تصویر mehrdad

mehrdad :

جناب امین عزیز جناب پدرو جوابی نداد می دانم که بهتر از بنده جواب خواهد داد ولی من نیز تا آمدن ایشان نتوانستم ساکت بمانم وبه روش خودم جواب می دهم. نمی دانم علت این همه بر گشت چیست ؟ جوابهای سئوالات شما بکرات مستدل داده شده است کافیست هر خواننده ای کمی به عقب برگردد و جوابها را ملاحظه نماید . لطفا با سئوالات جلو بیائید تا تحقیق کامل شود آیاتوقف وتحریف ودور زدن متوالی در پاسخها کار پسندیده ای است؟ چه هدفی در کار است؟چرا قسمتی از یک جواب بیرون کشیده می شود و برای آن بصورت انحرافی پاسخی داده می شود. مثلا اگر گفته می شود جامعه نیاز به دین جدید دارد آیا علت این است که تنها اختراعات بیشماری بوجود آمده است؟که شما با حالت تمسخر مطرح می کنید که پس باید برای هر اختراعی یک پیامبر آورده شود .اختراعات بیشماراین دو قرن یک نشانه است که در اسلام نیز از جمله نشانه های ظهور است وقبلا به ان اشاره شده است. و به عنوان تنها علت امدن پیامبران نیامده است که شما اینگونه برداشت کردید. می گوئیم قرآن نمی تواند کفایت کند چون در مورد نیازهای انسان امروز پاسخگو نیست . بطور مثال وقتی از حضرت محمد در قران درمورد روح سئوال می شود ایشان هیچ جوابی که روح را تبیین نماید نمی دهند چرا؟ علت واضح است که در آن زمان درک بشر در سنین طفولیت بوده ایا شما می توانید برای کودک از روح سخن بگوئید ؟ مسلما نه چه که دچار وحشت می شود . اما آن کودک بالغ می شود تفکر انتزاعی در او شکل می گیرد دیگر نمی توانی ساکت بمانی باید پاسخگو باشید. واگر نمی دانید باید بدنبال جواب باشید شما در خطابات مبارکه حضرت عبدالبها ملاحظه فرمایید خواهید دید که حضرت عبدالبها تا حد فهم انسان امروزی مطالب ارزشمندی را ارائه می فرمایند که تا آن زمان بی نظیر بوده است.با این حساب متوجه می شوید که وقتی گفته می شود نیاز بشر به تعالیم جدید و روح جدید می باشد صرفا بخاطر اختراعات نیست شما استدلال کردید که از 1400 سال پیش تا کنون جامعه تغییرات چندانی نکرده است !!! عجبا بسیار جای شگفتی دارد که شما تغییرات بسیار اندک اجتماعی بین دوره های ادیان یهود ومسیح واسلام را دیده اید ولی تفاوت فاحش بافت اجتماعی از 1400 سال پیش تا کنون را ملاحظه نفر مودید . دوره های سنتی کلاسیک ،فئودالی ،...مدرنیته و پست مدرنیته را شاهدیم چگونه تغییرات چندانی نکرده است.!!! آیا بهتر نیست در اینگونه موارد تخصصی بجای استناد به منابع ناقص با یک جامعه شناس مشورتی نمائیم؟ وبیهوده طریق غیر علمی را نپیمائیم؟ جناب امین زمانیکه می خواهید استدلال بیاورید به انجیلی متوسل می شوید که خودتان نیز می گوئید که مسیحیان آنرا قبول ندارند ولی زمانیکه می خواهید استدلال بیاورید متوسل به روایات می شوید!!! روایاتی که صحت و سقم ان جای تردید دارد بهتر نیست از خود قران استفاده شود ؟ قبلا هم عرض کردم در تحقیق از روشهای علمی استفاده فرمائید در روش علمی از مثال برای اثبات استفاده نمی کنند و صرفا جهت فهم استفاده می شود اینکه گفته اید که"دوست عزیز درباره ی دین مثال جالبی زدید. لازم به ذکر است که علمی که در هر کلاس از مدرسه تدریس می شود از مراحل قبلی بالاتر و بهتر است. مطالب نوشته شده در کتاب اول ابتدایی درست هستند اما با آن مطالب دیگر نمیتوان در آزمون دوم ابتدایی قبول شد. همچنین تحصیل به صورت کلاسی و دانشگاهی در مقطعی به پایان می رسد و سپس خود افراد تحصیل کرده می توانند در بقیه ی زمینه هایی که در دانشگاه کار نکرده اند، بیرون از فضای درس و مدرسه فعالیت کنند. اسلام نیز قوانین کلی را عرضه نموده و گفته که از این حد نباید خارج شوید. (درست مثل فارغ التحصیل دانشگاه) و پس از آن بقیه ی موارد را به عهده ی خود بشر گذاشته " لازم بذکر است که اتفاقا دانشگاه این مطلب را به دانشجویان ارائه می دهد که هیچ استادی هر چقدر بزرگ و صاحب علم وسیع باشد اخرین استاد نیست و همیشه به اساتید علمی دیگری نیاز است تا در کشف علم به بشر کمک نمایند حتی دانشمندانی مثل انیشتین نیز میدانند که بعد از انها دانشمندان دیگری خواهند آمد و علم را به جلو می برند هر فارغ التحصیل امروز می داند که اتفاقا باید از این حد خارج شود که خود را اخر خط بداند و هر چند وقت یکبار جهت اپدیت شدن از علوم جدید که دانشمندان جدید آورده اند خود را بی بهره نمی سازد.آیا شما فکر می کنید که تمام علم را می توان در یک کتاب آورد ؟ وآیا شما فکر می کنید علوم الهی چه از نظر کمیت و چه از نظر کیفیت کمتر از علوم ناسوتیست؟ در جائی اشاره کردید که"همچنین عزاداری مسلمانان برای امام حسین (ع) نماد آن است که ما هنوز کاری که امام حسین (ع) انجام دادند را فراموش نمی کنیم و در مقابل ظلم ساکت نمی نشینیم. اقای امین بد نیست کمی واقعی بیاندیشیم و از فضای حرف بیهوده خارج شویم آیا واقعا حکومات اسلامی در کشورهای موجود که بیش از 35 کشور است فارغ از ظلم می باشند ؟ آیا مسلمین در مقابل ظلم ساکت نمی نشینند؟ پس چرا اکثر آنها ازحکومتهای ظالم و دیکتاتور تبعیت می کنند؟شما حکومت ایران و امثالهم را اسلامی نمی دانید ؟ حکومت ایران را چه کسانی بعهده دارند ؟ آیا غیر از علمای اسلامند؟ اگر علما نتوانند حکومت اسلامی را ارائه دهند پس چه کسی درک بهتری از اسلام دارد ؟ مگر مرجع تقالید از بین همین علما نیستند ؟ چگونه است به خطا رفته اند؟ حتما می گوئید که انها سیاسی شده اند قدرت وثروت انها را فریب داده است . خب اگر چنین است چه تضمینی بر تاثیر سالم یک دین وجود دارد دیانتی که نتواند مراجع خود را حفظ نماید چگونه می تواند باعث هدایت کل بشر گردد؟ جناب امین پزشک تخصصش در مورد طب است فیزیکدان در مورد فیزیک و داروساز مورد دارو ...و قس علیهذا یک فرد بشری نمی تواند در مورد همه موجودیت روحانی اجتماعی وفردی مرجع گردد معلم هم نمی تواند باشد چه برسد به مرجع .مرجع تفاوت فاحش با معلم دارد مرجع تمام زندگی یک فرد را نظارت و حاکمیت می کند در صورتیکه معلم سئوال شما را در زمینه ای که ندانید می دهد و اگر هم نداند می گوید نمی دانم الگو نیست رهبریت نمی کند با زندگی تو بازی نمی کند مرجع تمام هستی یک فرد را در اختیار می گیرد به زبان بی زبانی و گاهی به صراحت به فرد می گوید که تو نمی دانی و دانستن فقط کار منست و این در شرائطیست که یکدیگر را نیز قبول ندارند و خود وجودشان علت جدائیها و جنگهای بین بشر بوده است . جناب امین نمی توان حکوت ایران را جدا از اسلام دانست و باید بپذیریم که قوای اسلام برای حکومتداری چیزی بیشتر از این نمی باشد اگر قدر ی واقعی بیاندیشیم متوجه می شویم که تمام انها خود را به قران متصل و سالها در آن مطالعه نموده اند نباید به این شدت فکر کنیم که تمام تقصیر را بر گردن این نفوس بیاندازیم گو اینکه ماشینی قدیمی و از تاریخ گذشته داشته باشیم و صرفا از راننده انتظار داشته باشیم که بسلامت سرنشینانش را به مقصد برساند درست انست که در یک سفر طولانی بغیر از راننده با تجربه ماشین به روز نیزداشته باشیم. جناب امین مطالبی را در متن آورده ای که احتیاجی به آوردن نبود چه که خود ما نیز آنرا قبول داریم مثل انکه روز خدا در قران به حساب ما هزار سال می شود و نه تنها قبول داریم بلکه از مستندات ماست که امت اسلام هزار سال عمر داشت.ویا... جناب امین در زمان تحقیق اگر فقط به فکر راه فرار باشیم هیچکس و هیچ منطقی نمی تواند ما را روشن سازد اگر من به شما بگویم بالای سرت خورشید است شما می توانی سرت را به طرفی بچرخانی که خورشید را نبینی و قسم هم بخوری که خورشیدی در کار نیست چه که تو ان را نمی بینی . البته قسمت درست است ! ولی سئوال من اینست آیا از روش درستی استفاده کردی؟ حداوند نور هدایتش را به قلوب همه ما رسانده کافیست پنجره اش را باز کنیم تا خانه قلبمان روشن به نورش گردد. در طلب حق باید شائق باشیم و خود را در هوای قدسش به پرواز در آوریم تا لایق استماع کلامش گردیم. شاد و پیروز باشید
CAPTCHA ی تصویری