سلام: نمیدانم شیوا برای تشخیص دین دروغ از دین راستین چه معیار
هائی دارد.آیا صرف ادعای کسی در باره ی اینکه خودش را پیغمبر و دینش را دین حق بنامد برای حقانیت خودش و دینش کافیست؟اگر اینگونه است که همه ی مدعیان رسالت همین ادعا را داشته اند منتها بعضی برای اثبات رسالت خود اسلحه برداشته وبه جان مردم
بی دفاع افتاده اند و گفته اند یاادعای ماراقبول کنید،یاکشته
شوید و یاباج و خراج دهید تا زنده بمانید و حالا دهها نسل بعد
فرزندان آن ستمدیدگان به زور شمشیر به دین راستین و برحق! گرویدگان مثل من وتو میپندارند که حقانیت آن رسولان اعظم و اکرم موجب اشاعه و ترویج دینشان شده است و نه ضربت شمشیرشان!
و چون هزاران سال از زمان انبعاث آنان دور گشته ایم هرافسانه
که در باره ی بعثت و رسالتشان به هم بافته شده باور میکنیم و
پروازشان را سوار بر اسب از اینجا به آنجا می پذیریم.اماحکمت
های رسولی را که به زبان رایج خودمان سخن گفته و در عصــــری
بسیار نزدیک به دوران ما زیسته و در سراسر جهان میلیونها پیرو
دارد و آئین او بسیار به روح زمان ما نزدیکتر است بدون مطالعه
و تحقیق و مقایسه با دین بدویان و احکام زمان بربریت بشر و
اندیشیدن در باره ی حقانیت اولی،به صرف گفته ی متعصبان به دین حاکم ،مردود میشماریم و دروغی می انگاریم.من به شما توصیه
میکنم لااقل به آِیه 4 از سوره ابراهیم در قرآن مراجعه کنید که
میگوید: ( وماارسلنا من رسول الا بلسان قومه ...)یعنی ماهیچ رسولی را نفرستادیم جز این که به زبان قوم و ملت خودش احکام ما رابرای آنها بیان کند...شما هم اگر دین اسلام را به عنوان
دین غیر دروغ و راستین قبول دارید؛پس باید بپذیرید که دیانت
بهائی که ابتدا توسط یک ایرانی و به زبان فارسی متداول در ایران بشارت داده شده،یگانه دین واقعی و راستین بعد از دیـن زرتشی است که ابتدابرای ایرانیان فارسی زبان و سپس برای سایر
جویندگان راه خدا در سایر ملل بشارت آورده شده و خوشبختانه ازخشونت ها و نابخردی های برخی از ادیان سامی نیز مبرامیباشدو
راه رستگاری من و شمای مسلمان زاده در گروش به رهنمودهای وآموزشهای آن است .دوست شما:آریـــــا،از تهران
خواهدبود
Anonymousآریا said: