به یاد مریمِ مقدس که جان فرتوت مرا ، از برهوت جهالت ، به سوی دریای دانش کشانید. و به نام نامی نقطه ی جذبیه ، فاطمه ی کبری ، نور دیده ی اصفیاء و تاج زرّین اولیاء ، حضرت طاهره ی مطهره ، که جذبات انس و رحمت و عظمتش ، مغناطیسِ جذب این قلب فرسوده به سوی امر الله گردید . ...
غزلی مُلهَم از جذباتِ نقطه جذبیه ، حضرت طاهره قرة العین
آنجا که خطاب به حضرت باب اعظم فرمود :
لمعاتُ وجهکَ اشرقت و شعاعُ طلعتِک اعتلی
ز چه رو الستُ بربّکم نزنی بزن که بَلی بَلی
یا جَذّابَ العالَمین
صَنما! نگر! چه تحیّری به وجودم آمده از دَمَت
چه صناعتی! چه تغیری! شده حاصل دلم از غمت
شده روز من چو هزارسال و سپاهِ غم زده بر شبم
مگر ای بُتا! تو امان دهی ز غبارِ وحشت و مَظلَمَت
نه هوای عیش و نه بیمِ جان، شَعفم فِتاده ز ترکِ سر
جُعِلَت فِداکَ دِماءُنا و نُفوسُنا لَکَ اَسلَمَت (1)
چو بشُستی ام به مِیِ فَنا ، فَلقد اَتَیتُ مُطَهَّرا (2)
بِرَهیدم از بت و کفر و دین ، ز ریا ، تقیّه و مصلحت
نِگَهی اگر ز تو بر فِتَد، به خَسی چو من، به سما رَوم
چه شود به من فکنی نظر، تو از آن نهایتِ مَرتبت
قَبَساتُ عِزِّکَ اَشرَقَت ، فَظَهرتَ لی مُتجَلِّیا (3)
به در آ تو بر منِِ مُستکین! ز رهِ لطافت و مرحمت
ز «محبّ» خود چه کنی طلب؟ که فقیرِ درگهت آمده
تو ذبیحِ مَسلخِِ عشق را برسان به وادیِ معرفت
----------
ترجمه جملات عربی:
1) خون ما فدای امر تو ، و جانهای ما تسلیم فرمان توست
2) پس پاک و پاکیزه به سوی تو آمدم
3) آتش عزت تو شعله ور گردید و تجلی ات را در برابر من آشکار فرمودی
دیدگاهها
سیما :
واقعا زیبا و برازنده بود و بسیار لذت بردم. دست مریزاد
افزودن دیدگاه جدید