در ره وصل بهاء
در ره وصل بهاءراه رضا باید گرفت
وندر این ره توشه ازغصن بهاء بایدگرفت
مبتلای عشق ابهی،بینیاز از هر دواست
ازلقای طلعت قدسش شفا باید گرفت
از کمند آرزو وز بند دل باید رها
بی نشان زان پس نشان آشنا باید گرفت
آشیان خواهی اگربرسدرهء باغ بقا
از هم اکنون خانه در کوی وفا باید گرفت
پای کوبان،دست افشان،در کنار عاشقان
ازکف ساقی دو صد جام بلا باید گرفت
راحت ار خواهی دلا باید صبوری در بلا
کس پی جوروجفا آنگه رخا باید گرفت
نیش هر خاری به پا،نوشی بود در راه او
وزسر خار رهش صدها نوا باید گرفت
بوسه ها بر آستانش از صفا باید زدن
وزغبارخاک کویش توتیا باید گرفت
گفت پنهان عارفی آزاده کای مطلق بکف
از ادب جان را جدا سر را جدا بایدگرفت
فایل ضمیمه
پیوست | اندازه |
---|---|
ره وصل بهاء.pdf | 59.39 KB |
Loading Video...
دانلود dar_rahe_vasl.mp3
افزودن دیدگاه جدید