تا به زندان غم عشق تو دلشاد شدیم
نا خودآگاه ز زندان غم آزاد شدیم
مرده بودیم به زندان مکافات عمل
ناگهان ز نفحه ی جان بخش تو ایجاد شدیم
آری از نفحه ی جان بخش بهاء بود که ما
ناگهان از عشق خدا با خبر شدیم
در ره خسروشیرین دهنان چون فرهاد
بهرنابودی خود تیشه ی فولاد شدیم
چونکه جان بازی فرهاد بود از قدرت عشق
ما بتان به که به شکرانه ی جلاد شدیم
آری از نفحه ی جان بخش بهاء بود که ما
ناگهان از عشق خدا با خبر شدیم
تا به زندان غم عشق تو دلشاد شدیم
نا خودآگاه ز زندان غم آزاد شدیم
Loading Video...
دانلود 8.MP3
افزودن دیدگاه جدید