حضرت عبدالبهاء می فرمايند :
«... ملاحظه نمائید که بعد از شهادت حضرت سیّدالشّهداء روحی لَهُ الفداء در ایّام اُمَویین آثاری که در قتلگاه بود به کلّی محو کردند و آن صحرا را شخم زدند و زراعت کردند تا قتلگاه به کلّی مفقود شد. هفتاد سال بر این منوال قتلگاه معدومُ الاثر بود و اُمَویین نگهبان گذاشتند که مبادا کسی از یک فرسخی بتواند زیارتی نماید. در این هفتاد سال ابداً تقرُّب به قتلگاه ممکن نبود. اگر نفس متنّبهی مومن بود از ده فرسخ توجّه به قتلگاه می کرد و زیارت می نمود. این نیز در نهایت احتیاط و همچنین قبر منوّر حضرت امیر علیه السّلام؛ به همین منوال محو و نابود نمودند. بعد از آنکه بنی عباس خلاف امویه را محو نمودند و بر سریر سلطنت نشستند اجازت زیارت دادند و در قتلگاه؛ محبّان حضرت آثاری بنا کردند که دلالت بر موقعیت آن محل می نمود. بعد از مدّتی مدیده در زمان متوکّل عبّاسی نیز حکم مبرم صادر که دوباره آن مقامات مقدّسه را ویران کنند. باز به کلی محو و نابود نمودند و آن صحرا را شخم زدند و زراعت کردند حتّی از ده فرسخی نمی گذاشتند کسی نزدیک برود. تا آن که حکومت و صدارت و وزارت به دست آل بویه افتاد و آل بویه از محبّآن حضرت سیّدالشّهداء روحی لَهُ الفداء بودند و چنان نفوذ و قدرتی حاصل کردند که از برای خلافت عبّاسی نفوذی نگذاشتند. امور جمیعاً در دست آل بویه بود و خلیفه در قصر خلافت به خود مشغول. در زمان آل بویه دوباره تعمیر قتلگاه کردند و همچنین مرقد منوّر حضرت امیر را دفعه ی ثالث باز انشاء نمودند...»
(مائده آسمانی جلد 9 ص 278- 277)
افزودن دیدگاه جدید