حضرت عبدالبهاء در یوم اول شهر البهاء مطابق 21 مارچ سنه 1915 ، اول نوروز فرمودند قوله الاحلی :
در سال دو نقطه اعتدالست که آفتاب از افق آن طلوع مینماید. یکی نقطه اعتدال ربیعی است که آفتاب در برج حمل داخل می شود آنرا نوروز می گویند. و یکی نقطه اعتدال خریفی است که آفتاب در برج میزان داخل میشود که او را مهرجان میگویند. در این دو وقت آفتاب از افق اعتدال طلوع می کند و زمین را بدو قوس منقسم می کند که جمیع کائنات از باغ و راغ و کوه و دشت و صحرا مرده است و در این فصل زنده میشود. افسرده و پژمرده بود ، تر و تازه میگردد. چه طراوتی چه حلاوتی چه نورانیتی چه روحانیتی حاصل می شود.فی الحقیقه در ایران خوب عید میگیرند.معلوم است که عید می گیرند بصورت تنها نیست. اوقاتیکه من در ایران بودم چه قیامتی می کردند. خصوصاً در دهات جمیع اسباب سرور را فراهم میآوردند. اگرچه حال تخفیف داده اند باز هم خوب عید می گیرند. این عید از قدیم الایام محترم بوده. حضرت اعلی روحی له الفداء تجدید نمودند و جمال قدم هم در کتاب اقدس تاکید و تصریح فرمودند. انتهی. خطابه مبارک درباره عید نوروز :
از عادات قدیمه است که هر ملتی از ملل را ایام سرور عمومی است که جمیع ملّت در آنروز سرور و شادمانی کنند و اسباب عیش و عشرت فراهم آرند. یعنی یکروز از ایّام سنه را که در آن روز واقعهء عظیمی و امر جلیلی رخ داده آنرا انتخاب نمایند و در آنروز نهایت سرور ، نهایت حبور و نهایت شادمانی ظاهر کنند. دیدن یکدیگر نمایند و اگر چنانچه بین نفوس کدورتی حاصل درآن روز آشتی کنند و آن دلشکستگی زائل شود. دوباره بالفت و محبّت پردازند.
چون در روز نوروز از برای ایرانیان امور عظیمه واقع شد لهذا ملّت ایران یوم نوروز را فیروز دانسته و آنرا عید ملّی قرار دادند. فی الحقیقه این روز بسیار مبارکست زیرا بدایت اعتدال ربیعی و اوّل بهار جهت شمالی است و جميع کاينات ارضيّه چه اشجار چه حيوان چه انسان جان تازه يابد و از نسيم جان پرور نشاطی جديد حاصل کند ، حياتی تازه يابد و حشر و نشر بديع رخ بگشايد زيرا فصل ربيع است و در کاينات حرکت عمومی بديع.
وقتی سلطنت ايران مضمحل شده بود و اثری از آن باقی نمانده بود در اين روز تجديد شد ، جمشيد بر تخت نشست ايران راحت و آسايش يافت قوای متحللّه ايران دوباره نشو و نما نمود و اهتزازی عجيب در دل و جانها حاصل گشت بدرجهای که ايران از ايّام سلف که سلطنت کيومرث و هوشنگ بود بلندتر گرديد و عزّت و عظمت دولت ايران و ملّت ايران مقامی بالاتر گرفت و همچنين وقايع بسيار عظيمه در روز نوروز که سبب فخر و عزّت ايران و ايرانيانست وقوع يافت لهذا هميشه ملّت ايران قريب پنج شش هزار سال است که اين روز را فيروز شمردهاند و شکون دانستهاند و روز سعادت ملّت شمردهاند و الی يومنا هذا اين روز را تقديس کنند و مبارک دانند باری هر ملّتی را روزيست که آنروز را يوم سعادت دانند و اسباب مسرّت فراهم آرند و در شرايع مقدّسه الهيّه در هر دوری و کوری نيز ايّام سرور و حبور و اعياد مبارکی که در آنروز اشتغال متفرّقه ممنوع تجارت و صناعت و زراعت خلاصه هر عملی حرام است بايد کلّ بسرور و شادمانی پردازند و اجتماع کنند و محافل عمومی بيارايند و حکم يک انجمن حاصل کنند تا وحدت ملّت و الفت و يگانگی در جميع انظار مجسّم شود و چون روز مبارکی است نبايد آنروز را مهمل گذاشت بینتيجه نمود که ثمر آنروز محصور در سرور و شادمانی ماند.
در چنين يوم مبارکی بايد تأسيس مشروعی گردد که فوائد و منافع آن از برای ملّت دائمی ماند تا در السن و تاريخ مشهور و معروف گردد که مشروع خيری در فلان روز عيدی تأسيس يافت پس بايد دانايان تحقيق و تحرّی نمايند که احتياج ملّت در آنروز بچه اصلاحی است و چه امر خيری لازم و وضع چه اسّی از اساس سعادت ملّت واجب تا آن اصلاح و آن امر خير و آن اساس در آن روز تأسيس گردد. مثلاً اگر ملاحظه کنند که ملّت محتاج تحسين اخلاق است اساس تحسين اخلاق را در آنروز تأسيس کنند ملّت اگر احتياج بانتشار علوم دارد و توسيع دايره معارف لازم در اينخصوص قراری بدهند يعنی افکار عموم ملّت را منعطف بآن امر خير کنند و اگر چنانچه ملّت احتياج بتوسيع دايره تجارت يا صناعت يا زراعت دارد در آنروز مباشرت بوسايلی نمايند که مقصود حاصل گردد يا آنکه ملّت محتاج بصيانت و سعادت و معيشت ايتام است از برای سعادت ايتام قراری بدهند و قس علی ذلک. تأسيساتيکه مفيد از برای فقرا و ضعفا و درماندگانست تا در آن روز از الفت عموم و اجتماعات عظيمه نتيجه حاصل گردد و ميمنت و مبارکی آن روز ظاهر و آشکار شود.
باری در اين دور بديع نيز اين روز بسيار مبارک است بايد احبّای الهی در اينروز بخدمت و عبوديّت موفّق شوند با يکديگر در نهايت الفت و محبّت و يگانگی دست در آغوش شوند و بکمال فرح و سرور بذکر جمال مبارک مشغول گردند و در فکر آن باشند که در چنين يوم مبارکی نتايج عظيمه حاصل شود و امروز نتيجه و ثمری اعظم از هدايت خلق نيست زيرا اين خلق بيچاره از جميع مواهب الهيّه علی الخصوص ايران و ايرانيان بینصيب ماندهاند. احبّای الهی در چنين روزی البتّه بايد يک آثار خيريّه صوريّه يا آثار خيريّه معنويّه بگذارند که آن آثار خيريّه شمول بر جميع نوع انسانی داشته باشد زيرا در اين دور بديع هر عمل خيری بايد عمومی باشد يعنی شمول بر جميع بشر داشته باشد اختصاص ببهائيان نداشته باشد در جميع ادوار انبياء امور خيريّه تعلّق بنفس آن ملّت داشت مگر مسائل جزئيّه مثل صدقه که تجويز شمول بر عموم داشت امّا در اين دور بديع چونکه ظهور رحمانيّت الهی است جميع امور خيريه شمول بجميع بشر دارد بدون استثناء لهذا هر امر عمومی يعنی که تعلّق بعموم عالم انسانی دارد الهی است و هر امر خصوصی و مشروعی از مشروعات عالم انسانی که تعلّق بعموم ندارد محدود است لهذا اميدم چنانست که احبّای الهی هر يک از برای عموم بشر رحمت پروردگار باشند و عليکم البهاء الْأبهی.
در سال دو نقطه اعتدالست که آفتاب از افق آن طلوع مینماید. یکی نقطه اعتدال ربیعی است که آفتاب در برج حمل داخل می شود آنرا نوروز می گویند. و یکی نقطه اعتدال خریفی است که آفتاب در برج میزان داخل میشود که او را مهرجان میگویند. در این دو وقت آفتاب از افق اعتدال طلوع می کند و زمین را بدو قوس منقسم می کند که جمیع کائنات از باغ و راغ و کوه و دشت و صحرا مرده است و در این فصل زنده میشود. افسرده و پژمرده بود ، تر و تازه میگردد. چه طراوتی چه حلاوتی چه نورانیتی چه روحانیتی حاصل می شود.فی الحقیقه در ایران خوب عید میگیرند.معلوم است که عید می گیرند بصورت تنها نیست. اوقاتیکه من در ایران بودم چه قیامتی می کردند. خصوصاً در دهات جمیع اسباب سرور را فراهم میآوردند. اگرچه حال تخفیف داده اند باز هم خوب عید می گیرند. این عید از قدیم الایام محترم بوده. حضرت اعلی روحی له الفداء تجدید نمودند و جمال قدم هم در کتاب اقدس تاکید و تصریح فرمودند. انتهی. خطابه مبارک درباره عید نوروز :
از عادات قدیمه است که هر ملتی از ملل را ایام سرور عمومی است که جمیع ملّت در آنروز سرور و شادمانی کنند و اسباب عیش و عشرت فراهم آرند. یعنی یکروز از ایّام سنه را که در آن روز واقعهء عظیمی و امر جلیلی رخ داده آنرا انتخاب نمایند و در آنروز نهایت سرور ، نهایت حبور و نهایت شادمانی ظاهر کنند. دیدن یکدیگر نمایند و اگر چنانچه بین نفوس کدورتی حاصل درآن روز آشتی کنند و آن دلشکستگی زائل شود. دوباره بالفت و محبّت پردازند.
چون در روز نوروز از برای ایرانیان امور عظیمه واقع شد لهذا ملّت ایران یوم نوروز را فیروز دانسته و آنرا عید ملّی قرار دادند. فی الحقیقه این روز بسیار مبارکست زیرا بدایت اعتدال ربیعی و اوّل بهار جهت شمالی است و جميع کاينات ارضيّه چه اشجار چه حيوان چه انسان جان تازه يابد و از نسيم جان پرور نشاطی جديد حاصل کند ، حياتی تازه يابد و حشر و نشر بديع رخ بگشايد زيرا فصل ربيع است و در کاينات حرکت عمومی بديع.
وقتی سلطنت ايران مضمحل شده بود و اثری از آن باقی نمانده بود در اين روز تجديد شد ، جمشيد بر تخت نشست ايران راحت و آسايش يافت قوای متحللّه ايران دوباره نشو و نما نمود و اهتزازی عجيب در دل و جانها حاصل گشت بدرجهای که ايران از ايّام سلف که سلطنت کيومرث و هوشنگ بود بلندتر گرديد و عزّت و عظمت دولت ايران و ملّت ايران مقامی بالاتر گرفت و همچنين وقايع بسيار عظيمه در روز نوروز که سبب فخر و عزّت ايران و ايرانيانست وقوع يافت لهذا هميشه ملّت ايران قريب پنج شش هزار سال است که اين روز را فيروز شمردهاند و شکون دانستهاند و روز سعادت ملّت شمردهاند و الی يومنا هذا اين روز را تقديس کنند و مبارک دانند باری هر ملّتی را روزيست که آنروز را يوم سعادت دانند و اسباب مسرّت فراهم آرند و در شرايع مقدّسه الهيّه در هر دوری و کوری نيز ايّام سرور و حبور و اعياد مبارکی که در آنروز اشتغال متفرّقه ممنوع تجارت و صناعت و زراعت خلاصه هر عملی حرام است بايد کلّ بسرور و شادمانی پردازند و اجتماع کنند و محافل عمومی بيارايند و حکم يک انجمن حاصل کنند تا وحدت ملّت و الفت و يگانگی در جميع انظار مجسّم شود و چون روز مبارکی است نبايد آنروز را مهمل گذاشت بینتيجه نمود که ثمر آنروز محصور در سرور و شادمانی ماند.
در چنين يوم مبارکی بايد تأسيس مشروعی گردد که فوائد و منافع آن از برای ملّت دائمی ماند تا در السن و تاريخ مشهور و معروف گردد که مشروع خيری در فلان روز عيدی تأسيس يافت پس بايد دانايان تحقيق و تحرّی نمايند که احتياج ملّت در آنروز بچه اصلاحی است و چه امر خيری لازم و وضع چه اسّی از اساس سعادت ملّت واجب تا آن اصلاح و آن امر خير و آن اساس در آن روز تأسيس گردد. مثلاً اگر ملاحظه کنند که ملّت محتاج تحسين اخلاق است اساس تحسين اخلاق را در آنروز تأسيس کنند ملّت اگر احتياج بانتشار علوم دارد و توسيع دايره معارف لازم در اينخصوص قراری بدهند يعنی افکار عموم ملّت را منعطف بآن امر خير کنند و اگر چنانچه ملّت احتياج بتوسيع دايره تجارت يا صناعت يا زراعت دارد در آنروز مباشرت بوسايلی نمايند که مقصود حاصل گردد يا آنکه ملّت محتاج بصيانت و سعادت و معيشت ايتام است از برای سعادت ايتام قراری بدهند و قس علی ذلک. تأسيساتيکه مفيد از برای فقرا و ضعفا و درماندگانست تا در آن روز از الفت عموم و اجتماعات عظيمه نتيجه حاصل گردد و ميمنت و مبارکی آن روز ظاهر و آشکار شود.
باری در اين دور بديع نيز اين روز بسيار مبارک است بايد احبّای الهی در اينروز بخدمت و عبوديّت موفّق شوند با يکديگر در نهايت الفت و محبّت و يگانگی دست در آغوش شوند و بکمال فرح و سرور بذکر جمال مبارک مشغول گردند و در فکر آن باشند که در چنين يوم مبارکی نتايج عظيمه حاصل شود و امروز نتيجه و ثمری اعظم از هدايت خلق نيست زيرا اين خلق بيچاره از جميع مواهب الهيّه علی الخصوص ايران و ايرانيان بینصيب ماندهاند. احبّای الهی در چنين روزی البتّه بايد يک آثار خيريّه صوريّه يا آثار خيريّه معنويّه بگذارند که آن آثار خيريّه شمول بر جميع نوع انسانی داشته باشد زيرا در اين دور بديع هر عمل خيری بايد عمومی باشد يعنی شمول بر جميع بشر داشته باشد اختصاص ببهائيان نداشته باشد در جميع ادوار انبياء امور خيريّه تعلّق بنفس آن ملّت داشت مگر مسائل جزئيّه مثل صدقه که تجويز شمول بر عموم داشت امّا در اين دور بديع چونکه ظهور رحمانيّت الهی است جميع امور خيريه شمول بجميع بشر دارد بدون استثناء لهذا هر امر عمومی يعنی که تعلّق بعموم عالم انسانی دارد الهی است و هر امر خصوصی و مشروعی از مشروعات عالم انسانی که تعلّق بعموم ندارد محدود است لهذا اميدم چنانست که احبّای الهی هر يک از برای عموم بشر رحمت پروردگار باشند و عليکم البهاء الْأبهی.
دیدگاهها
مسعود :
افزودن دیدگاه جدید