این که من گفتم چند بار به طرف بهائیت رفتم برعکس آنچه که فکر میکنید عقلم به بهائیت رای میداد و دلم با اسلام بود.اکنون با توجه به پاسخ هایی که به عقلم دادم ام قلب و مغزم تمام در فکر اسلام است.
در مورد هاستینگ هم برای من اصلا مهم نیست که هدف شما چیست و درآمد دارید یا خیر و ... . مهم مطالب شما است و چیزی که من میبینم.
شما گفتید:
"درمورد معنی امت و درستی یبصط و سندیت اخت هارون لزومی به تکرار نمیبینم اگر یکبار دیگر به پاسخهای بنده رجوع کنید و با دقت آنها را بخوانید احتمالا حقیقت امر دستگیرتان خواهد شد."
که اتفاقا من هم در جواب میگویم
درمورد معنی امت و درستی یبصط و سندیت اخت هارون لزومی به تکرار نمیبینم اگر یکبار دیگر به پاسخهای بنده رجوع کنید و با دقت آنها را بخوانید احتمالا حقیقت امر دستگیرتان خواهد شد.
اهمیت موضوع انکار خدا و افسانه بودن آیات قرآن بسیار بیشتر از خاتمیت است و به همین دلیل بسیار تکرار شده است.کسی که خدا و قرآن را انکار کند دیگر خاتمیت به چه دردش میخورد؟آن هم مسئله ای به این واضحی. نمیدانم دیگر واقعا چه پاسخی بدهم که آن را مغلطه و سفسطه نخوانید.هیچ نشانه ای از توجیه در مطالب من نیست بلکه درباره ی "یا اخت هارون" و "یبسط" و تمام ایراداتی که به قرآن گرفتید را جواب دادم. برای اینکه بی نقصی قرآن را ثابت کنم به اثبات زیر بسنده میکنم:
مگر نمی گویید قرآن و پیامبر(ص) را قبول دارید؟ پس میدانید که قرآن کلام خداست.خداوند موجودی کامل است و موجود کامل ممکن نیست اشتباه کند.پس اشتباهی نه در قرآن و نه در انجیل و نه در تورات نیست.
درباره ی شقّ القمر هم لینک سرچ دادم اما نگفتم که همه ی لینک های موجود درستند.میدانید که امروزه هر کسی از هر جا دلش خواست وبلاگی میسازد و هر چه دلش خواست مینویسد.
http://persianpet.org/forum/images/imported/2010/08/1761.jpg
آن شیار ها مربوط به شکاف ماه نبوده اند و مربوط به زمانی اند که ماه به هم جوش خورد و زلزله ی شدیدی به وجود آورد. اصلا شیار ها را هم در نظر نمیگیریم.
لینک ویکیپدیا
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%82_%D8%A7%D9%84%D9%82%D9%85%D8%B1
و لینکی که ارائه کرده اید جند دلیل برای نقض شق القمر آورده اند که به تک تکشان پاسخ میدهم:
1. در آیات 1 تا 5 سوره ی قمر چنین میخوانیم:
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ ( 1 )
قیامت نزدیک شد و ماه از هم شکافت!
وَإِن يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ ( 2 )
و هرگاه نشانه و معجزهای را ببینند روی گردانده، میگویند: «این سحری مستمر است»!
وَكَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ ۚ وَكُلُّ أَمْرٍ مُّسْتَقِرٌّ ( 3 )
آنها (آیات خدا را) تکذیب کردند و از هوای نفسشان پیروی نمودند؛ و هر امری قرارگاهی دارد!
وَلَقَدْ جَاءَهُم مِّنَ الْأَنبَاءِ مَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ ( 4 )
به اندازه کافی برای بازداشتن از بدیها اخبار (انبیا و امّتهای پیشین) به آنان رسیده است!
حِكْمَةٌ بَالِغَةٌ ۖ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ ( 5 )
این آیات، حکمت بالغه الهی است؛ امّا انذارها (برای افراد لجوج) فایده نمیدهد!
عده ای میگویند که شکافتن ماه فقط در مورد قیامت (با توجه به آیه ی 1) است. اما آیا کافران زمانی که قیامت را میبینند میگویند سحری مستمر است؟!!!! پس منظور با توجه به آیه ی 2 نشانه ای از سوی خداست که همان معجزه را حکایت میکند.واقعا که این بهائیان هم هر نشانه ای میبینند میگویند "ملغطه است"!
2.نوشته شده:
"اگر شق القمر حقیقت داشت، پس چرا هیچیک از منجمین دیگر در جهان آن را به ثبت نرسانیدند، و چرا این واقعهٔ شما در نوشتههای مسلمین فقط دیده میشود؟"
و اما پاسخ:
الف) باید توجه داشت که ماه همواره در نیمی از کره زمین قابل رویت است، نه در تمام آن، بنا بر این نيمی از مردم روی زمین از این حساب خارجند.
ب) در نیمی از همین نیمکره نیز اکثریت قریب به اتفاق آنها خوابند. زیرا بعد از نیمه شب است. به این ترتیب تنها یک چهارم از مردم جهان می توانند از چنین حادثه ای با خبر شوند.
ج) در بخش قابل رویت نیز هیچ مانعی ندارد که قسمت های قابل توجهی از آسمان ابری و چهره ماه با ابر پوشیده شده باشد.
د) حوادث آسمانی در صورتی جلب توجه می کنند که یا مانند صاعقه ها توام با سر و صدای شدید باشند، یا مانند خسوف و کسوف، کلی نور به طور کامل قطع شود. آن هم برای یک مدت نسبتا طولانی.
هـ) به علاوه وسائل ثبت مطالب در تاریخ و نشر آن در آن زمان ها محدود بود، و حتی تعداد باسوادها بسیار کم بودند و کتاب های خطی بود، مثل امروز نبود که حوادث مهم، برق آسا به وسیله رادیوها و تلویزیون ها و مطبوعات در سراسر جهان منتشر شود. با توجه به این جهات، هرگز نمی توان از عدم ذکر این حادثه در غیر تواریخ اسلامی تعجب کرد، و آن را دلیلی بر نفی آن گرفت.
هم چنین پاره از جهان حکایت می کنند که فردی به نام شاه Shakrawati Farmad در جنوب هند به راستی دو نیمه شدن ماه را به چشم دید. به همین نحو می گویند که مسلمان شدن مردم نخستین آبادی های مسلمان شبه قاره هند در نتیجه همین معجزه صورت گرفته است و آنها که این واقعه را رویت کرده بودند مدتی بعد که مسلمانان به آنجا رسیدند به این معجزه گواهی دادند و ایمان آوردند. خانم آنه ماری شیمل در کتاب And Muhammad Is His Messenger به این موضوع اشاره می کند. جالب است یاد آور شویم که در اواخر قرون وسطا، مینیاتوری در دربار کوته راجپوت (هندو) نقاشی شده است که شق القمر را با همه جزئیات آن نمایش می دهد.
3.نوشته شده:
"در قرآن مکررا و به صراحت گفته شده است که پیامبر انسانی است مانند انسانهای دیگر و ایشان هرگز تفاوتی با دیگر انسانها ندارند."
و بعد گفته که پیامبر به همین دلیل نباید معجزه داشته باشد.
پاسخ:
خداوند در بسیاری از آیات گفته که پیامبران انسان بوده اند.اما بین اسان ها هیچ تفاوتی نیست؟اگر این جور بود که همه میرفتند بهشت!علاوه بر آن خداوند میتواند همه کاری کند. پیامبران ابتدا دعا میکردند و بعد، معجزه. همچنین تازه همین طور که پیامبران ما معجزه کرده اند بسیاری منکر میشوند چه برسد به آن که معجزه هم نداشتند!پس اگر می خواهید عقیده ی این سایت را قبول کنید باید عصای موسی (ع) و شفای عیسی (ع) و ملک سلیمان (ع) و تمام معجزات را نقض کنید چون پیامبران انسان بوده اند!!!
4.
الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّىٰ يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ ۗ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ (آل عمران 183)
(اینها) همان کسانی (هستند) که گفتند: «خداوند از ما پیمان گرفته که به هیچ پیامبری ایمان نیاوریم تا (این معجزه را انجام دهد:) یک قربانی بیاورد، که آتش [= صاعقه آسمانی] آن را بخورد!» بگو: «پیامبرانی پیش از من، برای شما آمدند؛ و دلایل روشن، و آنچه را گفتید آوردند؛ پس چرا آنها را به قتل رساندید اگر راست میگویید؟!»
نوشته است که این آیه دلیل آن است که پیامبر گفته معجزه ای ندارد! در حالی که چنین نیست و پامبر (ص) آن را انجام نداده اند چون اگر مردم میخواستند ایمان بیاورند همان شق القمر برایشان کافی بود. علاوه بر آن، اگر پیامبر (ص) و قرآن را قبول دارید پس چگونه میگویید پیامبر (ص) نمیتوانستند معجزه ای بیاورند؟؟؟ همان طور که میبینید کفار واقعا بهانه جو هستند همان طور که در آیه ی بعد آمده است:
"پس (اگر این بهانهجویان،) تو را تکذیب کنند، (چیز تازهای نیست؛) رسولان پیش از تو (نیز) تکذیب شدند؛ پیامبرانی که دلایل آشکار، و نوشتههای متین و محکم، و کتاب روشنیبخش آورده بودند."
خوب پس هرجا گفتند پیامبر (ص) معجزه نکرده در جواب میگویم همان شقّ القمر و خورده شدن عهدنامه توسط موریانه و تنیده شدن تار عکبوت در غاری که پیامبر(ص) و ابوبکر در آن مخفی شده بودند برای اهل ایمان کافیست.
5.نوشته شده:
"در آیه 1 سوره ی «قمر»، نامی از پیامبر برده نشده است، یعنی عمل «شق القمر» به صراحت به پیامبر منسوب نشده است. به چه قرینه ای باید بدانیم که فاعل این فعل، پیامبر است؟ به چه دلیل گفته میشود که این عمل را پیامبر انجام داده است در حالیکه فاعل جمله پیامبر نیست !؟"
معجزه ی شقّ القمر در کتاب یا اثر تاریخی قبل از حضرت محمد (ص) ذکر نشده پس در قرآن هم منظور خود آن حضرت است.
میبینید؟ سایتی که سردبیر معرفی نموده اند جایی میگوید منظور این آیه شقّ القمر نیست و جایی میگوید که فاعل جمله مجهول است.یعنی برایشان مهم نیست چگونه، فقط میخواهند نقض شود که بشود!
6.نوشه شده:
"از لحاظ علمی اگر واقعه ای به عظمت دو نیم شدن کره ی ماه رخ دهد، آثار فیزیکی و نجومی فراوانی از خود بر جا خواهد گذاشت. بعنوان مثال دو نیمه شدن ماه، میتواند باعث بر هم خوردن مدار حرکت ماه به دور زمین شود. این واقعه میتواند منجر به جذب ماه به سمت زمین و بر خورد آن با زمین گردد که در اینصورت تمام جانداران کره ی زمین نابود خواهند شد."
در پاسخ می خواهم فقط به این جمله بیندیشید که آیا خدایی که جهان را به این نظم دقیق آفریده توانایی این که ماه را دو نیم کند طوری که هیچ تاثیری بر جهان نگذارد را ندارد؟
همان طور که گفتم معجزه ی پیامبر به شقّ القمر محدود نمیشدند.
زمانی که کافران عهد نامه ای برای تحریم پیامبر امضاء کردند و آن را در کعبه گذاشتند پیامبر (ص) از جانب خداوند خبر دار شدند که عهد نامه را موریانه خورده است.
زملنی که پیامبر (ص) و ابوبکر در غاری پنهان شدند عنکبوتی در دهانه ی غار تار تنید و کبوتری روی آن لانه ساخت و کفار را گمراه کرد.
رمانی که سواری داشت حضرت محمد (ص) و اصحاب ایشان را پیدا میکرد، اسبی که سوار روی آن بود سرکشی کرد و سوارش هرچه کرد اسب پیش نرفت که همین باعث شد که سوار ایمان بیاورد.
بدین صورت تمام پیامبران معجزه داشته اند و معجزه ،مشخصه ی پیامبر است.
خوب معجزه ی بهاءالله چیست؟
a :