تصویر Pedro

Pedro :

امین محترم، راستش را بخواهید بنده جنابالی را اصلا نمیفهمم. اولا شما میفرما ئید که شما اسلام را در این سایت تبلیغ نمیکنید. اما مرتبا از اسلام مینویسید. دوما میفرمائید: "قبول داشتن در کلام چیز دیگری است و در عمل چیز دیگری. بهائیان میگویند قرآن را قبول دارند اما خاتمیت را انکار میکنند. معاد جسمانی را که در قرآن بسیار آمده انکار می کنند". فکر میکنم این روش را انتخاب کرده اید که در این سایت شما طوری ما را مشغول کرده که منحصر ا در باره اسلام صحبت شود نه در باره دیانت بهائی. در حالی که عمل وکلام شما باهم مغایرت دارند ، بهائیان را باین رفتار متهم میکنید. سئوال بنده اینست که چرا شما به قران ایمان ندارید. بطور حتم بهمین علت است که شما نمیتوانید به حضرت بها الله ایمان داشته باشید. حضرت رسول کجا از خاتم الرسولین صحبت کرده اند؟ اگر شما بقران ایمان داشتید یا اصلا خوانده باشید میدیدید که ان حضرت از خاتم النبین صحبت کرده اند. همانطور که قبلا عرض کردم، ایشان در سوره اعراف ایه ۳۵ حتی از امدن پیامبرانی صحبت کرده اند. نمیدانم چرا قران و علم برای شما ارزش تعمق را ندارند ؟ چطور میتواند یک جسم با پوست گوشت و استخوان به اسمان برود. در اسمان بخاطر وجود نداشتن هوا همه چیز متلاشی میشود. این جسد ۱۴۰۰ پیش با کدام هوا پیما بفضا برده شد. هموطن محترم لطفا این حرفها را برای عروسکهای تان تعریف کنید. تمنا میکنم شرح دهید که چه موضوعی در باره دیانت بهائی خوانده اید؟ لطفا از سایت های ضد بهائیان دیگر اینجا ننویسید چون همانطور که می بینید همه انها از هم کپی کرده اند. نوشته ها و سئوالهای شما نشان دهنده يك نكته هستند و ان اينكه شما آرزو دارید که بعقیده خود بهائیان را "براه راست"هدایت کنید. برای بحث کردن در باره دیانت بهائی لزومی ندارد که آیات قران مجید را اینجا کپی کرده و خواستار جواب ان باشید. اگر از طرف بهائيان جوابي به ایراد گیری های شما داده شود ، اینها باید خود را اماده بجواب دادن ایرادگیری ها تازه تری كنند كه اين تا ابد ادامه خواهد داشت بنده در اين نوع مباحثه نتيجه اي جز سرگرداني نمي بينم. اگر شما شخصا خودتان كتب ديانت بهائي را خوانده بوديد، اولا سئوالهاي شما رنگ ديگري داشت. دوما متوجه نكاتي ديگري هم ميشديد كه واقعا قابل بحث مي بود. درد بسیاری از مسلمین حفظ ان اداب و رسوم و خرافاتي است كه در ديانت مقدس اسلام وجود نداشته اما امروزه مثل ابر تيره اي جايگزين ان ديانت شريفه شده است. براي همين است كه اگر خداوند هم جلوي انها ظاهر شود، انها به خدا وند تهمت "از خدا بی خبر " خواهند زد. اين حقيقت را يكی از هموطن مسلمان به ثبوت رساند. اين هموطن، هر مطلبي را كه در باره ديانت بهائي ميخواند ايراد ميگرفت. هموطني بود كه خود را بسیار عادل در قضاوت ميدانست. روزي مطلبي از حضرت بهاء الله را، بدون اشاره به منبع ان، برايشان نقل كردم. در جواب، ايشان مرقوم داشتند كه...این مطالبی که شما نوشتید بسیار پر ارزش است که از خواندن ان لذت وافري بردم!.... مطمئن هستم كه اگر ايشان از منبع اين نوشته ها مطلع بودند، بنده را مورد بي لطفي خود قرار ميدادند. اين نكته، اين حقيقت تلخ را بيان ميكند كه هدف خيلي از هموطنان مسلمان پيدا كردن حقايق نيست، بلکه دفاع از طرز تفکر خودشان است. چون بخاطر اطلاعاتی که ( راست و یا دروغ ) بمرورکسب کرده اند ، افتخار میکنند. زدودن این نوع افکار ( غلط ) را، توهین ( مثلا) به دیا نت اسلام می میدانند: دیانت غلطی که منحصرا در باور خود ساخته اند. هموطن خوبم، این روش شما تحری حقیت در باره دیانت بهائی نیست. برسی و گفتگو در باره مطالب نوشته شده در کتب دیانت بهائی تحری حقیقت است. مثلا برسی کردن قوانین دیانت بهائی که ایا بدرد بشریت امروزه میخورد یانه؟ تحری حقیقت به آن معنا نیست که به این قوانین بی توجه باشیم چرا ؟ چون دیانت اسلام از نظر شما آخرین دین است. برای همین است بعضی ها فکر میکنند که بهائیان خواه نا خوا نمی توانند مطالب بدرد خوری داشته باشند. شما مرقوم فرمودید....چرا همیشه فکر می کنید که هرکس مسلمان بود حتما مخش را زده اند یا در حساری زندگی می کند؟ چرا به خودتان اجازه نمیدهید که یک بار هم که شده فرض کنید طرف مقابلتان انسان است، اختیار دارد و خودش عقایدش را انتخاب می کند؟ بعد مینویسید.....آرزو می کنم کاش یک روز بتوانید مسلمانان را انسان حساب کنید.... این سوء برداشت شما از اظهار نظر بنده، مشابه سوء برداشت شما از دیانت اسلام است. اگر بنده شما را "غیر انسان" بدانم، بنابراین ، پدر و مادر، برادر و خواهران و تمام اقوامم را هم باید غیر انسان بدانم چون بجز بنده، همه افراد خانواده ام مسلمان هستند. شما میفرمائید..... من سعی در نشان دادن تناقض بهائیت با اسلام هستم... هموطن محترم، این فکر را از سرتان بیرون کنید ، بهائیت با اسلام تناقض ندارد بلکه طرز فکر شما با بهائیت و اسلام تناقض دارد و مشکل همینجاست. حضرت مسيح خطاب به يهوداني كه به ايشان ايمان نياوردند فرمودند:"اگر شماها بحضرت مو سی ايمان ميداشتيد، مرا هم ميشناختيد". این جمله باید ما را به این فکر بیاندازد که چطور ممکن است که یهودیان به حضرت موسی ایما ن نداشته باشند؟ از طرفی دیگر چطور ممکن است حضرت مسیح ، این فرستاده خدا، از نظر یهودیان کافر باشد؟ نوع سئوالات شما، عقايد و فهميدن نكات بيان شده توسط شما، فاصله عميق فكري شما و بنده را نشان ميدهد .علت ان هم اينست كه هر دينی پس از مدت معيني از مسير اصلي خود خارج شده و برا ی امت خود بيگانه ميشود. در ان زمان مشكلات قوم اسرائيل براي فهميدن فرموده هاي حضرت مسيح بخاطر همين بود. چون این قوم دیگر بخرافات روی اورده بود و انر دین میدانست. پس از گذشت مدت زياد ی خرافات و تفاسير مثل ابر ها ی تيره اي حقايق دين حضرت موس ی را احاطه كرده بود. براي همين است كه حضرت مسيح بقوم اسرائيل فرمودند اگر شما بحضرت موسي ايمان ميداشتيد مرا هم ميشناختيد. قوم اسرائيل كه بخيال خود بحضرت موسي ايمان داشت. نميدانست كه منظور حضرت مسيح، ايمان یهودیان بهمان خرافات است. امروزه اين فرموده حضرت مسيح برا ی مسلمانان هم صدق ميكند . يعنی اگر مسلمانان بحقيقت رسول اكرم ايمان داشتند حضرت بها ء الله را هم ميشناختند. چون امروزه همانطور که از تفاسیر شما مشهود است، از حقايق ديانت اسلام بسيار بدور افتاده و خرافات را با اسلام عوضی گرفته اید ، دلیل می اورید و میفرمائید که.... من سعی در نشان دادن تناقض بهائیت با اسلام هستم.... اين اداب و رسوم و خرافات كه در اسمان قلب ماست، مثل پرده ای جلوي چشم ما را گرفته و حايلي شده كه ما ديگر نتوانيم شمس حقيقت امام زمان را ببينيم. بخاطر همين است كه نارسا ئی استدلال، روحانيون را وادار به انواع و اقسام تهمت ها و ياوه گو ئی ها ميكنند . فشار نسبت به بهائيان مثل كشتن انها، باتش كشيدن خانه ها، جلوگير ی از اشتغال برا ی امرار معاش انها، مانع شدن از تحصيلات دانشجويان بهائي و بد گوئي و نجس شمردن و اذيت و ازار حتي ضعيف ترين اعضاي يك جامعه يعني بچه ها ی دبستانی، جايگزين صلح و دودوستی، راستگوئی، وحدت و عدالت كه از ارزش هاي ديانت اسلام است، شده است. شما میفرمائید..... من بعضی کتب بهائیت را مطالعه کردم و مطمین باشید آمدنم به این سایت هم به دلیل کشف حقیقت بود و مقاله خاتمیت را بارها مطالعه کردم و حدود یک ماه از عمرم را صرف تحقیق روی مسأله ی خاتمیت کردم. .... تکرار اعمال شما یعنی نوشتن ایه های قران مجید ( بعقیده شما " نشان دادن تناقض بهائیت با اسلام ") و منتظر بودن جواب سئوالات خودتان ، عکس فرموده شما را ثابت میکند. هموطن خوبم، هر زمانی درد دیگر و هر دردی بدرمان دیگری نیاز دارد. ما باید بفکر امروز باشیم و ببینیم که ایا قوانین دیانت بهائی بدرد امروزه میخورد یا نه؟ جواب سئوالات ایه های قران مجید را باید از انهائی بگیرید که مانند ۱۴۰۰سال قبل فکر میکنند. شما فرمودید........ پس به یقین خدای یکتا ما را در قیامت جمع خواهد کرد و ای بهائیانی که چشم خود را به این حقیقت غیرقابل انکار بسته اید، برای این روز آماده باشید.... اما هموطن محترم، رستاخیز امده است اما مسلمین در رویای کشت و کشتار و دروغ گوئی و تقیه هستند تا با ابزار تقیه عذاب روح و وجدان خود بشویند. رستاخیز به ان معنی نیست که شما تصور انرا میکنید. اگر بهائیان هم مثل شما برستاخیز ایمان داشته باشند توهینی است بساحت مقدس حضرت رسول اکرم. رستاخیز، بعقیده مسلمین به این معناست که اگر شخصی از روی پلی به نازکی موی سر بگذرد اگر مومن (مسلم واقعی ) باشد، وارد بهشت خواهد شد. هموطن من، اگر این تصور واقعی باشد، بشما قول میدهم که فقط مرتاضان هندی قادرند از روی همچین پلی عبور کنند که انها هم مسلمان نیستند. این نوع بیانات معانی روحانی دارند. این نوع بیانات در همه کتب مقدسه مثل کتاب عهد جدید بیشمار وجود دارند. انهائی که از واقعیات دینی و روحانی بی خبرند انها را تحریف شده میپندارند. با همینگونه استدلال است که مسلمین ، کتب مقدسه را تحریف شده مینامند. چون کلماتی مثل "کلام من" و با ملائکه بر روی ابر از اسمان بزمین امدن، ریختن ستارگان بر روی زمین وغیره معانی روحانی و معنوی دارند. شما ایراد میگیرید که...: . اما تعابیر و تفاسیر بهائیان از قرآن هیچ ربطی به قرآن ندارد و به عبارتی بهائیان قرآن دیگری به وجود آورده اند.... دوست هم وطن، این را بدانید که تعابیر و تفاسیر بهائیان از قرآن، مخالف قران نیست بلکه مخالف ان خرافاتی است که بان عادت کرده اید. حضرت امام باقر (ع) فرمود:"...«هنگامى كه قائم آل محمّد قیام كند خیمه ‏هایى برپا می‏شود ومردم قرآن را آن گونه كه خداوند عزّوجلّ نازل كرده فرا مى‏گیرند، واین امر براى كسانى كه قرآن را امروز حفظ كرده‏اند بسیار دشوار خواهد بود؛ زیرا با آنچه كه الفت داشته واز قرآن مأنوس بوده‏اند مخالفت ومغایرت دارد.»(ارشاد مفید ص ۳۴۴) ...". و يآبوبصیر از امام صادق (ع) نقل مى‏كند كه فرمود:"...«به خدا سوگند! گویا نظر مى ‏كنم به مهدى در بین ركن ومقام كه با مردم بر كتاب جدید بیعت مى ‏كند...".(بحارالأنوار ج ۵۲ ص ۲۹۴). یا اینکه میفرماید که ان حضرت"فرماني نو، کتابي نو و روشی نو و قضاوتي نو می آورند». («حضرت مهدی (عج)، فروغ...»، ص ۱۱۱). یعنی، قران امده، اما جناب امین، برای شما این قران جدید با ان خرافاتی که بنام قران بخورد شماها داده اند ( یعنی بزن، ببد، بگیر، بکش) مغایرت دارد. ايا شما متوجه هستيد كه چه انتظاري در فهميدن نوشته هایتان از بنده داريد؟ بنده نمیتوانم گناه اینهمه کج فهمی ها را بگردن شما گذارم. بلکه تقصیر متوجه ان افرادی است که خود را رهبران امت اسلام مینامند و این امت شریف را بظلالت کشاندند. ..... (ای جهلای معروف بعلم ) چرا در ظاهر دعوی شبانی کنيد و در باطن ذئب اغنام من شده‌ايد مَثَل شما مثل ستاره قبل از صبح است که در ظاهر درّيّ و روشن است و در باطن سبب اضلال و هلاکت کاروانهای مدينه و ديار من است . „حضرت بهآلله“ ..... هموطن خوبم، این زمان، زمان دیگری است. بیائید بجای پیدا کردن تناقض در دیانت بهائی، در سایت ها و کتب بهائیان دنبال حقیقت بگردید که مطمئنا موفق خواهید شد.امیدوارم که دفعه بعد از دیانت بهائی بنویسید. دوست شما Pedro
CAPTCHA ی تصویری