردیده ولی بهائیان چون معجزه را حجت مناسبی برای اثبات حقانیت نمیدانند اصراری به نفل آنها ندارند. برای کسب اطلاع بیشتر میتوانید به قسمت پرسشها و پاسخها در سوال از معجزه مراجعه کنید اگر بخواهید حکومت اسلامی دوران حضرت محمد را ملاک مملکت داری قرار دهید احتمالا باید کسی مثل رابین هود را رئیس جمهور کنیم و هر روز دست و پا و گردن مردم مخالف حکومت را قطع کنیم یا آنها را سنگسار نمائیم. برای اینکه ذهنتان روشن گردد بد نیست غیر از کتابهای توضیح المسائل و ردیه های ضد بهائی کمی هم درمورد تاریخ اسلام و سریه های پیامبر و مجازاتهائی که شخصا دستور آن را داده اند مطالعه نمائید درمورد لقب سر که به حضرت عبدالبها داده شده متأسفانه تلقینات ردیه ها ذهن شما را تسخیر کرده و چشمتان قادر به دیدن حقیقت نیست. حضرت عبدالبها که خود یک زندانی تبعیدی حکومت عثمانی بودند چه نیروی نظامی داشتند که حمایتشان بتواتد باعث شکست عثمانی و پیروزی انگلیس گردد و این موضوع چه ربطی به حکومت یهود که چند دهه بعد تأسیس گردید دارد. دولت انگلیس هر پنجاه سال همه اسناد و مدارک سیاسی و مکاتبات حکومتی خود را منتشر میسازد اگر کوچکترین مدرکی وجود داشت که ذره ای از رابطه دولت انگلیس با بهائیان حکایت میکرد ردیه نویسان شما آن را در عالم جار میزدند ولی باآنکه هیچ روابط مخفی و غیر شفافی وجود نداشته باز هم امواج تهمتها و افترائات ادامه دارد. دوست عزیز آقای نلسون ماندلا و اقبال لاهوری مسلمان هم لقب سر گرفتند آیا آنها را هم دست نشانده یا جاسوس انگلیس میدانید. نهایتا اگر مطالب ارائه شده را اراجیف میدانید بهتر است که از مکاتبه با ما صرف نظر کنید و به همان کتابهای ردیه وتوضیح المسایل که مورد علاقه و اعتمادتان است مشغول شوید فی امان الله
تصویر a

a پاسخ داده:

واقعا برایتان متاسفم که مرا متعصب میخوانید.اشتباه خود درباره ی ارقامی که دادم را قبول کردم چون در منبع ناموسخ خوانده بودم.اما هم چنان میگویم:قرآن عاری از غلط است.اما در سوره کافرون تکرار اصلا بیهوده نیست. شان نزول این سوره آن است که پیامبران به حضرت محمد (ص) گفتند ما برای مدتی به دین اسلام ایمان می آوریم تو هم مدتی کافر شو سرانجام هر دو حق را میابیم.خدا به آن حضرت این آیات را نازل کرد: بگو ای کافران نمی پرستم آنچه را که می پرستید و شما نمی پرستید آنچه را که می پرستم و نمی پرستم آنچه را که میپرستیدید و شما نمی پرستید آنچه را که می پرستم دین شما برای خودتان و دین من هم برای خودم. عبارت "و شما نمی پرستید آنچه را که می پرستم" کاملا یک زیبایی ادبی است.از لحاظ ادبی بهترین محتوا برای آیه ی 5 "و شما نمی پرستید آنچه را که می پرستیدم" است که چون در این صورت آیه بی معنا میشده خداوند از شکل "و شما نمی پرستید آنچه را که می پرستم" استفاده کرده. بروید و از بزرگان ادبی بپرسید.شعری در ادبیات فارسی هست که بعد از هر بند تکرار شده: "آیه آیه همه جا سوره قرآن ادب است" که این مصرع بسیار به زیبایی شعر کمک کرده و اهمیت ادب را نیز نشان میدهد.تکرار در قرآن نیز به همین صورت است. خداوند بر همه چیز ناظر و همه جا حاضر است و حتما مکالمه ی بنی اسرائیل با حضرت مریم (س) را درست نقل کرده و حتی اگر حضرت محمد (ص) از خودشان این کلمه را در آورده بودند (که این طور نیست) باز هم 1400 سال به آن تاریخ نزدیک تر و آگاه ترند.تفسیر های مفسران هم در نظر نگیریم باز هم "یا لخت هارون" گفته ی بنی اسرائیل است و اگر خدا این گفته را حذف میکرد خود شما خدا را به تحریف در سخن متهم میکردید. هر کس که لقب سر بگیرد دست نشانده ی انگلیس نیست.ولی پیامبران و جانشینان آن ها هیچ وقت تحت پرچم استعمار مورد حمایت قرار نمیگرفتند.اگر عبدالبهای شما راست میگفت از حکومت استبداد لقب سر نمیگرفت. در خصوص کلمه "یبسط" اگر دو املاء نداشت خداوند مقرّر نمی کرد که در دو سوره با دو املای مختلف نوشته شود. کلمه ی امت هم دو منبع ذکر کردم که میگویند "ملت" و "کشور" و متاسفانه به دلیل تعصب بیخود نگاهی نکردید. حکومت حضرت محمد (ص) کاملا عادلانه بوده.عبدالله ابن ابی سرح هم باید کشته می شد.پیامبر (ص) یک دره قرآن را تحریف نکردند و عقل و شعور عبدالله ابن ابی سرح به حدی نبوده که کلام خدا را که به نظر او غلط است تصحیح کند. و اگر کشته نمیشد شاید الآن دو یا چند قرآن مختلف داشتیم.اگر کسی بخواهد کتاب اقدس خودتان را ویرایش کند هم محکوم به مرگش میکنید. این گونه ادعای عدالت میکنید؟ میگویید ما شیعه ها نباید بهایی ستیزی کنیم ولی شيخ عبد الرحمن الجبرين خودتان در استفتاءات میگوید شیعه ها مستحق مرگند؟ بنده از شرکت در این بحث هیچ هدفی برای متقاعد کردن سردبیر ندارم و حرف هایشان را هم اراجیف میدانم. چون ایشان از طرف آمریکا حمایت میشوند و پول خوبی هم به جیب میزنند. که البته آی پی سرور سایت (107.21.97.241) گواه بر این مدعاست که مکان آن آمریکا و شهر روجرز (منطقه آرکانساس) میباشد.یعنی یک سایت آمریکایی که مثلا میخواهد ما را هدایت کند. صرفا میخواهم ذهن خوانندگان این مطالب را بیدار کنم. ضمنا خوانندگان بدانند من به طور مداوم در این سایت نظر میگذارم و اگر روزی نظرم دیده نشد بدانید تایید نشده است. یعنی ترس سایت از افشای حقایق تشکر میکنم که تا حالا سردبیر نظراتم را سانسور نکرده اند
تصویر سردبیر

سردبیر پاسخ داده:

پذیرش اشتباه گام بزرگی در یادگیری است و خوشحالم که گام اول را برداشتید. دوست عزیز لزومی به جبهه گیری نیست. ما نیز به حقانیت قرآن معتقدیم و مواردی که ذکر گردید نمونه هائی بود تا بدانید ایراداتی که بر دیانت بهائی از طریق ردیه ها وارد میشود مشابه همان اشکالاتی است که بر قرآن و اسلام گرفته اند.اغلب مفسرین اسلامی مانند آنچه شما نوشتید در پاسخ ایرادات راه مغلطه و سفسطه را پیموده اند و جواب قانع کننده ای ارائه نکرده اند. از این جهت این موارد طرح شد تا بدانید علی الاصول ردیه خوانی راه تحقیق و کسب شناخت درباره یک دیانت نیست. آنچه در ردیه ها از شخصیت حضرت محمد ارائه میشود موجودی خشونت طلب و خودخواه و زنباره است که با غارت کاروانها و متحد کردن راهزنان به قدرت رسید. و قرآن مجموعه ای پرغلط از داستانهای تکراری تورات و انجیل است که هیچ نظم و منطقی درآن نمیتوان یافت. آیا بنظر شما شناختی که از طریق این کتب ارائه میگردد برای کسی که میخواهد درمورد اسلام تحقیق کند مفید است؟ به همان سیاق برای شناخت دیانت بهائی باید آثار اصیل این دیانت را بدون پیش داوری و تعصب بخوانید نه آنکه تحت تأثیر القائات ردیه ها فقط بدنبال ایراد باشید درمورد تکرار آیات در قرآن نمونه ها بسیار است گرچه تکرار موجود در سوره کافرون برخلاف نظر شما ناقض فصاحت است ولی در هر صورت تکرار است. از نمونه های تکرار بسیار میتوان برشمرد و بهتر است شما هم ناآگاهانه با آن مخالفت نکنید. نمونه دیگری برایتان نقل میکنم که یک آیه عینا در دو سوره مختلف تکرار گردیده القلم : 15 إِذا تُتْلى‏ عَلَيْهِ آياتُنا قالَ أَساطيرُ الْأَوَّلينَ المطففين : 13 إِذا تُتْلى‏ عَلَيْهِ آياتُنا قالَ أَساطيرُ الْأَوَّلينَ آیات بسیاری از این نوع و یا با تغییراتی جزئی وجود دارند که در چند سوره تکرار شده اند درمورد لقب سر آنچه میباید میدانستید گفته شد. حضرت عبدالبها به خواست خودشان این لقب را دریافت نکردند و هیچگاه نیز از این لقب استفاده ننمودند. اگر در عکس این مراسم دقت کنید خواهید دید که حضرت عبدالبها حاضر نشدند در پشت پرچم انگلیس آنچنان که مرسوم بود قرار بگیرند بلکه جلوی آن پرچم جلوس نمودند. جهت اطلاعتان حکومت انگلیس در آن دوران دیکتاتوری نبوده بلکه نظام مشروطه پارلمانی بوده است که از مترقی ترین حکومتهای آن عصر به حساب میامده درمورد اخت هارون ادعای اینکه نقل قول است چون در قرآن بشکل نقل قول آمده چیزیی را درست نمیکند زیرا ایراد بر سر همین غلط بودن نقل قول است و چنین قولی دربین بنی اسرائیل وجود نداشته تا نقل گردد و گفتن اینکه چون قرآن قدیمی است حتما درست تر است نیز مغلطه ای بیش نیست چون از همان ابتدای اسلام این اشتباه مورد ایراد مسیحیان بوده است. صحیح بودن یبصط نیز تا در منبع ماقبل قرآن وجودش ثابت نشود قابل قبول نیست. در هر صورت لازم نیست زیاد خودتان را برای ساختن جواب های غیر منطقی به دردسر بیندازید چون بنده قصد انکار قرآن یا اسلام را ندارم و این موارد را برای اثبات ضعف مفسرین در پاسخگوئی به ایرادات برایتان نوشتم گوگل ترانسلیت منبع موثقی برای ترجمه نیست و اشتباهات فاحشی در آن وجود دارد علی الخصوص اگر بخواهید از دو زبان غیر انگلیسی ترجمه را انجام دهید. برای اطمینان خاطر توجه شما را به ترجمه رسمی قرآن در این آیه جلب میکنم امیدوارم دیگر ابهامی نماند بَلْ قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى‏ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى‏ آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ (الزخرف‏22) بلكه مى‏گويند: ما پدرانمان را بر دينى يافتيم، و ما بر پى آنان روانيم. ترجمه رهنما همانطور که ملاحظه مینمائید امت به دین ترجمه شده بنابر این در آن آیه هم باید ترجمه کنیم برای هر دینی اجلی هست درمورد عبدالله ابن ابی سرح توجه شما را به این موضوع جلب میکنم که او بوساطت عثمان که برادر رضاعیش بود از مرگ نجات یافت و آن اتفاقاتی که میفرمائید هم نیفتاد. برای آگاهی شما عرض میگردد که در دیانت بهائی هیچ حکم تکفیر یا فتوای مرگ برای خلافهای دینی وجود ندارد ظاهرا احکام شرع اسلام را به دیانت بهائی نسبت داده اید. کسی را هم بنام شیخ عبدالرحمن نمیشناسیم و کتاب استفتائات هم نداریم مثل اینکه ابن بار وهابیت را با دیانت بهائی اشتباه گرفته اید جهت آگاهی شما عرض میگردد که بنده نه ساکن امریکا هستم و نه بابت خدمتی که انجام میدهم حقوق دریافت میکنم. سرور سایت آئین بهائی هم چون درایران امکان استقرار ندارد ناگزیر در کشور کانادا مستقر است و ما از طریق آن و از ورای فیلترهای حکومتی با شما مرتبط میگردیم. اگر خود را مسلمان میدانید قاعدتا باید از گناه تهمت ناروا نیز آگاه باشید و نباید نادانسته کسی را متهم کنید گرچه رعایت ادب و احترام را نمینمائید و مطالبی را که جهت آگاهی شما نوشته میشود اراجیف میخوانید ولی از شما به دل نمیگیرم چون نیت خیر دارید و به سبب عدم آگاهی پرخاشجوئی میکنید کامنتهای شما مادام که حاوی کلمات رکیک و توهین آمیز نباشد منتشر میگردد و همانگونه که ملاحظه مینمائید ترسی از انتشار نظرات مخالف وجود ندارد با آرزوی توفیق سردبیر
تصویر a

a پاسخ داده:

اونچه که باید برای مردم میگفتم گفتم و مردم خواه تحقیق کنند و بپذیرند و خواه،نه. ولی ای مردمی که می خواهید وارد دین بهائیت شوید.هم در این سایت بیایید و هم سایت شهید آوینی.هم در مجلس شیعیان بیایید و هم بهائی.هم به حرف های آخوند ها گوش بدین هم حرف های بهائیت. من کاره ای نیستم.خودتون قاضی بشین.باید بگم من صد بار تا لب مرز بهائی شدن هم رفتم ولی خوشبختانه خدا چشمم رو باز کرد. درس دارین، کار دارین، مشغله دارین، این همه وقت واسه همه چیز میذارین، انتخاب دین مسئله ای نیست که پای صحبت یا آخوند بشینین بگین "به به چه حرفای قشنگی" برین شیعه بشین یا بهائی بشین یا هر چیز دیگه ای.خواهش میکنم وقتتون رو برای خدا هم بذارین.با هر دینی که هستین امیدوارم توفیق پیدا کنین راه حق رو ببینین. سرور سایت هم در آمریکاست باور ندارید در command prompt دستور ping www.aeenebahai.org رو بزنید بعد ip داده شده رو تبدیل به مکان کنید میبینید آمریکا رو نسشون میده. IP Address: 107.21.97.241 Hostname: ec2-107-21-97-241.compute-1.amazonaws.com IP Country: United States IP Country Code: USA IP Continent: North America IP Region: Virginia IP City: Ashburn IP Latitude: 39.0437 IP Longitude: -77.4875 Organization: Amazon.com ISP Provider: Amazon.com که البته این تبدیل رو دستی انجام دادم ولی 100% میدونم ip و آمریکا و amazon.com درست هستند.شهر و منطقه ممکن است درست نباشند. اگه دلت برای مردم سوخته بیا کار محمدی کن و حتی اگر مردم بهت سنگ هم زدند آیینت رو تبلیغ کن. نه این که پاتو بنداز رو پات و مردم رو گمراه کن اختلاف داخلی درست کن. و اما جناب سردبیر، امت جایی معنی ملت و جایی مردم پیرو دین است و قبلا هم صد بار گفتم.مثل کلمه ی شیر.حالا شما روزی یک لیوان شیر میخوری یعنی شیر جنگل میخوری؟؟؟!!! امت هم مثل همین است. تکرار هم زیبایی ادبی و هم در بسیاری موارد لازم است. مضمون آیه ی 15 سوره ی قلم و آیه 13 سوره ی مطففین بسیار تکرار شده تا انسان را از انکار خدا باز دارد که موضوع مهمی است و تکرار آن لازم.نکند میخواهید بگویید توحید اصل مهمی نیست؟ کامنت من هم کلمه ی توهین آمیزی جز کلمه ی "اراجیف" در آن نیامده که خودتان بسیااااار استفاده میکنید.مانند:"دوست عزیز مثل اینکه شما اراجیف ردیه را با تاریخ اشتباه گرفته اید." من هم نخواستم شما به دل نگیری.فکر کنم حالا بدهکار هم شدم.میدونم الآن هرچی بگم یه جواب الکی روشه.مردم، کامنت های قبلی و توجیهات سردبیر را ببینید و تصمیم بگیرید. و خطاب به سردبیر: از زمانی که شما توهین رو شروع کردین کن هم یکم پرخاشگرانه نظر دادم.اما من هیچ مشکلی نه با شما و نه با هیچ کس تو دنیا ندارم.من صد بار تا مرز بهائیت رفتم چون تعصب نداشتم.ولی شما فقط جواب آماده میکنین و یک بار به ندای اسلام گوش ندادین. اما بدونین من به هیچ وجه اشتباهی گردن نگرفته ام.توهم نزنید که حرفتان درست است.من فقط گفتم ارقامی که برای تکرار دادم غلط است. محمد (ص) آخرین پیامبر خداست امیدوار بودم متقاعد شم بهائیت آیین درستیه اما خوب متاسفانه هیچ جواب منطقی ندارم که به خودم بدم که فطرتم قبول کنه بهائیت درسته. جواب من به ایراداتی که به قرآن گرفته اید سفسطه نیست! کاملا جواب من منطقی است و نمیدانم چرا قبول نمیکنید. به چه زبونی بگم برین سوره مریم آیه 25 تا 30 رو بخونین. "یا اخت هارون" رو بنی اسراییل به حضرت مریم (ص) گفتند و قرآن فقط نقل میکنه. "یبسط" دو املاء داره و به خاطر همین دو جا سا "س" در جا با "ص" نوشته شده. کجاش سفسطه هست؟ کی گفته حضرت محمد (ص) فردی خشن بودن؟به چه سندی داری میگی؟ مگر چندین بار در قرآن از کنترل خشم نگفته؟ این داستان درباره ی کنترل خشم هست و حقیقت داره:مالک اشتر داشت از جایی رد میشد که مردی به همراه چند تا از رفقایش (به اصطلاح خودمون اراذل و اوباش) جایی ایستاده بودند. یکی از آن ها که مالک اشتر را نمی شناخت، مقداری سبزی کثیف به طرف مالک اشتر پرتاب کرد. مالک اشتر فقط با نگاهش دنبال پرتاب کننه گشت و او را دید و رفت.مرد پرتاب کننده که فهمید به طرف مالک اشتر پرتاب کرده سریع برای معذرت خواهی دنبال ایشان دوید و اشان را مشغول عبادت دید و مالک اشتر فرمودند که به امید هدایت آن مرد مشغول دعا بوده اند. نکته بعد این که در حکومت اسلامی (توجه کنید که ایران 20% حکومت اسلامی است) عدالت کاملا رعایت میشود.نمونه ی آن حضرت علی (ع) که حاضر نشدند به برادر گرسنه ی خود یک دانه گندم اضافه از بیت المال بدهند.یا این که شک مسیحی اسب و ذره ایشان را دزدید و حضرت علی (ع) دزد را یافتند و پیش قاضی رفتند اما چون علی (ع) شاهدی نداشتند، رای به نفع مسیحی صادر شد و پس از آن فرد مسیحی اعتراف کرد و مسلمان شد و حضرت، اسب و زره را نیز به او بخشیدند.حکومت اسلامی باید باشد چون بعضی احکام مانند جهاد فقط در حکومت اسلامی اجرا میشوند. با آرزوی تایید شدن همه ی کامنت هایی که پیش خدا میگذاریم. ضمنا، انقدر نگویید توجیه و سفسطه و ... . هر سوالی جوابی دارد.وقتی کسی جوابی داد درست نگاه کنید ببینید منطقی است یا نه به جای این که اسم توجیه و ... روی آن بگذارید.
تصویر a

a پاسخ داده:

ببخشید، مطلبی رو فراموش کردم که بگم: شق القمر علمیه و واقعا اتفاق افتاده. اثبات: یه لینک سرچ گوگل دادم که لطفا نتایج جست و جو را مطالعه کنید: http://www.google.com/#hl=fa&site=&source=hp&q=%D8%A7%D8%AB%D8%A8%D8%A7%... لینک ویکی پدیا: http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%82_%D8%A7%D9%84%D9%82%D9%85%D8%B1...
تصویر سردبیر

سردبیر پاسخ داده:

دوست عزیز اینکه چند بار تا مرز ایمان پیش رفته اید گواه پاکی قلب و باطن شماست. توصیه میکنم بجای سردرگمی در تلقینات دوستان نادان و گرفتاری در دام اطلاعات جعلی منابع ناموثق به قلبتان رجوع کنید و خالصانه دعا کنید و در نماز "اهدنا الصراط المستقیم" را از ته دل بیان نمائید شاید شامل "یختص برحمة من یشاء" گردید. اگر به جستجوئی که مصداق "جاهدوا فینا" باشد موفق گردید مژده " لنهدینهم سبلنا" خواهید شنید. شاید بد نباشد علاوه بر این توصیه چند ابهام را نیز در ذهن شما رفع کنم. سایت آئین بهائی بعد از حمله اخیری که نسبت به آن صورت گرفت هاستینگ خود را به ای اس پی آمازون که از امنیت بالاتری برخوردار است سپرد. دریافت هاستینگ از کمپانیهای مختلف جهان امری عادی است و بیانگر محل استقرار فعالان سایت یا وابستگی به کشور خاصی نیست خدماتی که در مجموعه سایت آئین بهائی صورت میگیرد همگی داوطلبانه و روحانی است و کسی بابت انجام آن دستمزدی دریافت نمیکند اشاره بنده به پذیرش اشتباه قبول جعلی بودن آمار مربوط به آیات قرآن توسط شما بود و منظور دیگری دربین نبوده است درمورد معنی امت و درستی یبصط و سندیت اخت هارون لزومی به تکرار نمیبینم اگر یکبار دیگر به پاسخهای بنده رجوع کنید و با دقت آنها را بخوانید احتمالا حقیقت امر دستگیرتان خواهد شد درخصوص تکرار آیات باز هم به مغلطه متوسل شده اید. آیه ای که تکرار گردیده مربوط به "اساطیر اولین" خواندن قرآن از سوی منکرین است و هیچ ربطی به توحید ندارد. اهمیت این موضوع بمراتب کمتر از خبر انقطاع وحی الهی و خشکیدن سرچشمه الهام رحمانی است که گمان میکنید معنای عبارت "خاتم النبیین" است. درمورد شق القمر نیز مجددا فریب منابع نامعتبر و اطلاعات جعلی را خورده اید. هیچ تأیید علمی برای این خرافه وجود ندارد . شیارهای سطح ماه با طولی کمتر از یک بیستم محیط آن و به تعداد زیاد در سطح این کره پراکنده اند قدمت این شیارها به بیش از دو میلیارد سال برمیگردد. بعضی از عکسهائی که در لینکهای مورد استناد آمده اند مربوط به گسلی معروف در سطح زمین است که ناشیانه آن را مورد سوء استفاده قرار داده اند. اگر در همان صفحه جستجو که لینکش را ضمیمه کردید گشتی میزدید توضیحاتی را که در سایت اسلامی "مرکز پاسخگوئی به سوالات دینی" در رد این توهم خرافی آمده می یافتید http://www.askquran.ir/thread15682.html اگر سوال و یا ابهامی دارید میتوانید بصورت شخصی و از طریق ایمیل هم مطرح نمائید info@aeenebahai.org پیروز باشید
تصویر a

a پاسخ داده:

در ادامه ی مطالب قبل جا دارد که مطالب زیر را هم ذکر کنم که البته در مکالمه ی http://aeenebahai.org/node/490 ادامه داده بودم.لطفا هر از گاهی سری به این لینک بزنید.
تصویر a

a پاسخ داده:

چرا سانسور میکنید؟ http://aeenebahai.org/node/490#comment-7170 این لینک حرفایی بود که این جا جا داشت بزنم ولی سانسور شد.
تصویر a

a پاسخ داده:

راستی لطفا لینک دانلودی برای کتاب اقدس اصلی که خود بهاءالله نوشته است بذارین.چون من هر چی تو اینترنت گشتم نسخه ای که خود بهاءالله نوشته باشه رو پیدا نکردم.
تصویر سردبیر

سردبیر پاسخ داده:

دوست عزیز از کامنتهائی که عینا تکرار شده باشند و ضرورتی برای نشر آنها در قسمتهای مختلف نباشد فقط یکی منتشر میشود. لینک شما هم سانسور نشده و همانی که نوشته بودید منتشر گردید خاطر نشان میگردد کتاب اقدس انواع مختلف ندارد و در سایت کتابخانه بهائی در دسترس همگان است http://reference.bahai.org/fa/t/b/ موفق باشید
تصویر a

a پاسخ داده:

امیدوارم خوانندگان مطالب با دید باز همه ی کامنت ها را بخوانند و بببینند حق با کیست.اگر هم حق را با من دیدید لطفا تایید کنید. اگر هم کسی دید که بهائیت صاحب حق است، دلیلش را بگوید تا در صورت توانستن پاسخش را بدهم. اگر هم روزی متقاعد شدم که بهائیت بر حقّه، دو ترم کلاس عربی میرم بعدشم یه کتاب هم پر از صداقت و دوستی و مهربانی و چیز هایی که مردم خوششون بیاد مینویسم بعدشم میام تو خیابون به عنوان پیامبر جدید!مگر بده؟ شاید در تاریخ هم یه سری مردم اومدند گفتند درود بر aالله!
تصویر سردبیر

سردبیر پاسخ داده:

جناب a شما هرگاه جرأت آن را پیدا کردید که بگوئید نائب یکی از امام زاده های پشت کوهها هستید در گوشه خلوتی این ادعا را مطرح کنید تا ببینید مأمورین رژیم چه بر سرتان مي آورند. تصور کنید در حکومت قاجار که در وحشی گری و قساوت معلمین جانیان امروز بودند و در کشوری که ملاهای قد و نیم قد زمام همه مقدرات مردم را در دست داشتند چگونه کسی حاضر میشد زندگی و هست و نیستش را با چنین ادعائی بخطر اندازد. آیا حضرت بهاءالله که در نهایت ثروت و راحتی مادی زندگی میکردند زندان و شکنجه و تبعید را برای کسب منافع مادی برخود روا داشتند. آیا حضرت باب که در سنین جوانی هدف گلوله های کینه و تعصب شدند نمیتوانستند در نهایت راحتی مانند دیگر ملایان با سوء استفاده از اعتقادات مردم بر ایشان سوار شوند از زندگی شان لذت ببرند و لازم بود که برای این کار ادعای وحی بکنند تا همه متعصبین را بر علیه خود بشورانند قبل از اینکه بخود جسارت هر سخنی بدهید کمی در مورد آن فکر کنید
تصویر a

a پاسخ داده:

در این لینک جوابتان را داده ام: http://aeenebahai.org/node/490#comment-7199 بابت غلط های املائی موجود در نظر هایم نیز بگویم که من برای این نظرات وقت میگذارم اما هنگام نوشتن تند مینویسم. توقع ندارید که کار و درس و همه را کنار بگذارم.
تصویر الله ابهی

الله ابهی پاسخ داده:

الله ابهی، دوستان عزیز سایت به این بزرگی اجازه می دید یه مسلمون تازه به دوران رسیده بیاید ما را نقض کند؟ سردبیر عزیز لطفا جواب نظرات a را بدین. وگرنه شاید بعضی ها فکر کنند حرف حق می زنه. امیدوارم نور هدایت بهاءالله وجود همتون رو پر کنه.
تصویر سردبیر

سردبیر پاسخ داده:

آقای a شما بهتر است در فکر عقلانی کردن نوشته های خودتان باشید تا مورد تمسخر قرار نگیرید. دست از این بازی های کودکانه و نوشتن کامنت بنامهای دیگر یا از قول بهائیان بردارید . چنانچه مطلب مشابهی را در چند قسمت قرار دهید تنها یکی از آنها منتشر خواهد شد
تصویر a

a پاسخ داده:

ببخشید، من 100 جای دنیا دوست دارم.اگر می خواستم کامنت جعلی بگذارم به یکی از آن ها می گفتم.وقتی عادلانه دارم حرف می زنم شما تهمت بیخودی نزنید. قبلا هم که گفتم شاید فیلترشکن ها یکی باشند.
تصویر a

a پاسخ داده:

و در ضمن اگر شما جوابی داشتید 100 سال دیگر هم مناظره می کردید. هر گاه جوابی پیدا کردید عرضه کنید.د.
تصویر etc

etc پاسخ داده:

اگر راست میگی سانسور نکن. اگه حرفت حقه چرا سانسووووورر؟ مزدور اسرائیلی.اگر به حقانیت خودت مطمئنی نظرامو سانسور نکن.
تصویر سردبیر

سردبیر پاسخ داده:

جناب a یا هر اسم دیگری که دارید در ایمیل ارسالی به شما توضیح داده شده که لینک تبلیغی سایتهای ضد بهائی در این سایت منتشر نمیگردد. اگر سخن قابل عرضه ای دارید در صورتی که کلمات رکیک بکار نبرید منتشر خواهد شد و لزومی ندارد که با اسامی مختلف و بصورت مکرر مطلب بفرستید. گمان میکردم تاکنون متوجه فضای تبادل نظر آزاد در این سایت شده اید ولی مثل اینکه توهم توطئه و دشمنی و مزدور فلان و دست نشانده بهمان که بر منبرهایتان تبلیغ میشود آنقدر ذهن شما را آشفته کرده که آزادی نگارش مطالب خودتان را به چشم نمی بینید
تصویر etc

etc پاسخ داده:

دوستان عزیز لطفا دوباره سری به http://aeenebahai.org/node/490 بزنید. باتشکر
تصویر Anonymous

Anonymous پاسخ داده:

به نظر نمیرسد این پاسخ یک بهایی باشد:بهاییان به همه ی ادیان و تفکر ها احترام میگذارند و مودبانه صحبت میکنندواحتمالا این نوع صحبت مربوط به مخالفینی است که میخواهند بهاییان را دشمن با مخالفینشان نشان دهند.مخصوصا جمله ی آخر(نور بهاءالله...)بیشتر به ادبیات مسیحی نزدیک است تا بهایی و نشان میدهد که نگارنده اطلاعات کافی برای این که خود را بهایی جلوه دهد نداشته
تصویر a

a پاسخ داده:

من نمیدونم اون شخص کیه و چی میخواد و برام هم مهم نیست. گفته بودید نظر رو من گذاشتم گفتم که من 100 دوست دارم که اگر روزی بخوا کامنت جعلیم رو بذارم میتونم بهشون بگم. یا لااقل با vpn آی پیمو عوض کنم. نه این که با فیلترشکن و آی پی خودم بیام نظر جعلی بنویسم. نظر "الله ابهی" هیچ ربطی به من ندارد. درباره ی احترام به تفکر ها باید بدانبد که بهائیت در کتاب بیان فارسی ص130 همه ی کتب قبلی رو منسوخ میدونه.
تصویر رضا

رضا پاسخ داده:

آخه آدم بیسواد مگه مجبوری در مور هر چیزی که سرت نمیشه نظر بدی . آبروی هرچی بچه مسلمون رو بردی. با این دلیلای الکی و توجیهای آبکی باعث شدی همه فکر کنن بهائیا راست میگن. تو هر نظری هم که دادی با چند تا غلط املائی مقدار سوادت رو نشون دادی. اگه دوست داری نظر بدی لا اقل برو به آدمی که یه چیزی حالیشه بگو بیاد کمکت کنه تا اینقدر اسلام و مسلمونا رو ضایع نکنی
تصویر a

a پاسخ داده:

سلام آقای رضا. اولا که شما سر پیازی، ته پیازی؟ دوما که غلط املائی نیست که سواد رو میرسونه و ادب و دانشه که شما هم نشون دادی. سوما که من مطالعات کافی دارم و شما هم نظر ها رو کامل بخون. چهارما که اون چیزی که شما اسمش رو توجیه گذاشتی پاسخ هست. شما هم چیزی سرت میشه مثل آقای سردبیر عرضه کن ما هم ببینیم. پنجما شما اگر خودت رو مسلمون میدونی باید از اسلام دفاع کنی نه این که بدون هیچ گونه مطالعه جواب های من رو توجیه بدونی. اگر جایی از حرف من غلط غیر املائی داره عرضه کن. گرچه میدونم تو مسلمون نیستی.مسلمونا به همه ی اون چیز هایی که من گفتم اعتقاد دارن. و در آخر این که مسلمونا اول سلام میکنن و بعد حرف میزنن.نه؟
تصویر a

a پاسخ داده:

و در مورد غلط املایی بگم حتی اگر قرآن سراسر غلط املایی داشت که یکی هم ندارد باز خدا و پیامبر (ص) مقصر نیستند. چون پیامبر گوینده و نقل کننده ی قرآن بوده اند نه نویسنده ی آن. شما اگر میتواند در جایی که قرآن در حال نقل قول نیست غلط معنایی را ذکر کنید.
تصویر rasoul

rasoul :

متاسفانه شما به دلیل کمبود اطلاعات و نقص، فقط چند سوال منو انتخاب میکنین و جواب میدین. راست میگین همه رو جوا بدین. الآن چهار سوال دارم: 1.چرا فقط لقب سر باید بین این همه خیر تاریخ ایران به حضرت عبدالبهاء داده بشه؟ 2.ششصد غلط قرآن کجاست؟یک نمونه بدین. 3.میتونین بگین عبارت نا مفهوم و بی استدلال من در باره ی خاتمیت کجاست؟ 4.فقط یک مورد تفسیر غلط از مفسران عالی قدر اسلام با ذکر منبع نقل کنید.
تصویر a

a :

مدیران سایت می خوان قرآن و نقض کنن.یک اعجاز قرآن رو نشون می دم ببینید قابل نقضه یا نه؟ 1.کلمه یوم (روز) 365 بار و شهر (ماه) 12 بار تکرار شده که این همان نظم علمی روز و ماه و سال می باشد.نه مثل شما 19 ماه و ... 2. کلمه اجر (مزد) 108 بار و کلمه فِعل (کار) هم 108 بار تکرار شده است. 3.کلمه رجل (مرد) 24 بار و امراه (زن) نیز 24 بار به کار رفته است. دنیا (یکی ازنام های زندگی): ١١۵، آخرت (نامی برای زندگی پس از این جهان): ١١۵ ملائکه: ٨٨،شیاطین: ٨٨ زندگی: ١۴۵،مرگ: ١۴۵ سود: ۵٠،زیان: ۵٠ ملت (مردم):۵٠،پیامبران: ۵٠ ابلیس(پادشاه شیاطین): ١١،پناه جوئی از شرّ ابلیس: ١١ مصیبت: ٧۵،شکر: ٧۵ صدقه: ٧٣،رضایت: ٧٣ فریب خوردگان (گمراه شدگان): ١٧،مردگان (مردم مرده): ١٧ مسلمین: ۴١،جهاد : ۴١ جادو: ۶٠،فتنه: ۶٠ زکات: ٣٢،برکت: ٣٢ ذهن : ۴٩،نور: ۴٩ زبان: ٢۵،موعظه (گفتار، اندرز): ٢۵ سختی: ١١۴،صبر: ١١۴ محمد (صلوات الله علیه):4،شریعت (آموزه های حضرت محمد (ص)): ۴ خوب حالا کی جرئت داره بگه قرآن تکرار بیهوده داره؟ این نمونه رو هم بگم دهنتون سرویس شه: تکرار دریا:32 زمین(خشکی):13 45=13+32 درصد 13 از 45 تقریبا=28.89 درصد 32 از 45 تقریبا=71.11 بشر تازه فهمیده 28.89 درصد زمین خشکی و 71.11 اون آبه! خوب کی میتونه رو این یکی حرف بزنه؟بازم میخواین ... بهائیتو باور کنید یا اعجاز فوق بشری قرآن؟
تصویر a

a :

راستی جواب لینک خاتمیت رو دوباره فرستادم لطف کنید نگاهی بیندازید ببینم دیگه چه جوابی دارین بدین؟! http://aeenebahai.org/node/490
تصویر a

a :

کسانی که مکاتبات لینک http://aeenebahai.org/node/490 در باره ی خاتمیت را دنبال میکنند لطفا نظر جدید من را هم بخوانند.
تصویر ABTIN

ABTIN :

الله ابهی من زمانی که برای اولین بار با آیین بهایی آشنا شدم فکر میکردم که این دین شبیه دین اسلامه ، اما بعد از حدودا یک سال نیم که توی اینترنت برای بار اول خواستم ببینم که این چه جور دینیه توی گوگل از طریق سایت ویکیپدیا و در نهایت توی سایتهای رسمی بهاییان شروع به مطالعه کردم تا بعد از حدود چند روز بهش ایمان آوردم و بعد از حدود یک ماه ایمان کامل به حضرت بهاءالله آوردم و بعد از سه سال تحقیق تازه و مطالعه که هنوز هم دارم تازه فهمیدم که چه اشتباه بزرگی کردم که چنین وهم خیالی رو تصور کردم و این آیین رو با آیین اسلام مشابه گرفتم. دوستان این آیین بزرگترین اتفاقی بود که توی زندگیم اتفاق افتاده و من خودم رو بعد از حدود 3 سال یک بهایی می دونم. حتی اگر از فقر و فلاکت بمیرم و حتی اگر تمام امتیازها رو برای بقا و زندگی کردن ازم بگیرن هرگز و هرگزاز این دین دست نخواهم گشید حتی اگر هم اعدام ام بکنم باز هم ازش دست نمیکشم. چون من بدونه آیین بهایی با یک مرده هیچ فرقی ندارم و واقعا بدونه آیین بهایی نمی تونم زندگی بکنم این چیزی که گفتن نه تنها یک حسه بلکه یک تجربه است .من حتی میخوام توی اون دنیا هم یک بهایی باشم و تا عبد به حضرت بهاءالله خدمت بکنم و دستوراتشون رو با تمام کمال انجام بدم و به تنها چیزی که افتخار میکنم همین بهایی بودنمه. من پسر یک جانبازم و از طریق جانبازی پدرم توی ایران میتونم به خیلی جاها برسم . همان طور که میدونید توی ایران توی تمامی مراکز دولتی فرمی وجود داره که گزینه انتخاب دین داره که گزینه های اسلام، مسیح، زرتشت و یهودیت وجود داره اما اتوی اون لیست گزینه آیین بهایی وجود نداره . من بخاطره این ایین بهایی از تمامی سهمیه ها محروم ام . اما کاملا به بهایی بودنم افتخار کامل می کنم و این گونه کارها هیچ گونه تاثیری بر من نداره خدایا تورا سپاس که من رو با این آیین بزرگ و بی مانند آشنا کردی خدایا هرگز و هرگز منو از این آیین جدا نکن نه توی این دنیا و نه توی اون دنیا. با سپاس فراوان
تصویر a

a پاسخ داده:

سلام ABTIN امیدوارم روزی بتونی بدون تعصب انتخاب آیین کنی.
تصویر ABTIN

ABTIN :

الله ابهی من بدونه هیچگونه تعصبی این آیین رو انتخاب کردم. چرا؟ چون من توی سنه 15 سالگی دیگه آیین اسلام برام مفهوم چندانی نداشت یا اجازه بدین بهتر بگم برام چه جورایی (قصد توحین به دین و یا به شخصی ندارم اما چیزی رو که می خوام بگم عین حقیقته) خیلی مبتدی بود و خود نمازی که اون وقت ها می خوندم برام خیلی مبتدی بود. حتی توی سنه 19 سالگی که با آیین زرتشت آشنا شده بودم هم برام ثمره ای چندای نداشت. مثلا قانون راستگویی زرتشت رو جز اندیشه خودم کرده بودم اما باز هم یا بزارین بهتر بگم اصلا برام کافی نبود. دوستان گفتین تعصب، پس بزارین یک حقیقت رو برام تون بگم. من از 15 سالگی تا قبل از آشنا شدنم با آیین بهایی از زبان عربی و فرهنگ عربها و حتی خود عربها بیزار بودم جوری بودم که توی دبیرستان خوده دبیرام نوره برام رد میکرد چون میدونستن که از زبان عربی و هر چیزی که متعل به عرب بود بیزار بودم(به جز حضرت محمد) اما از وقتی که آیین بهایی رو شناختم و به بهش ایمان کامل آوردم نه تنها دیگه از عرب ها بدم نمیاد بلکه حدودا سه تا چهار بار قرآن رو خوندم دیگه از کلمات عربی هم متنفر نیستم حتی هیچ گونه حسه نفرت هم نسبت به عرب ها ندارم. چگونه است که من که این قدر از عرب ها متنفر بودم حالا این حسه تنفر من به دوستی با قوم عرب تبدیل شده. بزارین دلیلش رو بهتون بگم. دلیلش فقط فقط کلمات و واژگان الهی است که خداوند بی مانند این واژگان بی مانند و بی همتا رو با درایت کامل در اختیار حضرت بهاءالله قرار دادند. آیا واقعا من با تعصب آیین بهایی رو انتخاب کردم، اصلا این حقیقت نداره چون اصلا واژه تعصب و حتی هیچ گونه معدل این واژه در آیین بهایی جایی نداره نه تنها جایی نداره بلکه آیین بهایی از هر گونه تفکر(منظورم از تفکر فکر کردن درباره این واژه گان برای استفاده از آن است) نهی میکنه . من قبل از آشنایی با آیین بهایی کورش هخامشی و زرتشت آشنا شده بودم و هر کسی هم که به این دو نفر بی احترامی می کرد، من به تا حد زیادی ناراحت میشدم اما بعد از آشنا شدنم با آیین بهایی دیگه اینجوری نیستم. الانه هم چقدر افسوس میخورم که چرا من زبان عربی رو از همون بچگی کار نکرده بودم تا بتونم از کلمات و آثار های الهی عربی حضرت بهاءالله لذت کامل ببرم. ببینین دوستان من آدمی ام که توی زندگیم ذاتاً و فکرن دنبال حقیقتم. و اجازه نمیدم واژگانی چون تعصب و تنفر سایر واژگان منسوخ شده منو از حقیقت باز داره. من در قرآن خداوند رو دیدم.از کلمات زرتشت ، موسی ، عیسی و بودا خداند رو دیدم من میدانم و ایمان کامل دارم که واژگانی را که خداوند به پیغمبرانش گفته هیچ انسانی قادر نیست حتی مشابهی لز اون رو بیاره. هرگز و هرگز شما نمیتونید مشابع کلمات زرتشت رو در تاریخ بیارن نه در قبال موسی و نه در قبال هیچ یک از پیغمبرانش. در کلمات و واژگانی که حضرت بهاءالله از دهان مبارکشان جاری کردن من خداوند رو دیده ام و می دانم و ایمان کامل دارم که نه تنها در طول تاری مشابه این کلمات وجود نداره بلکه حتی کسی هم قادر به ایجاد واژگانی مشابه با آنها رو نداره. من توی زندگیم هدفهای بزرگ و زیادی مرتبط با رشته تحصیلی ام داشتم اما الان فقط فقط دلم میخواد تمام چیزهایی رو که حضرت بهاءالله از مومنین بهایی خواسته اند رو انجام بدم تنها آرزم برای زندگی کردن همینه و هیچ چیز دیگه ای رو با این هدف ام هرگز عوض نخواهم کرد نه آرزوهای مرتبط با رشته ام و نه هیچ چیز دیگه ام. حتی بی نهایت زجر و اذاب هم بکشم باز هم هرگز از این هدف ام دست نخواهم کشید و این هدف ام تنها چیزیه که براش زنده ام. با سپاس فراوان
تصویر a

a پاسخ داده:

الله ابهی سلام، سلامه و جوابش واجبه حتی اگر به زبان بهائی باشه. دوست من دقیقا مشکل همین جاست که شما انتخاب دین را کاملا بر اساس احساس انجام دادید. اما آیا ممکن نیست یک احساس شیطانی و دروغین در انسان به وجود آید؟ از عشق و عرفانتان لذت میبرم که کلام خدا را حس میکنید. ما مسلمان ها هم از هیچ چیز متنفر نیستیم. اما دوست من آیا فقط یک احساس برای انتخاب دین و برنامه کلی زندگی کافیه؟ شما چه حقیقتی در بهائیت یافتید که به این دین گرایش پیدا کردید؟
تصویر Naeim

Naeim پاسخ داده:

جناب "a"، به مطلب بسیار خوب و مهمّی اشاره فرمودید؛ تعالیم دیانت بهایی منطبق با نیازهای امروز دنیاست؛ مثلاً وحدت عالم انسانی یا تساوی حقوق مرد و زن یا تعلیم و تربیت اجباری و عمومی. ضمناً اصول اعتقادی این دیانت بسیار وسیع و بسیار عمیق هست که مطمئنّاً تعمیق در اون ها هم خالی از لطف نیست. این ها مربوط به بحث عقلانی بودن این دین بود که خدمتتون عرض کردم. امّا مورد خیلی جالبی که هست این هست که کلّاً انسان با قلبش هست که ایمان میآره و درستش این هست که افراد به هر دینی که دارند، نگاه عاشقانه ای داشته باشند. همون طور که مولوی فرموده: "عقل تا تدبیر و اندیشه کند***رفته باشد عشق تا هفتم سما" چه قدر خوب هست که انسان به اون درجه از تعالی برسه که مِیِ عشقِ الهی رو از ساقیِ حقیقی بگیره و سرمست بشه. ان شاء الله که همگی نصیبی ببریم. البتّه اگه به نظر دقیق هم به این مسئله نگاه کنید، می بینید که عاشقان الهی دارای نهایت ذکاوت و درایت هم هستند؛ چرا که منطق اون ها منطق الهی و تفکّر اون ها مبنی بر تفکّر ربّانی هست؛ بنابراین منطق اون ها منطق صحیحی هست؛ اگر چه به نظر بقیّه که عاشق نیستند، این کارها غیرمنطقی به نظر بیاد. "عقل گوید شش جهت حد است و بیرون راه نیست***عشق گوید راه هست و رفته ام من بارها ای بسا منصور پنهان ز اعتماد جان عشق***ترک منبرها بگفته برشده بر دارها عقل گوید پا منه کاندر فنا جز خار نیست***عشق گوید عقل را کاندر توست آن خارها هین خمش کن خار هستی را ز پای دل بکن***تا ببینی در درون خویشتن گلزارها" مولوی
تصویر a

a پاسخ داده:

راستی دوست عزیز، همین که شما میگی هیچ وقت از بهائیت دست نمیکشم یعنی تعصب. و این چیزیه که باعث میشه اگر بهائیت بر حق نباشه تو حقیقت رو نبینی. حتی من مسلمون هم هر جای دنیا جنبش مذهبی اتفاق میفته دربارش تحقیق میکنم چون شاید عقیدش از اسلام بهتر باشه. اما به قوّه ی الهی تا حالا هیچ چیز برتر از اسلام پیدا نکردم. و فکر نمیکنم بتونم پیدا کنم.
تصویر Naeim

Naeim پاسخ داده:

این که انسان اعتقاد راسخی داشته باشه و به هیچ قیمتی حاضر نباشه که در ایمانش خللی وارد بشه، تعصّب نیست؛ دین داری و ایقان هست و این مخالفت و ممانعتی با تحقیق در مورد ادیان دیگه نداره. مثلاً یک مسیحی که اعتقاد راسخی به حضرت مسیح داره، می تونه به حضرت محمّد ایمان بیاره در حالی که به حقیقت دیانت حضرت مسیح معتقد هست. بنابراین اصل اعتقاد داشتن مانع تحقیق نمیشه. امّا یکی از اصول دیانت بهایی اصل تحرّی حقیقت هست که به موجب اون بهاییان باید همواره به دنبال حقیقت باشند. خیلی خوش حالم که شما هم مثل ما اهل تحقیق و مطالعه هستید و امیدوارم که در این مسیر موفّق باشید.
تصویر Naeim

Naeim پاسخ داده:

ABTIN عزیز، من که به شخصه از این که افکار خودم رو در کلام شما دیدم و خوندم، خیلی خوش حال شدم. گفتم که من هم در عوض به شما یک هدیه ای از جنس بیانات حضرت عبدالبهاء ارواحنا له الفداء بدم: "... آن چه سبب بزرگواریِ عالم انسانی است، خضوع و خشوع است و محویّت و فنا؛ زیرا تَذَلُّل* و اِنکِسار** تاجِ وَهّاجِ*** عبدالبهاست و محویّت و فنا و نیستیِ بی متنها، اِکلیل**** جلیلِ این بندۀ آستانِ حضرت کبریا. ما باید به کلّی از وصفِ وجود فانی گردیم، بلکه نیست و مفقود شویم تا سزاوار الطاف و عنایت خداوند بیچون گردیم..." (مکاتیب حضرت عبدالبهاء، جلد 4، صفحه های 64 و 65) *تَذَلُّل: فروتنی کردن **اِنکِسار: فروتنی و تواضع و خضوع ***وَهّاج: درخشنده ****اِکلیل: تاج
تصویر a

a پاسخ داده:

خوب حق با شماست. کسی هم منکر عشق به خدا و پیامبر هر دین نمیشه. من هم قبول دارم که اساس ایمان به خدا احساس هست. اما مثالش دقیقا ازدواجه. هر انسانی برای ازدواج باید از احساسش استفاده کنه. ولی قبول دارید ازدواجی که فقط احساس باشه و هیچ عقلی پشتش نباشه به طلاق منتهی میشه؟ مخصوصا امروزه که این همه آدم سوءاستفاده گر وجود داره؟ نمیگم مسلمون شید. میگم تحقیق کامل انجام بدید و بعد هر دینی به نظرتون درست اومد همون رو انتخاب کنید. با آرزوی موفقیت.
تصویر a

a پاسخ داده:

خوب حق با شماست. کسی هم منکر عشق به خدا و پیامبر هر دین نمیشه. من هم قبول دارم که اساس ایمان به خدا احساس هست. اما مثالش دقیقا ازدواجه. هر انسانی برای ازدواج باید از احساسش استفاده کنه. ولی قبول دارید ازدواجی که فقط احساس باشه و هیچ عقلی پشتش نباشه به طلاق منتهی میشه؟ مخصوصا امروزه که این همه آدم سوءاستفاده گر وجود داره؟ نمیگم مسلمون شید. میگم تحقیق کامل انجام بدید و بعد هر دینی به نظرتون درست اومد همون رو انتخاب کنید. با آرزوی موفقیت.
تصویر Naeim

Naeim پاسخ داده:

"a" عزیز، در مورد ازدواج: افراد بر اساس زیبایی های ظاهری یا باطنی و یا هر دو به هم‌دیگه علاقه‌مند می‌شن و تصمیم به وصلت می‌گیرن. بعضی مواقع هست که بعد از ازدواج یکی از طرفین متوجّه می‌شه که این زیبایی‌های طرف مقابل مجاز بوده و نه حقیقت و همین امر ممکنه باعث اختلاف و جدایی بشه. از اون جایی که ظاهر و مسائلِ مادّی انسان قابل تغییر و احساسات افراد نسبت به ظواهر متنوّع و همواره در حال تحوّل هست، تأکید می‌شه که بیش‌تر به اخلاق و اعتقادات و بقیّه‌ی مسائل باطنی توجّه بشه تا مسائل مادّی و ظاهری. بنده هم مثل شما خیلی موافقم که دین رو با ازدواج مقایسه کنیم. هنگامی که یک نفر می‌خواد در مورد دینی تحقیق کنه، باید به کلّی از مسائل مادّی پیرامون این مسئله صرف نظر کنه؛ مثلاً باید به کلّی از ذهنش دور کنه که ایمان آوردن به دینی ممکنه منفعت مادّی رو براش به همراه داشته باشه؛ چون این تصوّر ممکنه روی قضاوت شخص تأثیر بگذاره و تصمیم غلطی رو بگیره. امّا حدّاقل در کشور عزیزمون ایران این مسئله منتفی هست و برای نفراتی که در ایران در مورد دیانت بهایی تحقیق می‌کنند، جاذبه‌های مادّی وجود نداره که بخوان ازش پرهیز کنن. یعنی در صورت بهایی شدن، نه دستمزدی می‌گیرند و نه پاداشی؛ بلکه سیل محدودیّت‌های اجتماعی و اتّهامات هست که باهاش مواجه می‌شن؛ از جمله ممنوعیّت کار در مشاغل دولتی و بسیاری از مشاغل غیردولتی، ممنوعیّت از تحصیل در دانشگاه‌های دولتی، آزاد، غیرانتفاعی، پیام نور و غیره، به علاوه‌ی بسیاری از اتّهامات و مشکلات دیگه‌ای که برای زندگی روزمره‌ی بهاییان ایران وجود داره. لذا، محقّق با جاذبه‌ی مادّی‌ای روبه‌رو نیست تا بدین وسیله احتمالاً از مسیر اصلی تحقیق خارج بشه. "a" عزیز، باید دید که واقعاً چه قوّه‌ای بوده که باعث شده این جمعیّت رو که از ابتدا مورد تهاجم و آزار بودند رو به این دیانت جذب و پایبند کنه. مطمئنّاً هر شخصی ادعای آوردن دینی از جانب خدا را می‌کرد، از هر طرف مورد تهاجم قرار می‌گرفت و توسّط دو دولت (ایران و عثمانی) مورد قلع و قمع قرار می‌گرفت، نابود و مضمحل می‌شد؛ بلکه اسمی از آن باقی نمی‌ماند. آیا به غیر از قوّه‌ی کلام الهی و توجّهات و تأییدات حضرت رحمان امکان داشت که این دیانت بعد از صد و هفتاد سال در جهان منتشر و پیروان آن افزایش یابد.

افزودن دیدگاه جدید

CAPTCHA ی تصویری
سایت آئین بهائی با کمال سرور به استحضار هم وطنان عزیز و شریف در ایران و خارج ایران می رساند که امکانی را فراهم نموده است تا همه فارسی زبانان اعم از ایرانی و غیر ایرانی بتوانند برای مطالعه و تحقیق درباره امر بهائی به صورت آنلاین و از طریق نرم افزار اسکایپ سلسه کتب روحی را مطالعه نمایند.
برای توفیق در این امر کافی است نرم افزار اسکایپ را روی گوشی و یا کامپیوتر خود داشته باشید. این امکان جدید از آن جهت اهمیت دارد که دوستان عزیز فارسی زبان در سراسر عالم به خصوص در کشور مقدس ایران در تمام شهرها و روستاهای دوردست که امکان تماس با جامعه بهائی را ندارند می توانند از این طریق به صورت آنلاین و امن با یکی از راهنمایان بهایی کتب روحی را در گروه مطالعه نمایند.
از دوستان علاقه مند تقاضا می نماییم آدرس یا آی دی اسکایپ خود را از طریق مکاتبه با ایمیل سایت آئین بهائی به آدرس info@aeenebahai.org در اختیار ما قرار دهند. سایت آیین بهائی نحوه شروع دوره مطالعات کتب روحی را از طریق اسکایپ با شما هماهنگ خواهد نمود.
 
شما می توانید سوالات و نظرات خود را در رابطه با دیانت بهایی از طریق آدرس ایمیل info@aeenebahai.org برای ما ارسال بفرمایید. همچنین برای دریافت آخرین مطالب از کانال رسمی وب سایت آئین بهایی در تلگرام استفاده نمایید. برای جستجو شناسه کاربری aeenebahai1 را در نرم افزار تلگرام جستجو کنید.