سند شماره 0315-93 جامعه جهاني بهائي
زنان و فرآيند صلح
بيانيه مکتوب خطاب به سي و هفتمين اجلاس کميسيون وضعيت زنان سازمان ملل دستور جلسه فقرة پنجم از اولويتها : صلح : زنان و فرآيند صلح
اطريش – وين . 15 مارس 1993
جامعة بين المللي بهائي اين فرصت را مغتنم شمرده و تا نقش کليدي و حسّاس زنان را در فرآيند صلح متذکّر شود . زنان با تکيه بر تجربه هاي ويژه خودشان، منظر و کيفيتي خاص را در گفتگوهاي صلح ارائه مي نمايند که مکمّل ديدگاه و نقطه نظرات مردان است .
از اين رو جامعة بهائي به جديّت امر خطير فراهم نمودن موقعيّت مساوي براي زنان را در جايگاه تصميم گيري دنبال مي کند . بهره مندي از موقعيّت مساوي زنان در تصميم گيريها عنصري حياتي در جهت حصول وحدت جهاني است همانطور که [حضرت] بهاءالله در يک قرن پيش فرمودند : رفاه بشريّت، صلح و امنيّت آن حاصل نمي شود مگر زمانيکه وحدت بشر کاملاً استقرار يافته باشد .
تغييرات تکاندهنده و حيرت انگيز در سالهاي اخير چهرة جامعه را عميقاً دگرگون نموده و نوع بشر را به اضطراب انداخته است . هر کسي بر روي اين کرة خاکي به نوعي از فرو پاشي مؤسّسات مذهبي و سياسي که در گذشته تأمين کنندة ثبات و آرامش بوده اند متأثّر گرديده است . اين آشفتگي ها هر قدر در نظر مردم آزار دهنده است به همان اندازه بهائيان به آنها به عنوان زمينه ساز فرآيند تأسيس يک نظم نوين اجتماعي مي نگرند که مي تواند صلحي پايدار را پشتيباني نمايد . تأسيس صلحي پايدار مستلزم تحوّل و دگرگوني جهاني است . يک دگرگوني بر اساس عدالت که در بر دارندة آموزش همگاني، کاهش فقر و ترک تعصّبات عميق و ريشه دار باشد .
در زماني که قهر و غلبه و تهاجم اعتبار خود را به عنوان ابرازهاي حلّ مسائل دشوار از دست داده اند خصائصي ديگر مانند توانايي آميختن درک دروني به ديگر فرآيندهاي عقلاني و مهارت در ايجاد ارتباط و همکاري و تشريک مساعي که زنان از آنها بهرة بيشتري دارند و در آنها تواناتر هستند اهميّت بيشتري پيدا مي کنند . بنابراين هر چقدر شمار بيشتري از زنان در مراکز تصميم گيري پذيرفته شوند، مشورت با بهره گيري از ديدگاههاي تازه درخشان تر مي شود و يک جوّ اخلاقي و رواني انتشار مي يابد که سبب ظهور نيروهاي محرّکه جديد براي حلّ مسائل شود. بنابراين داخل نمودن زنان در امر تصميم گيري مستقيماً بر صلح و کسب تسريع در فرآيند تأسيس صلح تأثير مي گذارد .
پيشرفت جامعة انساني به همکاري مشترک مردان و زنان بستگي دارد بنابراين هر دو بايد به طور مساوي ترقّي نمايند . زناني که از فرصت هاي مساوي براي تحصيل بهره مند شده اند ثابت نموده اند که با مردان از جهت خلاقيّت و ظرفيت هاي فکري مساوي هستند . مردان بايد پيشرفت و ترقّي کامل زنان را تسهيل و تشويق نمايند. لذا زنان نيز بايد مردان را در جهت رشد به سوي اين وضعيّت جديد جامعه حمايت و پشتيباني نمايند . اين ضروريات در اطلاّعاتي که در گزارش دبير کلّ در موضوع " صلح، زنان و فرآيند صلح " ارائه شد منعکس شده است . اين گزارش خاطرنشان مي سازد که زنان در طول تاريخ هميشه در صف مقدّم جنبشها و حرکتهاي طالب صلح بوده اند . اين گزارش به دقّت و به طور مستدل کوششهاي دليرانه و مداوم آنان را در جهت خاتمة جنگ از طريقي که براي آنان فراهم بوده و عمدتاً طُرُق غير دولتي بوده اند نشان مي دهد . اين گزارش همچنين بيان مي کند زنان به عنوان محقّق در امر صلح معمولاً شيوة کلّ نگري را برگزيده اند مبني بر اينکه تحقّق صلح حقيقي مستلزم حذف تمامي اشکال ظلم و تعدّي و تبعيض مي باشد . اين شيوة بخصوص براي مواجهه با مشکلات بهم پيوستة اين زمان بسيار مناسب است ، معذلک همانطور که اين گزارش با تأسّف متذکّر مي شود . زنان هنوز عملاً در فرآيند صلح در سطوح عالي و رسمي حضور ندارند .
باوجود بحث و مذاکرات منطقي و مستدل در جهت وارد نمودن زنان در عرصة تصميم گيري هنوز مقاومتي تقريباً غيرارادي در اين مورد وجود دارد . کنار گذاشتن زنان از مشورت در امور مهمه در اکثر فرهنگها آنچنان عميق و ديرينه است که تغيير آن جز با تعمّق و تلاش آگاهانه در جهت وارد نمودن آنان در اين عرصه ممکن نيست . اين تغيير حتي زماني که به طور داوطلبانه و ارادي به عهده گرفته مي شود ندرتاً در آغاز مثبت ارزيابي مي شود بلکه، عميقاً آنرا دست و پاگير مي يابند . بهائيان تصديق مي کنند که تغييرات بنياني در روشهاي ارتباط انسانها با همديگر لازم و اجتناب ناپذير است ولي البته اين امر يک شبه حاصل نمي شود . انتقال به يک تساوي کامل بين زنان و مردان يک فرآيند تحوّل تدريجي است و مستلزم آموزش و بردباري با خود و ديگران و همچنين عزمي خلل ناپذير است.
در جامعة جهاني بهائي تلاشهايي از مدّتها قبل براي داخل نمودن زنان در تصميم گيريهاي جمعي انجام گرفته است مشارکت زنان به عنوان يک جزء اساسي از حرکتي پويا که به تدريج جوامع بهائي سراسر جهان را متحوّل مي سازد شناخته شده است . نيروي بنيادي که اين حرکت ايجاد مي کند در فرآيند تصميم گيري بيشتر از موارد ديگر مشهود است . يک روشي که ذاتاً مشورتي و مشارکتي است .
ما به گرمي توسعه صندوق زنان سازمان ملل متّحد را براي کوششهاي خلاّقش در جهت وارد نمودن زنان در جميع جنبه هاي جامعه مي ستائيم و کميسيون و صنعت زنان و ديگر مؤسّسات مربوطه را در جهت ادامة کوششهاي حياتي شان براي شرکت دادن زنان در فرآيند صلح در تمام سطوح ترغيب مي کنيم .
همچنين ما از کشورهاي عضو درخواست مي کنيم که مشارکت همه جانبه زنان در امور را يک هدف ملّي قرار دهند و اقدامات مؤثّري در جهت داخل نمودن هر چه بيشتر زنان در جميع سطوح تصميم گيري مبذول نمايند .
زنان و فرآيند صلح
بيانيه مکتوب خطاب به سي و هفتمين اجلاس کميسيون وضعيت زنان سازمان ملل دستور جلسه فقرة پنجم از اولويتها : صلح : زنان و فرآيند صلح
اطريش – وين . 15 مارس 1993
جامعة بين المللي بهائي اين فرصت را مغتنم شمرده و تا نقش کليدي و حسّاس زنان را در فرآيند صلح متذکّر شود . زنان با تکيه بر تجربه هاي ويژه خودشان، منظر و کيفيتي خاص را در گفتگوهاي صلح ارائه مي نمايند که مکمّل ديدگاه و نقطه نظرات مردان است .
از اين رو جامعة بهائي به جديّت امر خطير فراهم نمودن موقعيّت مساوي براي زنان را در جايگاه تصميم گيري دنبال مي کند . بهره مندي از موقعيّت مساوي زنان در تصميم گيريها عنصري حياتي در جهت حصول وحدت جهاني است همانطور که [حضرت] بهاءالله در يک قرن پيش فرمودند : رفاه بشريّت، صلح و امنيّت آن حاصل نمي شود مگر زمانيکه وحدت بشر کاملاً استقرار يافته باشد .
تغييرات تکاندهنده و حيرت انگيز در سالهاي اخير چهرة جامعه را عميقاً دگرگون نموده و نوع بشر را به اضطراب انداخته است . هر کسي بر روي اين کرة خاکي به نوعي از فرو پاشي مؤسّسات مذهبي و سياسي که در گذشته تأمين کنندة ثبات و آرامش بوده اند متأثّر گرديده است . اين آشفتگي ها هر قدر در نظر مردم آزار دهنده است به همان اندازه بهائيان به آنها به عنوان زمينه ساز فرآيند تأسيس يک نظم نوين اجتماعي مي نگرند که مي تواند صلحي پايدار را پشتيباني نمايد . تأسيس صلحي پايدار مستلزم تحوّل و دگرگوني جهاني است . يک دگرگوني بر اساس عدالت که در بر دارندة آموزش همگاني، کاهش فقر و ترک تعصّبات عميق و ريشه دار باشد .
در زماني که قهر و غلبه و تهاجم اعتبار خود را به عنوان ابرازهاي حلّ مسائل دشوار از دست داده اند خصائصي ديگر مانند توانايي آميختن درک دروني به ديگر فرآيندهاي عقلاني و مهارت در ايجاد ارتباط و همکاري و تشريک مساعي که زنان از آنها بهرة بيشتري دارند و در آنها تواناتر هستند اهميّت بيشتري پيدا مي کنند . بنابراين هر چقدر شمار بيشتري از زنان در مراکز تصميم گيري پذيرفته شوند، مشورت با بهره گيري از ديدگاههاي تازه درخشان تر مي شود و يک جوّ اخلاقي و رواني انتشار مي يابد که سبب ظهور نيروهاي محرّکه جديد براي حلّ مسائل شود. بنابراين داخل نمودن زنان در امر تصميم گيري مستقيماً بر صلح و کسب تسريع در فرآيند تأسيس صلح تأثير مي گذارد .
پيشرفت جامعة انساني به همکاري مشترک مردان و زنان بستگي دارد بنابراين هر دو بايد به طور مساوي ترقّي نمايند . زناني که از فرصت هاي مساوي براي تحصيل بهره مند شده اند ثابت نموده اند که با مردان از جهت خلاقيّت و ظرفيت هاي فکري مساوي هستند . مردان بايد پيشرفت و ترقّي کامل زنان را تسهيل و تشويق نمايند. لذا زنان نيز بايد مردان را در جهت رشد به سوي اين وضعيّت جديد جامعه حمايت و پشتيباني نمايند . اين ضروريات در اطلاّعاتي که در گزارش دبير کلّ در موضوع " صلح، زنان و فرآيند صلح " ارائه شد منعکس شده است . اين گزارش خاطرنشان مي سازد که زنان در طول تاريخ هميشه در صف مقدّم جنبشها و حرکتهاي طالب صلح بوده اند . اين گزارش به دقّت و به طور مستدل کوششهاي دليرانه و مداوم آنان را در جهت خاتمة جنگ از طريقي که براي آنان فراهم بوده و عمدتاً طُرُق غير دولتي بوده اند نشان مي دهد . اين گزارش همچنين بيان مي کند زنان به عنوان محقّق در امر صلح معمولاً شيوة کلّ نگري را برگزيده اند مبني بر اينکه تحقّق صلح حقيقي مستلزم حذف تمامي اشکال ظلم و تعدّي و تبعيض مي باشد . اين شيوة بخصوص براي مواجهه با مشکلات بهم پيوستة اين زمان بسيار مناسب است ، معذلک همانطور که اين گزارش با تأسّف متذکّر مي شود . زنان هنوز عملاً در فرآيند صلح در سطوح عالي و رسمي حضور ندارند .
باوجود بحث و مذاکرات منطقي و مستدل در جهت وارد نمودن زنان در عرصة تصميم گيري هنوز مقاومتي تقريباً غيرارادي در اين مورد وجود دارد . کنار گذاشتن زنان از مشورت در امور مهمه در اکثر فرهنگها آنچنان عميق و ديرينه است که تغيير آن جز با تعمّق و تلاش آگاهانه در جهت وارد نمودن آنان در اين عرصه ممکن نيست . اين تغيير حتي زماني که به طور داوطلبانه و ارادي به عهده گرفته مي شود ندرتاً در آغاز مثبت ارزيابي مي شود بلکه، عميقاً آنرا دست و پاگير مي يابند . بهائيان تصديق مي کنند که تغييرات بنياني در روشهاي ارتباط انسانها با همديگر لازم و اجتناب ناپذير است ولي البته اين امر يک شبه حاصل نمي شود . انتقال به يک تساوي کامل بين زنان و مردان يک فرآيند تحوّل تدريجي است و مستلزم آموزش و بردباري با خود و ديگران و همچنين عزمي خلل ناپذير است.
در جامعة جهاني بهائي تلاشهايي از مدّتها قبل براي داخل نمودن زنان در تصميم گيريهاي جمعي انجام گرفته است مشارکت زنان به عنوان يک جزء اساسي از حرکتي پويا که به تدريج جوامع بهائي سراسر جهان را متحوّل مي سازد شناخته شده است . نيروي بنيادي که اين حرکت ايجاد مي کند در فرآيند تصميم گيري بيشتر از موارد ديگر مشهود است . يک روشي که ذاتاً مشورتي و مشارکتي است .
ما به گرمي توسعه صندوق زنان سازمان ملل متّحد را براي کوششهاي خلاّقش در جهت وارد نمودن زنان در جميع جنبه هاي جامعه مي ستائيم و کميسيون و صنعت زنان و ديگر مؤسّسات مربوطه را در جهت ادامة کوششهاي حياتي شان براي شرکت دادن زنان در فرآيند صلح در تمام سطوح ترغيب مي کنيم .
همچنين ما از کشورهاي عضو درخواست مي کنيم که مشارکت همه جانبه زنان در امور را يک هدف ملّي قرار دهند و اقدامات مؤثّري در جهت داخل نمودن هر چه بيشتر زنان در جميع سطوح تصميم گيري مبذول نمايند .
افزودن دیدگاه جدید