افزودن دیدگاه جدید

حمید عزیز بر این اعتقاد که پیامبران الهی دارای توانائیهای خاص هستند ایرادی وارد نیست ولی اگر صحت دعوت ایشان را منوط به انجام کارهای عجیب و غریب بدانیم تفکر نادرستی است گذشتگان ما به سبب محبتی که به پیشوایانشان داشته اند درنقل وقایع غلو بسیار نموده اند و نمیتوان به صرف اینکه مطلبی در کتابها مندرج است آنرا حقیقت انگاشت . قرآن در مواجهه با اینگونه افراد فرموده است "قل یا اهل الکتاب لا تغلوا فی دینکم غیر الحق و لا تتبعوا اهواء قوم قد ضلوا" مائده 77 ولی متأسفانه پیروان ایشان نیز در دام این مسابقۀ غلو افتاده اند و سعی نمودند اموری را به پیامبر اسلام نسبت دهند که توانا تر از پیامبران پیشین بنظر آیند ولی اگر به خود قرآن رجوع نمائیم هیچگاه پیامبر دلیل حقانیت خود را انجام کارهای غیر عادی ذکر نکرده اند . در پاسخ معجزه خواهان فرمودند "قل انما انا بشر مثلکم" فصلت 6 یعنی من بشری مثل شما هستم و به آنان که معجزات منسوب به پیامبران پیشین را طلب میکردند فرمودند " اللذین قالوا ان الله عهد الینا الا نؤمن لرسول حتی یأتینا بقربان تأکله النار، قل قد جائکم رسل من قبلی بالبینات و بالذی قلتم فلم قتلتموهم ان کنتم صادقین" آل عمران 183 یعنی به آنان که میگویند خدا از ما پیمان گرفته تا به پیامبری ایمان نیاوریم تا زمانی که برای ما معجزه قربانی که به آتش بلعیده شود بیاورد بگو در گذشته پیامبرانی با دلایل روشن و آن چیزها که میگوئید آمدند پس چرا اگر راست میگوئید آنها را کشتید ونیز میفرمایند"و قالوا لن نؤمن لک حتی تفجر لنا من الارض ینبوعا * او تکون لک جنة من نخیل و عنب فتفجر الانهارخلالها تفجیرا* او تسقط السماء کما زعمت علینا کسفا او تأتب بالله و الملائکة فبیلا *او یکون لک بیت من زخرف او ترقی فی السما ولن نومن لرقیک حتی تنزل علینا کتب نقرئوه قل سبحان ربی هل کنت الا بشر رسولا " اسراء 90-93 خلاصه اینکه از پیامبر معجزاتی از قبیل ایجاد یک چشمه یا باغی که دارای انگور و خرما باشد یا خانه پر از طلا یا فرو ریختن آسمان یا ظاهر کردن خدا یا فرشتگان یا به آسمان رفتن و از آنجا کتاب آوردن طلب میکردند و میگفتند تا یکی از این کارها را نکنی به تو ایما نخواهیم آورد و پیامبر در پاسخ میگوید سبحان الله ایا من چیزی غیر از یک بشرم که فرستاده خداست و بسیار آیات دیگر که آوردن معجزات را از خود نفی میکنند و به تنها چیزی که احتجاج مینمایند قرآن است آنهم نه به جهت اینکه فصاحت و بلاغت دارد بلکه به این جهت که هدایت الهی در آن است و هیچکس قادر نیست به مثل آن انسانها را هدایت کند در مورد نفی بیسواد بودن پیامبر اسلام محققین بسیاری اظهار نظر کرده اند و عده ای نیز معنای امی را بنا به شواهدی غیر یهودی و یا غیر عبرانی گرفته اند . یکی از کتابهائی که به فارسی مطالبی در این باب نوشته کتاب " باز شناسی قرآن " نوشته دکترمسعود انصاری است که در صفحات 71-98 به این موضوع پرداخته . البته این کتاب در ایران جزء کتب ممنوعه است و شاید براحتی نتوانید آنرا بیابید. البته ارجاع به این کتاب به معنای تأیید محتوای آن نیست و تنهابه جهت پاسخ به سوالی که فرمودید مطرح گردید امیدوارم که به رفع ابهامات شما کمکی کرده باشم موید باشید