سرخپوستان آمريكا بيماري قحطي و ساير بلايا را ناشي از قهر ارواح مي دانستند ، در كشور ايران نحوست گربه سياه و سيزده نوروز مطرح بود.امروزه هر فردي از افراد بشر احتياج به دانستن حقايق در زمينه هاي مختلف دارد و براي دست يافتن به آن حقايق ،بايد مطالعه و تحقيق كند . حتي خانم خانه داري كه براي تهيه نحوه طبخ يك غذاي مغذي و خوش طعم و خوش منظره ،از مادر خود يا كتاب آشپزي،كسب اطلاع مي كند، محققي است كه مي كوشد براي يافتن جواب خود ازماخذ صحيح استفاده كند.(خدادوست1-3 )
دكتر مريم سيف در كتاب" روشهاي تحقيق و چگونگي ارزشيابي آن" مي نويسد(ص67) :پژوهش تاريخي به اطلاعات بستگي دارد و اولين وظيفه محقق ، بررسي درستي و اعتبار اين اطلاعات است. اطلاعات مورد نياز در پژوهشهاي تاريخي را مي توان از دو منبع اخذ نمود: الف منابع دست اول مانند1- اسناد و مداركي كه توسط ناظران واقعي حادثه ، ضبط و نوشته شده 2- بررسي بقايايي كه از گروه يا فرد بر جاي مانده مانند ابزار ،تصاوير ،لباسها و مانند آن 3- گواهي فرد ناظر در جريان وقوع حادثه
ب : منابع دست دوم : گزارشهايي است كه گزارشگر آن ناظر عيني واقعه نبوده براي مثال اطلاعات موجود در كتابهاي درسي تاريخي يا كتابهاي اطلاعات عمومي كه بارها نويسندگان از قول نويسندگان ديگر گزارش داده اند ،در زمره منابع دست دوم است . محققان هنگامي از منابع دست دوم استفاده مي كنند كه اطلاعات دست اول موجود نباشد.
طاهره خدادوست در كتاب" تحقيق و ماخذ شناسي" مي نويسد(ص36):مطالب مجلات ،روزنامه ها يا اخبار رسانه هاي گروهي عموما براي استفاده تحقيقي توصيه نمي شودزيرا اكثرا با عجله نوشته و مورد روتوش سياسي و اجتماعي واقع مي شوند
غلام رضا ستوده در كتاب" مرجع شناسي و روش تحقيق " مي نويسد(422):همچنين پژوهشگر بايد از ابتداي راه خود را از كليه تعصبات و بستگي ها و وابستگي هاي گروهي و مادي دور نگه دارد و صرفا در جستجوي حقيقت باشد. محقق اگر در ضمن پژوهش متوجه نكاتي شود و احساس كند حقيقت دارد ولي آن امر را خوش نمي دارد ، وقتي كار پژوهش او با ارزش خواهد بودكه علي رغم ميل باطني و باورهاي قبلي ذهني خود ،از ابراز صريح آن نكات سر باز نزند و يافته ها را در كمال امانت و صداقت بيان كند.
اغلب كساني كه در جستجوي كشف حقيقت ديانت بهايي هستند در مراجعه به بهاييان ، تقاضاي كتاب آسماني ديانت بهايي را براي مطالعه مي نمايند و با توجه به پيش فرض خود از كتاب آسماني ، انتظار دارند همچون اديان ديگر ،نام يك كتاب را بشنوند مثلا تورات كتاب آسماني يهوديان ، انجيل كتاب آسماني مسيحيان و قران كتاب آسماني مسلمانان . اما در ديانت بهايي ،كتاب آسماني، تنها يك كتاب نيست بلكه مجموعه اي از كتب را شامل مي شود . كه هر كتاب يا اثر يا لوح ،حول موضوعي خاص نازل گرديده و به همين جهت ديانت بهايي از نظر تنوع آثار و موضوعات نازل شده از جانب خداوند در ميان اديان، بي مثيل و نظير است. آنچه بيشتر حائز اهميت است آنكه برخلاف كتب آسماني قبل كه جمع آوري شده توسط پيروان آن حضرت مي باشد ( انجيل توسط حواريون حضرت مسيح مثل يوحنا ،لوقا ، متي و غيره ،قران توسط خلفاي وقت علي ،عمر ،عثمان ،ابوبكر) .اما در ديانت بهايي كل آثار نازل شده از جانب خداوند، در همان حين نزول، به قلم حضرت بهاالله مكتوب گرديده و اصل اثر به خط آن حضرت موجود است و يا اگر چنانچه توسط فرد ديگري به عنوان كاتب ،مكتوب گرديده اما به مهر و امضاء آن حضرت ،مورد تاييد قرار گرفته است.
علاوه بر وسعت آثار نازله از قلم وحي كه به بيش از صد جلد كتاب و لوح مي رسد، تنوع موضوعي آن نيز قابل توجه است و افرادي را كه علاقه مند به مطالعه و تحقيق در مورد ديانت بهايي هستند، به مطالعه اي همه جانبه فرا مي خواند. از جمله موضوعات آثار ديانت بهايي كه بعضي به زبان فارسي و بعضي به زبان عربي نازل گرديده ، عبارتند از :
v احكام و تعاليم فردي و اجتماعي مثل كتاب اقدس ، رساله سوال و جواب ، سوره حج ،اشراقات ،بشارات،طرازات،تجليات،كلمات فردوسيه،كلمات مكنونه فارسي و عربي، اصل كل الخير ،و آثار ديگر
v الواح مربوط به وصايت و جانشيني مثل كتاب عهدي ، سوره الغصن و آثار ديگر
v كشف اسرار و رموز كتابهاي آسماني قبل و بيان حقايق الهي و پاسخ به سوالات مثل كتاب ايقان،كتاب بديع ،لوح اقدس، لوح هفت پرسش ، لوح خطاب به شيخ محمد تقي اصفهاني معروف به آقا نجفي ، لوح عبد الوهاب و آثار ديگر
v آثار عرفاني مثل هفت وادي ، چهار وادي ،جواهر الاسرار، قصيده عز ورقائيه ، مدينه التوحيد و آثار ديگر
v آثار فلسفي مثل لوح حكمت ، لوح توحيد ، لوح بسمله و آثار ديگر
v الواح خطاب به سلاطين و مشاهير مثل سوره الملوك ، لوح خطاب به عبد العزيز و وكلاء، الواح خطاب به ناپلئون سوم ، لوح سلطان ايران ناصرالدين شاه ، لوح ملك روس ، لوح پاپ پي نهم ، لوح خطاب به ملكه ويكتوريا و آثار ديگر
v آثار تفسيري مثل تفسير آيه قران ( كل الطعام حلا لبني اسرائيل...) ،تفسير حروف مقطعه قران ، لوح آيه نور ، تفسير سوره والشمس ، و آثار ديگر
v انذارات مثل لوح دنيا ،لوح ملاح القدس و....
v ذكر عظمت ظهور و شرح مخالفت ها مثل سوره الصبر ، لوح حبيب ، سوره الامر و ....
v زيارت نامه مثل زيارت نامه سيد الشهدا ( امام حسين ع ) ، زيارت نامه اولياء ، سوره الزياره و .....
v قصائد مثل مثنوي مبارك ، ساقي از غيب بقا و ....
v الواح با موضوعات علمي مثل لوح طب و ....
v ادعيه و مناجات ها كه خود موضوعات متنوعي دارد مثل دعاي شفا ، دعاي خفظ از بلايا ، دعاي فرج و رفع احزان ، دعاي خروج از منزل و شهر ، دعاي شكر نعمت ، دعاهاي مربوط به اعياد ، دعاهاي مربوط به ماه صيام ( روزه) صلاه ميت ، و دعاهاي بيشمار ديگري جهت تلاوت
و اگر شخصي مايل باشد از تاريخچه ديانت بهايي آگاه شود مي تواند به كتابهايي چون قرن بديع در چهار جلد توسط شوقي افندي يا مقاله شخص سياح كه توسط حضرت عبدالبها نگارش يافته مراجعه نمايد .
البته آنچه در فوق ذكر شد جدا از آثاري است كه توسط حضرت عبدالبها (فرزند حضرت بهاالله) و حضرت شوقي افندي ( نوه حضرت عبدالبها وولي امرالله) كه به عنوان مبين آيات حضرت بهاالله منسوب گرديده اند،نازل گرديده.
حضرت عبدالبها و حضرت شوقي افندي مبين آيات حضرت بهاالله مي باشند. آثار نازله با ظهور حضرت بهاالله چنان وسيع و معاني مكنونه در آن چنان عميق بود كه حضرتشان لازم دانستند بعد از صعود خود فردي را به عنوان مبين ( واضح و آشكار كننده ، شرح دهنده ،بيان كننده مقصود حق در آيات و آثار) به جاي گذارند. بعد از صعود حضرت عبدالبها و حضرت شوقي افندي كه مبين آيات بودند ،وظيفه تبيين تا انتهاي دور بهايي خاتمه يافت. با تعيين مبين ،حضرت بهاالله فضل عضيمي را شامل جامعه بهايي نمودند زيرا در گذشته يكي از علل تقسيم شدن اديان به فرقه هاي مختلف ،آن بود كه از داشتن مركزي كه مومنان بتوانند در حين اختلاف نظر درباره معاني آيات و كلمات نازل شده در كتب مقدسه ،به ايشان مراجعه نمايند، نبود لذا هر فردي كه خود را صاحب علم مي دانست ،حكمي مي داد و رايي صادر مي كرد و پيرواني گرد خود مي آورد ولي در اين ظهور چنانچه معني و مفهوم بيانات حضرت بهاالله براي مومنان روشن نباشد به تبييينات حضرت عبدالبها و حضرت شوقي افندي مراجعه نموده و چنانچه مطلب واضح نگرديد به بيت العدل اعظم توجه مي كنند .
آثار حضرت عبدالبها حاصل متجاوز از نيم قرن كوشش مداومي است كه از اوايل جواني آن حضرت شروع و تا آخرين سال حيات ايشان ،ادامه يافت . آثار صادره از قلم آن حضرت شامل مكاتبات شخصي ، الواح عمومي ، الواح نازله در خصوص موضوعات خاص ، كتابها و مناجاتها و اشعار و خطابات عمومي و محاورات ثبت شده ايشان است كه تقريبا چهار پنجم آن به زبان فارسي و بقيه به استثناء معدودي مناجات و مكتوب تركي ، به زبان عربي است. حضرت عبدالبها در نهايت فصاحت به سه زبان عربي فارسي و تركي آشنايي داشتند . از آثار حضرت عبدالبها مي توان به خطابات مباركه كه در سه جلد تدوين گرديده، رساله مدنيه ، رساله سياسيه ، مكاتيب عبدالبها در 9 جلد ، لوح لاهه، لوح دكتر فورل ، مفاوضات عبدالبها، مقاله شخص سياح ، مجموعه آثار مندرج دركتاب مائده آسماني جلد 2،5،9 ،الواح وصايا و چند مجموعه از ادعيه و مناجات اشاره نمود. آثار و الواح حضرت عبدالبها به خط خود آن حضرت و جميعا به مهر و امضاء آن حضرت ممهور گشته .
اما از آثار تدوينيه حضرت شوقي افندي كه به سه زبان فارسي و عربي و انگليسي صادر شده مجملا به تعدادي از آنها اشاره مي شود: لوح قرن ، كتاب قرن بديع در 4 جلد ظهور عدل الهي ، قد ظهر يوم الميعاد، دور بهايي ، جلوه مدنيت جهاني ، نمونه حيات بهايي ، هدف نظم بديع جهاني ، مجموعه توقيعات مباركه ، عصر ذهبي ، مجموعه آثار جمع اوري شده در مجلدات مائده آسماني جلد 3و6، مجموعه اي از ادعيه و مناجات و بسياري آثار ديگر( البته اين جدا از ترجمه آن حضرت از آثارديانت بهايي است)
حال اين سوال مطرح است : آيا وقتي امكان استفاده از كتابهاي ديانت بهايي كه به قلم موسس اين ديانت و ناظران واقعي و در جريان حادثه ، نوشته شده و در سايت ها و كتابخانه هاي اينترنتي بهايي موجود است و به عنوان منبع دست اول براي تحقيق محسوب مي گردد، وجود دارد ،آيا اطلاعات نقل قول شده از منابعي كه خود نقل قول از ديگران است و هيچكدام به عنوان ناظران عيني و واقعي جريان و حوادث نبوده اند ونوشته هاي آنها به عنوان منبع دست دوم محسوب مي گردد، منبع معتبر و قابل اعتمادي براي تحقيق در مورد يك ديانت است؟
آيا نوشته هاي روزنامه هاو مجله هايي چون كيهان و جام جم و غيره و مندرجات نقل شده در كتب درسي تاريخ مدارس ، و گفته هاي سخنوراني كه همگي داراي تعصب ديني و مذهبي و وابستگي ها و دلبستگي هاي سياسي و حزبي هستند و از طريق رسانه هاي گروهي چون راديو و تلويزيون پخش مي شود ، ،منبع معتبري براي تحقيق در مورد صحت يا عدم صحت يك ديانت است ؟
همانطور كه در بالا ذكر شد ،كتابهاي ديانت بهايي كثير و موضوعات آن وسيع و متنوع است و از طرف ديگر از خصوصيات محقق واقعي و معتبر اين است كه بايد آنچه بدست مي آورد ،حتي اگر مخالف ميل باطني و باورهاي ذهني اوست ،با صداقت و بدون تعصب ارائه دهد .حال اين سوال مطرح است كه به چه علت به جاي انعكاس اين همه موضوعات و مفاهيم مندرج در كتب ديانت بهايي ،فقط به نقل يكي دو آيه ساده از احكام ديانت بهايي بسنده مي كنند و بقيه موضوعات و مفاهيم را ناديده مي گيرند و منعكس نمي كنند و فقط به دنبال كشف ايراد هستند؟
به بالاخره چه علت كتب ديانت بهايي را جمع و از دسترس مردم خارج مي كنند و اجازه نشر كتب ديانت بهايي داده نمي شود تا اين منابع دست اول در دسترس همگان قرار گيرد و مردم خود بخوانند و در مورد محتواي آن قضاوت كنند و نياز نباشد تانقل قول كساني را بشنوند كه معلوم نيست تا چه حد گفته هايشان معتبر و عاري از تعصب و غرض است؟
وبه چه علت سايت هاي اينترنتي را كه در اين زمينه اطلاع رساني مي كنند، مسدود مي نمايند؟
------------------------------------------
آدرس اينترنتي كتابخانه بهايي براي مراجعه علاقمندان به تحقيق در مورد اين ديانت عبارت است از :
http://reference.persian-bahai.org
منابع : خدادوست طاهره ، تحقيق و ماخذ شناسي و گزارش نويسي . طهران انتشارات دانشكده علوم اداري و مديريت بازرگاني دانشگاه طهران
ستوده غلام رضا ،مرجع شناسي و روش تحقيق در ادبيات فارسي . طهران نشر سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني و دانشگاه ها (سمت)
سيف نراقي مريم ، نادري عزت الله ، روشهاي تحقيق و چگونگي ارزشيابي آن در علوم انساني . دفتر تحقيقات و نشر بدر
دیدگاهها
مهین :
افزودن دیدگاه جدید