عبدالحمید وحیدی : ایرانیان وجنبش دگراندیشی سید باب
چند سال پیش تعدادی از روشنفکران ایرانی نامهای سرگشاده تحت عنوان ماشرمگینیم انتشار کرده و در آن از سکوت یک صد وشصت سالۀ خود در برابر ستمی که بر جامعه بهاییان رفته است ، اظهار شرم نمودند. بدون تردید، چنین اقدامی در خور ستایش است و خو شبختانه مورد توجه بسیاری از هموطنان قرار گرفت.
اما امروز این پرسش پیش میآید که آیا جامعه بهائیان با همین یک نامه باید دست ازسر گناهان ما و آنان بردارند؟ آیا زمان آن نرسیده است تا با اقدامهای عملی زخمهای فراوانی را که بر آنان وارد شده است را التیام نمود. در اینجا بجاست که از آقای صادق چوبینه نویسنده و پژوهشگر سکولار تاریح معاصر ایران سپاگزاری کرد که در برنامههای متعددی چه در رسانههای وابسته به بهائیان و غیر بهائیان به دفاع از جنبش دگراندیشی باب و بابیان و تآثیر آن بر تحولاتی که نهایتآ منجر به انقلاب مشروطه گردید، می پردازند.
آقای احمد کسروی نویسنده کتاب بهائیگری، در جایی ازکتاب خود میگوید که :
بهائیان بر اثر آزاری که از مسلمانان دیده اند، آرزوی نابودی این مملکت را دارند .
اگر امروز ایشان عمر دوباره ای به دست میآورد ، به آسانی به پوچی بیانات خود پی میبرد،زیرا زمانی که در می یافت که امروز بهائیان ، تنها جمعیتی هستند که با تمامی نیرو و توان با بر پایی انجمنهای فرهنگ و ادب و هنر ایران در سراسر جهان تلاش میکنند تا به سان فرزندان راستین فردوسی این فرهنگ را که امروز درورطه سقوط کامل قرار گرفته است را ، جان دیگری بدهند ، و همچون باغبانان عاشق به نوازش گلهای خود که همانا فرهنگ و ادب کهن سرزمین ایران است ، می پردازند.
اگر ایرانیان غیر بهایی خارج از کشور الگوی رفتاری خود را در همبستگی ، بهمان سان که بهائیان به آن عمل می نمایند ، می گذاشتند، بدون شک، حال و روز ما رنگ و بوی دیگر به خود می گرفت.
اما دریغ و هزاران دریغ که تنها به گذاشتن یک امضاء زیر یک نامه خود را انقلابی میدانیم و از همه کس طلبکار می شویم.
در اینجا، لازم میدانم که ازآقایانی همچون عباس میلانی ، علیرضا میبدی ، احمد کریمی حکاک، مسعود صدر و کلیه افرادی نظیر آنان که در بیداری و آگاهی ایرانیان نسبت به جنبش ملی و اعتقادی سید باب و بهائیان از هیچ تلاشی دریغ نکرده اند سپاسگزاری کرد.
با تشکر عبدالحمید وحیدی
افزودن دیدگاه جدید