امیر محمود عزیز
قائم یا هر پیامبر دیگری وظیفه هدایت و نمایاندن طریق حق را دارد چنانچه در قرآن نیز عنوان و نقش " بشیر و نذیر" برای ایشان تعریف شده و به انسان اختیار داده شده تا خود راه خویش را برگزیند چنانچه فرموده اند " فریقا هدی و فریقا حق علیهم الضلالة" ولی اراده خداوند برآن قرار دارد که جوامع بشری در مسیری تکاملی سیر نمایند و با خروج از مرحله طفولیت بتدریج بتوانند انتخابهای صحیح تری انجام دهند و در مسیر سعادت اجتماعی گام بردارند . رسیدن به این نقطه نیاز به هدایت الهی از یک سو و توانمندیهای ابزاری و تئوریک از سوی دیگر دارد . تا زمانی که امکانات علمی و عملی لازم برای متحد شدن جهانیان پدید نیامده بود سخن از صلح عمومی و وحدت عالم انسانی ثمری نداشت . زمانی که زنان نیمه آدم به حساب می آمدند و کثیری از مردم بردگانی بودند که مانند کالا خرید و فروش میشدند سخن از برابری انسانها راه بجائی نمیبرد ولی امروز مقدمات نظری و عملی چنین اتفاق مبارکی فراهم است و همت و اراده خیر خواهان عالم لازم است که آنرا متحقق سازد . بنابر این در آثار پیشینیان این زمان برای وقوع آن ذکر گردیده . از سوی دیگر اگر عدالت با قوه قهریه برقرار گردد بدون اینکه اندیشه ها و آرمانهای انسانها و نوع رفتار ایشان تغییر کند چه تضمینی برای باقی ماندن آن وجود دارد
اگر اندیشه ما برای ظهور منجی آنگونه باشد که او همه چیز را با زور درست خواهد کرد و یا خود بخود درست خواهد شد به انسانهای منفعل و بی مسئولیتی بدل خواهیم شد که هیچ تلاشی برای تغییر شرایط خود نمی نمایند و منتظرند دیگری این کار را برایشان بکند
آنچه دوست بهائی تان در مورد قرآن گفته صحیح است. در نظر بهائیان همه کتب مقدسه محترمند و حاوی هدایات الهی برای مردم زمان خویش بوده اند
به امید تحقق قریب الوقوع وعود الهیه
در پناه حق باشید
سردبیر said: