۱.باورها نیز با ظهور دین جدید ،متناسب با رشد عقلی و فکری بشر تغییر می کنند . مثلا در قرآن “ لم یلد و لم یولد” تغییر این باور مسیحیان است که حضرت عیسی مسیح را فرزند ژنتیکی خداوند می دانند نه فرزند روحانی او. یا در آثار بهائی، باور مسلمین به روز قیامت به عنوان روزی که انتهای عالم است و دیگر از پس آن شبی نیست به باور اینکه از لحظه اظهار امر یک پیامبر تا انتهای حیات او روز قیامت محسوب می شود ، تغییر می یابد و برای دنیا انتهایی متصور نیست.
۲. رد پای روح را در هنر و ادبیات و عرفان می توان به وضوح دید و علم از توضیح آن عاجز است چون در حوزه اقتدار علم قرار ندارد . سیستم های عصبی و سیناپس ها در حوزه مادیات حرفی برای گفتن دارند. اما انسان موجود به هم بافته ای از مادیات و روحانیات است.
ضیاءالله صدیق س... :
۱.باورها نیز با ظهور دین جدید ،متناسب با رشد عقلی و فکری بشر تغییر می کنند . مثلا در قرآن “ لم یلد و لم یولد” تغییر این باور مسیحیان است که حضرت عیسی مسیح را فرزند ژنتیکی خداوند می دانند نه فرزند روحانی او. یا در آثار بهائی، باور مسلمین به روز قیامت به عنوان روزی که انتهای عالم است و دیگر از پس آن شبی نیست به باور اینکه از لحظه اظهار امر یک پیامبر تا انتهای حیات او روز قیامت محسوب می شود ، تغییر می یابد و برای دنیا انتهایی متصور نیست.
۲. رد پای روح را در هنر و ادبیات و عرفان می توان به وضوح دید و علم از توضیح آن عاجز است چون در حوزه اقتدار علم قرار ندارد . سیستم های عصبی و سیناپس ها در حوزه مادیات حرفی برای گفتن دارند. اما انسان موجود به هم بافته ای از مادیات و روحانیات است.