باز هم سلام بر دوست خوبم کورش.
خیلی خوشحالم که برای یک بار هم که شده با یه آدم حسابی طرفم.
دوست عزیزم بنده هیچ گونه تعصبی روی اسلام ندارم و در نظرات قبل هم گفتم که آمدنم به این سایت برای این بود که بهائیت را درست نمی شناختم. من به سایت های مسیحی و یهودی و اسلامی و وهابی هم رفتم. درسته که خانوادم مسلمونن ولی به خدا من هیچ وقت به خاطر پدر و مادرم مسلمان نبودم و نخواهم بود. اگر نظرهای قبل را بخوانید این حیله ی جالبی است که هرگاه دشمنان اسلام هرگاه جوابی می گیرند که نمی توانند آن را توجیه کنند اسم "سفسطه" و "ملغطه" و "انکار" و ... روی آن می گذارند و من هیچ وقت در جواب سردبیر این کلمات را به کار نبردم تا حقانیت مطالب را ثابت کنم.
لینک های ویکی پدیایی که من گذاشتم در "تمیزکاری" و "بی طرفی" نقصی ندارند که بالای آن ها نوشته شده باشد.
خود من میخواستم به مقاله ای درباره ی به صلیب کشیده شدن حضرت مسیح استناد کنم اما از لحاظ تاریخی غلط های زیادی داشت زیرا منابع آن یهودی بودند و بالای مقاله مشکوک بودن منابع را ذکر کرده بود. هرگاه درباره ی دزدی و غارت منبع اسلامی آوردید قبول می کنم. وگرنه اگر اسلام ستیز ها منابع ضد اسلام ننویسند که اسلام ستیز نیستند!
در ضمن شما من رو نمیشناسی پس تهمت نزن. من تماما اطلاعاتم قرآنی و تحقیقی هستند و یک تحقیق کامل درباره ی کامل بودن اسلام دارم ولی چون لینکش سانسور می شود زحمت آپلود کردن به خودم نمی دهم. اما شما حرف حق بزنید، بعد من زیر بارش می روم.
در جواب عایشه هم من در آن سایت فقط یک دلیل را ذکر کردم. بقیه دلایل:
مشهور این است که پیامبر عایشه را در سن شش یا هفت سالگی به عقد خود درآورده و پس از هجرت به مدینه در نه سالگی به خانه اش درآورد و با او زفاف کرد این خبر از خود عایشه نقل شده است.
(طبقات، ج8، ص39 / طبری، ج2، ص413)
امّا این مطلب به دلایل زیر صحیح نیست و سن او بیش از این می باشد.
1) بیشتر احادیثی که سن عایشه را هنگام ازدواج 9 سال گفته اند یا از طرف هشام بن عروه روایت شده است و یا از سوی راویان عراقی و شگفت اینکه اهل مدینه ؛ آنهایی که هشام بن عروه بیشتر از هفتاد سال نخست زندگی خویش را در میان شان گذارنده بود این مساله را روایت نکرده اند.
2) امام بخاری در کتاب تفسیر خویش حدیثی را از عائشه نقل نموده که در آن می گوید:هنگام نزول آیه «بل الساعه موعدهم و الساعه ادهی و امر» که جز سوره قمر به حساب می آید، من جاریه ای بودم و در بازی می کردم.
(فتح الباری، شرح صحیح البخاری، ج8، ص486)
لفظ جاریه در زبان عرب به معنی دوشیزه آمده است.
کتاب های تفسیر و حدیث می گویند که این آیه هشت سال قبل از هجرت پیامبر به مدینه نازل شده است. اگر سن عایشه را هنگام نزول این آیات اقلاً 10 سال فرض کنیم، سن ایشان هنگام ازدواج باید در حدود 20 بوده باشد.
3) طبری می گوید که ابوبکر دارای چهار فرزند بود که همه آنها در دوره جاهلیت بدنیا آمده بود.(تاریخ طبری، ج4، ص50)
اگر این سخن طبری درست باشد که عائشه قبل از بعثت پیامبر به دنیا آمده باشد، پس او به هیچ صورتی نمی تواند که هنگام ازدواج نه ساله بوده باشد.
4)براساس روایت های معتبر تاریخی، «اسماء» خواهر بزرگ عائشه ده سال از او بزرگتر بوده است.
(سیر اعلام النبلاء / ج2 / ص289 و البدایه و النهایه / ج8 / ص371)
و کتابهای بسیار معتبر تاریخ گزارش می دهند که اسماء در سال هفتاد و سوم هجری به عمر صد سالگی بدرود حیات گفت.(البدایه و النهایه / ج8 / ص372)
اگر اسما در سال هفتاد و سوم هجری صد ساله بوده باشد پس عمر او هنگام هجرت باید بیست و هفت یا بیست و هشت بوده باشد. بر اساس این روایت تاریخی اگر عمر اسماء در اثنای هجرت بیست و هفت و یا بیست وهشت بوده باشد، عائشه در آن زمان باید هفده ساله یا هجده ساله بوده باشد. اگر عائشه در سال اول یا دوم هجری ازدواج نموده باشند، باید عمر وی در اثنای ازدواج هیجده یا بیست بوده باشد.
5) ابن هشام از اولین نگارندگان سیره پیامبر معتقد است که عائشه از نخستین پیامبران محمد(ص) و از کسانی که در سالهای نخست، ایمان آورده بودند، باشد.(السیره النبویه / ج1 / ص227 - 234)
برای پذیرش دینی باید کودکی حداقل بتواند راه رود و حرف زدند. پس اگر عائشه در سال اول بعثت پیامبر سه ساله و یا پنج ساله بوده باشد، پس هنگام ازدواج باید حداقل 16 یا 18 ساله بوده باشد. ابن هشام می گوید که عایشه بعد از هیجده نفر ایمان آورده است(ابن هشام / ج1 / ص271) بر مبنای این سخن ابن هشام، سن عائشه هنگام ازدواج باید در حدود 16 تا 20 سال بوده باشد.
6) عائشه قبل از خواستگاری پیامبر، نه تنها که نامزد مرد دیگری بود که حتی آماده ازدواج بوده است. این شخص«جبیربن مطعم» نام داشت.(طبقات الکبری / ابن سعد / ص529، الاصابه / ج4 / ص356)به این معنی که هشت سال قبل از هجرت، در آن زمانی که ابوبکر می خواست به حبشه هجرت نماید، نزد مطعم رفت و گفت که او می خواهد عائشه را از قید نامزدی فرزندش جبیر می باشد با فرزندش تزویج نماید، ولی مطعم به خاطر آنکه ابوبکر مسلمان شده بود، عقد نامزدی فرزندش را با عائشه فسخ نمود. از این روایت بر می آید که حتی هشت سال قبل از نامزدی عائشه با پیامبر آماده ازدواج بوده است.
اگر فرض کنیم عائشه هنگام ازدواج با جبیر حداقل نه ساله بود و این ازدواج طبق روایات قبل از بعثت بود می توان نتیجه گرفت عائشه هنگام تزویج با پیامبر حداقل 17 یا 19 ساله و هنگام دخول 20یا22 ساله خواهد بود!!
خوب حالا باز پا فراتر می گذارم و فرض می کنم 6 تا 9 ساله درست است.حتی در این صورت هم پیامبر (ص) با هدف سکس با عایشه ازدواج نکرده بودند.همان طور که می دانید ایشان بسیار به عایشه علاقه داشتند و همیشه از او یاد می کردند. طوری که حسادت بقیه ی زنان را برانگیخت. اثبات این مطلب آن است که حتی در منابعی که سن عایشه 6 تا 9 سال ذکر شده هم نوشته تنها زن کودک پیامبر (ص) بود.اگر پیامبر (ص) کودک باز بوده اند چرا فقط با عایشه ازدواج کردند؟ چرا عایشه را پس از همبستر شدن با او طلاق ندادند؟
درباره ی تجاوز به زنان:
این چیزیه که شما نوشتید:
"درباره تجاوز هم زیاد لازم نیست به مغزت فشار بیاری که چرا در خفا انجام شده ولی همه خبر دارن."
که یک تناقض جالب در کلامتان هست: اگر در خفا انجام شده چطور همه خبر دارند؟
ببخشید، ولی اگر تو الآن به خواهرت تجاوز کنی میای به همه بگی؟مردم از کجا بفهمن؟
به علاوه اگر قرآن را قبول دارید سوره احزاب آیه 33 عصمت اهل بیت پیامبر (ص) رو تایید میکنه که طبق اون پیامبر (ص) هیچ گناهی مرتکب نشدند.
.
شما نوشته اید:
"پیغمبر شما تو جنگ میزده شوهر و پدر طرفو میکشته بعدشم برای اینکه روحیش رو تضعیف کنه اونو میبرده بالاسر جسد عزیزاش. بعد هم اونو میبرده باهاش جماع میکرده. لابد فکر میکنی که این بدبخت عاشق پیغمبر شده بوده و با کمال میل خودشو تقدیم پیغمبرتون کرده. در اصطلاح فقهیتون به این کار میگن تملک و تو قرآن هم گفته که هر چند تا از این زنا داشته باشید اشکال نداره و شامل او قانون چهار تا زن نمیشه. اگه دوست داری دقیقتر ماجرا رو بخونی برو قضیه صفیه دختر 17 ساله یهودی از قوم بنی نضیر رو که یکی از این قربانیا بود بخون تا بیشتر با افتخارات پیغمبرتون آشنا بشی
به زبون آدمای امروز به این کار میگن تجاوز و جنایت جنگی مشابه همین کار رو لشکر نجات بخش اسلام سر خواهر و مادر من و تو هم آوردن برو بخون تا پایبندیت به اسلام قوی تر بشه"
واقعا از این تفکر خیلی بدم اومد.
اولا که حمله اعراب به ایران تجاوز های زیادی داشت ولی اون ها کار عمر بوده نه معصومین. عمر با علی (ع) رباره ی حمله به ایران مشورت کرد و حضرت فرمودند که به ایران حمله کن.اما کجای خطبه ی ایشان گفته شده بود که برو تجاوز کن؟ لشکر عمر مردمان پستی بودند و این ربطی به پیامبر (ص) و ائمه ندارد.
.
دوما که طبق کدوم سند میگی شوهر و پدر مردم رو می کشته؟؟؟؟؟؟
.
سوما که اگر پیامبر (ص) زنانی که شوهر هاشون در جنگ کشته شدند رو سرپرستی نمی کردند خود شماااااااا الآن می گفتین که پیامبر ما بی غیرت بودن.
.
چهارما که صفیه بعد از آزادی از اسارت پیامبر (ص) مسلمان شد و با ایشان ازدواج کرد.
درباره ی قدرت شهوانی پیامبر (ص) هم بگویم که هنر است آدم انقدر قوه ی شهوانی داشته باشد و باز هم کنترلش کند.من و تو انقدر قدرت شهوانی داشتیم 24 ساعت تو رخت خواب بودیم.
.
و اما می رسیم به بحث خلافت:
سوره مائده به اتفاق شیعه و سنی آخرین سوره ای است که بر پیغمبر اکرم نازل شده و آیات مربوط به جریان غدیر جزء آخرین آیاتی است که نازل شده است .
درآیه سوم این سوره خداوند می فرماید : «اَلیَومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم وَ أتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الاسلامَ دینا » امروز دین شما را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را برای شما به عنوان یک دین پسندیدم .
بعد خداوند در آیه ۶۷ همین سوره می فرماید : « یااَیُها الرسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِکَ وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ » ( لحن آیه بسیار شدید است ) ای پیامبر ! آنچه را كه بر تو نازل شد تبلیغ كن و اگر تبلیغ نكنی رسالت الهی را تبلیغ نكرده ای .
علاوه بر این حدیث «هر کس من مولای او هستم علی(ع) مولای اوست» را سنی ها هم قبول دارند اما میگویند این مسئله دوست داشتن علی (ع) را نقل می کند نه خلافتش را.
درباره ی این که 90 درصد سنی هستند بگویم که حتی در قرآن هم آمده که همیشه اندیشه ی اقلیت درست است.
.
درباره ی زینب واقعا متاسفم براتون.سوره ی احزاب، آسات 37 و 38
37) و ( به یاد آر ) زمانی که به کسی که خدا بر او نعمت ( ایمان ) بخشیده بود و تو نیز بر او نعمت داده بودی ( آزاد کرده و پسرخوانده ات بود ) می گفتی همسرت را برای خود نگه دار و از خدا پروا کن. و تو آنچه را که خداوند ( در آینده ) آشکار سازنده آن بود ( مأمور شدنت به ازدواج با مطلّقه وی ) در دل خود پنهان می داشتی و از مردم می ترسیدی ( که بگویند با همسر پسرخوانده اش ازدواج نموده ) در حالی که خداوند سزاوارتر بود که از او بترسی. پس چون زید از وی نیازش را برآورد ( و طلاقش داد ) او را همسر تو کردیم تا ( در آینده ) برای مؤمنان در ازدواج با همسران پسرخوانده هایشان- آن گاه که پسرخوانده ها نیازشان را از آنها برآورده باشند- سختی و منعی نباشد ، و امر ( تکوینی ) خداوند همواره شدنی است.
38) بر پیامبر در آنچه خدا برای او مقرّر کرده هیچ گونه سختی و منعی نیست سنّت ( جاریه ) خداوند است درباره کسانی ( از انبیا ) که پیش از این گذشته اند ، و پیوسته فرمان خداوند ( درباره بشر ) حکمی تعیین شده و قضایی تقدیر شده است.
.
همان طور که میبینید با استناد بر قرآن "زید" همسرش را طلاق داد. نه این که به قول شما پیامبر(ص) او را به جنگ فرستاد.
.
آیه ی 50 و 51 سوره ی احزاب را بخوانید پیامبر (ص) با دسته زنانی را که خودشان را تسلیم پیامبر(ص) میکنند رابطه جنسی حلال هستند و این مختص پیامبر است.سه نکته درباره ی این آیه:
اولا که وقتی حقانیت قرآن را بیابیم نیازی ندارد دلیل همه ی احکام آن را (خصوصا احکام تاریخی) را بدانیم. زیرا می دانیم که خدا از همه ی ما برتر است و وقتی چیزی گفته حتما حق بوده. ضمن این که ما در زمان پیامبر (ص) نبوده ایم که بخواهیم این حکم را نقض یا تایید کنیم.
دوما که این حکم فقط باید راجع به پیامبر(ص) باشد و نه همه ی مؤمنان (که در این آیه ذکر شده است) و این به این دلیل است که اگر این حکم برای همه بود خودتان فرض کنید چه افتضاحی به بار می آمد.
سوما که درست است پیامبر (ص) زنان زیادی داشته اند اما فقط با عده ی بسیار کمی رابطه ی جنسی داشتند. سندش هم این است که (البته با عرض معذرت) در شرایطی که روش های جلوگیری از بارداری و کاندومی وجود نداشته ایشان فقط از دو همسر خود فرزند داشته اند.
درباره ی مطالعه کردن نیز دوست من، من مطالبی که شما می گویید را همه میدانم. قبل از شما این شبهات برای من هم بود.
همان طور که میبینید آیاتی که برای شما شبهه ایجاد کرده است را از حفظم. چه عایشه و چه خاله ی پیامبر و چه ... . اما پس از تحقیق بدون فکر کردن به "سفسطه" و "انکار" و این جور حرف ها به این نتیجه رسیدم که حرف اسلام نهایت درستی است و عده ای برای دشمنی با اسلام شبهاتی ایجاد می کنند.
خیلی از مکاتبه با روشنفکر هایی مثل شما خوشحالم و براتون آرزوی موفقیت می کنم.
فقط در آخر بگویم زیاد فکرتان درگیر شهوتی بودن یا نبودن پیامبر(ص) نکنید. ایشان اگر بیشتر از اسلام به فکر شهوتشان بودند همان اول پیشنهاد سران قریش برای زندگی مجلل و زنان زیبا می پذیرفتند و 23 سال وقت خود را صرف شهوت میکردند و نه اسلام.پس بیایید ما هم جای پرداختن به این مسئله به اسلام بپردازیم.
etc said: