بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام مهرداد عزیز.
در اسلام نیز هیچ کس حق بی حرمتی به کسی که مسلمان نیست را ندارد. در اسلام نیز ریختن خون دیگران حرام است مگر آنکه برای دفاع از خود باشد.
__________________________________________________________
قبول داشتن در کلام چیز دیگری است و در عمل چیز دیگری. بهائیان میگویند قرآن را قبول دارند اما خاتمیت را انکار میکنند. معاد جسمانی را که در قرآن بسیار آمده انکار می کنند.
__________________________________________________________
این که گفتم نظرتان آمیخته با تهمت است به خاطر این بخش بود:"چه هدفی در کار است؟چرا قسمتی از یک جواب بیرون کشیده می شود و برای آن بصورت انحرافی پاسخی داده می شود." و گفتم که هدفی جز بهره معنوی ندارم. در این سایت هم بارها به من "بسیجی دهن گشاد" گفته شده و گفته اند که آخوندها به من درس می دهند و در نظرات قبل هم دوستی میگفت روشم حوزوی است.
__________________________________________________________
دوست عزیز من از شما سوالاتی راجع به روح پرسیدم و گفتم که اسلام به برخی از آنان پاسخ داده و گفتم که اگر در منابع بهائی پاسخ به سوالاتم را یافتید نشان دهید.
__________________________________________________________
دوست عزیز هیچ کس منکر تغییرات در اجتماع نیست. منظور من تغییراتی است که اسلام جوابگوی آن نباشد.
__________________________________________________________
دوست عزیز، اینطور نیست که ما هرجای انجیل که خوشمان آمد بگوییم تحریف نشده. تحریف هر قسمت دلیل میخواهد. در آیاتی که از انجیل برنابا به شما نشان دادم نشانه ای از تحریف وجود ندارد.همچنین همه ی مسیحیان اتفاق نظر دارند که برنابا پیرو حضرت عیسی (ع) بوده و با پولس هم به مأموریت هایی رفته است که در انجیل رسولان (acts) به آن اشاره شده است.
__________________________________________________________
دوست عزیز، در هر علمی اختلاف وجود دارد. این نشانه ی نقض آن علم نیست. رجال و درایه نیز علم است و در آن اختلاف وجود دارد.
__________________________________________________________
خود "علم" تغییر نمیکند بلکه این عالمان و نظریاتشان هستند که تغییر می کنند. برای مثال به نظریات دموکریت و تامسون و بور و رادرفورد و شرودینگر درباره ی ساختار اتم توجه کنید. اتم تغییری نکرده اما نظریات پیرامون آن تغییر کرده اند. به علاوه، فکر نکنم نوشتن یک کتاب جامع برای خداوند کار سختی باشد. در قرآن از همه ی علوم صحبت شده. برای مثال می توانید جاذبه ی بین سیارات را در آیه 10 سوره لقمان بیابید.
__________________________________________________________
نه تنها قرآن، بلکه برخی از کتاب های فلسفی نوشته ی خود بشر هم اعماق مختلفی دارند. برای نمونه به تفاسیر مختلفی که از حافظ ارائه می شود توجه کنید تا اختلاف زا متوجه شوید. یکی حافظ را شرابخوار نشان می دهد و دیگری روحانی. آیا این به آن معناست که حافظ به بن بست رسیده است؟
__________________________________________________________
درباره ی حکومت حضرت علی (ع) هم عدالت ایشان چیزی کم نگذاشته. شما کدام حکومت را سراغ دارید که هیچ جرمی در آن نباشد؟ جمله ی زیبایی در نظرات سردبیر دیدم:"بیدار کردن خفته آسان است ولی آنکه خود را بخواب زده با صوت صافور و نعره ناقور نیز بیدار نمیشود." مجری قانون زمانی میتواند فساد را ریشه کن کند که خود مردم بخواهند. وگرنه عدالت حضرت علی (ع) چیزی کم ندارد. برای مثالابن هرمه، کارگزار امام امیرالمؤمنین در اهواز، به خاطر فساد مالی مجازات سختی داشت. امام به رفاعة بن شداد، قاضی اهواز نوشت:"زمانی که نامه ام را خواندی، ابن هرمه را از بازار بر کنار کن، و در برابر مردم، قرارش ده. او را به زندان بیفکن و خیانت وی را اعلام کن... . در روز جمعه، او را از زندان بیرون آور، سی و پنج ضربة شلاق بر او بزن و در بازارها بگردان. هرکسی شاهدی آورد و سوگند یاد کرد که مالی از او گرفته، از محل در آمد ابن هرمه، برابر آنچه گواهی داده شده، بپرداز. آن گاه او را به زندان بازگردان، در حالی که سرزنش شده باشد. پایش را به بندکن... و نگذار کسی بر او وارد شود که به وی دفاع بیاموزد و به او امید نجات بدهد. اگر به تو خبر رسید که کسی به او چیزی یاد داده، که به مسلمانی زیان می رساند، او را با شلاق بزن و به زندانش بیفکن، تا از کار خود توبه کند... حقوق این خائن را قطع کن." (نهج السعاده، ج 5، ص 36) میبینید که حضرت چیزی کم نگذاشته اند. همین عدالت استکه باعث می شود بعدها ملت ایران مأمون را مجبور کنند امام رضا (ع) را به ایران بیاورد.
__________________________________________________________
مثال دیگری از مثنوی ارائه میکنم تا مطلب واضح تر شود. کسی که نمیخواهد هدایت شود، هیچکس نمیتواند او را هدایت کند حتی پیامبر:
"*سنگ ریزه در کف بوجهل بود
/گفت، ای احمد بگو این چیست؟زود
*گفت چون خواهی بگویم کان چهاست؟
/یا بگویند آن که ما حقیم و راست
*گفت بوجهل آن دوم نادرتر است
/گفت احمد، حق، از این قادرتر است
*گفت شش پاره حجر در دست توست
/بشنو از هر یک تو، تسبیح درست
*در میان مشت او شش پاره سنگ
/در شهادت گفتن آمد بی درنگ
*لا الهَ گفت و الاّ الله گفت
/گوهر احمد رسول الله سفت
*چون شنید از سنگ ها بوجهل این
/زد ز خشم آن سنگ ها را بر زمین
*گفت نبود مثل تو ساحر دگر
/ساحران را سر تویی و تاج سر"
می بینید که پیامبر (ص) معجزه ای که ابوجهل میخواست را انجام دادند اما در نهایت ابوجهل ایمان نیاورد و پیامبر را جادوگر خواند!
__________________________________________________________
چون دیگران از امر به معروف و نهی از منکر سوء برداشت می کنند پس این واجب الهی نقض می شود؟ امر به معروف شرایطی دارد که صراحتاً در اسلام گفته شده. مثلا زمانی واجب است که در فرد اثر مثبت داشته باشد یا جلوی جمع نباشد که آبرویش را ببرد.هیچ کدام از این ها توسط گشت ارشاد رعایت نمی شود.
__________________________________________________________
بابت موافقت درباره ی اقلیت مسلمانان متشکرم.
__________________________________________________________
پیشنهادم برای سایت در واقع یک فضای گفت و گوی آزاد دینی است. چیزی شبیه خدمتی که در این سایت ارائه می شود:www.iranjoman.co
__________________________________________________________
چه دعایی کنمت بهتر از اینکه خدا پنجره ی باز اتاقت باشد.
موفق باشید.
امین :