امین عزیز
جویندگی اصل اول دیانت بهائی می باشد و به نام تحری حقیقت آمده است یکی از متعالی ترین دستورات دینی است که از زمان حضرت ابراهیم نهال ان کاشته شد ودر زمان دیانت بهائی به اوج خود رسید
بنابراین انچه که بنده و دوستان بنده انجام می دهند اجرای دستوراتشان است و اگر کسی در دیانت بهائی بخواهد از دین حق خارج شود نه خونش و نه قتلش واجب نیست .
موضوعات زیادی مطرح گشت که فقط بر روی یک موضوع تکیه کردید که من نیز فقط به همان می پردازم این که عرض نمودم اسلا م تاثیرش را از دست داده مسلما در زمان حیاتش چنین نبوده است هر انچه که در این عالم خلق می شود و تولد می یابد چه بخواهیم چه نخواهیم مرگی نیز دارد تولد بدون مرگ نمی باشد اگر چه برایمان تلخ است همانطور که هرگاه عزیزی را از دست می دهیم پذیرفتن ان برایمان سخت است و حتی در مراحل اولیه انکار مرگ می کنیم وسپس خشمگین می شویم و پس از ان می پذیزیم سخت است ولی انسان هوشمند ان را می پذیرد اگر شما بدقت ملاحظه فرمائید تولد و مرگ جزئ لاینفک از یکدیگر هستند اگر مرگی نباشد پس تولدی هم در کار نبوده لم یلد و لم یولد که مخصوص ذات الهیست ما بقی از انسان گرفته تا طبیعت دارای مرگ و تولد است به همین ترتیب ادیان یکی پس از دیگری می ایند و می روند و تاریخ نشان داده است که چقدر پیروان دین قبل استقامت بخرج می دهند ولی هیچ کس تا کنون نتوانسته جلوی اراده الهی را بگیرد ایا شما فکر می کنید که فقط خودتان هستید که دیانت بهائی را دین نمی دانید و یا انرا ساختگی می دانید این تصور اشتباه را مسیحیان نیز در مورد مسلمین دارند یهودیان نیز به همین شکل حتی اخیرا سایتی راه انداختند بنام ادیان ساختگی ودر پرانتز اسلام را نوشته اند اینکه شما در یک سایت بهائی تشریف می اورید تصور خود را مبنی بر فرقه بودن ان بکار می برید وسعی می کنید خیلی لطیف این عمل را انجام داده و در پرانتز قرار دهید تا القائ شبهه نمائید کار یک انسان محقق نمی باشد .
علت هم مشخص است چه که شما دو موضع متفاوت بخود می گیرید یکی خود را مدافع اسلام معرفی می فرمائید و در جای دیگر خود را محقق . اینرا بدانید که یک فرد نمی تواند هم محقق باشد و هم مدافع چه که زمانیکه فرد در مکانیسم دفاعی قرار می گیرد نمی تواند سو گیری خود را مهار نماید .اگر از روشهای علمی جهت تحقیق استفاده فرمائید بهتر از روشهای متداول حوزوی نیست؟
mehrdad :