در همه‏‌ی کتب مقدسه تصويری از آينده‏‌ی دوردست و جامعه‏‌ای که بايد در آخرالزمان به منصه‏‌ی ظهور درآيد، داده شده است و يکی از ويژگی‏های آن ايام، گسترش علم و اطلاع در پهنه‏‌ی جهان دانسته شده، چنان که در احاديث اسلامی ذکر آن آمده که آن چه قبل از آمدن موعود اسلام، يعنی حضرت قائم يا مهدی، مکشوف و معلوم بشريت بوده، معادل دو حرف از بيست و هفت حرف الفبا بوده است و چون قائم يا مهدی، ظهور کند، بيست و پنج حرف باقی مانده، شناخته خواهد شد.

در تورات آمده که در آن ايام، معرفت جهان را خواهد پوشيد، چون آب‏ها که سطح درياها را پوشانيده است و در انجيل متی، آن جا که حضرت مسيح به ذکر بازگشت خود و علائم انقضای عالم می‏‌پردازند، يکی از اموری که در آن زمان بايد تحقق يابد، چنين ذکر شده: «به اين بشارت، ملکوت [يعنی انجيل] در تمام عالم موعظه خواهد شد، تا برجميع امت‏‌ها شهادتی شود. آنگاه انتها خواهد رسيد» و به زبان ديگر همه‌‏ی جهان امکان آشنايی با مضمون بشارات کتب مقدسه را خواهد داشت.

بايد بار ديگر متذکر شويم که قبل از قرن نوزدهم که هنوز استفاده از نيروی بخار يا برق و نظاير آن روی نداده بود و حرکت و سفر از نقطه‏‌ای به نقطه‏‌ی ديگر به کمال دشواری و کندی صورت می‏‌گرفت، پيش‌‏بينی‏‌هايی که بدانها اشارت رفت، حکايت از يک تحول بنيادی در اوضاع عالم می‏‌کرد و چنين اتفاق افتاد که همه‌‏ی اختراعات و اکتشافات و پيشرفت‏های فنی که منتهی به تبديل کره‌‏ی زمين به نوعی دهکده‏‌ی کوچک گرديد، در قرن‏های نوزدهم و بيستم واقع شد و خصوصاً در اواخر قرن بيستم بود که آن چه به نام ITC يعنی تکنولوژی اطلاعات و مخابرات سريع و آنی معهود ذهن ماست، به عرصه‏‌ی وجود آمد و جامعه‌‏ی بشری را به نوعی جامعه‌‏ی جديد که اصطلاحاً Information Society يا جامعه‌‏ی متکی بر اطلاعات است، مبدل کرد.

جامعه‏‌ی متکی بر اطلاعات جامعه‌‏ای است که در آن توليد، توزيع و انتقال اطلاعات و تأمين خدمات لازمه برای آن که دستگاه‏های مخابره‏‌ی اطلاعات ايجاد شوند و به فروش رسند و تعمير پذيرند، يکی از مهمترين فعاليت‏های جامعه را تشکيل می‏دهد و سهم کسانی که در آن خدمات به کار مشغول هستند، در مجموع نيروی انسانی هر کشور قابل توجه است و بخشی قابل ملاحظه از توليد نا‏خالص ملی مديون اين نوع فعاليت‏‌هاست.

به عنوان نمونه از بابت توضيح بگوييم که بنا به دائرةالمعارف بريتانيکا، جهان در قرن بيستم شاهد توسعه‏‌ی قسمتی از فعاليت‏های اقتصادی بود که در زمينه‏‌ی اطلاعات، يعنی توليد و گزينش و توزيع اطلاعات متمرکز است. در سال ۱۹۷۵ اين گونه فعاليت حدود ۵۰ در صد نيروی کار را در امريکا به خود مشغول می‏‌کرده و خود اين امر زمينه ساز تشکل جامعه‏‌ی متکی بر اطلاعات شده است.

در امريکا فقط دو در صد جمعيت فعال، به کشاورزی و معدن می‏‌پردازد، بيست و دو در صد در صنايع و تجارت شاغل است، اما شصت و شش در صد به آموزش و پرورش، تحقيق و امور مربوط به دانش و اطلاعات مشغول است و ده در صد هم در بقيه‏‌ی خدمات. همين تحول را در ممالک صنعتی اروپا هم متدرجاً مشاهده می‏توان کرد.
اهميت اطلاعات و ظهور جامعه‌‏ای متکی بر اطلاعات به اندازه‌‏ای است که دو سال قبل، در دسامبر ۲۰۰۳ به اهتمام اتحاديه‏‌ی بين‌‏المللی مخابرات از راه دور Telecommunication‏ کنفرانسی از سران ممالک در شهر ژنو تشکيل شد و گزارش‏های متعدد درباره‌‏ی نقش مهم بخش اطلاعات و مخابرات در اقتصاد همه‏‌ی ممالک انتشار يافت.
يکی از گزارش‏ها که عنوانش راپرت توسعه‏‌ی مخابرات دور در سطح جهان است و به سال ۲۰۰۳ به مناسبت کنفرانس سران تهيه و نشر شده، می‏‌نويسد که در سطح جهانی بازار تکنولوژی مخابرات و اطلاعات ITC از نظر ارزش معادل ۲۰۶۶ ميليارد دلار است و ۶،۶ در صد توليد ناخالص داخلی کره‏‌ی ارض را تشکيل می‏دهد، رقمی که شامل سخت‌‏افزارها، نرم‏‌افزارها و خدمات مرتبط به بخش اطلاعات و مخابرات می‏شود.

سرعت رشد اين بخش به حدی است که هيچ بخش ديگر اقتصاد را توانايی رقابت با آن نيست. کافی است که به عنوان مثال يادآوری شود که در سال ۱۹۸۸ فقط هشت کشور دسترس مستقيم به اينترنت، يعنی گنجينه‏‌ی اطلاعات جهانی داشته‌‏اند، در حالی که در سال ۲۰۰۳ تعداد ممالک مزبور به ۲۰۹ کشور، يعنی عملاً همه‏‌ی ممالک عالم رسيده است.

در سال ۱۹۷۰ مشترکين تلفن در سراسر جهان حدود ۲۰۰ مليون نفر بودند. اين رقم در سال ۲۰۰۰ به شش برابر، يعنی ۱،۲ ميليارد نفوس رسيد. در نيمه‏‌ی دهه‌‏ی ۱۹۸۰- ۱۹۹۰ ميلادی بود که تلفن متحرک به بازار آمد و در اندک مدتی مشتريان آن به قريب ۱،۱ ميليارد نفر در سال ۲۰۰۰ بالغ شدند و البته همه‏‌ی اين ارقام با سرعت روی در فزونی دارد.

از نشانه‌‏های فرارسيدن عصر متکی بر اطلاعات، توسعه‌‏ی سريع استفاده از کامپيوتر در منازل افراد است. مثلاً در کشوری چون ژاپن که از پيشرفته‌‏ترين ممالک عالم و دارای اقتصادی نيرومند است، ۹۹ در صد خانواده‌‏ها به تلويزيون دسترس دارند و ۸۶ در صد از تلفن متحرک استفاده می‏کنند و نزديک به ۴۹ در صد از اينترنت بهره می‏گيرند. چند رقم ديگر درباره‌‏ی وجود کامپيوتر شخصی در خانواده‌‏ها، مطلب را بارزتر می‏کند: در ايسلند ۷۳ در صد خانواده‌‏ها کامپيوتر شخصی دارند و در بحرين که کشوری درحال رشد محسوب است، ۳۳ در صد.

در سال ۲۰۰۲ – ۲۰۰۳ شماره‌‏ی کامپيوترهای مورد استفاده در جهان، ۶۱۵ مليون واحد بود و حال آن که در سال ۱۹۹۰ فقط ۱۲۰ مليون بود و به عبارت ديگر استفاده از کامپيوتر در طی ۱۲ سال ۵ برابر شد. نسبت مجموعی کاربرد کامپيوتر شخصی در ممالک پيشرفته ۷۳ در صد است و در ممالک در حال رشد ۲۷ در صد.

يک کشور که به عنوان نمونه‏‌ی ممالکی ياد می‏شود که اقتصاد آنها در مدتی کوتاه از مرحله‏‌ی کشاوزی به مرحله‏‌ی صنعتی انتقال يافت و بعد به جامعه‏‌ی متکی بر توليد و توزيع اطلاعات مبدل شد، کره‏‌ی جنوبی است که در حال حاضر ثلث صادراتش در ارتباط با تکنولوژی اطلاعات و مخابرات مدرن است و در سال ۲۰۰۱ – ۲۰۰۰، ۱،۳ مليون نفر از جمعيت فعال اين مملکت در اين بخش از تکنولوژی شاغل بوده اند.

بايد متذکر بود که اين گونه تحول را فقط از ديدگاه اقتصادی يا عددی نبايد نگريست. دسترسی به مخابرات و اطلاعات مدرن، منشأ تحولات معنوی و کيفی هم بوده و هست و از جمله دست يافتن به علم و معلومات علمی که به ميزان باورناکردنی از طريق اينترنت مي‌‏توان به چنگ آورد، زيرا هستند مؤسسات بزرگ فعال در اين عرصه که دارند همه‏‌ی دائرةالمعارف‌‏ها و حتی محتملاً همه‏‌ی کتب کتابخانه‌‏های جهان را به روی پرده‌‏ی کامپيوتر می‏‌آورند و در معرض استفاده‌‏ی همگان قرار می‏دهند.

اشاره‏‌ای سريع به اختراعاتی که زمينه را برای حلول عصر اطلاعات هموار کرد، بی‏‌فايده نخواهد بود.
: در سال ۱۸۴۴ بود که اولين تلگراف مورس به صورت الکتريک از بالتيمور به واشنگتون مخابره شد و اين امر مقارن زمانی بود که حضرت باب ظهور خود را به اول من‌‏آمن، يعنی ملاحسين بشرويی در شيراز اعلام فرمود.

: سی و دو سال بعد، يعنی در سال ۱۸۷۶ تلفن توسط گراهام بل اختراع شد.

: اختراع مهم ديگر کامپيوتر بود، يعنی ماشين‏‌های حسابگر الکترونيک که دارای حافظه‌‏ای وسيع است و در سرعتی اقل از آن قادر است، انواع اطلاعات را مورد بررسی، سنجش و استفاده قرار دهد و مسائل پيچيده‌‏ی رياضی و منطقی را به صورت خودکار به مدد برنامه‌‏های تهيه شده از قبل، حل کند. اين IBM بود که در سال ۱۹۴۶ اول کامپيوتر الکترونيکی را ساخت. سابقاً کامپيوتر، دستگاه‌‏های عظيمی بود، ولی اينک به صورت کوچک دستی هم درآمده. اين اختراع از تحقيقات مربوط به برق و بعد از آن الکترونيک در سال‏های بعد از جنگ جهانی دوم حاصل شد، يعنی بعد از سال۱۹۹۰ ايجاد ميکروپروسسورها و درست کردن کامپيوترهای کوچک امکان يافت. با اختراع ترانزيستور در سال ۱۹۴۸ امکان کوچک ساخت ماشين‏های برقی به وجود آمده و بر اساس آن بود که کامپيوتر دستی ساخته شد.

: در مورد استفاده از ماهواره که برای ارسال امواج صوتی و تصويری تکيه‏‌گاه راديوها و تلويزيون‏های جهان است، بايد متذکر بود که شروع فرستادن ماهواره‏‌ها در سال ۱۹۵۷ بود که توسط روس‏‌ها انجام شد، ولی اول بار ماهواره‏‌ی مخصوص مخابرات از راه دور را امريکائيان در سال ۱۹۶۲ به فضا فرستادند.

: در مورد راديو ياد آور شويم که اساس ارتباط راديويی را مکسوئل و هرتس نهادند، ولی نخستين کسی که ارتباط راديويی را عملی کرد، مارکونی ايطاليايی بود (۱۸۹۵) و در دسامبر سال ۱۹۰۱ اول پيام راديويی بر فراز اقيانوس اطلس از انگلستان به کانادا فرستاده شد.

: سرانجام اولين دستگاه‏های پخش منظم راديويی در سال ۱۹۲۰ در امريکا و انگلستان به کار افتاد و از آن به بعد ارتباط راديويی به سرعت توسعه يافت.

: تلويزيون پديده‌‏ای تازه‌‏تر است و به خصوص در دهه‏‏‌ی ۲۰ – ۳۰ قرن گذشته بود که کارهای پيشروانی چون هرتس، فلمينگ، اديسون در راه عملی کردن انتقال تصاوير از دور الهام بخش اصحاب فن شد و بعد از تکميل تلويزيون از جهات فنی، سرانجام اين پديده در ۱۹۴۵ به بازار آمد و قريب ۵ سال بعد تعداد گيرنده‏‌های تلويزيونی در دنيا به ۵ مليون واحد بالغ شد.

اما می‏توان گفت که اين اکتشافات و اختراعات از ديدگاه اهل ايمان همه از برکات ظهور جديدی بود که رسالتش رساندن جامعه‏‌ی بشری به اوج ترقيات مادی و معنوی بوده و هست.

شبهه‏‌ای نيست که در عصر اطلاعات ديگر نمی‏شود با انديشه‌‏های سنتی و تقليد از افکار متحجر کهنه، زندگی کرد. هر فردی اگر خود کامپيوتر شخصی نداشته باشد، در کافه‏‌های کامپيوتری می‏تواند به اينترنت دست يابد و اطلاعات جديد مورد نياز خود را از منابع متعدد تحصيل کند.

دوران تحذير از مطالعه‏‌ی کتب غير و تکفير ديگرانديشان به کلی منقضی شده است. عصر اطلاعات نيازمند اصول فکری تازه‌‏ای است - از گرايش به تحری حقيقت گرفته تا تحرک ذهنی و توانايی نقد و تميز و تشخيص - که متأسفانه در بسياری از مکاتب و مذاهب گذشته مورد اعتنا نبوده‌‏اند.

از جمله مشخصات آئين بهائی يکی اين است که با مقتضيات عصر اطلاعات و جامعه‏‌ی معطوف به علم و اطلاع، توافق کامل دارد. ثانياً در آثار بهائی تحقق چنين تحول عظيمی در احوال بشری پيش‌‏بينی شده است. ثالثاً ديانت بهائی افراد خود را برای حصول مهارت‏‌هايی که جهت زندگی در چنين دنيايی ضرور هستند، رهنمايی می‏‌کند و پرورش می‏دهد. توضيحات آينده‏‌ی بنده، اين هر سه نکته را انشاءالله روشن خواهد کرد.

اين که گفتيم آئين بهائی با شرايط عصر علم و اطلاع، سازگاری کامل دارد، از جهات متعدد محقق است:
نخست آن که ديانت بهائی به جای تقليد و پيروی عقايد سايرين که در جوامع دينی سابق مرسوم بود، افراد را به جستجوی شخصی حقيقت دعوت می‏کند.

ثانياً در آثار بهائی علم مورد ستايش مخصوص قرار گرفته، چنان که حضرت بهاءالله آن را کنز حقيقی برای انسان دانسته و علت عزت و نعمت منظور فرموده‌‏اند و سبب اعتلای عالم وجود را علوم و فنون محسوب داشته و فرموده‌‏اند: «علم به منزله‏‌ی جناح است از برای وجود و مرقاة است از برای صعود. تحصيلش بر کل لازم» و اضافه کرده‌‏اند که: «صاحبان علوم و صنايع را حق عظيم است بر عالم».

حضرت عبدالبهاء در خطابات متعدد خود در دانشگاه‏ها و مؤسسات عالی علمی، در تجليل علم و علما داد سخن داده‌‏اند و توافق علم و دين را به عنوان يکی از تعليمات اساسی آئين جديد معرفی کرده‏‌اند و همواره بهائيان را به کسب اطلاع از آخرين پيشرفت‏های علمی تشويق و تهييج کرده‌‏اند که اگر بخواهم بيانات آن حضرت را نقل کنم، مثنوی هفتاد من کاغذ شود. ناچار به نقل چند کلام از سخنان آن حضرت اکتفا بايد کرد:

«اعظم فضايل عالم انسانی علم است. علم سبب ظهور فيض الهی است.»

«اگر چنان چه دين مخالف عقل باشد، اوهام است و اين نيز يک مسئله از مسائل و تعاليم بهاءالله است. پس جميع عقايدتان را تطبيق کنيد، تا علم مطابق دين باشد، زيرا دين انسان را بالی است و علم بال ديگر. انسان به دو بال پرواز می‏کند.»

«علم سبب عزت ابديه‏‌ی انسان است، علم سبب شرف عالم انسانی است... علم خدمت به عالم حقيقت کند، علم اديان سابقه را از تقاليد نجات دهد... علم اعظم منقبت عالم انسانی است، علم انسان را از اسارت طبيعت نجات دهد.»
«اشرف مرکز در عالم انسانی مرکز علوم و فنون است، زيرا علم سبب روشنايی عالم است، علم سبب راحت و آسايش است، علم سبب عزت عالم انسانی است.»

ثالثاً در آثار بهائی در مورد وظايف علما و کسانی که مسئوليت ارائه‏‌ی اطلاعات را دارند، مانند روزنامه‏‌نگاران، سخن به تفصيل رفته و از جمله در مورد پاي‏بندی به حقيقت و تحقيق درست و کامل در هر امری و احتراز از اِعمال غرض و حب و بغض بی‏‌اساس تأکيدات مخصوص شده است و مشخصات کلام که تکيه‏‌گاه ارتباطات و مخابرات است، تشريح شده و مذکور آمده که در موضع ديگری، طی سخنرانی‏‌های پيام دوست به آن اشارت کرده‌‏ايم و شنوندگان عزيز می‌‏توانند بدان رجوع کنند.

اشاره کردم که در آثار بهائی تحول عظيمی که به مناسبت ورود به عصر اطلاعات در زندگی بشر روی می‏دهد، مطرح شده است. حضرت بهاءالله زمانی دعوت خود را اعلام کردند که سال‏هايی چند از اختراع تلگراف مورس گذشته بود، اما نه تلفن وجود داشت، نه طبعاً ساير وسايل ارتباطات و مخابرات مدرن و تلگراف مورس هم در دسترس دولت‏ها بود و عامه‏‌ی مردم بر آن دست نداشت. معذلک چنين به نظر می‏رسد که آن جا که آن حضرت از روزنامه سخن می‏گويند، پيش‏بينی راديو و تلويزيون را که محصولات قرن بعدی هستند، به طور ضمنی می‏فرمايند.
بيان آن حضرت در لوح طرازات اين است: «امروز اسرار ارض امام ابصار موجود و مشهود و اوراق اخبار طيار روزنامه فی‏‌الحقيقه مرات جهان است. اعمال و افعال احزاب مختلف را می‌‏نمايد، هم می‌‏نماياند و هم می‏‌شنواند. مرآتی است که صاحب سمع و بصر و لسان است ، ظهوری است عجيب و امری است بزرگ.» اين اظهار شگفتی نمی‏تواند محدود و محصور در روزنامه مطبوع باشد.

در حاشيه‏‌ی سخن شايد ذکر اين مطلب مفيد باشد که حضرت بهاءالله وجود روزنامه و مطبوعات را فی‌‏الحقيقه تحقق بشاراتی در قرآن مجيد دانسته‌‏اند که در سوره‌‏ی ۹۹، يعنی سوره‌‏ی الزلزله به صورت سمبوليک يا نمادی آمده که در روز موعود، يعنی قيامت تُحدّث الارض اخبارها، يعنی زمين اخبار خود را حکايت خواهد کرد. همان نفس بزرگوار در همان لوح يا مکتوبی که به آيه‏‌ی فوق آغاز شده، ضمن ستايش از جرايد که می‏توانند علت تربيت و ترقی و دانايی و آگاهی مردمان باشند، وظيفه‏‌ی سنگين اصحاب مطبوعات به تحقيق کامل در هر امری را يادآور می‏شوند و چون نظر به پيش‌‏بينی‏‌های گذشتگان دارند، اخبار را به پرنده‌‏ای که در همه‏‌ی جهان سير می‏کند، تشبيه کرده، می‏فرمايند: «فی‌‏الحقيقه جرايد گاهی طی‌‏الارض می‏‌نمايند و هنگامی به قوادم اخبار در طيران و وقتی تغيير اسم می‌‏نمايند و سياله‌‏ی برقيه‏‌ی (تلگراف) می‏شود. تتطاير منها الاذکار والاخبار وآلاثار.»

حضرت عبدالبهاء با مخترع تلفن، گراهام بل، در امريکا ملاقات فرمودند (۲۴ اپريل ۱۹۱۲) و درباره‏‌ی صلح و وحدت عالم انسانی با او سخن گفتند و نقل می‏کنند که هرچند بل تصور می‏کرد که تلفن را به خاطر همسرش که از شنوايی و گفتار محروم بود، ساخته است، اما با آن ملاقات دريافت که اين وسيله‏‌ی مدرن می‌‏تواند در خدمت هدف‏‌های والايی چون ارتباط و دوستی بين ملل درآيد.

صريح‌‏ترين پيش‌‏بينی ورود عالم به عصر اطلاعات در توقيع، يعنی مکتوبی از حضرت شوقی ربانی، ولی امر بهائی است که در سال ۱۹۳۶ تحرير شده و طی آن دورنمای تحولات آينده‏‌ی جهان را ترسيم می‏فرمايند و از جمله می‏گويند که در جامعه‏‌ی متحد جهانی که در آينده‌‏ی ايام تأسيس خواهد شد، «دستگاهی برای مخابرات و ارتباطات جهانی ابداع خواهد شد که تمامی کره‏‌ی ارض را دربرخواهد گرفت، از موانع و قيود ملی آزاد خواهد بود و با سرعتی حيرت انگيز و انتظامی کامل به کار خواهد افتاد.»

هم در آن پيام به هنگام توصيف جامعه‏‌ی متحد جهانی آينده می‏‌فرمايند: «در چنين جامعه‏‌ای علم و دين، يعنی نيرومندترين قوای موجود در حيات بشری، با هم در آشتی و اشتراک مساعی بوده و به طور هماهنگ رشد خواهند کرد و در ظل چنين نظمی، مطبوعات در حالی که ميدان را برای ابراز نظرات و عقايد مختلفه باز و آزاد خواهند گذاشت، ديگر وسيله‏‌ی اعمال اغراض شخصی و تأمين منافع گروهی خاص قرار نخواهند گرفت و از اعمال نفوذ دول و ملل و رقابت‏‌های آنان رهايی خواهند يافت.»

قبلاً متذکر شديم که عملاً همه‌‏ی کشورهای عالم در سال ۲۰۰۳ دسترس مستقيم به اينترنت داشته‏‌اند و مسلماً توجه حضرت شوقی ربانی به تلگراف، تلفن و مانند آن نيست، بلکه نظر ايشان معطوف به تکنولوژی نوين است که هم جهان ‏شمول است، هم فوق‌‏العاده سريع و هم خارج از کنترل دولت‏ها که مصداق آن منحصراً تکنولوژی انفرماتيک وای‏ميل و اينترنت می‏تواند باشد.

آن چه توجه هر شخصی راجلب تواند کرد، سرعت پيشرفت جهان به سوی جامعه‏‌ی متکی بر اطلاعات است، فی‌‏المثل در سال ۱۹۹۳ حدود ۱۲ در صد سکنه‏‌ی ارض، مشترک تلفن ثابت بودند. در سال ۲۰۰۱ اين نسبت از ۳۶ در صد تجاوز کرد و به عبارت ديگر در ظرف ۸ سال بهره‏‌مندان از تلفن ثابت بيش از سه برابر شدند. چنان می‌‏نمايد که دنيا خود را برای عصری که در آن تکنولوژی نوين تکيه گاه ارتباطات مودت آميز ملل مختلف خواهد بود، آماده می‏‌کند.

چه مناسب حال و مقال است اين بيانات حضرت بهاءالله که فرموده‌‏اند: «راه آزادی باز شده، بشتابيد و چشمه‏‌ی دانايی جوشيده، از او بياشاميد. به راستی می‏گويم، هرآن چه از نادانی بکاهد و بر دانايی بيفرايد، او پسنديده‌‏ی آفريننده بوده و هست. بگو ای مردمان، در سايه‏‌ی داد و راستی راه برويد و در سراپرده‏‌ی يکتايی درآييد....» و نيز می‏فرمايند: «اميد چنان است که در اين بامداد که جهان از روشنی‏‏‌های خورشيد دانش، روشن است، بخواست دوست پی‏بريم و از دريای شناسايی بياشاميم» و بالأخره: «بگو، امروز به پيروزی دانای يکتا، آفتاب دانايی از پس پرده‏‌ی جان برآمد و همه‌‏ی پرندگان بيابان از باده‌‏ی دانش مستند و به ياد دوست خرسند. نيکو است کسی که بيايد و بيابد».

پيش از اين اشارت کرديم که آثار بهائی نه فقط تحول جهان به سوی عصر علم و اطلاعات را پيش‌‏بينی کرده، بلکه موجبات آن را فراهم کرده که مهارت‌‏های ضروری برای زندگی و فعاليت در چنين عصر و دنيايی تحصيل شود.
اول مهارت، توانايی پژوهش و بررسی در اطلاعاتی است که از طريق وسايل مخابراتی در اختيار انسان قرار می‏گيرد و نيز قدرت تشخيص و تميز صواب از خطا، يعنی با ديده‌‏ی نقاد به آن اطلاعات نگريستن و آنها را در ترازوی عقل سبک و سنگين کردن و به کمال واقع ‏بينی و انصاف سنجيدن و طبعاً قضاوت ديگران را که ممکن است با حب و يا بغض مقرون باشد، ملاک داوری خود قرار ندادن. اصل تحری حقيقت که در امر بهائی توصيه شده، حصول چنين مهارتی را اقتضا می‏کند.

در اين جا همان بيان حضرت بهاءالله مصداق دارد که درباره‏‌ی نگارنده‏‌ی روزنامه‌‏ها فرموده‌‏اند: «سزاوار آن که از غرض نفس و هوی مقدس باشد و به طراز عدل و انصاف مزين و در امور به قدر مقدور تفحص نمايد، تا بر حقيقت آن آگاه شود.»

دومين مهارت، احترام صميمی به افکار و عقايد ديگران است، ولو شخص با تمام، يا بخشی از آنها موافق نباشد و احتراز از مجادله‌‏ی لفظی و بی‏‌حرمتی به مخاطب وخروج از جاده‌‏ی ادب، ادبی که در عرف بهائيان سيد اخلاق می‏دانندش. اين احترام از باب تظاهر و ريا نيست، بلکه با اعتقاد به اين حقيقت است که: در هيچ سری نيست که سرّی ز خدا نيست. الطرق الی الله علی عدد انفس الخلائق. همين که اصل نسبيت حقيقت در امر بهائی پذيرفته شده، هيچ کس نمی‏تواند خود را مالک منحصر حقيقت بداند و ديگران را دستخوش خطا انگارد.

گوينده اگر حرفی دارد، بايد به زبان محبت و شفقت القا نمايد. اگر قبول شد، مقصود حاصل است و الا بايد مخاطب را به خود واگذارد و درباره‏‌ی او دعا کند. به فرموده‏‌ی حضرت بهاءالله: «لسان شفقت جذّابِ قلوب است و مائده‌‏ی روح.»

حضرت عبدالبهاء در موضعی در سفرهای غرب فرموده‌‏اند: «اول کسی که خود را پسنديد، شيطان بود. انسان نبايد خود را برتر از ديگران داند، بلکه بايد هميشه خاضع و خاشع باشد.»

سومين مهارت صبر و شکيبايی، سهل‌‏گيری و مدارا است که دنيای شتاب زده‏‌ی امروز دارد روز به روز بيشتر از آن فاصله می‏گيرد.

حضرت شوقی ربانی در توقيع‌ی فرموده‏‌اند: «هرچه صبر و شکيبايی و تفاهم محبت آميز ياران نسبت به يکديگر و اغماض نواقص بيشتر باشد، ترقی جامعه به طور کلی افزون‏تر خواهد شد.» اين مطلب همان قدر درباره‏‌ی جامعه‏‌ی بهائی صادق است که در هر جامعه‏‌ای، زيرا عجول بودن و فقدان تساهل و مدارا غالباً موجب عکس العملی ناسنجيده می‏شود که به رابطه‏‌ی تبادل نظر ميان شخص و مخاطب او لطمه‌‏ی بسيار می‏زند.

حضرت عبدالبهاء در بيان شرايط اصحاب شور فرموده‌‏اند: «تصادم افکار و مقاومت آراء در انجمن شوری سبب ظهور شعاع حقيقت است. نبايد هيچ يک از اعضا متکدر از مقاومت ديگری شود، بلکه هريک قول ديگری را با وجود مخالف بودن با رأی خويش، در کمال ادب، به خلوص نيت گوش دهد و غباری در قلبش ننشيند، چون چنين گردد، آن انجمن، انجمن الهی است و الا سبب بردوت و کدورت عالم شيطانی.»

اين سه نمونه از مهارت‏‌هايی است که بهائيان سعی می‏کنند، در خود و فرزندان خود بپرورند. شايد ذکر آنها برای بحث ما کفايت کند. آثار بهائی درباره‏‌ی نحوه‏‌ی مشورت يا شيوه‏‌ی همکاری، شرايط دوستی، چگونگی حل مشکلات في‌مابين، حاوی راهنمايی‏‌های سودمندی است که شخص علاقه‏‌مند می‏تواند با مراجعه به کتب بهائی چون امر و خلق در ۴ جلد و کتاب حيات بهائی و گلزار تعاليم بهائی و نظاير آن، بدان‏ها دسترس حاصل کند و نيز در آثار بهائی می‏توان مبسوطاً درباره‌‏ی منهيّاتی چون دروغ‏گويی، تهمت زدن، افترا، دل شکستن و خاطر مردم آزردن و نيز تعصب وزريدن و اعمال ناخوش ديگری که در اين ظهور مکرم قوياً نهی و منع شده است، بياناتی به دست آورد.
اين همه رهنمود‏هايی است که رعايتش زندگی موفق در يک عصر و جامعه‏‌ی متکی بر اطلاع و علم را تسهيل می‏کند.

برآن چه معروض افتاد، نکته‏‌ای را از باب زبان شناسی عرض کنم و آن تکرار فراوان کلمه‏‌ی مطالعه، اطلاع و مطلع در آثار بهائی است و دعوت به کسب اطلاع از همه‏‌ی اديان سايره و از علوم و معارف عصريه. در معابد بهائی که مشرق الاذکار ناميده می‏شود، آيات مقدسه‏‌ی ظهورات سابقه هم تلاوت می‏شود و در کلاس‏های جوانان، آنان را با اديان گذشته و تاريخ و عقايد و احکام آنها آشنا می‏کنند و چنان که به جای خود گفته‏‌ايم، جوانان، زنان، بزرگسالان تشويق شده‌‏اند که از هر علم مفيدی کسب اطلاع کنند و بهره‏‌مند شوند.

حضرت عبدالبهاء در لوحی، يکی از اعظم وسايل نجاح و فلاح، يعنی رستگاری را «ترويج معارف و تعميم تعليم و نشر علوم نافعه و تشويق بر اطلاع بر اسرار خلقيه و کشف رموز مودوعه و حقايق کونيه و...» دانسته‏‌اند و حضرت بهاءالله ضمن تشويق پيروان خود به مطالعه‏‌ی آيات الهی، تذکار می‏دهند که هدف، کسب اطلاع از مقصود حق است و نه صرف تکرار الفاظ بدون تفکر و تعمق و اطلاع از مقصود حق. البته مقصد اصلی همان عمل به موجب وصايا و نصايح الهی بوده و هست و علم بی‏‌عمل حکم شجر بی‌‏ثمر را دارد.

در پايان اين مقال بايد عرض کنم که ورود به عصر اطلاع و انفرماتيک می‏تواند بشريت را به يکی از دو مسير مختلف و تا حدی متغاير رهنمون گردد. يکی آن که در تکنولوژی نوين ارتباطات و مخابرات تنها به عنوان وسيله‌‏ای برای افزايش ثروت و قدرت بنگرد و ديگر آن که اين تکنولوژی را وسيله‌‏ای برای نزديک کردن افکار و اتحاد روزافزون بشر به صورت يک جامعه‏‌ی مشترک المنافع قرار دهد.

بايد اميدوار بود که پيشرفت‏‌های حاصل از کاربرد مخابرات آنی و انتقال فوری اطلاعات، نويد تحقق مدنيت جديدی را دهد که در آن نه فقط مغزها، بلکه دل‏ها به هم پيوند يابد و چنان که حضرت ولی امرالله شوقی ربانی در همان پيام سال ۱۹۳۶ يعنی حدود هفتاد سال قبل پيش‌‏بينی و اظهار اميدواری کرده‌‏اند، در آن قدرت، خادم عدالت گردد و علم و فن برای تقويت حيات عقلانی و اخلاقی و معنوی نوع انسان به کار گرفته شود.

 

1- اشعيا، ۱۱/۹
2- انجيل متی، باب ۲۴
3- خطابات، جلد اول، ص ۶۹
4- همان جا، ص ۱۵۸ - ۱۵۷
5- همان جا، جلد دوم، ص ۷۸- ۷۷
6- همان جا، ص ۲۶۷
7- نقل از نظم بديع، ص ۹- ۲۸
8- دريای دانش، ص ۷ - ۸
9- همان جا، ص ۸
10- همان جا، ص ۹
11- الواح نازله بعد از کتاب مستطاب اقدس، ص ۲۱
12- گلزار تعاليم، ص ۱۵۰
13- همان جا، ص ۱۳۵
14- ترجمه در گلزار تعاليم، ص ۱۷۹
15- گلزار تعاليم، ص ۳۱۰

سایر دسته بندیها

Add new comment

Image CAPTCHA
سایت آئین بهائی با کمال سرور به استحضار هم وطنان عزیز و شریف در ایران و خارج ایران می رساند که امکانی را فراهم نموده است تا همه فارسی زبانان اعم از ایرانی و غیر ایرانی بتوانند برای مطالعه و تحقیق درباره امر بهائی به صورت آنلاین و از طریق نرم افزار اسکایپ سلسه کتب روحی را مطالعه نمایند.
برای توفیق در این امر کافی است نرم افزار اسکایپ را روی گوشی و یا کامپیوتر خود داشته باشید. این امکان جدید از آن جهت اهمیت دارد که دوستان عزیز فارسی زبان در سراسر عالم به خصوص در کشور مقدس ایران در تمام شهرها و روستاهای دوردست که امکان تماس با جامعه بهائی را ندارند می توانند از این طریق به صورت آنلاین و امن با یکی از راهنمایان بهایی کتب روحی را در گروه مطالعه نمایند.
از دوستان علاقه مند تقاضا می نماییم آدرس یا آی دی اسکایپ خود را از طریق مکاتبه با ایمیل سایت آئین بهائی به آدرس info@aeenebahai.org در اختیار ما قرار دهند. سایت آیین بهائی نحوه شروع دوره مطالعات کتب روحی را از طریق اسکایپ با شما هماهنگ خواهد نمود.
 
شما می توانید سوالات و نظرات خود را در رابطه با دیانت بهایی از طریق آدرس ایمیل info@aeenebahai.org برای ما ارسال بفرمایید. همچنین برای دریافت آخرین مطالب از کانال رسمی وب سایت آئین بهایی در تلگرام استفاده نمایید. برای جستجو شناسه کاربری aeenebahai1 را در نرم افزار تلگرام جستجو کنید.