روزی گل های جهان ناگهان دریافتند که زیباترند، رنگشان رخشان تر است و بویشان خوش تر
نور را در آن روز در خود فروزان تر دیدند و نسیم را با خود مهربان تر
بلبل ها را در وصال بی تاب تر دیدند و نغمه هاشان را پرشورتر
باغبان ها را مراقب تر، باران را ملایم تر، هوا را لطیف تر و آب زلال تر
درخت ها را پربارتر دیدند و میوه ها را لذیذتر
ماه و ستاره ها را پرفروغ تر و آسمان را به زمین نزدیک تر!
زمستان را به ناگهان رفته و بهار را به یکباره آمده دیدند!
گل ها که چنین دیدند، با شگفتی به خود و به هم گفتند: چه شده که چنین شده!
این همه زیبایی و شور و عطر افشانی و نور و خرّمی و سرور از چیست؟ از کیست؟
گل ها سر در هم نهادند و در کشف این راز با هم دمساز گشتند،
گل های سرخ را از هر نوع و لونی به وکالت گماشتند
و به جستجو وا داشتند...
گل های سرخ معطّر،
بر مرکب نسیم و نور با عالمی سرور سوار شدند و به هر دیار مرور نمودند
تا آن که خود را در آسمان بغداد دیدند و بسی بی تاب و شائق
در باغ رضوان فرود آمدند!
"گل بی مثال" دیدند که «همۀ گل ها نزدش چون خار و جوهر جمال نزدش بی مقدار»
نپرسیده دانستند که آن گل بهاست و شهریار گل هاست که «تاج ظهور بر سر نهاده»،
سلطان گل ها، جمال ابهی را شناختند و راز ظهور همۀ زیبایی ها، خرّمی ها، مهربانی و روشنی ها را دریافتند!
از شمیم و عطر و وجاهت و قدر آنچه داشتند، گذشتند و سر در پای حضرت شهربار گذاشتند.
آنگاه «ابواب های گلزار قدم را گشوده» یافتند و خود را در کنار جویبارهای "بوستان شوق" به صف نزهت و نثار پیوسته دیدند،
مقرّب سلطان شدند و محبوب بارگاه جمال یزدان.
صبحگاهان به محبّت باغبانان از بوته برآمدند و در محفل یاران وفا در محضر سلطان بهاء خرمن گشتند،
به ید عنایت شخص سلطان به دوستان راستان هدیه شدند و حیات جاودانه یافتنند!
مرغان غزلخوان شاهد و ناظر ان داستان شدند و به آهنگ و ترانه دمساز و به این نغمۀ جانانه هم آواز گشتند که:
«فیا مرحبا هذا عید الله ...»
فریدون رحیمی - رضوان 153 بدیع
پیام بهائی شمارۀ 437
دیدگاهها
محمد رضا :
با درود بر هموطنان عزیز بهایی!این را ابتدا گفتم که فکر نکنید با یک متعصب طرف هستید اما موضوع سوال!در اوایل لوح گل و بلبل آقای بها میفرماید:جانان تاج ظهور بر سر نهاده و ابوابهای گلزار قدم.../توجه کنید ابواب جمع مکسر باب به معنای در است در زبان عربی حال سوال اینجاست این چگونه خدایی است که اسم جمع را دوباره و به غلط با علامت جمع فارسی هم جمع میبندد؟!البته ازاین غلطها ی دستوری و املایی در کتب باصطلاح آسمانی شما بخصوص علی محمد باب به وفور یافت میشود.اگر قران کریم را آسمانی میدانیم چون در سرتاسر این کتاب شریف نه تنها اشتباهی یافت نمیشود بلکه چکیده ی فصاحت و بلاغت میباشد تا آنجا که بزرگانی چون حافظ و مولانا خودرا وامدار این کتاب آسمانی میدانند/حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار/تاکه وردت هست صوت و لحن قرآن غم مخور/
میدانم اجازه دیده شدن این مطلب را نمیدهید اما لااقل کمی فکر کنید!_با سپاس!
سردبیر :
سلام دوست عزیز وگرامی همین قران را که شما بدون هیچ خطا واشتباه از ان یاد کردی درطی قرون گذشته فراوان بودند از مغرضان مسیحی که خودشان همانند شما فکر می کردندبی تعصب اند اما صدها ایراد وغلط از ان گرفتند والبته شما دنباله رو همین افراد هستی .همین قران که شما به ان مثال زدی در زمان نزولش انقدر مورد اعتراض وانکار قرار گرفت که در قران منعکس شد افرادی همانند شما محمد را بخاطر نزول همین قران شاعری مجنون یاد کردند که انرا یک عجمی به اویاد داده است.
از بین بیش از ششصد ایراد صرف ونحوی که امثال شما بر قران گرفته اند شما فقط همین را جواب بده خداوند در قران مجیدخطاب به زلیخا در سوره یوسف می فرماید "واستغفری لذنبک انک کنت من الخاطئین" 12:19در حالیکه زلیخا مونث است وهم فعل امر به صیغه مونث است وهم ذنبک به ضمیر مونث امده وهم در انک ضمیر مونث امده وهم کنت برای مونث امده اما بجای خاطئات که مونث باید باشد خاطئین امده.ایا خدای شما هم بی سواد بوده است.
همین قران که جهلای عرب همانند جهلای این زمان صدها ایراد بر ان گرفتند چون اسلام عالم گیر شددر هر کلام ان صد ها اعجاز یافتند امر بهائی هم همینطور خواهد شد.اما خوشا بحال ان نفوسی که عظمت قران را در زمان نزول ان درک کردند ونه در زمان غلبه ان به تقلید.
اما جمع الجمع در زبان فارسی وعربی هردو مرسوم است ودر مواقع بیان کثرت بکار می رود مثلا می گوییم در ایران انتخاباتهای زیادی انجام شده است .
اما حتی لازم نیست حق در نزول ایات واثارش از خلق تبعیت نماید خلق باید از حق تبعیت نماید نه حق از خلق .ایا پیامبران الهی برای تبعیت از خلق امده اند یا امده اند تا خلق از انها تبعیت نماید
افزودن دیدگاه جدید