سند شماره 0098-74 جامعه جهاني بهائي
نظريات و پيشنهادات بمناسبت سال بين المللي زنان
بيانيه ارائه شده به بيست و پنجمين اجلاس کميسيون مقام زنان – سازمان ملل مورد شماره 3 از دستور کار موقت
آمريکا – نيويورک
14 ژانويه ال 4 فوريه 1974
- جامعه جهاني بهائي ضمن مد نظر داشتن هدف سال بين المللي زن که قطعنامه شماره (27) 3010 مجمع عمومي به آن اختصاص دارد و در گزارش شماره E/CN.6/576 دبير کلّ سازمان ملل درباره سال بين المللي زن قيد گرديد ، مايل است مشاهدات گوناگون و پيشنهادات خود را ، که احساس مي کند کمکي به برنامه اجرايي سال بين المللي زن نمايد ، به بيست و پنجمين اجلاس 1974 کميسيون بررسي مقام زنان ارائه دهد . اين پيشنهادات حاصل توجّه خاص جامعه جهاني بهائي به اصل برابري حقوق زن و مرد و نيز ارتباط زنان با توسعه و پيشرفت صلح در جهان مي باشد ، که تعاليم بهائي برآن تأکيد داشته و بهائيان سرتاسر عالم کم و بيش از آن آگاهند و به آن عمل مي کنند . - مدير برنامه توسعه سازمان ملل در بيانيه اي در مورد پيشرفت گفته است : " کليد توسعه در دهه آينده در آن است که جهان بپذيرد نياز به پيشرفت وجود دارد " ما احساس مي کنيم براي ارائه پيشنهاداتي در مورد سال بين المللي زن بايد نکات خاصي را که به تعريف کلمه " پيشرفت " کمک مي کند در نظر بگيريم به اين که بايد مسير اين برنامه را روشن تر نمود ، ضمن آنکه مؤثّرترين و سازنده ترين نحوه عمل را تعيين نمود . غالباً پيشرفت را فقط در رفاه ظاهري انسان و بر آوردن نيازهاي مادي او ؛ و مسير توسعه را در فراهم کردن شرايط عالي تر زندگي مي دانند . با آنکه جامعه جهاني بهائي اين توسعه را براي رفاه و سعادت انسان لازم مي داند ، اما مايل است ابعاد ديگر پيشرفت را ، که افراد بشر بايد براي تحقّق کامل توانايي هايشان در نظر داشته باشند ، پيشنهاد نمايد . فهم عميق تر ارزش حيات انسان و کيفيّت حيات او بستگي به اساس روحاني دارد که نهايتاً او را به تعاون بين ملّتها براي پيشرفت نوع بشر ، به مساعدت محبّت آميز همه افراد بشر از زن و مرد با يکديگر ، به گسترش صفات قابليّت اتّحاد ، صداقت و عدالت به منظور پيشرفت انسان که همگي از جنبه هاي مهم آموزشي است که بايد در نظر گرفته شوند ، ميرساند . بسياري معتقدند اگر قرار باشد زنان شرکت مؤثّري در جامعه داشته باشند ، آموزش لازمه ايجاد اين انگيزه و تغيير در نگرشها مي باشد ، اما اين آموزش بايد فراسوي پرورش فکري و يا ايجاد مهارتها باشد . جان کلام آنکه شجاعت و اطمينان در سايه بروز صفات روحاني و اخلاقي ايجاد مي شود و اين واقعيتي است که در کشورهاي غني و فقير جهان به نحو فزاينده اي آشکار مي شود .
- جامعه جهاني بهائي مايل است پيشنهادات ذيل را ، که شايد بخش " ارتقاء تساوي حقوق زن و مرد سازمان ملل " بخواهد به عنوان نوعي همکاري در برنامه هاي سال بين المللي زن بگنجايد، ارائه نمايد:
1. تشويق به تحري حقيقت ، فارغ از تأثير خانواده ، جامعه و يا وطن ، منظور آن نيست که بگوييم حقيقت را به زنان ياد دهيم ، بلکه بايد در آنها روحيه بررسي آزادانه ، بي طرفانه و مستقل را ايجاد نمود که به نحو سازنده اي منجر به شکستن الگوهاي سنّتي بازدارنده و قديمي شود و در نهايت به سوي وحدت فکر و عمل هدايت گردد . اگر قرار باشد زنان داراي دانش ، باور و شجاعتي شوندکه بتوانند با ابتکار عمل و فکر روشهاي سنّتي را که نه تنها مانع پيشرفت آنان بلکه بهمان نسبت مانع پيشرفت مردان مي شود ، کنار بگذارند ، بايد روحيه استقلال فکري در آنها پرورش داده شود
2. تأکيد بر مسئوليّت زنان در کسب آموزش ، کار آمد شدن در هنرها و علوم و موفقيّت هاي آنها در اين زمينه ها ثابت مي نمايد که استعدادها و توانمندي هاي زنان صرفاً نهفته بوده است . از خود گذشتگي زنان در علوم صنعتي و کشاورزي ، به عنوان مثال ، روحيه خدمت در راه بيشترين نيازهاي انسان در زمان حاضر ، توانايي آنان را نشان داده و به رسميّت شناختن تساوي زن و مرد را در حوزه هاي اجتماعي و اقتصادي زندگي تضمين مي کند . ارتقاء حقوق زنان با برپا کردن تظاهرات يا استفاده از گروههاي فشار باعث تفرقه و نفاق گشته ، حال آنکه کمک هاي سازنده زنان ، به رسميّت شناخته شده و تحسين مي شود . در آثار بهائي ذکر شده است که:" هرگاه اعمال زنان توانمندي آنان را نشان دهد نيازي به بيان آن با کلمات نخواهد بود . و هر گاه مردان برابري با زنان را به رسميّت بشناسند زنان نيازي به مبارزه براي کسب حقوق خود ندارند . "
3. تأکيد بر اصل تساوي حقوق الزاماً بدان معني نيست که زنان و مردان بايد کارهاي يکساني انجام دهند کيفيات و توانمندي هاي زنان و مردان متفاوت از يکديگر است . سرعت انتقال فکر ، الهام و ويژگيهاي معنوي محبّت و خدمت از صفاتي هستند که در زنان قوي مي باشد . اگر قرار است بشر پيشرفت نمايد بايد برروي اين صفات تأکيد بيشتري نمايد ، تا تعادل بهتري بين قدرتهاي روحاني و مادي برقرار شود . با اين حال مطابق با آثار بهائي : " واقعيّت عدم برابري در مشاغل، که بين زن و مرد وجود دارد ، نبايد سبب شود جنسي خود را برتر و جنس ديگر را مادون خود پندارد و يا تصوّر کند آنها در حقوق برابر نيستند . "
4. بايد براهميّت سهم زنان به عنوان مادران و مربّيان اطفال ، تأکيد بيشتري شود . در تعاليم بهائي مندرج است : " تحصيلات زنان لازم تر و مهم تر از مردان است زيرا زن از بدو تولد طفل مربّي او مي باشد . اگر شخصيت زن داراي نقصان باشد و خود را به تکامل نرساند . بنا بر اين ، عدم تکامل زنان به معناي آن است که نوع بشر به تکامل نخواهد رسيد ، زيرا مادرانند که مراقب و راهنماي رشد و تربيت فرزند مي باشند ." بهمين علّت اگر در خانواده بهائي امکان تحصيل هر دو فرزند دختر و پسر مقدور نباشد ، والدين بهائي تحصيل دختر را در الويت قرار مي دهند .
5. با اين حال از ديدگاه امر بهائي اهميّت زنان صرفاً در مراقبت از اطفال و انجام وظايف منزل نيست. اهميتي که در امر بهائي براي تحصيل زنان قائل شده به منظور بر قراري تساوي حقوق زنان و مردان است .
6. بايد به کمکي که زنان مي توانند به عنوان ميانجي گران صلح به جامعه بشري بنمايند ، تأکيد شود . زيرا زنان طبيعتاً صلح جوترند و اين صفت را در مرداني که جنگ را تأييد مي کنند به زحمت مي تواند يافت ، بنابراين اگر زنان در امور بشري شرکت نمايند ، حق رأي بدست آورند و مطابق اين حق عمل نمايند ، بالطبع نداي آنان در هدايت بشر بسود صلح مؤثر خواهد بود . در آثار بهائي تصريع گرديده : " زمانيکه افراد بشر از فرصتهاي مساوي براي تحصيل برخوردار باشند و تساوي زنان و مردان تحقّق يابد اساس جنگ کاملاً زائل خواهد شد . با برقراري تساوي حقوق زنان و مردان ، روحيه جنگ طلبي بکلّي محو خواهد شد ، زيرا زنان هرگز تمايلي به تأييد جنگ ندارند.
7. بايد وافعيت بخشيدن به وحدت بشر به هر فردي آموزش داده شود . از آنجا که طبق عقايد بهائي خوب بودن هر جزء باعث خوب بودن کلّ آن مجموعه مي باشد . پس اگر زنان را در موقعيت فرو دست قرار دهيم و به تساوي حقوق با مردان دست نيابند ، مردان نيز به" مقام و بزرگي که سزاوار آنند ، نخواهند رسيد . " اين اصل در تمامي حوزه ها خواه در رابطه با نژاد ، طبقه يا اختلافات وطني در جهان صادق و قابل اجرا مي باشد . همان طور که در يک خانواده کلّيه حقوق و امتيازات فردي ضمن حفظ وحدت خانواده ، رعايت مي شود ، رفاه بشريّت نيز به وجود رابطه برابر و عادلانه بين ملل و هدايت حکومتهاي ملّي به سوي وحدت بشر ، بستگي دارد .
نظريات و پيشنهادات بمناسبت سال بين المللي زنان
بيانيه ارائه شده به بيست و پنجمين اجلاس کميسيون مقام زنان – سازمان ملل مورد شماره 3 از دستور کار موقت
آمريکا – نيويورک
14 ژانويه ال 4 فوريه 1974
- جامعه جهاني بهائي ضمن مد نظر داشتن هدف سال بين المللي زن که قطعنامه شماره (27) 3010 مجمع عمومي به آن اختصاص دارد و در گزارش شماره E/CN.6/576 دبير کلّ سازمان ملل درباره سال بين المللي زن قيد گرديد ، مايل است مشاهدات گوناگون و پيشنهادات خود را ، که احساس مي کند کمکي به برنامه اجرايي سال بين المللي زن نمايد ، به بيست و پنجمين اجلاس 1974 کميسيون بررسي مقام زنان ارائه دهد . اين پيشنهادات حاصل توجّه خاص جامعه جهاني بهائي به اصل برابري حقوق زن و مرد و نيز ارتباط زنان با توسعه و پيشرفت صلح در جهان مي باشد ، که تعاليم بهائي برآن تأکيد داشته و بهائيان سرتاسر عالم کم و بيش از آن آگاهند و به آن عمل مي کنند . - مدير برنامه توسعه سازمان ملل در بيانيه اي در مورد پيشرفت گفته است : " کليد توسعه در دهه آينده در آن است که جهان بپذيرد نياز به پيشرفت وجود دارد " ما احساس مي کنيم براي ارائه پيشنهاداتي در مورد سال بين المللي زن بايد نکات خاصي را که به تعريف کلمه " پيشرفت " کمک مي کند در نظر بگيريم به اين که بايد مسير اين برنامه را روشن تر نمود ، ضمن آنکه مؤثّرترين و سازنده ترين نحوه عمل را تعيين نمود . غالباً پيشرفت را فقط در رفاه ظاهري انسان و بر آوردن نيازهاي مادي او ؛ و مسير توسعه را در فراهم کردن شرايط عالي تر زندگي مي دانند . با آنکه جامعه جهاني بهائي اين توسعه را براي رفاه و سعادت انسان لازم مي داند ، اما مايل است ابعاد ديگر پيشرفت را ، که افراد بشر بايد براي تحقّق کامل توانايي هايشان در نظر داشته باشند ، پيشنهاد نمايد . فهم عميق تر ارزش حيات انسان و کيفيّت حيات او بستگي به اساس روحاني دارد که نهايتاً او را به تعاون بين ملّتها براي پيشرفت نوع بشر ، به مساعدت محبّت آميز همه افراد بشر از زن و مرد با يکديگر ، به گسترش صفات قابليّت اتّحاد ، صداقت و عدالت به منظور پيشرفت انسان که همگي از جنبه هاي مهم آموزشي است که بايد در نظر گرفته شوند ، ميرساند . بسياري معتقدند اگر قرار باشد زنان شرکت مؤثّري در جامعه داشته باشند ، آموزش لازمه ايجاد اين انگيزه و تغيير در نگرشها مي باشد ، اما اين آموزش بايد فراسوي پرورش فکري و يا ايجاد مهارتها باشد . جان کلام آنکه شجاعت و اطمينان در سايه بروز صفات روحاني و اخلاقي ايجاد مي شود و اين واقعيتي است که در کشورهاي غني و فقير جهان به نحو فزاينده اي آشکار مي شود .
- جامعه جهاني بهائي مايل است پيشنهادات ذيل را ، که شايد بخش " ارتقاء تساوي حقوق زن و مرد سازمان ملل " بخواهد به عنوان نوعي همکاري در برنامه هاي سال بين المللي زن بگنجايد، ارائه نمايد:
1. تشويق به تحري حقيقت ، فارغ از تأثير خانواده ، جامعه و يا وطن ، منظور آن نيست که بگوييم حقيقت را به زنان ياد دهيم ، بلکه بايد در آنها روحيه بررسي آزادانه ، بي طرفانه و مستقل را ايجاد نمود که به نحو سازنده اي منجر به شکستن الگوهاي سنّتي بازدارنده و قديمي شود و در نهايت به سوي وحدت فکر و عمل هدايت گردد . اگر قرار باشد زنان داراي دانش ، باور و شجاعتي شوندکه بتوانند با ابتکار عمل و فکر روشهاي سنّتي را که نه تنها مانع پيشرفت آنان بلکه بهمان نسبت مانع پيشرفت مردان مي شود ، کنار بگذارند ، بايد روحيه استقلال فکري در آنها پرورش داده شود
2. تأکيد بر مسئوليّت زنان در کسب آموزش ، کار آمد شدن در هنرها و علوم و موفقيّت هاي آنها در اين زمينه ها ثابت مي نمايد که استعدادها و توانمندي هاي زنان صرفاً نهفته بوده است . از خود گذشتگي زنان در علوم صنعتي و کشاورزي ، به عنوان مثال ، روحيه خدمت در راه بيشترين نيازهاي انسان در زمان حاضر ، توانايي آنان را نشان داده و به رسميّت شناختن تساوي زن و مرد را در حوزه هاي اجتماعي و اقتصادي زندگي تضمين مي کند . ارتقاء حقوق زنان با برپا کردن تظاهرات يا استفاده از گروههاي فشار باعث تفرقه و نفاق گشته ، حال آنکه کمک هاي سازنده زنان ، به رسميّت شناخته شده و تحسين مي شود . در آثار بهائي ذکر شده است که:" هرگاه اعمال زنان توانمندي آنان را نشان دهد نيازي به بيان آن با کلمات نخواهد بود . و هر گاه مردان برابري با زنان را به رسميّت بشناسند زنان نيازي به مبارزه براي کسب حقوق خود ندارند . "
3. تأکيد بر اصل تساوي حقوق الزاماً بدان معني نيست که زنان و مردان بايد کارهاي يکساني انجام دهند کيفيات و توانمندي هاي زنان و مردان متفاوت از يکديگر است . سرعت انتقال فکر ، الهام و ويژگيهاي معنوي محبّت و خدمت از صفاتي هستند که در زنان قوي مي باشد . اگر قرار است بشر پيشرفت نمايد بايد برروي اين صفات تأکيد بيشتري نمايد ، تا تعادل بهتري بين قدرتهاي روحاني و مادي برقرار شود . با اين حال مطابق با آثار بهائي : " واقعيّت عدم برابري در مشاغل، که بين زن و مرد وجود دارد ، نبايد سبب شود جنسي خود را برتر و جنس ديگر را مادون خود پندارد و يا تصوّر کند آنها در حقوق برابر نيستند . "
4. بايد براهميّت سهم زنان به عنوان مادران و مربّيان اطفال ، تأکيد بيشتري شود . در تعاليم بهائي مندرج است : " تحصيلات زنان لازم تر و مهم تر از مردان است زيرا زن از بدو تولد طفل مربّي او مي باشد . اگر شخصيت زن داراي نقصان باشد و خود را به تکامل نرساند . بنا بر اين ، عدم تکامل زنان به معناي آن است که نوع بشر به تکامل نخواهد رسيد ، زيرا مادرانند که مراقب و راهنماي رشد و تربيت فرزند مي باشند ." بهمين علّت اگر در خانواده بهائي امکان تحصيل هر دو فرزند دختر و پسر مقدور نباشد ، والدين بهائي تحصيل دختر را در الويت قرار مي دهند .
5. با اين حال از ديدگاه امر بهائي اهميّت زنان صرفاً در مراقبت از اطفال و انجام وظايف منزل نيست. اهميتي که در امر بهائي براي تحصيل زنان قائل شده به منظور بر قراري تساوي حقوق زنان و مردان است .
6. بايد به کمکي که زنان مي توانند به عنوان ميانجي گران صلح به جامعه بشري بنمايند ، تأکيد شود . زيرا زنان طبيعتاً صلح جوترند و اين صفت را در مرداني که جنگ را تأييد مي کنند به زحمت مي تواند يافت ، بنابراين اگر زنان در امور بشري شرکت نمايند ، حق رأي بدست آورند و مطابق اين حق عمل نمايند ، بالطبع نداي آنان در هدايت بشر بسود صلح مؤثر خواهد بود . در آثار بهائي تصريع گرديده : " زمانيکه افراد بشر از فرصتهاي مساوي براي تحصيل برخوردار باشند و تساوي زنان و مردان تحقّق يابد اساس جنگ کاملاً زائل خواهد شد . با برقراري تساوي حقوق زنان و مردان ، روحيه جنگ طلبي بکلّي محو خواهد شد ، زيرا زنان هرگز تمايلي به تأييد جنگ ندارند.
7. بايد وافعيت بخشيدن به وحدت بشر به هر فردي آموزش داده شود . از آنجا که طبق عقايد بهائي خوب بودن هر جزء باعث خوب بودن کلّ آن مجموعه مي باشد . پس اگر زنان را در موقعيت فرو دست قرار دهيم و به تساوي حقوق با مردان دست نيابند ، مردان نيز به" مقام و بزرگي که سزاوار آنند ، نخواهند رسيد . " اين اصل در تمامي حوزه ها خواه در رابطه با نژاد ، طبقه يا اختلافات وطني در جهان صادق و قابل اجرا مي باشد . همان طور که در يک خانواده کلّيه حقوق و امتيازات فردي ضمن حفظ وحدت خانواده ، رعايت مي شود ، رفاه بشريّت نيز به وجود رابطه برابر و عادلانه بين ملل و هدايت حکومتهاي ملّي به سوي وحدت بشر ، بستگي دارد .
افزودن دیدگاه جدید