تصویر سردبیر

سردبیر :

مهدی عزیز آنچه در اعتقاد شیعی قائم خوانده میشود در ظهور حضرت باب متجلی گردیده و با ظهور ایشان در سال 1260 هجری قمری وعده الهی به انجام رسید متأسفانه این اعتقاد با خرافات و تحریفات بسیاری همراه گردیده که مانع از شناخت ایشان از طرف منتظران ظهور شد از قبیل اینکه قائم باید فرزند بلافصل امام حسن عسکری باشد ، در جابلقا و یا چاه و یا محلهای افسانه ای دیگر زندگی میکند ، با اسب و شمشیر مخالفینش را نابود میکند و آنقدر کشتار میکند که خون تا رکابش می آید و با زور عدالت را در جهان برقرار میسازد، همزمان با ظهورش دجال سوار بر خری چند ده کیلومتری و سفیانی و موجودات عجیب و غریب دیگر ظاهر میشوند و بسیار امور خرافی و غیر ممکن دیگر که باعث گرفتار شدن عوام الناس در بند موهومات گردیده و ایشان را از مشاهده صحیح و تفکر باز داشته البته چنین قائمی هنوز نیامده و هرگز هم نخواهد آمد ولی اگر ناظر به مفاهیم صریح قرآن و احایث صحیح باشیم اشارات و بشارات زیادی خواهیم یافت که تماما با ظهور حضرت باب مطابقت دارند و برخی آنها را در قسمت بشارات ظهور در همین سایت مشاهده مینمائید نکته دیگری که باعث شبهه و عدم شناخت ظهور حق گردیده سوء برداشت نسبت به مفهوم خاتمیت است ، با اینکه در دهها آیه قرآن به صراحت وعده ظهور پیامبران در آینده آمده و با اینکه همین عبارت به عناوینی چون خاتم الوصیین در خصوص حضرت علی و خاتم الشعرا و خاتم العلما و ... خطااب به افراد مختلف ذکر گردیده و کسی گمان اینکه آنان اخرین امام ، آخرین شاعر ، آخرین عالم و... بودند نمینماید ولی سود جوئی و حفظ منافع و قدرت و یا جهل و تعصب مانع از آن میگردد که حقیقت بیان گردد و مورد پذیرش قرار گیرد . مقاله ای تحت عنوان " خاتمیت " در همین سایت جوانبی از این انحراف در اعتقاد را مورد تحلیل قرار داده امیدوارم که مطالعه آن به رفع این شبهه در ذهن شما کمک نماید درخصوص کامل بودن دین اسلام باید عرض گردد که تعالیم هر پیامبری در دوره دیانت او کاملترین هدایت الهی برای آن دوره است و همانگونه که در قرآن با قید زمان فرموده اند: مائده 3 " الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا " یعنی امروز دین شما را کامل نمودم و نعمت را بر شما تمام ساختم و اسلام را بعنوان دین برایتان پسندیدم ، در آیات دیگری فرموده اند: اعراف 34" لکل امة اجل " برای هر امتی زمانی است و رعد38 " و لکل اجل کتاب" وبرای هرزمانی کتابی است . بنا براین تجدید ادیان در پایان میقات الهی منافاتی با کامل بودن تعالیم الهی ندارد و اصولا غیر از این نمیتواند باشد زیرا به مقتضای رشد ادراک بشر باید از دریای علم الهی به او عطا گردد و نمیشده مفاهیم عمیق روحانی را برای بشریتی که هنوز دوران طفولیت خود را طی میکرد بیان داشت همانگونه که نمیتوان به طفل شیرخوار غذای بزرگسالان را داد و نیز اگر تعالیم الهی را به منزله درمان دردهای بشری بدانیم ، این دردها در زمانهای مختلف متفاوتند و نمیتوان یک درمان را الی الابد برای هر دردی بکار بست چه بسا که درمان نابجا خود دردی بر دردها بیفزاید کما اینکه امروز شاهدیم اصرار بر اجرای احکام ادیان گذشته و حدود شرعی چه مشکلاتی در جوامع بشری ایجاد نموده و اگر بخواهید حدود اسلامی را آنگونه که در اصل بوده اجرا نمائید چیزی بهتراز زندگی در حکومت طالبان را تجربه نخواهید کرد با آرزوی توفیق سردبیر
CAPTCHA ی تصویری