در دیانت بهایی ما به هیچ وجه به الوهیت مظهر امر قائل نیستیم، خود این شبهه را اول باید مرتفع بکنیم.بیان حضرت ولی امر الله است که میفرمایند هر بهایی که حضرت بها الله را خدا بداند منحرف است. بنابرین وقتی این چنین است، در ادیان گذشته هم چون همه ادامهٔ یک سلسلهٔ حقایق است نظیرش را نمیتوانیم پیدا بکنیم. ولی در عالم امر و خلق، مطلع وحی برای ما در مقام نفس خداست. حق منزه است از خلق، و نه تنها حق خلق نیست حتی اگر آن خلق مظهر امر باشد، بلکه تصور آن حق را هم نمیشود کرد، ادراکش هم میسر نیست، معرفتش هم میسر نیست. بنابرین خدا منزه است از هرگونه اسمی صفتی، ربطی، جهتی، اشاره ای، و دلالتی، با همهٔ این خصوصیات. منتها همین تنزیه که خدا را فراتر از حد ادراک خلق قرار میدهد، ایجاب میکند که مطلع وحی برای ما در مقام نفس خدا باشد. و وقتی ما روی به سوی خدا میآوریم چون خدا سوی ندارد تا روی به آن آورده بشود، بنابرین روی به سوی مظهر امر آورده بشود. وقتی ما چیزی از خدا میخواهیم از مظهر امر بخواهیم. بنابرین مظاهر الهی در عالم امر و خلق در مقام نفس خدا میباشند.
Thomas said: