جناب امین از پیشنهاد خوب شما استقبال می کنم اصل تحری حقیقت در دیانت بهائی یکی از تعالیم اصلی محسوب می گردد از اینرو بر خلاف ادیان قبل هر کس آزاد است بدون انکه مورد زجر و عتاب قرار گیرد از دیانت بهائی خارج گردد و هیچ یک از بهائیان حق ندارند به ان شخص هتک حرمتی بنمایند چه برسد به اینکه او را اعدام و شکنجه نمایند .بهائیان اعتقاد ندارند که ریختن خون کافر صواب دارد و مشمول اجر اخروی می گردند .بهائیان کسی را نجس نمی دانند و از اینرو باب بی حرمتی در جامعه را مسدود می کنند در مورد اول باید عرض کنم که در بین هفت دینی که در سازمان ملل رسما شناخته شده اند این تنها دیانت بهائی است که دین اسلام و قرآن و حضرت محمد را به احترام یاد کرده و هیچ گونه کتابی بر علیه آن ننوشته است فیلمی در تخریب رسول اکرم نساخته و کاریکاتوری نکشیده وبه این مقدسات بی احترامی نکرده است ولی بی شرمانه متهم به جاسوسی و... شده است اگر اینکه بهائیان می گویند دوره دیانت اسلام سر امده است را تهمت می دانید فکر می کنم در مفهوم تهمت بیشتر باید تعمق نمود.
------------------------------------------------------------
در مورد دوم هنوز نوشته بنده در سایت موجود است در کجای مطالب نوشته شده است که بهائیان همه مسلمانان را آخوند ویا آخوند زاده می دانند؟اگر چنین مطلبی نوشتم بفرماییدکجاست؟
-------------------------------------------------------------در مورد سوم فرمودید که در قرآن در مورد روح بسیار آمده است لطفا آدرس آن را در قرآن بدهید تا مطالعه کنیم من که مطلبی نیافتم که جوابگوی روح باشد.یکی از دوستان مسلمان بنده نیز که حافظ قران بوده و اخیرا به دیانت بهائی ایمان آورده است یکی از مهمترین دلایل ایمان خودش را در همین می دانست که در قران نمی تواند پاسخ سئوالات خود را بیابد از جمله در مورد روح که اینقدر مهم است چیز خاصی نیامده است و معتقد است که پاسخ بسیاری از سئوالات خود را در دیانت بهائی یافته است . البته قابل توجه دوستانی که فکر می کنند که قرآن به تنهائی جوابگوی همه سئوالات بشریست .
----------------------------------------------------------
وقتی در جامعه شناسی بحث از کلاسیک و سنتی ...و مدرنیته یا پست مدرنیته می شود صحبت از دوره های جامعه شناختی می باشد نه ایدئولوژی تعریف ایدئولژی با دوره های جامعه شناختی متفاوت است
شما می توانید کتاب جامعه شناسی مقدماتی که در دانشگاهها تدریس می شود مطالعه بفرمایید تا متوجه مفهوم تغییرات جامعه بشوید.همین قدر کافیست که بدانید تغییرات ساختار و بدنه جامعه در طول این چند قرن اخیر قابل قیاس با دوره های سابق نیست که این مطلب را می توانید از کتب ساده و معتبری مثل جامعه شناسی گیدنز که در بازار نیز موجود است مطالعه بفرمایید.
-----------------------------------------------------------نمی دانم شما چرا جور دیگری برای خودتان برداشت می کنید من در کجا نوشتم که انجیل تماما غلط است؟
بنده اشاره به سوئ تعبیر و برداشت سود جویانه از این منابع کردم که در جائی که به نفعشان نیست می گویند تحریف شده و در جائی که بدردشان میخورد می گویند مستند است مثل روایات که گاهی روایات راسنی درست می داند و گاهی را شیعه و بعضا بر سر آن کشمکش دارند اگر علم رجال و درایه بقول شما می توانست صحت و قاطعیت داشته باشد که اینها بینشان دعوا نبود!!!
----------------------------------------------------------در مورد قرآن نیز باید عرض کنم که قرآن را اگر بخواهیم به زعم شما کتاب علم بدانیم غلط است چه که علم ماهیتا در حال رشد و تحول است واساسا سکون در علم نیست هیچ کتابی و یا هیچ دانشمندی چنین ادعائی ندارد مگر آنکه به خطا علم را مرده فرض کنیم اگر تعریف از علم و شرائط آنرا مطالعه بفرمایید متوجه عرض بنده خواهید شد این تنها گروهی از مسلمانان هستند که انرا یک کتاب کامل وآخرین کتاب می دانند.وهیچ مرجع علمی چنین ادعائی را قبول ندارد.واین حرف را یک سخن غیر علمی می دانند.
-----------------------------------------------------------فرمودید که ما نمی توانیم در عمق کتاب قران برویم آیا خود دلیل بر آن نیست که به بن بست رسیده ایم و می گردیم تا دلیل تراشی کنیم ؟
-----------------------------------------------------------در مورد حکومت اسلامی که توسط حضرت علی اداره شود با شما هم عقیده هستم که می توانست عدالت الهی را برقرار کند . ولی آیا خود مسلمین گذاشتند ؟متاسفانه قوانین حکومت مداری در اسلام آنقدر شفاف وتوانمند نبود که دست طمع کاران را ببندد و به حضرت علی این فرصت را بدهد تا یک الگوی سالم وشفاف به زمامداران اسلامی ارائه دهد تا آنها از ان الگو سر مشق بگیرند
لذا عملا حضرت علی مظلوم واقع گشت شاید اگر می گذاشتند لااقل در این سی چهل کشور اسلامی ما شاهد عدالت و انسانیت می بودیم.
ولی متاسفانه جامعه بشری از این موهبت محروم گشت
----------------------------------------------------------
قوانینی مثل امر به معروف و نهی از منکر از جمله قوانینیست که در دیانت بهائی منسوخ گشت چه که از ان همان سوئ برداشتهائی می شود که خود شما در مورد گشت ارشاد فرمودید واین فقط گشت ارشاد نیست گروه طالبان نیز هست گروه القاعده نیز هست شما شاید بگوئید که انها اسلام را نفهمیده اند ولی خود شما نیز می دانید که انها نیز نظر شان در مورد بقیه همین است که دیگران اسلام واقعی را نفهمیدند و فقط انها هستتند که درک صحیحی از قرآن و اسلام دارند یک چنین قانونی که جامعه در عصر تحولات پست مدرنیته می باشد جوابگو نیست و وبیشتر تولید وحشت واضطراب می کند دیانت بهائی در این مورد بجای امر بمعروف و نهی از منکر قوانین مناسب زمان حاضر را ارائه می دهد که از جمله توجه به هیئت بشریه است که اگر بخواهید برایتان مفصلا شرح خواهم داد .
-----------------------------------------------------------در این که فرمودید مومنین واقعی در اقلیت هستند کاملا با شما هم عقیده هستم از اینکه می بینم نظرتان در مورد عزا داران حسینی به واقعیت نزدیک شد پروردگار محیی را سپاس می گویم انشائالله که تعداد مومنین حقیقی رو به فزونی گراید
----------------------------------------------------------
در دیانت بهائی تعریف مهیمن و دقیقی از علم می گردد که اگر مایل بودید برایتان توضیح خواهم داد . خلاصه ان اینست که علم روابط ضروریه منبعث از حقایق اشیائ می باشد
-----------------------------------------------------------در مورد روح نیز اگر بخواهید در کتب دیانت بهائی مطالعه بفرمائید تا به تعدادی از جوابهای خود برسید .کتب خطابات مبارکه ،مفاوضات، منتخبات آثار مبارکه در مورد روح مطالبی را ارائه می دهد که هر تشنه لب صادقی را در فضای معانی به پرواز در خواهد آورد.کافیست بجای توجه بخود متوجه حق باشیم
-----------------------------------------------------------در پیشنهاد،متاسفانه منظورتان از گفتمان را نفهمیدم آیا گفتگو است؟ همانطور که می دانید
مفاهیم این دو با هم متفاوت است کدامیک منظور شما را دقیقتر می رساند ؟
همه ما در مسیر یادگیری هستیم
بهتر است بجای مرزها بفکر یافتن رمزهای یگانگی باشیم.
پر نور باد فضای انسانی
mehrdad :