برادر من.اولین چیزی که در هر تحقیق لازم است لحاظ شود صحت منابع و مدارک است.
ساسان نامه ای که از زرتشت پوروشسب نام بردی کتابی بی سند و موهوم است که یقینا اشو زرتشت آنرا ننگاشته و تنها اثر آن بزرگوار گاسانیک بوده است.
برادر من تصور بفرمایید که مطالب در مورد تاریخ یکهزار و دویست و اندی شما را بپذیریم.خب از کجا معلوم که آن انسانهای جایز الخطا با وحی دریافته اند عدد این سال را؟ به حدسیات بیشتر می ماند اعداد آنها تا حقیقت.
دیگر آنکه از کجا معلوم که آن منجی ایرانی بوده؟از کجا که همانی باشد که شما می گویید؟شاید دیگری مقصود بوده.
خشت اول گر نهد معمار کج****تا ثریا می رود دیوار کج
عدد هزار هم که در قران استفاده شده به دلیل آنست که کثرت را نشان دهد زیرا فهم بیش از هزار برای عرب بادیه نشین جاهل آن زمان امری غیر قابل تصور بوده است.پس از این آیات نمی توانید استفاده ابزاری برای اثبات حقانیت خود داشته باشید.
اسلام با وجود تمام مشکلات و سختی هایش با گوشت و خون ما ایرانیان گره خورده است و جداییش غیر قابل قبول.
نمی شود که هر از مدتی دیوانه ای ندای انا الحق سردهد و ادعای بابیت و نبوت و ربوبیت کند.
لا اله الا الله الملک الحق المبین الذی لیس له جسد و لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد.
الله اکبر و سبحان الله عما تشرکون.
پرهام ایرانی :