از قديم گفته اند، دو نعمت است که ناشناخته است، يعنی قدر آنها را کمتر کسی میداند. يکی نعمت صحت و سلامت است و ديگری نعمت آرامش و امنيت.
بخشی از تعاليم امر بهائی معطوف به ايجاد امنيت و آرامش در جهان است، چون تعليم صلح عمومی و ترک تسليحات و تأسيس محکمهی کبری و منع خشونت و نهی جدال و نزاع و دستور حرمت ديگران و مهربانی به همگان و رعايت حقوق مردم و نظاير آن.
اما موضوع صحت و سلامت هم در آثار مبارکه ی اين ظهور الهی مسکوت نمانده و حتی حضرت بهاءالله لوحی دارند، به افتخار نبيل اکبر قائنی از علمای بزرگ آغاز اين ظهور که نامش ‹‹لوح طب›› است و در آن، اصول بهداشت عمومی را توضيح و تشريح فرمودهاند. همچنين کتاب احکام آن حضرت، يعنی کتاب اقدس، شامل احکامی است در مورد ترک عادات مضره، نظير اعتياد به مواد مخدره و شرب الکل و نيز همان کتاب مستطاب، زندگی سالم را که مقرون به پاکی و پاکيزگی و کار و کوشش و ايثار و خدمت باشد، تشويق کرده است.
اهميت تندرستی در امر بهائی به حدی است که حضرت بهاءالله در لوح طب، نظر به آن که پزشکی سبب حفظ جسم و جان مردم است، آن را مقدم بر علوم ديگر، يعنی اشرف بر همه ی آنها قلمداد فرموده اند. در عين آن که اهميت روحانيت که حفظ روح آدمی است، در آن لوح و آثار ديگر آن حضرت به جای خود محفوظ و مشخص است، چنان که در کلمات مکنونه آمده که: «طبيب جميع علتهای تو ذکر من است» [يعنی ذکر الهی را فراموش منما] حقيقتی که امروزه برخی از پزشکان محقق به ثبوت رساندهاند که دعا و مناجات و ياد خدا، حتی در معالجه ی جسم اثری بارز دارد.
فلسفه ی اين که امر بهائی - و به ميزان محدودتر اديان گذشته - به حفظ صحت جسم و روان اهميت داده اند، درکش دشوار نيست. در همه ی اديان وجود روح آدمی با صراحت بيش و کم تصديق شده و البته جسم انسان به عنوان محمل يا مرکب روح نمیتوانسته مورد غفلت واقع شود، حتی بايد گفت که به يک اعتبار، اديان الهی حکم نسخه ی پزشک دانا برای درمان بيماریهای جسم و جان و روح و روان آدميان را دارند، مطلبی که خصوصاً در مورد ديانت حضرت بهاءالله صادق است که چاره ساز دردهای امروز بشريت است. به فرموده ی خود آن حضرت: «رگ جهان در دست پزشک داناست. درد را میبيند و به دانايی درمانی میکند» . يا در بيانی ديگر: «ديده میشود گيتی را دردهای بيکران فراگرفته و او را بر بستر ناکامی انداخته. مردمانی که از باده ی خودبينی سرمست شده اند پزشک دانا را از او بازداشتهاند و اين است که خود و همه ی مردمان را گرفتار نمودهاند» .
شک نيست که آفريدگار توانا همواره سلامت و تماميت آفريدگان خود را خواسته است. معذلک هميشه مقتضيات زمان چنان نبوده که حکم حرمت بعضی از آن چيزها که به تندرستی آدمی آسيب میرساند، به صراحت کامل آورده شود. چنان که در آئين مسيحايی نوشيدن شراب نه فقط ممنوع نبوده، بلکه شراب به عنوان رمز خون حضرت عيسی بن مريم در کليسا و توسط اصحاب کليسا مصرف شده و میشود.
در شريعت قرآن چنان که میدانيم حکم منع شراب در آغاز صادر نشده بود. بعد مذکور آمد که در شراب منافع و مضار هر دو هست. در مرتبه ی سوم دستور رسيد که به هنگام مستی نماز نبايد ادا کرد و بالأخره حکم قاطع بر منع مسکرات بعداً صادر شد و شرب آن به عنوان عمل شيطان موصوف گرديد.
راجع به مواد مخدره، هرچند اين مواد بعضاً در اعصار گذشته هم وجود داشته، اما کتب مقدسه در اين مورد ساکت است.
پرخوری که زيانش کمتر از ديگر عادات مضره نيست، در عالم مسيحيت به عنوان يکی از هفت گناه های کبير تلقی شده و در اديان يهود و اسلام مصرف بعضی گوشت ها که لابد در اعصار پيشين به صورت سالم مقدور نبوده، تحريم شده است.
از مزايای ديانت بهائی صراحت او در ابراز نظر راجع به مواد مضر به سلامت آدمی است. ديانت بهائی اصل اعتدال را نه فقط در آزادی و تمدن و امور مهمه توصيه میکند، بلکه حتی در اکل و شرب نيز رعايت کمال اعتدال مورد تأکيد او قرار گرفته است و البته ضرورت عفت و عصمت که اين همه در آثار بهائی راجع به آن اصرار شده است، فرد مؤمن را از آفاتی چون بيماریهای آميزشی که در دنياي معاصر متأسفانه بسيار رايج است، محفوظ و مصون میدارد.
چنين به نظر میرسد که دنيای معاصر هم با همه ی غفلت از مبادی روحانی متدرجاً دارد متوجه ی زيان بعضی مواد ناسالم میشود. مثلاً از سرزمينهايی که مصرف شراب و الکل در آن به وفور معمول بوده، فرانسه است. در مطبوعات میخواندم که فرانسويان دارند بيش از پيش از مصرف دخان و مسکرات دست برمیدارند. در فاصله ی سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۵ در صد مردانی که همه روزه به شرب مسکرات میپرداختهاند از ۲۸ در صد به ۲۰ در صد تقليل يافته و نسبت زنان مصرف کننده ی مسکرات از حدود ۱۱ در صد به ۷ در صد کاهش پذيرفته است. درباره ی مصرف دخان، سيگار و سيگارت هم همين تمايل به کاهش ديده میشود. در سال ۲۰۰۰ بالای ۳۳ در صد مردم مصرف دخان میکردند، در سال ۲۰۰۵ اين در صد به حدود سی تقليل يافته و خصوصاً زنان و جوانان هستند که دست از اين عادت زيان خيز برداشته اند.
متأسفانه در مقابل اين دو کاهش به نظر میسد که مشکل مواد مخدره هنوز به قوت خود باقی است. چنان که در فرانسه در سال ۲۰۰۰ حدود ۲۵ در صد افراد، سابقه ی مصرف حشيش داشته اند و اين نسبت در سال ۲۰۰۵ به ۳۰،۶ در صد افزايش پيدا کرده است.
آن چه به عنوان نويد تحولی در آينده در مصرف مواد مضره به نظر میرسد، آگاهی روزافزون مردم است به اين که مواد دخانی و مخدره و امثال آن به سلامت و حيات انسان لطمه میزند، چنان که در نمونه گيری در فرانسه که حدود سی هزار فرانسوی را دربرمیگرفته، ۲۷ در صد مردان و ۳۹ در صد زنان گفتهاند که از امراض ناشی از مصرف توتون و تنباکو وحشت دارند. ۱۰ در صد مردان و ۱۵ در صد زنان هم ترسشان از بيماریهای ناشی از الکل بوده است.
اما در مورد حدود گسترش اعتيادات مذکور در پهنهی جهان، آخرين آمارهای سازمان بهداشت جهانی که به سال دو هزار و دو مربوط میشود، حکايت از آن میکند که حدود يک سوم مردان بزرگسال جهان گرفتار دخانيات هستند و از هر ده بزرگسال، يکی بر اثر امراض ناشی از مصرف دخان در هر سال جان میسپرد. به عبارت ديگر در هر ۸ ثانيه يک فرد انسان قربانی مصرف توتون و تنباکو میشود. از هر ۵ مورد مرگ در ميان مردم امريکا، يک مورد آن در نتيجهی مصرف دخانيات است. تعداد قليلی از شرکتهای چند مليتی در امريکا، انگلستان و ژاپن بازار توتون و تنباکو را در حيطهی اختيار خود دارند و روزی ۱۵ ميليارد سيگارت به فروش میرسانند و درآمدهای ناشی از اين صنعت بيماری ساز، حيرت آور است.
متأسفانه جوانان هم از اين آفت برکنار نيستند. در ميان جوانان ۱۳ – ۱۵ ساله در سطح جهان حدود يک پنجم مصرف دخان کردهاند و حدود ۵۰ در صد کسانی که در جوانی به مصرف دخانيات روی آوردهاند، بر طبق مطالعات تجربی که اخيراً انجام شده، در معرض اين خطر هستند که اقلاً تا ۱۵ – ۲۰ سال بعد هم دست از اين عادت مضر برندارند.
اگر فقط به کشور بريتانيا نگاه کنيم، آمارها حکايت از اين میکند که تلفات از مصرف دخان ۱۲ برابر تلفات اين کشور در طی جنگ جهانی دوم بوده است!
در مورد مواد مخدره اگر فقط آمارهای سال ۲۰۰۴ کشور امريکا را در نظر گيريم، ۱۹ میليون امريکايی، يعنی ۷،۹ در صد جمعيت ۱۲ ساله به بالا به مصرف مواد مخدره پرداختهاند و در ميان اين مواد، ماری جوانا بيش از همه مصرف شده است. ۱۲۱ میليون امريکايی ۱۲ ساله به بالا به مصرف مشروبات الکلی عادت دارند. از اين ميان ۱۶،۷ میليون نفر کثيرالمصرف هستند و به احتمالی میتوان آنان را الکليک بالفعل يا بالقوه دانست.
در مورد مصرف کنندگان توتون و تنباکو، آمارهای امريکايی سخن از ۷۰،۳ مليون نفر در سال ۲۰۰۴ میگويند و اين تعداد نفوس ۲۹،۲ در صد جمعيت ۱۲ ساله به بالا را در آن سرزمين تشکيل میدهد.
آمارهای مشابهی را میتوان در کشورهای ديگر ارائه کرد، ولی تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.
گفتيم که اديان الهی را به اعتباری میتوان نسخهی بهداشت روانی و جسمانی آدميان دانست. از اين رو چنان که اشارت رفت، در آثار بهائی مصرف الکل و افيون منع شده و تقديس و تنزيه از مصرف دخان مورد تأکيد قرار گرفته و در هر امری از جمله در کار تغذيه، رعايت اعتدال و توجه به اصول صحی توصيه شده. علاوه بر آن، امر بهائی مردم را به مصرف مواد طبيعی، چون گياهها، ميوهها، حبوبات و مانند آن به جای گوشت و چربی حيوانی و امثالها تشويق کرده است.
حضرت بهاءالله در کتاب اقدس که گنجينهی حدود و احکام آئين جديد است، به صراحت میفرمايند که از آن چه موجب کسالت جسم و سبب زيان بدن است، پرهيز بايد کرد، چه خداوند آن چه را که برای انسان سودمند است، اراده فرموده است. «اياکم ان تستعملوا ما تکسل به هياکلکم و يضّر ابدانکم. انّا ما اردنا لکم الا ما ينفعکم. يشهد بذلک کل الأشياء لو انتم تسمعون.»
ارادهی حق به پاکيزگی انسان از اين گونه آلودگیها، انعکاسش در بيان حضرت عبدالبهاء به چشم میخورد، آن جا که در مورد افيون يا ترياک میفرمايند: «اما مسئلهی افيون کثيف ملعون، نعوذ بالله من عذاب الله. به صريح کتاب اقدس محرّم و مذموم و شربش عقلاً ضربی از جنون و به تجربه مرتکب آن به کلی از عالم انسانی محروم. پناه به خدا میبرم از ارتکاب چنين امر فظيعی که هادم بنيان انسانی است و سبب خسران ابدی. جان انسان را بگيرد، وجدان بميرد، شعور زائل شود، ادراک بکاهد... ديگر نتوان مضرتی اعظم از اين تصور نمود.»
شدت و حدت کلام حضرت عبدالبهاء گواه روشنی است بر آن که آن چه به جسم و جان انسان زيان رساند، تا چه حد در درگاه رحمن مردود و مطرود است.
پاکی و پاکيزگی در آئين بهائی به حدی تأکيد شده که حتی فرمودهاند، نبايد آثار چرکی در جامهی انسان ديده شود، تا چه رسد به آلودگی جان و وجدان آدمی، يا مصرف موادی چون ترياک و مواد مخدرهی ديگر. میفرمايند: «والذی يُری فی کسائه وسخٌ انّه لا يصعد دعائُه الی الله»، يعنی آن کس که در جامهاش چرکی مشاهده شود، حتی دعايش به درگاه الهی برنمیآيد و نمیرسد. اين است که حضرت عبدالبهاء میفرمايند: «در جميع مراتب تنزيه و تقديس و پاکی و نظافت سبب علويت عالم انسانی و ترقی حقايق امکانی است، حتی در عالم جسمانی نيز لطافت سبب حصول روحانيت است، چنان که صريح کتب الهی است».
از مؤلفان بهائی دکتر ج. ای. اسلمنت که خود طبيب بود، بيشتر از سايرين موضوع صحت و علاج را در کتاب خود که به معرفی امر بهائی مربوط است، تشريح کرده (فصل ۷). بايد به گفتهی او متذکر بود که جسم خادم روح است و برای آن که آمادهی خدمت باشد، بايد از سلامت خود مواظبت کند. ضمناً «وحدت جوهری کائنات که به صور و مراتب نامتناهی حيات مشهود است و يکی از تعاليم اساسی حضرت بهاءالله است»، ما را به اين نتيجه گيری سوق میدهد که سلامت جسمانی ما با صحت فکری و اخلاقی و روحانی و همچنين با سلامت فردی و اجتماعی ابناء نوع به مراتب بيش از اين مربوط و پيوسته و متأثر از يکديگر است که معمولاً تصور میشود.
از قديم گفتهاند که عقل سالم در بدن سالم است، ولی ضمناً سلامت هريک از افراد در زندگی و در اجتماع پيرامون فرد اثر میگذارد، کما آن که عکس آن، يعنی بيماری فرد و يا تباهی قوای او بر اثر مصرف مواد زيانخيز، حيات خانوادگی و اجتماعی را دستخوش تلاطم میکند.
دستور ترک آن چه برای بدن مضر است، فیالحقيقه دريچهی اميدی بر روی بشريت میگشايد، زيرا نه فقط ميلياردها دلار که صرف خريد و مصرف اين مواد زيانآور میشود، صرفه جويی خواهد شد، بلکه مليونها زندگی انسانی از عواقب ناگوار صحی اين گونه آفات برکنار خواهند ماند. چه بسا جرمها و جنايات که در تحت تأثير الکل يا مواد مخدره صورت گرفته و میگيرد. تأثير الکل در سوانح رانندگی که ميزان کشتار آن در بعضی ممالک با مرگهای بالينی از امراض مختلفه پهلو میزند، روشنتر از آن است که نيازی به تأکيد باشد.
اين که در بسياری از ممالک استعمال دخان در اماکن عمومی منع قانونی پيدا کرده، اين که باز در برخی کشورها فروش الکل به نوجوانان تحريم شده است، اين که مبارزه با توليد و فروش و مصرف برخی از مواد مخدره تقريباً در اکثر جامعهها رسميت يافته، همه گواه آگاهی و روشنبينی روزافزون مردم و اوليای امور نسبت به زيان قطعی اين مواد است و ضمناً از تحقق تدريجی آن چه در کلام حق چندين دهه قبل توصيه شده بود، حکايت میکند. مگر نه آن است که حضرت بهاءالله در لوح طب که حاوی دستورات مهم بهداشتی است، فرمودهاند: «اترک العادة المضرّه فانها بليةٌ للبريّه»، يعنی عادات زيان آور را ترک کن که بلای جان مردم است.
عواملی که مردم را به مصرف مواد مخدره، الکل، دخانيات و مانند آن سوق میدهد، متعدد است. هستند کسانی که به گمان خود برای کسب لذت به اين نوع مصارف روی میآورند، اما موارد عديدهی ديگری هم هست که در آن مورد فرد تعمداً میخواهد هوش و هشياری خود را از کار اندازد و فیالمثل در مستی و نشئه، غمهای خويش را به دست فراموشی سپرد. اما اين نکته نياز به اثبات ندارد که اثر اين مواد موقت است و خواه و ناخواه فرد مصرف کننده ساعتی بعد به جهان بيداری و آگاهی باز میگردد و دردش تازه میشود.
حضرت عبدالبهاء در مورد دخانيات فرمودهاند: «فیالحقيقه ضرر و زيان اين دود بی نفع و سود، واضح و مشهود است. اجسام را به کلی معلول نمايد و اعصاب را رخاوت و سستی بخشد و دماغ، يعنی مغز، را از احساسات علويه ممنوع نمايد. اوقاتی به شربش بيهوده بگذرد و اموالی بیجا صرف گردد، نه تشنگی بنشاند، نه گرسنگی زائل نمايد. شخص عاقل البته ترک اين مضر هائل نمايد و همواره به آن چه سبب صحت و سلامت است، پردازد.»
هدف اصلی امر بهائی زمينه سازی تحقق مدينهی فاضلهای است که مسيحيان از آن به استقرار ملکوت خدا بر صفحهی غبرا تعبير کردهاند و البته چنين جامعهی والايی بايد از همهی آلودگیها برکنار و آسوده باشد و قوای ذهنی انسان را به جای رخوت و سستی به راه فعاليت و خدمت و خلاقيت اندازد.
حضرت ولیامرالله درتوقيع سال ۱۹۳۶ خود تحت عنوان ‹‹تحقق يا شکوفندگی مدنيت جهانی›› پيشبينی میفرمايند که در دنيای فردا، موجبات تشحيذ و تقويت ذهن و مغز انسان فراهم خواهد شد و البته در چنين دنيايی آن چه از قوت ذهن و سلامت فکر و حدت نظر آدميان بکاهد، مردود و مطرود خواهد بود.
سلامت به گونهای که در امر بهائی تعريف شده نظرگاه سازمان بهداشت جهانی را به ياد میآورد که به موجب آن، سلامت تنها در مصونيت از بيماری نيست، بلکه امکان بهرهمندی کامل از قوای بدنی و ذهنی و فکری و توانايی سازگاری اجتماعی و از همه مهمتر قدرت خدمت به جامعهی انسانی را هم دربر میگيرد.
بدون ذرهای مبالغه میتوان گفت که امر بهائی دريچهای بر روی آن چه پزشکی روانی – بدنی يا سايکوسوماتيک ناميده میشود، باز کرده، چنان که در همان لوح طب حضرت بهاءالله تأثيرات نامطلوب غم و اندوه و حسد و غيظ و خشم را بر روی کارکرد بدن انسان و اجزا و اعضای او يادآور شدهاند و در جای خود لزوم سادگی و قناعت را در همهی احوال تأکيد نمودهاند، زيرا به فرمودهی آن حضرت به قناعت، نفس انسانی از کسالت و سوء حال محفوظ و مصون میماند.
ضمناً گفتنی است که نزديک به صدسال قبل از آن که سازمان بهداشت جهانی در مورد نقش اصلی و عمدهی فرد انسان در حفظ سلامت خود و در نتيجه اعتلاء سطح بهداشت جامعه بحث کند، لوح طب وظايفی را در اين زمينه که يکايک افراد انسان، حتی در غيبت طبيبان برعهده دارند، يادآور شده است.
پس به حق و به جاست که امر بهائی را حاوی بشارتی برای تندرستی همگان بدانيم و مژدهی آسودگی از آلودگیها و آمادگی برای خدمت مؤثرتر به هيئت اجتماع و تمدن بشری.
«بگو ای پسران خاک، يزدان پاک میفرمايد: آن چه در اين روز پيروز شما را از آلايش پاک نمايد و به آسايش رساند، همان راه، راه من است. پاکی از آلايش، پاکی از چيزهايی است که زيان آرد و از بزرگی مردمان بکاهد».
منابع و مآخذ:
مجموعه ی الواح مبارکه، ص ۲۳۸
دريای دانش، ص ۳- ۴
گلزار تعاليم بهائی، ص ۳۴۶
بهاءالله و عصر جديد، ص ۱۱۸
مائدهی آسمانی، ج ۵
حضرت بهاءالله، دريای دانش، ص ۵
بخشی از تعاليم امر بهائی معطوف به ايجاد امنيت و آرامش در جهان است، چون تعليم صلح عمومی و ترک تسليحات و تأسيس محکمهی کبری و منع خشونت و نهی جدال و نزاع و دستور حرمت ديگران و مهربانی به همگان و رعايت حقوق مردم و نظاير آن.
اما موضوع صحت و سلامت هم در آثار مبارکه ی اين ظهور الهی مسکوت نمانده و حتی حضرت بهاءالله لوحی دارند، به افتخار نبيل اکبر قائنی از علمای بزرگ آغاز اين ظهور که نامش ‹‹لوح طب›› است و در آن، اصول بهداشت عمومی را توضيح و تشريح فرمودهاند. همچنين کتاب احکام آن حضرت، يعنی کتاب اقدس، شامل احکامی است در مورد ترک عادات مضره، نظير اعتياد به مواد مخدره و شرب الکل و نيز همان کتاب مستطاب، زندگی سالم را که مقرون به پاکی و پاکيزگی و کار و کوشش و ايثار و خدمت باشد، تشويق کرده است.
اهميت تندرستی در امر بهائی به حدی است که حضرت بهاءالله در لوح طب، نظر به آن که پزشکی سبب حفظ جسم و جان مردم است، آن را مقدم بر علوم ديگر، يعنی اشرف بر همه ی آنها قلمداد فرموده اند. در عين آن که اهميت روحانيت که حفظ روح آدمی است، در آن لوح و آثار ديگر آن حضرت به جای خود محفوظ و مشخص است، چنان که در کلمات مکنونه آمده که: «طبيب جميع علتهای تو ذکر من است» [يعنی ذکر الهی را فراموش منما] حقيقتی که امروزه برخی از پزشکان محقق به ثبوت رساندهاند که دعا و مناجات و ياد خدا، حتی در معالجه ی جسم اثری بارز دارد.
فلسفه ی اين که امر بهائی - و به ميزان محدودتر اديان گذشته - به حفظ صحت جسم و روان اهميت داده اند، درکش دشوار نيست. در همه ی اديان وجود روح آدمی با صراحت بيش و کم تصديق شده و البته جسم انسان به عنوان محمل يا مرکب روح نمیتوانسته مورد غفلت واقع شود، حتی بايد گفت که به يک اعتبار، اديان الهی حکم نسخه ی پزشک دانا برای درمان بيماریهای جسم و جان و روح و روان آدميان را دارند، مطلبی که خصوصاً در مورد ديانت حضرت بهاءالله صادق است که چاره ساز دردهای امروز بشريت است. به فرموده ی خود آن حضرت: «رگ جهان در دست پزشک داناست. درد را میبيند و به دانايی درمانی میکند» . يا در بيانی ديگر: «ديده میشود گيتی را دردهای بيکران فراگرفته و او را بر بستر ناکامی انداخته. مردمانی که از باده ی خودبينی سرمست شده اند پزشک دانا را از او بازداشتهاند و اين است که خود و همه ی مردمان را گرفتار نمودهاند» .
شک نيست که آفريدگار توانا همواره سلامت و تماميت آفريدگان خود را خواسته است. معذلک هميشه مقتضيات زمان چنان نبوده که حکم حرمت بعضی از آن چيزها که به تندرستی آدمی آسيب میرساند، به صراحت کامل آورده شود. چنان که در آئين مسيحايی نوشيدن شراب نه فقط ممنوع نبوده، بلکه شراب به عنوان رمز خون حضرت عيسی بن مريم در کليسا و توسط اصحاب کليسا مصرف شده و میشود.
در شريعت قرآن چنان که میدانيم حکم منع شراب در آغاز صادر نشده بود. بعد مذکور آمد که در شراب منافع و مضار هر دو هست. در مرتبه ی سوم دستور رسيد که به هنگام مستی نماز نبايد ادا کرد و بالأخره حکم قاطع بر منع مسکرات بعداً صادر شد و شرب آن به عنوان عمل شيطان موصوف گرديد.
راجع به مواد مخدره، هرچند اين مواد بعضاً در اعصار گذشته هم وجود داشته، اما کتب مقدسه در اين مورد ساکت است.
پرخوری که زيانش کمتر از ديگر عادات مضره نيست، در عالم مسيحيت به عنوان يکی از هفت گناه های کبير تلقی شده و در اديان يهود و اسلام مصرف بعضی گوشت ها که لابد در اعصار پيشين به صورت سالم مقدور نبوده، تحريم شده است.
از مزايای ديانت بهائی صراحت او در ابراز نظر راجع به مواد مضر به سلامت آدمی است. ديانت بهائی اصل اعتدال را نه فقط در آزادی و تمدن و امور مهمه توصيه میکند، بلکه حتی در اکل و شرب نيز رعايت کمال اعتدال مورد تأکيد او قرار گرفته است و البته ضرورت عفت و عصمت که اين همه در آثار بهائی راجع به آن اصرار شده است، فرد مؤمن را از آفاتی چون بيماریهای آميزشی که در دنياي معاصر متأسفانه بسيار رايج است، محفوظ و مصون میدارد.
چنين به نظر میرسد که دنيای معاصر هم با همه ی غفلت از مبادی روحانی متدرجاً دارد متوجه ی زيان بعضی مواد ناسالم میشود. مثلاً از سرزمينهايی که مصرف شراب و الکل در آن به وفور معمول بوده، فرانسه است. در مطبوعات میخواندم که فرانسويان دارند بيش از پيش از مصرف دخان و مسکرات دست برمیدارند. در فاصله ی سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۵ در صد مردانی که همه روزه به شرب مسکرات میپرداختهاند از ۲۸ در صد به ۲۰ در صد تقليل يافته و نسبت زنان مصرف کننده ی مسکرات از حدود ۱۱ در صد به ۷ در صد کاهش پذيرفته است. درباره ی مصرف دخان، سيگار و سيگارت هم همين تمايل به کاهش ديده میشود. در سال ۲۰۰۰ بالای ۳۳ در صد مردم مصرف دخان میکردند، در سال ۲۰۰۵ اين در صد به حدود سی تقليل يافته و خصوصاً زنان و جوانان هستند که دست از اين عادت زيان خيز برداشته اند.
متأسفانه در مقابل اين دو کاهش به نظر میسد که مشکل مواد مخدره هنوز به قوت خود باقی است. چنان که در فرانسه در سال ۲۰۰۰ حدود ۲۵ در صد افراد، سابقه ی مصرف حشيش داشته اند و اين نسبت در سال ۲۰۰۵ به ۳۰،۶ در صد افزايش پيدا کرده است.
آن چه به عنوان نويد تحولی در آينده در مصرف مواد مضره به نظر میرسد، آگاهی روزافزون مردم است به اين که مواد دخانی و مخدره و امثال آن به سلامت و حيات انسان لطمه میزند، چنان که در نمونه گيری در فرانسه که حدود سی هزار فرانسوی را دربرمیگرفته، ۲۷ در صد مردان و ۳۹ در صد زنان گفتهاند که از امراض ناشی از مصرف توتون و تنباکو وحشت دارند. ۱۰ در صد مردان و ۱۵ در صد زنان هم ترسشان از بيماریهای ناشی از الکل بوده است.
اما در مورد حدود گسترش اعتيادات مذکور در پهنهی جهان، آخرين آمارهای سازمان بهداشت جهانی که به سال دو هزار و دو مربوط میشود، حکايت از آن میکند که حدود يک سوم مردان بزرگسال جهان گرفتار دخانيات هستند و از هر ده بزرگسال، يکی بر اثر امراض ناشی از مصرف دخان در هر سال جان میسپرد. به عبارت ديگر در هر ۸ ثانيه يک فرد انسان قربانی مصرف توتون و تنباکو میشود. از هر ۵ مورد مرگ در ميان مردم امريکا، يک مورد آن در نتيجهی مصرف دخانيات است. تعداد قليلی از شرکتهای چند مليتی در امريکا، انگلستان و ژاپن بازار توتون و تنباکو را در حيطهی اختيار خود دارند و روزی ۱۵ ميليارد سيگارت به فروش میرسانند و درآمدهای ناشی از اين صنعت بيماری ساز، حيرت آور است.
متأسفانه جوانان هم از اين آفت برکنار نيستند. در ميان جوانان ۱۳ – ۱۵ ساله در سطح جهان حدود يک پنجم مصرف دخان کردهاند و حدود ۵۰ در صد کسانی که در جوانی به مصرف دخانيات روی آوردهاند، بر طبق مطالعات تجربی که اخيراً انجام شده، در معرض اين خطر هستند که اقلاً تا ۱۵ – ۲۰ سال بعد هم دست از اين عادت مضر برندارند.
اگر فقط به کشور بريتانيا نگاه کنيم، آمارها حکايت از اين میکند که تلفات از مصرف دخان ۱۲ برابر تلفات اين کشور در طی جنگ جهانی دوم بوده است!
در مورد مواد مخدره اگر فقط آمارهای سال ۲۰۰۴ کشور امريکا را در نظر گيريم، ۱۹ میليون امريکايی، يعنی ۷،۹ در صد جمعيت ۱۲ ساله به بالا به مصرف مواد مخدره پرداختهاند و در ميان اين مواد، ماری جوانا بيش از همه مصرف شده است. ۱۲۱ میليون امريکايی ۱۲ ساله به بالا به مصرف مشروبات الکلی عادت دارند. از اين ميان ۱۶،۷ میليون نفر کثيرالمصرف هستند و به احتمالی میتوان آنان را الکليک بالفعل يا بالقوه دانست.
در مورد مصرف کنندگان توتون و تنباکو، آمارهای امريکايی سخن از ۷۰،۳ مليون نفر در سال ۲۰۰۴ میگويند و اين تعداد نفوس ۲۹،۲ در صد جمعيت ۱۲ ساله به بالا را در آن سرزمين تشکيل میدهد.
آمارهای مشابهی را میتوان در کشورهای ديگر ارائه کرد، ولی تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.
گفتيم که اديان الهی را به اعتباری میتوان نسخهی بهداشت روانی و جسمانی آدميان دانست. از اين رو چنان که اشارت رفت، در آثار بهائی مصرف الکل و افيون منع شده و تقديس و تنزيه از مصرف دخان مورد تأکيد قرار گرفته و در هر امری از جمله در کار تغذيه، رعايت اعتدال و توجه به اصول صحی توصيه شده. علاوه بر آن، امر بهائی مردم را به مصرف مواد طبيعی، چون گياهها، ميوهها، حبوبات و مانند آن به جای گوشت و چربی حيوانی و امثالها تشويق کرده است.
حضرت بهاءالله در کتاب اقدس که گنجينهی حدود و احکام آئين جديد است، به صراحت میفرمايند که از آن چه موجب کسالت جسم و سبب زيان بدن است، پرهيز بايد کرد، چه خداوند آن چه را که برای انسان سودمند است، اراده فرموده است. «اياکم ان تستعملوا ما تکسل به هياکلکم و يضّر ابدانکم. انّا ما اردنا لکم الا ما ينفعکم. يشهد بذلک کل الأشياء لو انتم تسمعون.»
ارادهی حق به پاکيزگی انسان از اين گونه آلودگیها، انعکاسش در بيان حضرت عبدالبهاء به چشم میخورد، آن جا که در مورد افيون يا ترياک میفرمايند: «اما مسئلهی افيون کثيف ملعون، نعوذ بالله من عذاب الله. به صريح کتاب اقدس محرّم و مذموم و شربش عقلاً ضربی از جنون و به تجربه مرتکب آن به کلی از عالم انسانی محروم. پناه به خدا میبرم از ارتکاب چنين امر فظيعی که هادم بنيان انسانی است و سبب خسران ابدی. جان انسان را بگيرد، وجدان بميرد، شعور زائل شود، ادراک بکاهد... ديگر نتوان مضرتی اعظم از اين تصور نمود.»
شدت و حدت کلام حضرت عبدالبهاء گواه روشنی است بر آن که آن چه به جسم و جان انسان زيان رساند، تا چه حد در درگاه رحمن مردود و مطرود است.
پاکی و پاکيزگی در آئين بهائی به حدی تأکيد شده که حتی فرمودهاند، نبايد آثار چرکی در جامهی انسان ديده شود، تا چه رسد به آلودگی جان و وجدان آدمی، يا مصرف موادی چون ترياک و مواد مخدرهی ديگر. میفرمايند: «والذی يُری فی کسائه وسخٌ انّه لا يصعد دعائُه الی الله»، يعنی آن کس که در جامهاش چرکی مشاهده شود، حتی دعايش به درگاه الهی برنمیآيد و نمیرسد. اين است که حضرت عبدالبهاء میفرمايند: «در جميع مراتب تنزيه و تقديس و پاکی و نظافت سبب علويت عالم انسانی و ترقی حقايق امکانی است، حتی در عالم جسمانی نيز لطافت سبب حصول روحانيت است، چنان که صريح کتب الهی است».
از مؤلفان بهائی دکتر ج. ای. اسلمنت که خود طبيب بود، بيشتر از سايرين موضوع صحت و علاج را در کتاب خود که به معرفی امر بهائی مربوط است، تشريح کرده (فصل ۷). بايد به گفتهی او متذکر بود که جسم خادم روح است و برای آن که آمادهی خدمت باشد، بايد از سلامت خود مواظبت کند. ضمناً «وحدت جوهری کائنات که به صور و مراتب نامتناهی حيات مشهود است و يکی از تعاليم اساسی حضرت بهاءالله است»، ما را به اين نتيجه گيری سوق میدهد که سلامت جسمانی ما با صحت فکری و اخلاقی و روحانی و همچنين با سلامت فردی و اجتماعی ابناء نوع به مراتب بيش از اين مربوط و پيوسته و متأثر از يکديگر است که معمولاً تصور میشود.
از قديم گفتهاند که عقل سالم در بدن سالم است، ولی ضمناً سلامت هريک از افراد در زندگی و در اجتماع پيرامون فرد اثر میگذارد، کما آن که عکس آن، يعنی بيماری فرد و يا تباهی قوای او بر اثر مصرف مواد زيانخيز، حيات خانوادگی و اجتماعی را دستخوش تلاطم میکند.
دستور ترک آن چه برای بدن مضر است، فیالحقيقه دريچهی اميدی بر روی بشريت میگشايد، زيرا نه فقط ميلياردها دلار که صرف خريد و مصرف اين مواد زيانآور میشود، صرفه جويی خواهد شد، بلکه مليونها زندگی انسانی از عواقب ناگوار صحی اين گونه آفات برکنار خواهند ماند. چه بسا جرمها و جنايات که در تحت تأثير الکل يا مواد مخدره صورت گرفته و میگيرد. تأثير الکل در سوانح رانندگی که ميزان کشتار آن در بعضی ممالک با مرگهای بالينی از امراض مختلفه پهلو میزند، روشنتر از آن است که نيازی به تأکيد باشد.
اين که در بسياری از ممالک استعمال دخان در اماکن عمومی منع قانونی پيدا کرده، اين که باز در برخی کشورها فروش الکل به نوجوانان تحريم شده است، اين که مبارزه با توليد و فروش و مصرف برخی از مواد مخدره تقريباً در اکثر جامعهها رسميت يافته، همه گواه آگاهی و روشنبينی روزافزون مردم و اوليای امور نسبت به زيان قطعی اين مواد است و ضمناً از تحقق تدريجی آن چه در کلام حق چندين دهه قبل توصيه شده بود، حکايت میکند. مگر نه آن است که حضرت بهاءالله در لوح طب که حاوی دستورات مهم بهداشتی است، فرمودهاند: «اترک العادة المضرّه فانها بليةٌ للبريّه»، يعنی عادات زيان آور را ترک کن که بلای جان مردم است.
عواملی که مردم را به مصرف مواد مخدره، الکل، دخانيات و مانند آن سوق میدهد، متعدد است. هستند کسانی که به گمان خود برای کسب لذت به اين نوع مصارف روی میآورند، اما موارد عديدهی ديگری هم هست که در آن مورد فرد تعمداً میخواهد هوش و هشياری خود را از کار اندازد و فیالمثل در مستی و نشئه، غمهای خويش را به دست فراموشی سپرد. اما اين نکته نياز به اثبات ندارد که اثر اين مواد موقت است و خواه و ناخواه فرد مصرف کننده ساعتی بعد به جهان بيداری و آگاهی باز میگردد و دردش تازه میشود.
حضرت عبدالبهاء در مورد دخانيات فرمودهاند: «فیالحقيقه ضرر و زيان اين دود بی نفع و سود، واضح و مشهود است. اجسام را به کلی معلول نمايد و اعصاب را رخاوت و سستی بخشد و دماغ، يعنی مغز، را از احساسات علويه ممنوع نمايد. اوقاتی به شربش بيهوده بگذرد و اموالی بیجا صرف گردد، نه تشنگی بنشاند، نه گرسنگی زائل نمايد. شخص عاقل البته ترک اين مضر هائل نمايد و همواره به آن چه سبب صحت و سلامت است، پردازد.»
هدف اصلی امر بهائی زمينه سازی تحقق مدينهی فاضلهای است که مسيحيان از آن به استقرار ملکوت خدا بر صفحهی غبرا تعبير کردهاند و البته چنين جامعهی والايی بايد از همهی آلودگیها برکنار و آسوده باشد و قوای ذهنی انسان را به جای رخوت و سستی به راه فعاليت و خدمت و خلاقيت اندازد.
حضرت ولیامرالله درتوقيع سال ۱۹۳۶ خود تحت عنوان ‹‹تحقق يا شکوفندگی مدنيت جهانی›› پيشبينی میفرمايند که در دنيای فردا، موجبات تشحيذ و تقويت ذهن و مغز انسان فراهم خواهد شد و البته در چنين دنيايی آن چه از قوت ذهن و سلامت فکر و حدت نظر آدميان بکاهد، مردود و مطرود خواهد بود.
سلامت به گونهای که در امر بهائی تعريف شده نظرگاه سازمان بهداشت جهانی را به ياد میآورد که به موجب آن، سلامت تنها در مصونيت از بيماری نيست، بلکه امکان بهرهمندی کامل از قوای بدنی و ذهنی و فکری و توانايی سازگاری اجتماعی و از همه مهمتر قدرت خدمت به جامعهی انسانی را هم دربر میگيرد.
بدون ذرهای مبالغه میتوان گفت که امر بهائی دريچهای بر روی آن چه پزشکی روانی – بدنی يا سايکوسوماتيک ناميده میشود، باز کرده، چنان که در همان لوح طب حضرت بهاءالله تأثيرات نامطلوب غم و اندوه و حسد و غيظ و خشم را بر روی کارکرد بدن انسان و اجزا و اعضای او يادآور شدهاند و در جای خود لزوم سادگی و قناعت را در همهی احوال تأکيد نمودهاند، زيرا به فرمودهی آن حضرت به قناعت، نفس انسانی از کسالت و سوء حال محفوظ و مصون میماند.
ضمناً گفتنی است که نزديک به صدسال قبل از آن که سازمان بهداشت جهانی در مورد نقش اصلی و عمدهی فرد انسان در حفظ سلامت خود و در نتيجه اعتلاء سطح بهداشت جامعه بحث کند، لوح طب وظايفی را در اين زمينه که يکايک افراد انسان، حتی در غيبت طبيبان برعهده دارند، يادآور شده است.
پس به حق و به جاست که امر بهائی را حاوی بشارتی برای تندرستی همگان بدانيم و مژدهی آسودگی از آلودگیها و آمادگی برای خدمت مؤثرتر به هيئت اجتماع و تمدن بشری.
«بگو ای پسران خاک، يزدان پاک میفرمايد: آن چه در اين روز پيروز شما را از آلايش پاک نمايد و به آسايش رساند، همان راه، راه من است. پاکی از آلايش، پاکی از چيزهايی است که زيان آرد و از بزرگی مردمان بکاهد».
منابع و مآخذ:
مجموعه ی الواح مبارکه، ص ۲۳۸
دريای دانش، ص ۳- ۴
گلزار تعاليم بهائی، ص ۳۴۶
بهاءالله و عصر جديد، ص ۱۱۸
مائدهی آسمانی، ج ۵
حضرت بهاءالله، دريای دانش، ص ۵
افزودن دیدگاه جدید