هُو اللّه
ای خداوند اين کنيز مستمند را در ملکوت خويش قبول نما و به فيض ابدی محفوظ فرما جام عشق بنوشان و نور عرفان بخش در چشمه ايّوب غوطه ده و از محن و آلام اخلاق بشری شفا بخش پرتوی از صفات خويش مبذول فرما آسمانی کن ربّانی نما نفثات روح القدس بدم به روح وحدت عالم انسانی زنده نما لسان ناطق ده قلب فارغ بخش حجج و برهان الهام کن و سبب هدايت نفوس فرما توئی مقتدر و توانا و توئی کريم و رحيم و دانا . ع ع
هُو اللّه
ای خداوند مهربان هر چند وجود نابودم ولی اميد به فضل و جود تو دارم و هر چند از قابليّت و استعداد محرومم ولی رجا به فضل و عنايت تو دارم
گمراه بودم هدايت فرمودی نابينا بودم بينا کردی محروم بودم محرم راز فرمودی مرده بودم به نفحات گلشن قدس زنده فرمودی حال ای پروردگار
استقامت بخش ثبوت عنايت فرما تا در محبّت مطلع احديّتت ثابت مانم و از انوار شمس حقيقت مقتبس گردم به ذکر و ثنايت ناطق شوم و به عبادت جمال رحمانيّتت مشغول گردم غير ترا فراموش کنم و از ذکر ماسوی خاموش شوم و از جام محبّتت سر مست و مدهوش گردم و به خدمت امرت پردازم و به ابدع نغمات در محافل اماء رحمن لسان به ذکرت بگشايم و محفل بيارايم توئی مقتدر و توانا و توئی مؤيّد و موفّق و بينا يا رَبِّيَ الأَعلی . ع ع
هُو اللّه
ای بی نياز اين کنيز ناچيز را در آستان مبارکت قبول فرما و اين بال و پر شکسته را در هوای قدس عنايتت پرواز ده اين فقيره را به کنز غنا دلالت فرما و اين ذليله را به درگاه عزّتت هدايت کن . ع ع
هُو اللّه
پروردگارا کنيز درگاهم و ضعيف ناتوان و تو مُعين و نصير بيچارگان ای دلبر مهربان آتشی در جان و دل افروز و پردهء اوهام بسوز ديده به مشاهدهء جمالت روشن کن جان و وجدانم غبطهء گلزار و گلشن فرما از هر قيدی آزاد کن الطاف بی پايان عطا نما تا جز تو نبينيم و به غير از راه محبّتت نپوئيم و جز راز دلبری تو نگوئيم توئی بيننده و بخشنده و توانا ع ع
افزودن دیدگاه جدید