در اینجا می توان اشاره کرد به آن دسته از عزیزانی که مکررا سوال می کنند چرا بهاییان با وجود این همه ظلم به بهاییان، آنها در سیاست دخالت نکرده و جواب این همه ظلم را با خشونت یا گره کردن مشت نمی دهند...حضرت بهاالله را در ابتدای این راه ناعادلانه در درون سیاه چال نمناک و سرد و پر از موش مسجون کردند و با دو زنجیر سنگین هیکل ایشان را به زمین بستند تا جایی که جای این زنجیرها تا آخر عمر بر هیکل ایشان نمایان بود.اما درسی که بهاییان از این رنج و سختی می گیرند بازگو کردن این مصیبتها نیست، بلکه درس مقاومتی است که ایشان در راهی که خودشان انتخاب کردند برای اصلاح عالم و کسی به ایشان تحمیل نکرد.راهی که در آن، ایشان آن کاخ پر شکوه تهران و تمامی مقامهای پیشنهادی را رد کردند.اگر هم کمی به جلو تر سفر کنیم میبینیم که وقتی مسئولین جمهوری اسلامی ایران اساتید و کارمندان دانشگاهی را از دانشگاه اخراج کردند و به دانشجویان بهائی اجازه تحصیل در دانشگاه راه ندادند.اما در مقابل بهائیان چه عملی را انجام دادند.آیا در منزل زانوی غم بغل گرفتند یا به خیابانها آمدند و شعار دادند؟؟خیر، بلکه با تلاش و کوشش فراوان همین اساتید و کارمندانی که از دانشگاه اخراج شدند موسسه غیر رسمی دانشگاهی را به اسم B.I.H.E را تشکیل دادند و دانشجویان بهایی می توانند در آنجا در مقطع کارشناسی ادامه تحصیل دهند.اگر چه این مدرک در ایران غیر رسمی است اما در بیش از ۸۰ دانشگاه سراسر جهان معتبر است و افراد می توانند با همین مدرک در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا ادامه تحصیل دهند.و این اقدامیست که نه تنها به طور مستقیم در سیاست دخالت ندارند و به قانون اعتراض نمی کنند بلکه با تلاش و کوشش به رشد جامعه خود کوشش میکنند.و به این صورت است که بهاییان بدون دخالت و اعتراض، به عمل سعی بر بالا بردن تعلیم و تربیت افراد جامعه می کنند تا در آینده ما شاهد صلح جهانی بدون جنگ و خونریزی باشیم بدون شرکت در هیچ حزب سیاسی
عارف ح :
در اینجا می توان اشاره کرد به آن دسته از عزیزانی که مکررا سوال می کنند چرا بهاییان با وجود این همه ظلم به بهاییان، آنها در سیاست دخالت نکرده و جواب این همه ظلم را با خشونت یا گره کردن مشت نمی دهند...حضرت بهاالله را در ابتدای این راه ناعادلانه در درون سیاه چال نمناک و سرد و پر از موش مسجون کردند و با دو زنجیر سنگین هیکل ایشان را به زمین بستند تا جایی که جای این زنجیرها تا آخر عمر بر هیکل ایشان نمایان بود.اما درسی که بهاییان از این رنج و سختی می گیرند بازگو کردن این مصیبتها نیست، بلکه درس مقاومتی است که ایشان در راهی که خودشان انتخاب کردند برای اصلاح عالم و کسی به ایشان تحمیل نکرد.راهی که در آن، ایشان آن کاخ پر شکوه تهران و تمامی مقامهای پیشنهادی را رد کردند.اگر هم کمی به جلو تر سفر کنیم میبینیم که وقتی مسئولین جمهوری اسلامی ایران اساتید و کارمندان دانشگاهی را از دانشگاه اخراج کردند و به دانشجویان بهائی اجازه تحصیل در دانشگاه راه ندادند.اما در مقابل بهائیان چه عملی را انجام دادند.آیا در منزل زانوی غم بغل گرفتند یا به خیابانها آمدند و شعار دادند؟؟خیر، بلکه با تلاش و کوشش فراوان همین اساتید و کارمندانی که از دانشگاه اخراج شدند موسسه غیر رسمی دانشگاهی را به اسم B.I.H.E را تشکیل دادند و دانشجویان بهایی می توانند در آنجا در مقطع کارشناسی ادامه تحصیل دهند.اگر چه این مدرک در ایران غیر رسمی است اما در بیش از ۸۰ دانشگاه سراسر جهان معتبر است و افراد می توانند با همین مدرک در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا ادامه تحصیل دهند.و این اقدامیست که نه تنها به طور مستقیم در سیاست دخالت ندارند و به قانون اعتراض نمی کنند بلکه با تلاش و کوشش به رشد جامعه خود کوشش میکنند.و به این صورت است که بهاییان بدون دخالت و اعتراض، به عمل سعی بر بالا بردن تعلیم و تربیت افراد جامعه می کنند تا در آینده ما شاهد صلح جهانی بدون جنگ و خونریزی باشیم بدون شرکت در هیچ حزب سیاسی