کتاب های اطفال

لیست کتاب ها: آواز بلبل - آندریا تُری بالسارا باغ زیبا - مگان مک ماهون یک موضوع مهم - پتی رایی تومارلی آنچه خیر است پیش می‌اید - یانا هنینگان باغ رضوان - الحان رحیمی پسری در عکا - ژاکلین محرابی حضرت باب - کریستینه عباس حضرت بهاءالله - کریستینه عباس رضوان صدایم کن - وندی مومن ماه آنجا بود - الحان رحیمی نامم را خیلی دوست دارم - لیندا عهدیه گرانت یک زن یک پیانو و تعهد به عدالت - هیزل اسکات

کتاب اطفال - یادگیری های نیلوفر

بذرهاي فضائل اخلاقي در قلوب تك تك انسانها كاشته شده اند؛ اما رشد اين بذرها در گرو فرآيندي است كه آغاز آن در زمان كودكي حائز اهميت ويژه اي ميباشد. تجربياتي كه در مسير يادگيري و به خصوص در سنين پايين به دست ميآيند، در قلب و روح ريشه ميدوانند و به مرور زمان ثمر ميبخشند. در اين كتاب سعي بر آن بوده تا از طريق ماجراهايي كه شخصيت اصلي داستان – نيلوفر– تجربه ميكند، برخي فضائل اخلاقي و بيانات و نصوص مباركه، به نحوي محسوس و كاربردي در ذهن كودكان جاي گيرند و در به كارگيري صفات و ارزشهاي روحاني در زندگي فردي و اجتماعي، آن عزيزان را ياري دهند. داستانها به صورت محاوره اي نوشته شده اند تا كودكان بتوانند...

هدیه باشکوه

مارثای بسیار عزیزم 24 نوامبر شش ساله خواهی شد و در این روز خوش هدیه ای مخصوص همراه با محبت قلبیم برایت می فرستم و آن داستان کوتاهی است درباره ایادی امرالله میس مارثا روت که تو هم اسم ایشان هستی. دعایم این است که لایق اسم درخشانی که پدر و مادرت ترا نامیده اند باشی و در میدان خدمت حضرت بهاءالله مانند چراغ فروزنده بدرخشی. در زمانی که مسافرت با قطار و هواپیما به این آسانی نبود میس مارثا روت به تنهایی چهار بار دور دنیا را سفر نمودند و دیانت بهایی را به گوش هزاران نفر رساندند. این افراد بسیاری از جمله سلاطین و ملکه ها و روسای جمهور در کشورهای متعدد دنیا بودند. مارثا روت پیام حضرت بهاءالله را به...

چهار برادر

(داستانی به قلم نوه یکی از بازماندگان قلعه شیخ طبرسی) روزگاری چهار برادر شجاع مومن و دلیر بودند که امر مولای خود حضرت باب را بسیار دوست داشتند. آن ها قسم خوردند در راه این امر خدمت کنند و تا لحظه شهادت از دیانت خود دفاع کنند. ولی هر وقت یاد مادر سالخورده شان می افتادند در تصمیم خود تأمّل می کردند و نمی توانستند او را تنها بگذارند. تا آن که بالاخره مادرشان شک و دو دلی آن ها را از بین برد. یک روز که همگی برای کاری بیرون رفته بودند مادرشان در خانه را قفل کرد و حاضر نشد دوباره در را به رویشان باز کند. از داخل خانه مادرشان به آن ها گفت شما اگر پسرهای من هستید باید بدون تأمّل به طرف قلعه شیخ طبرسی...

مناجات

حاج میرزا حیدرعلی مردی بود از اصفهان. او کسی بود که به سفرهای زیادی می رفت و زندگیش را صرف تبلیغ مردم می کرد و به همین دلیل حضرت بهاءالله او را بسیار دوست داشتند. وقتی که حاج میرزا حیدرعلی به شهر طهران سفر کرده بود برای ملاقات یکی از دوستانش به منزل او رفت. مرد صاحبخانه طفل خیلی کوچکی داشت که تازه حرف زدن یاد گرفته بود. وقتی حاج میرزا حیدرعلی در اتاق نشسته و با صاحبخانه مشغول صحبت بود طفل وارد اتاق شد و با زبان شیرینی الله ابهی گفت. جناب حاجی به قدری از الله ابهی گفتن این طفل خوشحال شد که بی اختیار او را بغل گرفته بوسید. این بچه که اسمش حیّم بود مناجات کوچکی را هم از حفظ داشت و اجازه گرفت که...

خانه حضرت بهاءالله

یادم می آید یک روز جعمه بود. آن روز که پدرم به من گفت: "آیا می خواهی برویم خانه حضرت بهاءالله را ببینیم؟ خانه ای که وقتی کوچک بودند در آن زندگی می کردند"... آن موقع هنوز من به مدرسه یا درس اخلاق نمی رفتم و شاید بیشتر دوست داشتم مثل همیشه تا آمدن برادرم از درس اخلاق در خانه بمانم و تنها بازی کنم ولی خوب با پدرم رفتم. خیابان ها خیلی شلوغ بودند. پر از ماشین ها و آدم ها که این طرف و آن طرف می رفتند. از خیابان ها و کوچه های جورواجور گذشتیم و به کوچه های تنگی رسیدیم که همه مثل هم بودند. دیگر سر و صدای خیابان های نمی آمد. در عوض کوچه ها پر بودند از سر و صدای بچه های کوچک که بازی می کردند. خانه ها...

عید در خانه حضرت عبدالبهاء

روز عید، صبح زود، قبل از این که شهر عکا از خواب بیدار شود، چند گلدان کوچک و قشنگ که پر از گل های رنگارنگ و تازه بود، در بیرونی بیت مبارک حضرت عبدالبهاء چیده شده بود. در میان همه خانه های شهر عکا، چند خانه کوچک بود که در آن جنب و جوش عید وجود داشت. عده خیلی کمی از مردم شهر عکا بودند که آن روز خوشحال تر از روزهای دیگر بودند. آن ها احبای ایرانی بودند که در آن موقع در عکا زندگی می کردند و قرار بود آن روز برای ملاقات حضرت عبدالبهاء بروند. هنوز چند ساعتی از طلوع آفتاب نمی گذشت، در کوچه های تنگ و پیچ در پیچ عکا کسانی دیده می شدند که با لباس های تمیز و چهره های خوشحال شان به طرف خانه حضرت عبدالبهاء...
سایت آئین بهائی با کمال سرور به استحضار هم وطنان عزیز و شریف در ایران و خارج ایران می رساند که امکانی را فراهم نموده است تا همه فارسی زبانان اعم از ایرانی و غیر ایرانی بتوانند برای مطالعه و تحقیق درباره امر بهائی به صورت آنلاین و از طریق نرم افزار اسکایپ سلسه کتب روحی را مطالعه نمایند.
برای توفیق در این امر کافی است نرم افزار اسکایپ را روی گوشی و یا کامپیوتر خود داشته باشید. این امکان جدید از آن جهت اهمیت دارد که دوستان عزیز فارسی زبان در سراسر عالم به خصوص در کشور مقدس ایران در تمام شهرها و روستاهای دوردست که امکان تماس با جامعه بهائی را ندارند می توانند از این طریق به صورت آنلاین و امن با یکی از راهنمایان بهایی کتب روحی را در گروه مطالعه نمایند.
از دوستان علاقه مند تقاضا می نماییم آدرس یا آی دی اسکایپ خود را از طریق مکاتبه با ایمیل سایت آئین بهائی به آدرس info@aeenebahai.org در اختیار ما قرار دهند. سایت آیین بهائی نحوه شروع دوره مطالعات کتب روحی را از طریق اسکایپ با شما هماهنگ خواهد نمود.
 
شما می توانید سوالات و نظرات خود را در رابطه با دیانت بهایی از طریق آدرس ایمیل info@aeenebahai.org برای ما ارسال بفرمایید. همچنین برای دریافت آخرین مطالب از کانال رسمی وب سایت آئین بهایی در تلگرام استفاده نمایید. برای جستجو شناسه کاربری aeenebahai1 را در نرم افزار تلگرام جستجو کنید.