از نظر دیانت بهائی ادیان در حقیقت همه یکی هستند و همه به یک قصد و هدف در ادوار زمانی برای راهنمایی و هدایت بشر آمده اند. پیامبران هم در کلّ یکی هستند و دیانتی که با خود برای هدایت بشر میآورند هم در اصل یکی هست. ولی با توجه به فهم بشر در آن مقطع زمانی خاص سخن گفت اند و خواهند گفت. در حالی که به عنوان مثل ابراهیم تمام احکام و اصولی که محمد آورد و به پیروان خود عرضه داشت میدانست ولی صرف به آن مناسبت که پیروان حاضرت ابراهیم به آن درک و شعوری که پیروان حاضرت محمد رسیده بودند نرسیده بودند، نمیتوانست آنها را عرضه کند. به همین سبب است که اصولاً پیامبران همه میتوانند ادعا کنند که پیامبر آخر هستند به این دلیل که کسی به غیر از آنها نخواهد آمد، همه در اصل یکی هستند. بنابرین رواست که ابراهیم بگوید من پیامبر آخر هستم، یا موسی چنین ادعای بکند، و بعد عیسی، و بعد حضرت محمد، و حضرت بهاالله هم اگر ادعا میکرد که پیامبر آخر است و دیانت بهائی دیانت آخر ادعای بی جائی نمیتوانست باشد، به این دلیل که اگر از نظر کلی به قضیه نگاه بکنیم صحت دارد.
Anonymous :