تصویر رضا

رضا :

بازم سلام فکر می کنم اگر بهائیا این نوشته های تو رو بعنوان سند بی منطقی و تحریف و دروغ پردازی و تهمت مسلمونا ارائه کنن همین کاقیه که همه بهشون حق بدن. آخه مسلمون یکمی فکر کن ببین به چه قیمتی میخوای حرفتو ثابت کنی. من چقدر به تو مصادیق مغلطه رو نشون بدم تا دست از این کار برداری تو فکر میکنی همین که بگی دو دو تا چهارتا پس من راست میگم حرفتو ثابت کردی بدون اینکه مقدمت هیچ ربطی به نتیجت داشته باشه. با یه دلیل بچگانه میخوای از زیر واقعیتای تاریخی در بری میگی مطهری درباره شاه راست گفت مسیحیا هم درباره مسیح راست میگن باوجودی که هردوتا حرفت غلطه ولی هیچ ربطیم به نتیجت نداره که پس نباید تاریخ بخونیم. از طرفی میگی باید بریم تاریخ هر دینو تو منابع خودش بخونیم از طرف دیگه نمیری تاریخ طبری رو بخونی که ببینی یه مسلمون دو آتیشه درباره زندگی پیغمبر چی نوشته و درباره بهائیا هم برعکس عمل میکنی بجای اینکه کتابای تاریخ خودشونو بخونی میری ردیه میخونی که دشمنیت زیاد بشه. بعدش هم مینویسی تاریخ همه ادیان با هم مطابقت داره الا بهائیت" لااقل رو یکی از حرفائی که میزنی وایسا تا اینقدر بی اعتبار نشی. تحریف و افترا زدنت رو هم که چندین بار با سند بهت اثبات کردم ولی بازم موقع نقل یک مطلب بجای رجوع به اصل میری از ردیه ها کپی میکنی. مثلا درباره این موضوع طلب بخشش بهت گفتم برو خودت آیه رو بخون متوجه میشی ولی تو اولا بجای آیه بیان که بهش استناد کرده بودی رفتی از کتاب اقدس اوردی و اونو هم تحریف و ناقص کردی که نتیجه خودتو بگیری من یک بار این موضوع رو از هر دو کتاب برات مینویسم امیدوارم برات درس عبرت بشه و دیگه به این ردیه های دروغپرداز چشم بسته اعتماد نکنی. اگر ادعا میکنی که کتاب اقدس و بیان رو خودت خوندی و این ایرادا رو در آوردی پس گناه تهمت و تحریف به خودت برمیگرده "ليس لاحد ان يستغفر عند احد توبوا الی اللّه تلقآء انفسکم انّه لهو الغافر المعطی العزيز التّوّاب" آیه 35 کتاب اقدس تو تو نقل این آیه علاوه بر اینکه نصفش رو حذف کردی کلمه عند رو هم به عن تبدیل کردی حالا خودت دوباره این آیه رو بخون ببین مربوط به توبه و استغفار میشه یا عذر خواهی کردن از مردم. تو کتاب بیان هم دقیقا همین مضمون به فارسی اومده باب 14 از واحد 7 "فی بیان عدم جواز التوبه الا عندالله ... ملخص این باب آن که اذن داده نشده استغفار نفسی نزد نفسی ... استغفار باید کرد خدا را در هر حال" صفحه 259 بیان فارسی کدوم آدم عاقلی از این مطلب برداشت میکنه که عذر خواهی از دیگران ممنوعه؟!! از اینکه متوجه اشتباهت درباره توهین به مقدسات دیگران شدی خوشحالم این همون اشتباهیه که کوروشم مرتکب میشه و بجای اینکه حرفای درستش تأثیر داشته باشه باعث رنجش و دوری میشه اما اینکه میگی حرفات صحت تاریخی داره بازم یه اشتباه دیگست. تصور کن هفتصد و پنجاه نفر باب رو هدف گرفتن وقتی تیراندازی میکنن هیچکدوم از تیراشون به باب نمیخوره و فقط به طناب میخوره این بنظر تو عادیه؟ او لشکری هم که دفعه اول تیراندازی کردن حاضر نشدن بار دوم این کارو بکنن چون متوجه یک همچین معجزه بزرگی شده بودن دلیلی هم نداشته که بخوان عمدا به طناب بزنن مکنه فکر میکنی که بابی بودن؟ میرزا محمد علی زنوزی هم دفعه اول تیر اندازی هیچ تیری بهش نخورد برو تو همون ردیه ها بخون متوجه میشی. حرفهائی هم که باب به مردم زد تو تاریخ ثبت شده و اگر اهل خوندن تاریخ از منابع اصلی هر دینی هستی برو تاریخ نبیل زرندی رو بخون اینم لینکش http://reference.bahai.org/fa/t/others.html درباره اینکه چرا دفعه دوم تیرها اصابت کرد بنظرم جای سوال نداره. اولا خود باب گفت کارتون رو انجام بدید اینبار موفق میشید خودشم تو خیلی از آثارش آرزوی شهات و قتل در راه من یظهره الله رو نوشته: " قد فدیت بکلی لک و ما تمنیت الا القتل فی سبیلک". اگر کشته شدن پیغمبر بنظرت عجیب میاد پس آیه قرآن رو هم که از کافرا میپرسه "پس چرا پیغمبرائی رو که معجزه اوردن کشتید" باید تکذیب کنی درباره شهادت امام حسین چی داری بگی مصلوب شدن حضرت مسیح رو چطور توجیه میکنی( البته اگه مثل خیلیا آیه قرآن رو به عدم صلیب شدن مسیح تعبیر نمیکنی) در عین اینکه مگر تو حق داری درباره اراده الهی نظر بدی که چرا اینطوری شد یا چرا نشد؟ من درباره هر افترائی که درباره بهائیا شنیدم اول خودم تا اونجا که تونستم سعی کردم درموردش تحقیق کنم ولی اونجاهائی که به بن بست رسیدم از خودشون پرسیدم. کاری که تو هیچوقت نکردی. مثل همین موضوع طلب بخشش یا ادعای خدائی که نه خودت تحقیق کردی نه از خودشون پرسیدی نه حتی وقتی من اشتباهت رو بهت تذکرد دادم بخودت زحمت دادی که مطلب رو از روی منبع اصلیش بخونی درباره روبرو کردن بهائی و شیعه هم حرفت رو باور نمیکنم و خودم همیشه شاهد برعکسش بودم. نمونه استدلال شیعه ها هم همین چیزائیه که نوشتی و هیچکدومش پایه و اساس نداره. بهت گفتم اگه این موضوع واقعی بود همین تلویزیون ملاها تا حالا صد تا مناظره با بهائیا ترتیب داده بود تا بقول تو نقضشون کنه ولی حتی یک موردش هم اتفاق نیفتاده. تو تلویزیون پارس هم همیشه اعلام میکنه هرکی حاضره به نمایندگی از دینش بیاد تو مناظره ادیان شرکت کنه میپذیرن ولی تازه عالم تریناشون که اومدن تنها کاری که میکنن میگن اسلام یه چیز دیگست اینی که مسلمونا اجرا میکنن نیست و مثل تو با مغلطه بازی سعی میکنن از زیر جواب دربرن. برو خودت یه دفعه پای صحبتشون بشین تا باورت بشه. تو ماهواره ها هرکسی دنبال هرچی باشه پیدا میکنه اونی که دنبال فیلم مستهجه همونو میبینه اونی هم که دنبال فکر و شعور و آگاهیه کانال مناسبشو پیدا میکنه. به این جواب تو میگن مغلطه تعمیم یعنی یک مورد اشتباه رو به کل تعمیم میدی درباره اینکه چرا سردبیر دیگه چیزی خطاب به تو ننوشته از خودش سوال کن ولی من فکر میکنم دوتا دلیل داره یکی اینکه تو تو آخرین مطلبی که در جوابش نوشتی بهاءالله رو که از جون مال و مقامش برای نجات بشر گذشته با تروریستای القائده که ملاهای طالبان به طمع حوری و بهشت خرشون کردن که آدم بکشن یکی گرفتی و گفتی که بخاطر عقده اومده این کارو کرده همین حرفت بنظر من برای اینکه دیگه جوابتو ندن کافیه ولی دلیل دیگشم میتونه این باشه که کسای دیگه با تو مشغول تبادل نظرن و دلیلی نداره که دخالت کنه. اون بهائی که میگی مسلمون شده اسم مشخصاتش رو بده تلویزیون آخوندی تا باهاش مصاحبه کنن و از زور بیکسی نرن بسیجیاشونو بیارن به اسم بهائی جا بزنن. اگه بمنم بگی بدم نمیاد بشناسمش. ولی من شک ندارم که این داستانت رو هم از خودت در آوردی چون نشون دادی که آدم صادقی نیستی اگه از جنس اون بسیجیای ادم کش نیستی مثل اونا حرف نزن و توجیهای بی شرمانه ای رو که سردمدارای رژیم میکنن تکرار نکن برو اسناد نقض حقوق بشر رو که سازمان ملل درباره نقض حقوق انسانی بهائیا منتشر کرده بخون که کاملا با سند و مدرک وذکر اسم و نشونی یکی یک جنایتای رژیم رو درحق بهائیا اسم برده. تو خیلی از شهرا که اصلا بهائیا رو با زور بردن مسجد و به خیال خودشون توبه دادن اونائی هم که حاضر نشدن اونقدر کتک زدن که به حال مرگ افتادن چند نفرشون هم به همین شکل کشته شدن همه احشام . اموال و خونشون رو هم ازشون گرفتن برو ماجرای روستای ایول و ماهفروزک و روشن کوه رو بخون اصلا یک روستای پرجمعیت نزدیک تبریز به اسم سیسان که اکثر ساکنینش بهائی بودن از روی نقشه محو کردن برو ببین تو نقشه ایرا پیداش میکنی. این روستا که چند هزار جمعیت داشته الان مثل خرابه های شهر سوخته زاهدان شده. همه زمینا و احشام و اموالشون رو هم مسلمونای اطراف اون ده تصاحب کردن. برو ببین سر بهائیای بویراحمد چی آوردن صدتا دیگه از این جور جاها بوده که مزدورای رژیم با همدستی مردم شریف شیعه بهائیا رو غارت کردن و با زور خواستن مسلمونشون کنن. تو بعض جاها هم بهائیا از ترس جونشون تسلیم شدن. تو شهرای بزرگ یه جور دیگه آزار دادن . دستگیر و زندانی کردن اموالشون رو مصادره کردن از کار اخراجشون کردن از دانشگاه بیرونشون کردن تازه به بازنشسته ها گفتن همه حقوق که تو سی سال گرفتن بیارن پس بدن. جالب اینه که همه اینا اگه یک کلمه میگفتن مسلمون شدن هیمه چی رو بهشون برمیگدوندن و جایزه هم بهشون میدادن. اون دویست نفری رو هم که بدون اینکه بشناسی از قول جنایتکارای رژیم میگی جرم مرتکب شدن همشون اگه مسلمون میشدن آزاد بودن. بینشون دختر 17 سال تا پیر مرد 84 ساله بود جرم همشونم بهائی بودن بود. مونا محمود نژاد دختر 17 ساله شیرازی رو بجرم معلمی کلاس درس اخلاق بام پدر و مادرش حلق آویز کردن . امثال تو هم اگر این کار رو تأیید کنید با او جنایتکارا همدستید و از جنس همون بسیجیایی هستید که ازشون متنفری. تو اگه تاریخ نمیخونی لااقل از وقایع روز دور اطرافت مطلع باش و پرت و پلا نگو. اینو هم بدون که فتوای کافر بودن بمنزله مهدور الدم بودنه و فرق زیادی با حکم قتل نداره فقط هرموقع دلشون بخواد اجراش میکنن. برای همین هم تو قانون ایران تا چند سال پیش برای بهائیا هیچ دیه ای وجود نداشت و هرکی به قتل میرسید یا تو تصادف کشته میشد قاتل رو بدون مجازات آزاد میکردن. دوره خاتمی با فشارای بین المللی یک کمی خجالت کشیدن و این قانون رو تو کاغذ لغو کردن ولی عملا به همون شکل قبلی اجرا میکنن. درباره بادست غذا خوردنم من لازم نیست از بزرگترا بپرسم سن خودم کاملا به این موضوع قد میده قبل انقلاب تا چند سال بعد از انقلاب تقریبا همه مسجدا اینجوری بودن ولی تو سالای اخیر فقط تو شهرای کوچیک قاشق و چنگال غیر اسلامی حساب میشد. میخوای موضوع برات روشن تر بشه قضیه صندلی رو تعقیب کن ببین به کجا میرسه انشاءالله دیدی که خیلی از مسجدا صندلی ندارن . ملاها چون بهاءالله گفته که روی صندلی بشینین فتوا دادن که روی صندلی نشستن خلاف شرعه. همین الانم اگه تو خونه خر مقدسا بری میبینی که صندلی ندارن و همشون مثل گوسفند رو زمین ولو شدن. وقتی باهاشون حرف میزنی کلی دلیل علمی هم برات میارن که صندلی برای سلامتی مضره. ولی چند سالیه که مسجدا دارن مبله میشن و کم کم اون دلیلای علمی در مضرات صندلی داره فراموش میشه. قضیه قاشق چنگال هم عین همین بوده چون تو کتاب بهائیا با دست غذا خوردن نهی شده بود ملا ها اصرار داشتن ضدش رو تبلیغ کنن. از این جور حماقتا تو تفکر آخوندی کم پیدا نمیشه اوائلی که گوجه فرنگی تو ایران اومده بود بهش میگفت "بادمجون ارمنی" فتوا داده بودن که حرامه و مسلمونان نباید بخورن مثل اینکه درس شیمیت بد نبوده ولی ریاضیاتت خیلی ضعیفه و عددا رو عوضی میخونی پ هاش پائن تر از 4 کاملا طعم ترش به غذا میده و این عددی که تو نوشتی از آبلیمو هم ترش تر میشه ولی همون حالت اسیدی کمی هم که نوشابه داره عمدش مال اسید فسفریکه و اگه پ هاش سودا یا آب گاز دار رو اندازه بگیری یه ذره از 7 کمتره که هیچ تاثیری تو هیچ جا نداره. از این گذشته کی گفته که مواد اسیدی برای بدن ضرر دارن . احتمالا تو هم مثل من از ترشی بدت میاد ولی دلیل نمیشه براش توجیه بد اومدنمون براش فرمول شمییائی بدیم و موازنه کنیم. قدرت اسید کلریدریکی که تو معده ماست اونقدر هست که میتونه فرش رو سوراخ کنه و هر سنگ آهکی رو کاملا حل کنه ولی هیچ ضرری برای ما نداره پس لطفا با مقایسه های مع الفارق که بهت گفتم مغلطست حرف اشتباه خودت رو توجیه نکن. تازه مقدار گاز کربونیکی که با فوت کردن تو آب حل میشه اونقدر کمه که اصلا قابل اندازه گیری نیست تا چه برسه به اینکه ضرر برسونه. این توجیها رو برای کسی بکن که به اندازه همون بسیجیا میفهمه درباره باکتری خاک و اون آنزیمائی که تو مایع ظرفشوئی هم نمیشه پیدا کرد یک سند تحقیق علمی معتبر بیار تا حرفتو قبول کنم حرف معلم علومی که برای تو گفته برای من حجت نیست تو این مقاله نوشته همه ادیان خودشونو آخرین دین میدونن ولی اگر زحمت بخودن میدادی و این مقاله رو درست میخوندی میفهمیدی که ثابت کرده همشون از جمله مسلمونا اشتباه میکنن نه اینکه بخوای به همون دلیل بخوای نتیجه بگیری امت یعنی ملت راستی درباره آیه بعدش که به بنی آدم میفرماید که برای شما پیامبرانی خواهد آمد سکوت کردی. مثل اینکه فقط قصد جدل داری و حقیقت برات چندان مهم نیست درباره سبحان الله هل کنت الا بشرا رسولا تاکید روی بشر بودن چون اگر روی رسول بودن بود جواب معجزه خواها نمیشد چون مثل تو میگفتن اگه رسولی پس معجزت کو در ضمن منظورشون از کتاب خواستن این بود که اگه راست میگی کتابت از آسمون فرود بیاد نه اینکه تو بگی و کاتبات بنویسن و خودت بهش بگی معجزه. سعی نکن برای اینکه جواب منو بدی از حقیقت فرار کنی. اگه ناراحتی من دیگه چیزی در جوابت نمینویسم ولی خودت کلاتو قاضی کن ببین به کجا داری میری و چی رو داری تکذیب میکنی تو سوره انعام هم یه آیه هست که منکرین قسم میخورن اگه یه معجزه بیاری بتو ایمان میاریم ولی پیامبر در جواب میفرمایند که معجزه نزد خداست و از اجابت اونها امتناع میکنند. اون اتفاقائی هم که بهش اشاره کردی هیچکدوم در حد اتفاقی که تو تیر بارون باب رخ داد نبود ولی ببین چطور خودت گفتی این یه اتفاق معمولی بوده که هفتصد و پنجاه نفر تیرشون به خطا رفت و شایدم عمدا به هدف نزدن. همه اون چیزایی که درباره پیغمبر اسلام گفتی هم اگر با این دید نگاه کنی راحت میشه معمولی دونست یا ساختگی . در ضمن یک لینک بهت دادم که بخونی ولی مثل اینکه فقط برای جواب دادن عجله داری و وقت مطالعه برات نمیمونه بهت گفتم ممنوعیت خوندن سایر کتب مربوط به کتب دینیه و تازه این حکمم مربوط به شریعت بابیه و بهاءالله اون رو نسخ کرده و بهائیا بیشتر از ما هم قرآن میخونن و هم تورات و انجیل. من از تو رفرنس درباره مسخره کردن شیعه با عدد 19 خواستم که گفتی فراماسونا اینکارو کردن. اینکه یه عددای مقدسی دارن چه ربطی به شیعه داره و چه ربطی به مسخره کردن داره که منو دنبال نخود سیا میفرستی . معلومه که از خودت یه چیزی ساختی چون هیچ سندی نداری هر دینی یه احکامی داره ولی اسلام عین ده فرمان تورات رو تأیید کرده و یه چیزایی بهش اضافه کرده انجیل که این کار رو هم نکرده و فقط تعطیلی شنبه و حکم طلاق رو نسخ کرده. اگه دنبال شیاهت هستی بین اسلام و یهودیت بیشتر از همه جا میتونی پیدا کنی. اغلب داستاناشونم که تو قرآن تکرار شده. تو خودت میفهمی از چی داری انتقاد میکنی درباره ادعای پیغمبری اینکه بیای تو یه سایت بهائی به مسخره مطرح کنی فقط بدرد مسخره کردن خودت میخوره اگه جرأت داری برو تو یه فضای عمومی سخنرانی کن و ادعات رو بگو یا تو یه سایت با اسم آدرس خودت بنویس یا تو روزنامه آگهی بده. برو شروع کن ببینم تا چند ساعت بعدش زنده میمونی نمیدونم خودت رو به نادونی میزنی یا واقعا نمیگیری چی دارم برات مینویسم اون مارک تجاری یه حرف چ داشته که عربا ناشتن و بجاش ج نوشتن ولی کلمه "شکسته" حرفی که عربا نداشته باشن نداره و لزومی نداره کج و کولش کنن. درضمن استعمار انگلیس چه ربطی به ورود حرف چ به زبانشون داره و تازه اینکه توانائی نوشتاری یک زبان بالا بره چه اشکالی داره. اگه سندی داری که انگلیسا این کار رو کردن یا تاریخچه این نوع نگارش رو نشون میده رو کن وگرنه این حرف رو هم به حساب بقیه حرفای بی سندی که از خودت ساختی میذارم اینکه هیچ پیغمبر قبلی دو یا سه زبان بلد نبوده دلیل کمالشون نیست اگر حضرت محمد هم فارسی میدونست حتما چند تا سوره برای هدایت ایرانیا مینوشت. بازم نمیفهمم داری از چی انتقاد میکنی از یه نقطه قوت میخوای ایراد بگیری؟ اگر باب یا بهاءالله فرانسوی یا انگلیسی بلد بودن حتما به اون زبونا هم مینوشتن بنظر تو چه اشکالی داشت اگر این کار رو میکردن واقعا خیال میکنی جوابای تو بتونه باعث هدایت آدما باشه فکر کنم هر مسلمون متعصبی هم که اونا رو بخونه درمورد عقیدش یه شک میفته که البته اینم خودش یجور هدایته
CAPTCHA ی تصویری