يکی از بزرگترين حوادثی که در سال‏های بعد از جنگ جهانی دوم خصوصاً سال‏هايی که به نام جنگ سرد خوانده شده، روی داد، درگرفتن مسابقه‏‌ی تسليحاتی، خاصه بين کشورهای قدرتمند بود که به زودی هزينه‏‌های نظامی را در هر سال به حدود ۱،۴۰۰ ميليارد دلار و شايد فزون‏تر از آن بالا برد و در نتيجه فشار عظيمی بر روی بودجه‏‌ی آن ممالک وارد آورد، واقعه‏‌ای که حضرت بهاءالله در لوح خطاب به ملکه‏‌ی ويکتوريا سال‏ها قبل از آن پيش‏‌بينی کرده و درباره‌‏ی آن به سلاطين عالم فرموده بودند:
«يا معشر الملوک، انّا نراکم فی کل سنة تزدادون مصارفکم و تحملونها علی الرعيه اِن هذا الاّ ظلمٌ عظيم... اَنِ اصلحوا ذات بينکم اذاً لا تحتاجون بکثرة العساکر و مهمّاتهم الاّ علی قدر تحفظون به ممالککم و بلدانکم... اَن اتّحدوا يا معشر الملوک به تسکن ارياحُ‏ الاختلاف بينکم و تستريح الرعيه ومَن حولکم اِن انتم من العارفين». يعنی ای گروه پادشاهان، شما را می‏بينيم که هر سال بر مخارج خود می‏افزاييد و آن را بر رعيت يعنی مردم، تحميل می‏کنيد. اين جز ظلمی بزرگ نيست. ميان خود صلح برقرار کنيد و در آن صورت محتاج به فراوانی سپاه و کثرت مهمات نيستيد، مگر به اندازه‏‌ای که با آن ممالک و شهرهای خود را حفظ کنيد. ای گروه پادشاهان، با هم متحد شويد، چه با اين اتحاد تندبادهای اختلاف در ميان شما ساکن می‏شود و مردم و اطرافيان شما آسوده می‏شوند. اگر شما از صاحبان معرفت هستيد.

همين مضمون در سوره‌‏ی ملوک که خطاب به همه‏‌ی شهرياران زمان آن حضرت است، تکرار می‏شود، آن جا که می‏فرمايند: «ثم اصلحوا ذات بينکم و قللوا فی العساکر ليقلّ مصارفکم و تکونن من المستريحين... و علمنا بانکم تزدادون مصارفکم فی کل يوم و تحمّلونها علی الرعيه و هذا فوق طاقتهم و ان هذا لظلمٌ عظيم. اعدلوا يا ايها الملوک بين الناس و کونوا مظاهر العدل فی الارض و هذا ينبغی لکم و يليق لشأنکم لو انتم من المنصفين.» يعنی بين خود صلح و آشتی برقرار کنيد و سپاهيان خود را تقليل دهيد تا آن که هزينه‏‌های شما کاهش يابد و از آسودگان باشيد. ما می‏دانيم که در هر روز مخارج خود را می‏افزاييد و آن را بر مردم تحميل می‏کنيد و اين فوق طاقت آنهاست و اين ظلمی است بزرگ. به عدل ميان مردم عمل کنيد، ای پادشاهان، مظاهر عدل بر روی زمين باشيد و اين است که شايسته و سزاوار شما و در شأن شماست، اگر از اصحاب انصاف باشيد.

شبهه نيست که آرزوی تقليل يا خلع اسلحه از ديرباز در جهان ميان متفکران صلح دوست وجود داشته، اما تنها در قرون ۱۹ و ۲۰ بود که سلاح‏های مهيب مدرن به ميان آمد و هزارها نفوس به توليد و فروش آنها روی آوردند و تجارت اسلحه يکی از رونق‏مندترين انواع بازرگانی شد. بعد از جنگ جهانی دوم مسابقه‏‌ی تسليحاتی ميان کشورهای مقتدر به جايی رسيد که توازن بودجه‏‌ی آنها را به هم زد، ولی سرانجام اثرات غيبی کلام حضرت بهاءالله علی‏رغم آن که هنوز همه‏‌ی کانون‏های آتش در دنيا خاموش نشده بود، موجب شد که نه تنها اقدامات وسيعی در جهت الغاء يا محدود کردن سلاح‏های استراتژيک و نيز اسلحه‏‌ی کلاسيک صورت گيرد، بلکه خود هزينه‏‌های خاصه پس از پايان جنگ سرد مرتباً روی به کاهش آورد و نويد روزی را دهد که توصيه و پيش‏بينی حضرت بهاءالله تماماً تحقق پذير گردد.

به موقع خود معلوم خواهيم داشت که هزينه‏‌های نظامی سالانه‌‏ی جهان در دهه‏‌ی آخرين قرن بيستم به نزديک نصف آن چه در سال‏های جنگ سرد معمول بوده، تقليل يافته است.

حضرت بهاءالله نه تنها ضرورت کاهش سلاح‏های نظامی را تأکيد کردند، بلکه در قوانين خود که در کتاب اقدس آمده، حمل اسلحه را بر افراد عادی ممنوع داشته‏‌اند.

تجارب سال‏های اخير در امريکا، برزيل و برخی سرزمين‏های ديگر نشان داد که وجود سلاح در خانه‏‌ی افراد عادی خطری برای امنيت جامعه است، کما آن که در مطبوعات ۲۲ اکتبر ۲۰۰۵ ملاحظه شد که در برزيل تخميناً حدود ۱۷ مليون سلاح آتشين در دست مردم است و فقط نصف آن به ثبت رسيده، يعنی مجوز خريد دارد.
با توجه به آن که به طور متوسط روزی حدود يک صد قتل در برزيل روی می‏دهد، دولت به زودی به مراجعه به آرای عمومی در آن کشور متوسل خواهد شد تا نظر مردم را درباره‏‌ی آزادی يا ممنوعيت تجارت اسلحه جويا شود
(۲۳ اکتبر). تنها در سال ۲۰۰۴ حدود ۳۶ هزار نفر در برزيل با اسلحه‏‌ی گرم به کشتن رسيده‌‏اند.
در امريکا طرفداران اسلحه‏‌ی فردی به حدی نيرومند هستند که تغيير يک ماده‏‌ی قانون اساسی آن کشور در اين مورد در حال حاضر دشوار به نظر می‏رسد. محتملاً تعداد سلاح‏های آتشين در منزل از شمار جمعيت آن کشور فزون‏تر است، چه بسا کودکان و نوجوانان که بر اثر وجود سلاح در دسترس خود روی به جرم و قتل همسالان و معلمان و همنوعان خود آورده‌‏اند، چنان که مکرراً در مطبوعات خوانده و از وسايل ارتباط جمعی شنيده‌‏ايم.
در اين جا ذکر خبری تازه در مورد ابتکار جديد سازمان‏های بين‌‏المللی غير دولتی مفيد است. در اواخر سال ۲۰۰۵ عده‏‌ای از سازمان‏های مذکور به نفع کنترل تجارت سلاح‏‌های سبک پيشنهادی دادند. توضيح آن که در حال حاضر حدود۶۴۰ مليون سلاح‏‌های سبک و سلاح‏‌هايی با کاليبرکوچک در دنيا در دست مردم است و به عقيده‌‏ی سازمان‏های بين‏‌المللی مذکور، آزادی تجارت و در دسترس بودن آسانِ اين سلاح‏ها علاوه بر ايجاد نا ايمنی، درقاره‏‌ای چون افريقا، منشأ فقر و توسعه نيافتگی شده است.

امريکا، هند، روسيه، مصر و چين تا کنون از امضای موافقت نامه در اين مورد خودداری کرده‌‏اند، ولی دولت فرانسه وعده‌‏ی مساعد داده، در حالی که سومين صادر کننده‏ی بزرگ چنين سلاح‏هاست.

اميد سازمان‏های غير دولتی بين‌‏المللی اين است که اين موافقت نامه همان جنبش نظرات موافق را برانگيزد که سابقاً عهدنامه‌‏ی اتاوا در سال ۱۹۹۷ در مورد تحريم کاربرد ‹‹مين‏‌ها›› ، يعنی مواد منفجره ضد افراد برانگيخته بود.
از جمله پيشنهاد دهندگان اين موافقت نامه، سازمان عفو بين‌‏المللی است که در فاش کردن موارد تعدی به حقوق بشر در ممالک عالم نقشی مثبت و سودمند داشته و دارد.

بر اساس آن چه رفت، با پشتيبانی سازمان ملل متحد در ماه ژوئيه سال ۲۰۰۶ کنفرانسی بين‌‏المللی در نيويورک برپا خواهد شد که شايد در آن بتوان دولت‏‌های دخيل در تجارت اسلحه را قانع کرد که از فروش و ارسال سلاح‏ها به مناطقی که در آن خطر تجاوز به حقوق بشر يا تخطی از حقوق بين‌‏المللی انسان دوست موجود است، خودداری نمايند.

اکنون به بيان سريع تاريخچه‌‏ی اقدامات بين‏‌المللی در جهت تقليل تسليحات می‏پردازم. انديشه‌‏ی تقليل يا محدود کردن تسليحات بر اساس يک توافق بين‏‌المللی فکری بود که الهام بخش دو کنفرانس لاهه شد که به ابتکار تزار روسيه در سال‏های ۱۸۹۹ و ۱۹۰۷ تشکيل گرديد و متأسفانه به نتيجه‌‏ای نرسيد.

قابل يادآوری است که در سال‏های بين ۱۹۰۵ و ۱۹۱۴ يعنی پيش از جنگ جهانی اول، يک مسابقه تسليحاتی بی سابقه در اروپا سرگرفت، به طوری که هزينه‏‌های نظامی کشور فرانسه ۴۳ در صد و از آن روسيه ۷۲ در صد و هزينه‏‌های آلمان به ميزان ۳۴۰ در صد افزايش يافت و از نتيجه‏‌ی دردناک اين مسابقه که همان جنگ جهانی اول باشد، خبر داريم. عهدنامه‏‌ی ورسای که در سال ۱۹۱۹ امضا شد، تعداد نيروهای قشون آلمان را به صد هزار نفر محدود می‏کرد و اين اقدام به عنوان گام نخستين در راه حصول محدوديت عمومی تسليحات تلقی شد. در اساسنامه‌‏ی مجمع اتفاق ملل، در ماده‏‌ی هشت، آمده بود که حفظ و صيانت صلح، مستلزم تقليل سلاح‏های ملی به حداقلی است که با امنيت ملی هر کشور و همچنين تعهدات بين‏المللی او برای اجرای يک عمل مشترک (نظامی) سازگار باشد.
اعضای مجمع اتفاق ملل، متعهد بودند که اطلاعات مربوط به مقدار و اهميت سلاح‏های خود و برنامه‌‏های نظامی خويش را به صورت صريح و صحيح تهيه و با ساير ممالک مبادله کنند.

در فوريه‌‏ی ۱۹۳۲ يک کنفرانس خلع سلاح در ژنو انعقاد يافت، ولی اندکی بعد، يعنی در اکتبر سال ۱۹۳۳ به علت استعفای آلمان از عضويت مجمع اتفاق ملل، مذاکرات آغاز شده، بی‏‌فايده و اثر ماند. نيازی نيست که در مورد آمادگی آلمان برای ورود در جنگ دوم جهانی سخنی گفته شود. نفس اين آمادگی نشان می‏داد که آلمان نازی عهدنامه‌‏ی ورسای را کان لم يکن انگاشته است.

بعد از جنگ جهانی دوم، قضيه‏‌ی خلع سلاح همواره مطمح نظر سازمان ملل متحد بوده است، چنان که در فاصله‏‌ی سال‏های ۱۹۴۶ و ۱۹۵۲ دو کميسيون مهم در سازمان ملل متحد تشکيل شد. يکی مأمور مطالعه در نحوه‏‌ی الغای کاربرد انرژی اتمی به صورت ويرانگر و ديگری مسئول مطالعه در چگونگی کاهش سلاح‌‏های کلاسيک. اين دو کميسيون بعداً با هم تلفيق شد، اما مساعی معطوف به يک خلع سلاح که در تحت نظارت بين‏‌المللی صورت پذيرد، به مخالفت هر دو بلوک شوروی و امريکا برخورد کرد.

داستان کنفرانس‏ها و اقدامات مختلفه‏‌ی ملل متحد در جهت خلع سلاح بسيار مفصل است و يادآوری تفصيلی آن در اين وقت محدود مقدور نيست. اما آن چه در اين جا مورد نظر ماست، موفقيت‏‌هايی است که در اين زمينه حاصل آمده و مجمل کلام آن است که در سال ۱۹۶۱ مجمع عمومی ملل متحد، پيمان معروف محدود نگاه داشتن عدد ممالک دارای نيروی اتمی را ارائه کرد و امريکا، انگلستان و شوروی تا سال ۱۹۶۸ موفق به امضای آن شدند و بعد حدود يک صد مملکت از اعضای ملل متحد نيز اين پيمان را امضا کردند. ممالک دارنده‏‌ی اتم به موجب اين پيمان متعهد شدند که سلاح‏های اتمی را در اختيار ممالک ديگر نگذارند و ساير ممالک نيز تعهد کردند که از ساختن سلاح‏های اتمی يا کمک فنی گرفتن برای چنين امری، خود داری کنند.

در سال ۱۹۶۹ امريکا مصمم شد که از هر نوع جنگ بيولوژيک احتراز کند و در هيچ مورد قبل از ديگران گازهای سمی به کار نبرد. از سال ۱۹۶۹ امريکا و شوروی که از قدرت نظامی يکديگر هراس داشتند، موافقت کردند که مذاکراتی درباره‏‌ی محدود کردن سلاح‏های استراتژيک انجام دهند. مذاکراتی که به نام Salt I سالت ۱ معروف است. اين مذاکرات به امضای عهدنامه‌‏ای بين دو کشور در سال ۱۹۷۲ منتهی شد. امريکايی‏‌ها موافقت کردند که تعداد موشک‏های بين القارات خود را به ۱،۰۵۴ محدود سازند و روسيه هم محدوديت را در حد ۱،۶۱۸ عدد پذيرفت.

در سال ۱۹۷۴ رهبران اين دو ابر قدرت، شماره‏‌ی موشک‏ها با نوک اتمی را به تعدادی معين، محدود کردند (۲۴۰۰ برای امريکا و ۱۳۲۰ برای شوروی)، اما سرعت پيشرفت‏های فنی در دو کشور چنان بود که هر توافقی بين آن دو بعد از چندی، اعتبار نخستين خود را از دست می‏داد.

در فاصله‏‌ی سال‏های ۱۹۵۰ – ۱۹۷۰ هزينه‌‏های نظامی در ممالک صنعتی ۶۰ در صد و در ممالک جهان سوم ۳۰۰ در صد ازدياد يافته بود. در آن دوره توليد کنندگان و فروشندگان سلاح‏‌ها، در مرتبه‏‌ی اول امريکا، بعد شوروی، بعد انگلستان، سپس فرانسه بودند. اما به زودی، يعنی بعد از سال ۱۹۸۳ سازندگان و فروشندگان تازه‏‌ای در صحنه‏‌ی بين‏‌المللی پديدار شدند، چون آرژانتين، برزيل، اسرائيل، کره‏‌ی شمالی و کره جنوبی که تخصص آنها در ساختن سلاح‏های سنتی چون توپ و تفنگ و تانک بود.

مذاکرات امريکا و شوروی در مورد تحديد سلاح‏های استراتژيک که در سال ۱۹۷۳ آغاز شده بود، سرانجام در سال ۱۹۷۹ به موافقت‏نامه‌‏ی دومی منتهی شد که Salt II خوانده شده است، موافقت‏نامه‏‌ای که هدفش همان کاستن از ترقی و توسعه‏ی ميسيل‏های (موشک) دارای بُرد زياد بود.

در سال ۱۹۸۷ رهبران امريکا و شوروی با خلع سلاح اتمی به صورت دوجانبه موافقت نمودند، علاوه بر آن تحولات سياسی بعدی در شوروی موجب آن شدکه بالأخره در ماه نوامبر سال ۱۹۹۰ قرار داد محدود کردن نيروهای نظامی کلاسيک در اروپا نيز به امضا برسد و آن شامل تانک‏ها و عرابه‏‌های جنگی و توپ‏ها و هواپيماها و هليکوپترهای جنگی می‏شد.

مجدداً به سال‏های قبل بازگرديم. مذاکرات درباره‏‌ی کاهش سلاح‏های استراتژيک بار ديگر در سال ۱۹۸۲ در ژنو آغاز شد و بالأخره در سال ۱۹۸۶ تصميم به تقليل حجم سلاح‏های اتمی به نصف، مورد موافقت رؤسای دو ابر قدرت واقع گرديد و در سال ۱۹۹۱ عهدنامه‏‌ی استارت يک، کاهش آنها را به نصف، رسميت بخشيد.
در ژوئن سال ۱۹۹۲ دو رئيس جمهور موافقت کردند که کاهش سلاح‏های استراتژيک خود را به هفتاد در صد برسانند. در ژانويه ۱۹۹۳ قرارداد استارت ۲ مقرر داشت که در ظرف ده سال شماره‏‌ی شارژهای اتمی روسيه از ۱۱ به ۳ هزار و از آن امريکا از ۱۰ هزار به ۳،۵ هزار کاهش يابد.

فرانسه در سال ۱۹۹۱ به پيمان محدود کردن کشورهای دارای اتم پيوست و در سال ۱۹۹۶ به آزمايش‌‏های اتمی خود خاتمه داد.

با تشکيل کنفرانسی در سال ۱۹۸۹ زير نظر يونسکو، سرانجام به سال ۱۹۹۳ يک ميثاق نامه در مورد منع کامل کاربرد سلاح‏های شيميايی به تصويب ملل متحد رسيد. ۱۵۴ کشور اين ميثاق نامه را امضا کردند و متأسفانه عده‏ای از ممالک که خود دارای چنين سلاحی بودند، از امضای آن تا کنون خودداری نموده‌‏اند.

در خلال سال‏های بعد از جنگ جهانی دوم، هرچند صلح از طريق ترس و خصوصاً ترس از سلاح‏های اتمی طرف مقابل، پايه‏‌گذار آرامشی بود که به آن تعادل وحشت نام نهاده‌‏اند، اما قراين متعدد حکايت از آن می‏کند که اولاً در داخل کشورهای نيرومند، مخالفان هر نوع آزمايش اتمی یا کاربرد اتم و حتی وجود پايگاه‏های اتمی، رو به فزونی هستند. ثانياً چنان که گزارشی تازه که توسط مرکز تحقيقی امنيت انسانی در دانشگاه بريتيش کلمبيا (ونکوور) تهيه شده، حکايت می‏کند، توانايی سازمان ملل متحد در حل اختلافات بين دول و کاهش منازعات از طرق مسالمت آميز رو به افزايش رفته است. حاصل اين گزارش را به نقل از روزنامه‏‌ی لوموند، مورخ ۱۹/ ۱۰/ ۲۰۰۵ در چند جمله می‏آورم:

۱- درحالی که بين سال‏های ۱۹۴۶ و ۱۹۹۱ منازعات خونين سه برابر شده بود، از سال ۱۹۹۲ چهل در صد از تعداد جنگ‏های مسلح کاسته شده است.
۲- در سال ۱۹۵۰ هر جنگ به طور متوسط ۳۸ هزار نفر کشته می‏داد، در حالی که در سال ۲۰۰۲ تلفات انسانی جنگ به متوسط ۶۰۰ کشته محدود شده است.
۳- تعداد کودتاها که در سال ۱۹۶۳ بالغ بر ۲۵ بود، درسال ۲۰۰۲ به ۱۰ مورد تقليل يافته و در نتيجه از تشنجات و برخوردهای شديد کاسته شده است.
۴- از شمار پناهندگان بين‏‌المللی در طی ده سال اخير، سی در صد کاسته شده است.

به عقيده‏‌ی تهيه کنندگان گزارش، فزون شدن امکانات مداخله‌‏ی سازمان ملل متحد بوده که در اين تحولات، اثر بارز داشته. در فاصله‏‌ی سال‏های ۱۹۹۰ و ۲۰۰۲ تعداد ميسيون‏های ملل متحد برای پيشگيری از جنگ ۶ برابر شده و فعاليت‏های مربوط به اعاده‏‌ی صلح ۴ برابر گشته. در طی ۱۲ سال مورد اشاره، ميسيون‏های حفظ صلح به ۴ برابر رسيده و بر اين اساس می‏توان گفت که اميد به مؤثر بودن اقدامات بين‏‌المللی در کاهش جنگ‏ها ازدياد يافته است.
تنوع جنگ‏ها از نوع کلاسيک گرفته تا جنگ‏های اتمی و شيميايی و بيولوژيک ايجاب کرده و می‏کند که عهدنامه‏‌های متعددی برای منع و تحت کنترل آوردن آنها به امضا رسد و هرچند پيشرفت‏های حاصل تا کنون محدود بوده، اما توانايی بيشتری که در مذاکرات حاصل شده، نويد موفقيت‏‌های وسيع‏تری را در آينده می‌‏دهد.

گزارش دانشگاه بريتيش کلومبيا می‏نويسد که در سال ۱۹۴۶ تعداد ممالکِ دارای نظام دموکراتيک محدود به بيست بوده، ولی در سال ۲۰۰۵ اين عدد به حدود ۸۸ کشور رسيده است و البته در نظام‏‌های دموکراتيک خطر جاه طلبی و جنون قدرت از جانب يک فرد يا گروه کوچکی از رهبران وجود ندارد و در نتيجه خطر جنگ محدودتر است.

به موضوع پيش‏بينی خلع سلاح عمومی در آثار بهائی بازگرديم. حضرت شوقی ربانی که يکی از طلعات مقدسه‏‌ی آئين بهائی هستند، در رساله‌‏ای و به اصطلاح بهائيان توقيعی که تحت عنوان ‹‹شکوفندگی تمدن جهانی›› نوشته‏‌اند (۱۹۳۶)، پيش‌‏بينی می‏کنند که در آينده قوا و منابع عظيمی که در راه جنگ اقتصادی و سياسی بيهوده به مصرف می‏رسد، به مقاصدی اختصاص يابد که متضمن توسعه‏‌ی دامنه‏‌ی اختراعات بشری و تکامل امور فنی و بالا رفتن سطح توليد در جامعه و قلع و قمع بيماری‏‌ها و گسترش دايره‏‌ی تحقيقات علمی و ترفيع سطح صحت و بهداشت عمومی و تلطيف و تشحيذ ذهن آدمی و افزايش طول عمر انسان و نيز استخراج معادن متروکه و مجهوله‏‌ی کره‏‌ی ارض شود و نيز برای تأسيس هر مشروع يا مؤسسه‏‌ی ديگری به کار رود که بتواند حيات عقلانی و اخلاقی و معنوی نوع انسان را تقويت نمايد.

در سال ۱۹۹۰ چنان که دانيل کولارد در کتاب ‹‹روابط بين‌‏المللی›› يادآور می‏شود، جمع هزينه‏‌های نظامی عالم معادل ۱۳۰۰ ميليارد دلار بوده و اتفاقاً در همان سال جمع بدهی‌‏های جهان سوم، يعنی ممالک کم رشد، به همين مبلغ سرمی‏‌زده و به عبارت ديگر می‏شود حدس زد که با معادل هزينه‏‌های نظامی دنيا، چه مقدار کارهای آبادانی و عمران و توسعه می‏شد و می‏شود در ممالک فقير به انجام رساند.

بنا به تخمين همان کتاب، حدود ۷۰ مليون نفر در دنيا به طور مستقيم يا غير مستقيم برای بخش نظامی کار می‏کنند و نسبت مهمی از کسانی که به کارهای تحقيقی مشغولند نيز به هدف‏های نظامی نظر دارند. رها شدن از تأکيد و تمرکز بر چنين هدف‏هايی بی‏گمان موجب پيشرفت فوق العاده در بخش‏های ديگر زندگی انسانی خواهد شد.
قطعه‌‏ای از اشعار سهل و ممتنع مرحوم محمد نعيم اصفهانی در اين جا به مناسبت به خاطر می‏آيد که فرمود:

اين همــه تيـپ و توپ و طيـاره / اين همــه تيـر و تيغ و خمپاره
واين همه نيزه و تفنگ و فشنگ / مــوزر و پيشـــداد و قــــداره
اين همــه بمب و اين همـه بالون / اين همه حصن و اين همه باره
اين همه موج فوج خنجــر کش / اين همــه جوش جيش جرّاره
تا نماييــــم ما همـــه خـــود را / خــوار و زار و اسيــر و آواره
نيــــــم مـا خون نيـــم مـا ريزد / به مــراد ســه چار خونخـواره
پس ببــايست چـــاره‏ای ناچـار / جست از بهــر خلــق بيچــاره
شصت سال است طلعـت ابهـی / گويــد ای فرقــه‌‏ی ستمـکاره
مجلســـی صلح خــواه می‏بايـد / بر شهــان پادشــاه مــی‏بايـــد

و نيز اين قطعه‏‌ی دلکش از اوست:

اين همه در جهان جدال بس است / ای سلاطيـن و ای رجال بس است
اين همــه قتـل و نهب و خونريزی / زآن چه کرديـد تا بحال بس است
اين همــه اختـــراع صُنــع جديـد / بهــر تضييـع جـان و مال بس است
اين همــه مکر و حيلــه و تدليس / از پــی فتنـــه و قتــــال بـس است
اين همــه صرف مـال قــوم ذليل / از پـــی عــزت و جلال بـس است
اين همه خرج و اين همه اسراف / اين همــه بر جهـان وبال بس است
بــر يتيمــان و بيــوگـــــان آزار / بـر ستمــديــدگان ملال بس است
بــه رعــايــای مستمنـــد فقيـــر / بهر جنگ اين همـه منال بس است
که بـه اين مال و اين منــال زياد / می‏تــوان کـــرد ايـن جهـــان آباد

نيازی به تأکيد در اين قضيه نيست که امر بهائی، ديانتی است به دور از قهر و خشونت، طرفدار نوع دوستی و شفقت به عموم، مخالف جنگ – اعم از آن که معلول سياست، اقتصاد يا دين باشد – و از اين رو گرايش آن آئين به انديشه‌‏ی خلع سلاح عمومی طبيعی است. منع خشونت در رفتار نسبت به کودکان و زنان و هر گروه و طبقه‏‌ی ديگر، در تعاليم بهائی قوياً منعکس است.

اما البته اهل بها تحديد سلاح‏ها را برای حصول صلح کافی نمی‏دانند، بلکه به اعتقاد آنان صلح بايد با تحولات و تصميمات مهم ديگری چون ريشه‏‌کنی فقر و تعديل معيشت، شناسايی حقوق افراد و گروه‏ها، احترام به شخصيت انسان – به هر نژاد و يا مليتی متعلق باشد – ايجاد نهادهايی برای حل اختلافات فيمابين افراد، جماعات و دولت‏ها به صورتی مسالمت آميز و ده‏ها تدابير مهم ديگر که در تعاليم بهائی آمده است، قرين باشد. لوحی که حضرت عبدالبهاء خطاب به انجمن صلح با دوام در لاهه مرقوم فرموده‏اند و انتشار عام يافته است، بيانگر عمده‏‌ی اين تعاليم است به آن رجوع می‏توان کرد.

وعده‏ داده بودم که اشاره‏ای به تحولات جديد در زمينه‏‌ی کاهش هزينه‏‌های نظامی کنم. سير نزولی هزينه‏‌های نظامی تا پايان قرن گذشته ادامه يافت، ولی متأسفانه وقايعی که در آغاز اين قرن خصوصاً در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ روی داد، بار ديگر هجوم به سوی اين هزينه‌‏ها را شدت بخشيد، به طوری که بودجه‏‌ی نظامی جهان در سال پيش، يعنی سال ۲۰۰۴ به ۹۵۰ ميليادر دلار رسيد که تنها ۴۶۶ ميليارد آن به يک ابر قدرت تعلق دارد. حتی کشور صلح جويی چون کانادا از نظر ميزان هزينه‏‌های نظامی در مرتبه‏‌ی نوزدهم قرار گرفته است.

می‏توان با اطمينان کامل وضع کنونی را امری استثنايی دانست و اميد واثق داشت که در آينده از شدت نگرانی دولت‏ها کاسته شود و اولويت‏های ديگر، يعنی آن چه مفيد به حال عموم مردم است، رجحان پيدا کند.

بايد متذکر بود که در کتب اديان سالفه بشارت به روزی داده شده که در آن صلح و آشتی بر پهنه‏‌ی خاک مستولی شود و چنان که اشعيای نبی پيش‌‏بينی کرده: «قوم‏ها شمشيرها خود را برای گاوآهن و نيزه‌‏های خويش را برای اره‏‌ها بشکنند و امتی بر امتی شمشير نکشد و مردم ديگر جنگ را نياموزند.» يا چنان که حضرت مسيح نويد داده‌‏اند، تحقق صلح که با ظهور نخستين آن حضرت مقدور نبود، در رجعت آن حضرت واقع شود. البته اگر ظهور موعود بايد با رسيدن جامعه‏‌ی بشری به بلوغ و پختگی فکری و معنوی قرين باشد، جز اين که مروج صلح عمومی باشد، انتظاری نمی‏توان داشت.

بنابر آن چه گفته آمد، لازم می‏آمد که ظهور حضرت بهاءالله که موعود همه‏‌ی اديان گذشته است، مروج مهر و دوستی باشد و قهر و خشونت و جدال را بالکل منع کند و بر کينه و تعصب و انتقام جويی و ظلم و آن چه مايه‏‌ی تکدر خاطر انسان می‏شود، خط بطلان کشد و فساد و نزاع و قتل و غارت را شأن درندگان ارض شمرد و به جای آن همواره يادآور شود که «تمسّکوا بما تنتفع به انفسکم و اهل العالم»

پيش از اين در فرصت ديگری گفته‏‌ايم که حضرت بهاءالله در عين آن که غرب را به خاطر دموکراسی و پارلمانتاريسم و پيشرفت علم و فن ستايش می‏فرمايند، معذلک سخت نقاد تمايل غرب به سلاح‏های جهنمی هستند. در کلمات فردوسيه می‏فرمايند:

«براستی می‏گويم، هر امری از امور اعتدالش محبوب، چون تجاوز نمايد، سبب ضرّ گردد. در تمدن اهل غرب ملاحظه نماييد که سبب اضطراب و وحشت اهل عالم شده. آلت جهنميه به ميان آمده و در قتل وجود شقاوتی ظاهر شده که شبه آن را چشم عالم و آذان امم نديده و نشنيده.»

حضرت بهاءالله صريحاً نيروی اتمی و بمب اتم را پيش‏بينی می‏فرمايند و در همان لوح مذکور می‏فرمايند: «اسباب عجيبه‏‌ی غريبه در ارض موجود، ولکن از افئده و عقول مستور و آن اسبابی است که قادر است بر تبديل هوای ارض کلها و سميت آن سبب هلاکت» و به همين مناسبت است که ضرورت توسل به اتحاد ملل و استقرار صلح اکبر را يادآور می‏شوند. در لوح دنيا دستور می‏‌فرمايند که: «وزرای بيت عدل صلح اکبر را اجرا نمايند تا عالم از مصاريف باهظه‏ فارغ و آزاد شود. اين فقره لازم و واجب، چه که محاربه و مجادله اسّ زحمت و مشقت است.»

حضرت بهاءالله مکرراً رجال و زعمای عالم را از سلاح به اصلاح دعوت فرموده‌‏اند و اين کلمه‏‌ی «اصلاح» پيوسته در سخن آن حضرت تکرار می‏شود. در لوح بشارت می‏فرمايند: «اميد آن که از توجهات مظاهر قدرت حق جل جلاله، سلاح عالم به اصلاح تبديل شود و فساد و جدال از مابين عباد مرتفع گردد» و در لوح مقصود متذکر می‏شوند که: «اميد هست که علما و امرای ارض متحداً بر اصلاح عالم قيام نمايند» و در لوح دنيا می‏فرمايند: «به خود مشغول نباشيد، در فکر اصلاح عالم و تهذيب امم باشيد. اصلاح عالم از اعمال طيبه‏‌ی طاهره و اخلاق راضيه‏‌ی مرضيه بوده». همچنين در کتاب عهدی که وصيت نامه‏‌ی آن حضرت است، تأکيد می‏فرمايند که: «نوصيکم بخدمة الامم و اصلاح العالم».

به عنوان نتيجه گيری عرض می‏کنم که خوش بينی ما را به اين که حرکت عالم در جهت خلع سلاح عمومی است، چند واقعيت تأييد می‏کند:

نخست: توسعه‌‏ی دموکراسی در عالم که امکان تجاوز دولتی به دولتی را روز به روز کمتر می‏کند.

ثانی: ترقی فوق العاده‌‏ی تکنولوژی نظامی که به قول مؤلفان کتاب ‹‹خشونت و علل آن›› که به اهتمام يونسکو در دهه‏‌ی هفتاد منتشر شده، نفس اين ترقی جنگ جهانی جديد را غير ممکن ساخته است.

سوم: نيرو گرفتن سازمان ملل متحد از جهت حل و فصل اختلافات بين دول، چنان که به روايت محققان بريتيش کلمبيا گفته آمد.

چهارم: فشار روزافزونی که مردم ممالک حتی پيشرفته‏‌ترين آنها بر دولت خود وارد می‏‌آورند که اعتبارات، بيشتر صرف امور بهداشتی، فرهنگی، آموزشی، مبارزه با فقر و بيکاری، تحقيق و پژوهش و نظاير آن شود و البته دولت‌‏هايی که بايد به رأی مردم بر سر کار آيند، نمی‏توانند تا ابد در برابر اين فشار، بی‏تفاوت و خونسرد و غير فعال باقی مانند.

پنجم: آگاهی روزافزون مردم به عواقب شوم جنگ و بی‏‌اعتبار شدن تعصبات ملی، نژادی و قومی و نظاير آن، لااقل در نزد جماعات فهميده‏‌ی خلق.

بر همه‏‌ی اينها بايد افزود که به موجب بشارات کتب مقدسه، اراده‏‌ی الهی در جهت حرکت عالم به سوی صلح بين‌‏المللی است.

سایر دسته بندیها

Add new comment

Image CAPTCHA
سایت آئین بهائی با کمال سرور به استحضار هم وطنان عزیز و شریف در ایران و خارج ایران می رساند که امکانی را فراهم نموده است تا همه فارسی زبانان اعم از ایرانی و غیر ایرانی بتوانند برای مطالعه و تحقیق درباره امر بهائی به صورت آنلاین و از طریق نرم افزار اسکایپ سلسه کتب روحی را مطالعه نمایند.
برای توفیق در این امر کافی است نرم افزار اسکایپ را روی گوشی و یا کامپیوتر خود داشته باشید. این امکان جدید از آن جهت اهمیت دارد که دوستان عزیز فارسی زبان در سراسر عالم به خصوص در کشور مقدس ایران در تمام شهرها و روستاهای دوردست که امکان تماس با جامعه بهائی را ندارند می توانند از این طریق به صورت آنلاین و امن با یکی از راهنمایان بهایی کتب روحی را در گروه مطالعه نمایند.
از دوستان علاقه مند تقاضا می نماییم آدرس یا آی دی اسکایپ خود را از طریق مکاتبه با ایمیل سایت آئین بهائی به آدرس info@aeenebahai.org در اختیار ما قرار دهند. سایت آیین بهائی نحوه شروع دوره مطالعات کتب روحی را از طریق اسکایپ با شما هماهنگ خواهد نمود.
 
شما می توانید سوالات و نظرات خود را در رابطه با دیانت بهایی از طریق آدرس ایمیل info@aeenebahai.org برای ما ارسال بفرمایید. همچنین برای دریافت آخرین مطالب از کانال رسمی وب سایت آئین بهایی در تلگرام استفاده نمایید. برای جستجو شناسه کاربری aeenebahai1 را در نرم افزار تلگرام جستجو کنید.