علی عزیز
تعلیم خط و زبان مشترک در دیانت بهائی، آموختن زبانی علاوه بر زبانهای مادری است که مردم هر مملکتی به آن تکلم میکنند ، زبانی که همه انسانها بتوانند به سهولت بوسیله آن با یکدیگر ارتباط برقرار کنند وبرای دستیابی به گنجینه های معرفت و دانش یکدیگر مجبور به یادگیری زبانهای متعدد نباشند. سالها پیش زبانی بنام اسپرانتو به همین نیت ساخته شد ولی متأسفانه عمومیت لازم را نیافت . درحال حاضر زبان انگلیسی تاحدی همین نقش را ایفا مینماید ولی به هر حال متفکرین عالم بایستی به توافقی جهانی دست یابند تا به بهترین شکل این سد ارتباطی میان انسانها از میان برود
حضرت بهاءالله آثار خود را به زبانهای فارسی و عربی نازل فرموده اند و این امر منافاتی با تعلیم ایشان مبنی بر اتخاذ زبانی مشترک برای سهولت ارتباط ندارد و تا زمانی که چنین زبانی در عالم رواج نیافته ترجمه آثار الهی به زبانهای مختلف ویا نزول آن به زبانهای متعدد در جهت فهم بیشتر بسیار موثرخواهد بود
در مورد وجود موارد خلاف قواعد در آثار الهی باید این اصل را مورد توجه قرار داد که این قواعد مطلق نیستند و بر گرفته از نحوه نگارش در آثار گذشتگان من جمله قرآن هستند ، در قرآن نیز موارد بیشماری از عدم رعایت قواعد عرب به چشم میخورد که برخی علماء فصاحت و نحو آنرا غلط میدانند ولی نکته اینجاست که کسی در عالم مرجعیتی بالاتر از پیامبر الهی ندارد که بتواند درست و یا نادرست را برای او تعیین کند پس شایسته است قاعده را بر اساس شیوه ای که کلام الهی نازل شده وضع نمائیم همچنانکه در مورد قرآن چنین شده است
در مورد نکته آخر نیز باید عرض گردد بهائیان نمیخواهند زبانی جدا از ملت خویش و مخصوص به خود داشته باشند ولی هرگاه که چنین زبانی در عالم مورد توافق قرار گیرد بهائیان اولین کسانی خواهند بود که آنرا می آموزند و پیشگامان تحقق این هدف خواهند بود
پیروز و سربلند باشید
سردبیر :