جناب a شما هرگاه جرأت آن را پیدا کردید که بگوئید نائب یکی از امام زاده های پشت کوهها هستید در گوشه خلوتی این ادعا را مطرح کنید تا ببینید مأمورین رژیم چه بر سرتان مي آورند. تصور کنید در حکومت قاجار که در وحشی گری و قساوت معلمین جانیان امروز بودند و در کشوری که ملاهای قد و نیم قد زمام همه مقدرات مردم را در دست داشتند چگونه کسی حاضر میشد زندگی و هست و نیستش را با چنین ادعائی بخطر اندازد. آیا حضرت بهاءالله که در نهایت ثروت و راحتی مادی زندگی میکردند زندان و شکنجه و تبعید را برای کسب منافع مادی برخود روا داشتند. آیا حضرت باب که در سنین جوانی هدف گلوله های کینه و تعصب شدند نمیتوانستند در نهایت راحتی مانند دیگر ملایان با سوء استفاده از اعتقادات مردم بر ایشان سوار شوند از زندگی شان لذت ببرند و لازم بود که برای این کار ادعای وحی بکنند تا همه متعصبین را بر علیه خود بشورانند
قبل از اینکه بخود جسارت هر سخنی بدهید کمی در مورد آن فکر کنید
سردبیر :