همه می‏دانيم که از جمله بشاراتی که در کتب مقدسه‏ی پيشين درباره‏ی موعود منتظر آخرالزمان آمده، اين است که به ظهور او جهان پر از عدل و داد خواهد شد. به گفته‏ی اشعيای نبی، شخص موعود امت‏ها را داوری خواهد کرد (باب دوم)، مسکينان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومان زمين به راستی حکم خواهد فرمود (باب پانزدهم) کمربندش عدالت خواهد بود (همان باب) و با عقوبت الهی خواهد آمد (باب سی و پنجم).
ظهور حضرت باب و بعد حضرت بهاءالله دو بنيان گذار آئين جديد که موعود همه‏ی اديان قديم بوده‏اند، بی‏گمان بايد راه گشا و زمينه ساز ظهور عدل الهی باشد. چنان که در واقع نيز تحقق عدل در زمينه‏های مختلف حيات بشری از سياست و اقتصاد و عرصه‏های اجتماعی گرفته، تا امور حقوقی و اخلاقی، مقارن دو ظهور مزبور به صورت جريانی ممتد آغاز شده است.
حضرت بهاءالله خود تأييد و تصديق فرموده‏اند که غير از اتحاد عالم، هدف ديگر ظهورشان برقراری عدل و داد در پهنه‏ی کره‏ی زمين است و ضمناً استقرار عدل، خود به تحقق صلح و يگانگی عالم ياری خواهد کرد.
دو نمونه از بيانات مبارکه در اين باره را ذيلاً نقل می‏کنيم: «اَن ارتقبوا يا قوم ايام العدل و انّها قد اَتَت بالحق ايّاکم ان تحتجبوا منها و تکونن من الغافلين»، يعنی مراقب باشيد، ای مردم که روزگار عدل فرارسيده و اين ايام به حق آمده است. مبادا خود را از آن محروم کنيد و در شمار غافلان درآييد.
درموضع ديگر فرموده‏اند: «سراج عباد داد است، او را به بادهای مخالف ظلم و اعتساف خاموش منماييد و مقصود از آن، ظهور اتحاد است بين عباد ».
روشن است که در دنيايی که ظلم و تعدی به حقوق بشر و استبداد و استثمار حکومت کند، البته تحقق اتحاد و صلح امکان پذير نيست. اگر قوانين بين‏المللی بر روابط بين دول حاکم نباشد و ملل عالم اين قوانين را حرمت ندارند، البته اتحاد امکان نخواهد داشت.
حضرت عبدالبهاء در تأييد آن که حضرت بهاءالله اساس عدل را نهاده و استوار کرده‏اند می‏فرمايند: «الحمدلله آفتاب عدل از افق بهاءالله طالع شد، زيرا در الواح بهاءالله اساس عدلی موجود که از اول ابداع تا حال به خاطری خطور ننموده»
اين نکته نيز گفتنی است که قضيه‏ی عدل، خصوصاً از منظر عدل الهی در عالم اسلام، به ويژه در تشيع، مطرح بوده و يکی از ارکان دين را از منظر شيعه تشکيل می‏دهد. قضيه‏ی عدل را از ديدگاه اخلاقی در آثار فلاسفه‏ی يونان، خاصه ارسطو، باز می‏توان يافت که در آن بين عدل تصحيحی يعنی مجازات و مکافات و عدل توزيعی، يعنی اعطای کل ذی حق حقه، تفکيک قائل شده است. استاد او افلاطون، عدل يعنی اعتدال را در رأس فضايل اربعه که عبارت از شجاعت، عفت و حکمت باشد، قرار می‏دهد و هم در آثار آن فلاسفه، خاصه ارسطو، تجلی عدل در اداره‏ی امور و سياست مملکت، عنوان شده که در چه موارد بايد اصل مساوات يا برابری را اجرا کرد - مثلاً در مورد قانون که همه بايد در برابر آن يکسان باشند - و در چه مورد بايد عدل به تناسب باشد، نه متساوی، مثلاً در پرداخت اجرت و دادن مناصب و جوايز به افراد که بايد با استحقاق و عملکرد آنان متناسب باشد.
از بدايع ظهور حضرت بهاءالله تلقی عدل در معنی جامع کلمه و در همه‏ی عرصه‏های زندگی است، يعنی آثار بهائی هم طرفدار اجرای عدالت در حيات اجتماعی است،يعنی الغاء بردگی و بندگی و بهره‏مندی همگان از حقوق اجتماعی، نظير آموزش و پرورش و بهداشت و بيمه و مسکن و مانند آن و هم جانبدار گسترش عدل در عالم سياست است، مانند برقراری دموکراسی و حکومت پارلمانی و مبارزه با فساد و امکان رسيدگی به جرايم و تخلفات اقويا و فرمانروايان و لزوم مذاکرات صلح بين دول و تحريم جنگ و خشونت و استقرار محکمه‏ی کبرای داوری و هم هوادار تعديل معيشت، يعنی الغاء فقر مفرط و ثروت مفرط در عرصه‏ی اقتصاد است و طرفدار تأمين حداقل معيشت برای همگان و هم بالأخره خواهان اجرای عدل در جهان قانون و قانون‏گذاری و اجرای اصولی چون بي‏طرفی، توجه به مصالح همه‏ی طبقات مردم، تبديل مجازات‏های بدنی به تربيت و بازسازی شخصيت مجرم است و علاوه بر همه‏ی اينها، عدل و عدالت در روابط افراد و خانواده، در روابط و مناسبات فرد و جامعه و بالأخره عدل و انصاف به عنوان يک فضيلت اخلاقی، يعنی بی‏طرفی و حقيقت جويی و اعتدال و متانت در قضاوت، در آثار بهائی قوياً توصيه شده است.
اهميت عدل و عدالت در امر بهائی به اندازه‏ای است که حضرت بهاءالله فرموده‏اند: «هيچ نوری به نور عدل معادله نمی‏نمايد. آن است سبب نظم عالم و راحت امم» و بشارت داده‏اند (ترجمه): «عنقريب يومی خواهد رسيد که مؤمنين، آفتاب عدل را در اشدّ اشراق از مطلع جلال مشاهده خواهند نمود» و نيز فرموده‏اند (ترجمه): « به يقين مبين بدان [که] اين ظلم‏های وارده‏ی عظيمه، تدارک عدل اعظم الهی می‏نمايد».

تأييد آن که روز عدل خداوندی رسيده است و ارائه‏ی تعاليم و دستوراتی که ارکان عدل را در جهان استوارمی‏کند و همچنين بشارت به آن که از پس دوران ظلمت بيدادگری، آفتاب عدالت بر جهان خواهد تافت و به فرموده‏ی خود آن حضرت: «اگر آفتاب عدل از سحاب ظلم فارغ شود، ارض غير ارض مشاهده گردد»، يعنی جهان جهان ديگر خواهد شد و مدينه‏ی فاضله الهی بر روی کره‏ی خاکی استقرار خواهد يافت، اينها همه صرفاً در حيطه‏ی انديشه‏ی مؤسس اين ظهور عظيم باقی نمانده، بلکه از نيمه‏ی قرن نوزدهم که ظهور واقع شد، در پهنه‏ی جهان متدرجاً جامه‏ی تحقق پوشيده است.
فی‏المثل از نيمه‏ی دوم قرن نوزدهم شاهد سقوط پياپی حکومت‏های استبدادی هستيم که راه را برای برقراری دموکراسی در تعداد روزافزونی از ممالک هموار کرده است. به طوری که امروز از حدود ۲۰۰ کشور جهان، ۱۴۰ کشور نظام انتخاباتی همراه با تنوع احزاب دارند.
علاوه بر اين، استعمار يا کولونياليسم که در نيمه‏ی قرن نوزدهم مقارن با ظهور مبارک به اوج اهميت و وسعت خود رسيد، در نيمه‏ی قرن بيستم تقريباً پايان يافت و علاوه بر آزادی ممالک مستعمره، قوانين بين‏المللی امکان حمله و غلبه‏ی کشوری بر کشوری را عملاً محدود کرد.
دومين تحول مهم که باز نويد سير جهان به سوی عدالت بيشتر را داده و می‏دهد، آغاز رسيدگی به جرايم برضد انسانيت و مجازات دنيوی فرمانروايانی است که برضد قومی، ملتی يا برضد انسانيت مرتکب جرم و جنايت شده‏اند و از جمله به کشتارهای جمعی و برانداختن يک گروه اقليت مظلوم نژادی، فرهنگی يا دينی فرمان داده‏اند، جريانی که از دادگاه معروف نورنبرگ در سال ۱۹۴۵/۱۹۴۶ شروع شده و با تأسيس دادگاه جزايی بين المللی و آغاز اقدامات او در اين عرصه از سال ۲۰۰۲ منجمله برای رسيدگی به جرم‏ها و جنايات رهبران سابق يوگسلاوی و نظاير ايشان ادامه پيدا کرده است.
اينها همه مصداق کلام حضرت بهاءالله است که در کلمات مبارکه‏ی مکنونه فرموده‏اند: «ای ظالمان ارض، از ظلم دست خود را کوتاه نماييد که قسم ياد نموده‏ام از ظلم احدی نگذرم و اين عهدی است که در لوح محفوظ محتوم داشتم و به خاتم عز مختوم».
سومين گواه تحول جهان در جهت پيش‏بينی حضرت بهاءالله استقرار فراينده‏ی حکومت قانون در ممالک گوناگون و تأييد قانونی لزوم احترام به حقوق و آزادی‏های اساسی بشر است که با قبول و تصويب اعلاميه‏ی جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸ (هرچند که چند مملکت نادراً از تصويب آن امتناع نمودند) نويد آن را می‏دهد که در بخش وسيعی از جهان، افراد انسانی از ظلم و جور حاکمان و ظالمان مصون و محفوظ بمانند.
بايد متذکر بود که حضرت بهاءالله در آثار خود به ضرورت حکومت قانون تأکيد صريح فرموده‏اند و حدود ۱۵ سال قبل از مشروطيت ايران که امسال سده‏ی اول آن را برگذار می‏کنند، در لوح دنيا فرموده‏اند: «بشنويد آن چه را که اِصغای آن سبب آزادی و آسودگی و راحت و عُلوّ و سُموّ کل است: از برای ايران قانون و اصولی لازم و واجب» و بعد تصريح می‏فرمايند که با تأييد مقامات عالی مملکت، بايد قانون‏گذاران جمع شوند «و به حبل مشورت تمسک نمايند وآن چه را سبب و علت امنيت و نعمت و ثروت و اطمينان عباد است، معين فرمايند و اجرا دارند» که مسلماً اشاره‏ی آن حضرت به مجلس شورای مقننه است که سا‏ل‏ها بعد در ايران پس از مشروطيت سال ۱۹۰۶ تأسيس شد.
تحول مهم ديگری که در جهان، پس از ظهور مبارک روی داد و گواه تحقق منويات آن حضرت است، نقش مهمی است که منبعد افکار عمومی و مطبوعات و وسايل ارتباط جمعی در مبارزه با فساد و حق شکنی قدرتمندان بی‏اخلاق ايفا کرده و می‏کنند. تا کنون چندين کنفرانس بين‏المللی برضد فساد اداری – تجاری تشکيل شده و تدابير و چاره جويی‏هايی در سطح وسيع مطرح گرديده است که ناچار انعکاس آنها در قوانين ملی و بين‏المللی ضرورت دارد.
بحثی که پيش از اين درباره‏ی عصر اطلاعات و بيانات حضرت بهاءالله درباره‏ی نقش و وظيفه‏ی مطبوعات و وسايل ارتباط جمعی در همين راديو کرده‏ايم، ما را از تفصيل موضوع در اين باره معاف می‏دارد.

پنجم- از اعظم صور بی‏عدالتی، بی‏عدالتی در توزيع ثروت است که متأسفانه پيشرفت در حل اين مشکل بزرگ، بسيار بطئی بوده و علی رغم نهضت‏هايی که در قرن نوزدهم و قرن بيستم برای تعديل معيشت و عادلانه کردن توزيع ثروت به وجود آمد و تأثير گسترده‏ای که برخی صُوَر سوسياليسم در پهنه‏ی جهان باقی نهاد، هنوز فقر فاحش و گرسنگی و محروميت از حداقل شرايط يک زندگی شايسته‏ی انسان، نزد مليون‏ها نفوس ديده می‏شود، اما نفس اين که مردمان در سراسر جهان فهميده‏اند که خدا يا طبيعت، هيچ کس را محکوم به تنگدستی نکرده و فقر، محصول نامطلوب يک نوع نظام اجتماعی – اقتصادی است، پيشرفت قابل ملاحظه‏ای است.
آثار بهائی، چنان که به جای خود گفته‏ايم و خواهيم گفت، ريشه‏کنی فقر و تعديل، يعنی عادلانه کردن معيشت همگان را دستور عمل خود قرار داده و می‏توان اميدوار بود که در اين عرصه هم نسل‏های آينده به مدد چنين تعليماتی با عدالت بيشتری در عرصه‏ی جهان مواجه باشند.
اين بيان جمال مبارک، حضرت بهاءالله، در اين مقوله شايان يادآوری است: «ای اغنيای ارض، فقرا امانت منند در ميان شما. پس امانت مرا درست حفظ نماييد و به راحت نفس خود تمام نپردازيد.»
از جمله طرق و وسايل توزيع عادلانه‏تر ثروت يکی تعميم سواد و آموزش است که خوشبختانه می‏توان گفت، اکنون در سراسر ممالک جهان به موقع اجرا نهاده شده، ولو هنوز اين اقدامات عموم کودکان و نوجوانان و بزرگ‏سالان را دربر گرفته نباشد.
برنامه‏ی تأمين بهداشت برای همگان در اکثر ممالک با سطح محدود يا وسيع مورد عمل قرار گرفته است و مثلاً فراوانند ممالکی که در آنها تلقيح کودکان برضد بيماری‏هاي مسری موضوع اقدام جدی است.
کشوری نيست که در آن تأمين کار برای همه‏ی متقاضيان ذی شرايط مطمح نظر نباشد، هرچند که می‏دانيم در خيلی از کشورهای راقيه‏ی جهان ۶ تا ۱۰ در صد و بيشتر از جمعيت بزرگ‏سال از اشتغال محرومند، اما انديشه‏ی تعميم کار از چشم اوليای امور هرگز دور نشده است و اين حرکتی درجهت تحقق عدالت است.
چون سخن از مبارزه با فقر به عنوان يکی از وجوه اصلی رفع بي‏عدالتی در عالم می‏رود، يادآوری اين نکته ضرور است که هم در آغاز قرن جديد رؤسای دول در سازمان ملل متحد تعهد کردند که تدابيری بيانديشند و اقداماتی مجری دارند تا در سال ۲۰۱۵ ميزان فقر مطلق که ملاک فعلی آن، درآمد فردی معادل يک دلار در روز است، به نصف تقليل پيدا کند. ضمناً آمارهای همان سازمان حاکی از آن است که فقر نسبی، يعنی داشتن درآمدی فردی معادل ۲ دلار در روز، در حال حاضر دامنگير نزديک به نصف جمعيت ۶،۵ ميلياردی کره‏ی ارض است.
گرچه ظواهر حکم می‏کند که با افزايش تعهدات نظامی دول بزرگ از سال ۲۰۰۱ به اين طرف و نيز مشکلات اقتصادی بزرگی که حتی در برخی از ممالک پيشرفته ديده می‏شود، تحقق هدف تقليل فقر مطلق، يعنی درآمد سرانه‏ی يک دلار در روز، به نصف در طی ۹ سال آينده، کاری دشوار به نظر رسد، اما اقدامات متعددی که در همه جای دنيا به چشم می‏خورد، نويد تحقق اراده‏ی حضرت بهاءالله را در پهنه‏ی گيتی می‏دهد.
ازجمله نهضت وسيع اعطای خرده‏ی اعتبارات به کشاورزان و پيشه‏وران محلی، چشم‏پوشی مؤسسات وام دهنده از بدهی‏های ممالک بسيار فقير، اهتمام سازمان‏های غير دولتی بين‏المللی، چون جامعه‏ی بين‏المللی بهائی به توسعه‏ی طرح‏های توليدی و عمرانی در ممالک کم‏ درآمد افريقا، امريکای لاتين و غير آن و ابتکارات موضعی در توزيع رايگان غذا ميان فقرا و تأمين مسکن در ماه‏های سرد زمستان و جلوه‏گری فتوت بين‏المللی به مناسبت زلزله‏ها و طوفان‏ها و طغيان‏ها که در جنوب و جنوب شرقی آسيا روی داده، اين کوشش‏ها و ابتکارات مشابه، مژده‏ی آن را می‏دهد که آن چه حضرت بهاءالله به بيان صريح در چند فقره از فقرات کلمات مبارکه‏ی مکنونه فرموده‏اند، متدرجاً تحقق عينی پيدا کند: «ای پسران تراب، اغنيا را از ناله‏ی سحرگاهی فقرا اخبار کنيد که مبادا از غفلت به هلاکت افتند و از سدره‏ی دولت بی‏نصيب مانند»
مايلم در اين جا به مناسبت، ذکر کتابی را کنم که يکی از محققان سرشناس امريکايی، جان هادلستون زير عنوان «در جستجوی عدالت اجتماعی» نوشته و در سال ۱۹۹۸ به فارسی ترجمه و در استراليا طبع شده که در آن نشان داده شده است که چگونه همه‏ی تحولات عالم که در جهت برقراری عدالت اجتماعی در جهان است، با ظهور حضرت بهاءالله، يعنی از حدود نيمه‏ی قرن نوزدهم آغاز شده و بسط و توسعه يافته و پيشرفت نموده، تحولاتی از جمله در زمينه‏ی الغای نظام‏های بردگی و ارباب رعيتی و برقراری دموکراسی در تعداد روزافزونی از ممالک و در نتيجه استقرار حکومت قانون به جای احکام دل بخواه مستبدان، آزادی زنان و سير به سوی برابری دو جنس و جنبش‏های تعاونی، سهيم شدن کارگران در سود، جنبش‏های سنديکايی، اهتمام در راه تأمين کار و درآمد برای همگان، کوشش در بهداشت عمومی، بهبود شرايط کار، تعميم آموزش و پرورش و سواد و نظاير آن که ورود در تفصيل هر يک سخن را بس طولانی می‏کند.
جنگ خود يک از بزرگترين صور بی‏عدالتی اجتماعی است و کتاب جان هادلستون صفحات بسيار متعددی را به شرح کوشش‏هايی که برای پايان دادن به جنگ، کنترل ميليتاريسم، تأسيس سازمان‏های همکاری بين‏المللی، بسط و اِعمال حقوق بشری و دموکراسی و مانند آن صورت پذيرفته، اختصاص داده است که چون برخی از مباحث در سخنان پيشين بنده‏ی گوينده آمده است، شرحش ضرورت ندارد.
همچنان که اشارت رفت، توجه حضرت بهاءالله هم به عدل و عدالت به معنای آفاقی آن است و هم به عدل و عدالت به معنای انفسی آن، يعنی از ديدگاه اخلاق و در اين جهت تعليمات اين ظهور وسعت استثنايی دارد، من جمله اجرای عدل و انصاف نسبت بخود، در رفتار بامردم، درون خانواده و در رابطه با حقيقت که عدل و انصاف اقتضای تصديق آن را می‏کند. حضرت بهاءالله درباره‏ی رعايت عدل در مورد خود و ديگران فرموده‏اند: «ان اعدلوا علی انفسکم ثم علی الناس ليظهر آثار العدل من افعالکم بين عبادنا المخلصين»، يعنی نخست نسبت به نفس خود عادل باشيد و بعد نسبت به ديگران تا آثار عدل از اعمال شما در ميان بندگان مخلص خدا نمودار گردد.
مثلاً کسی که به اعتيادات مضره می‏گرايد و به سلامت خود آسيب می‏رساند، فی‏الحقيقه به خود ظلم کرده است، کسی که نيروهای خلاق و استعدادات نهفته‏ی خود را عاطل و باطل می‏گذارد، در واقع به خود ظلم کرده است. ظلم در ارتباط با همسر، فرزند، پدر و مادر و ديگر اعضای خانواده در آثار مبارکه تحذير شده است. کوتاهی در احترام به ديگر افراد از خرد و بزرگ و عالی و دانی نوعی بی‏عدالتی است و چه خطير و ثقيل است ظلمی که با انکار حقيقت، شخص به خود و به جامعه وارد می‏کند که نمونه‏ی بارزش رفتار هزارها هزار نفوس است که فی‏المثل از يک مکتب فکری يا آئين روحانی کوچکترين خبر و اطلاع موثقی ندارند و بدون تحقيق درباره‏ی آن از هرگونه تخطئه و تضعيف و تحقير مضايقه نمی‏کنند. چه به مورد است ذکر بيانی از جمال مبارک که در آن فرموده‏اند: «اول انسانيت انصاف است و جميع امور منوط به آن... ان انصفوا يا اولی الالباب. من لا انصاف له لا انسانية له».
آثار بهائی تأکيد خاصی هم در لزوم تحقق عدل در انديشه، قضاوت و رفتار فرد انسانی دارد که هر جنبه‏ی آن درخور بحثی جداگانه است و تأکيد را به مرحله‏ای می‏رساندکه فی المثل در ارتباط با ساير افراد بذل را بر عدل رجحان می‏نهد و به جای مقابله و معامله به مثل، نسبت به کسی که به انسان جفا ‏کرده، مهر و وفا را توصيه می‏کند و به فرموده‏ی حضرت عبدالبهاء: «اليوم مقرب درگاه کبريا نفسی است که اهل جفا را جام وفا بخشد و اعداء را درّ عطا مبذول دارد، هر ستمگر بيچاره‏ای را دستگير شود و هر خصم لدود را يارِ ودود گردد. اين است وصايای جمال مبارک، اين است نصايح اسم اعظم ».
در پايان سخن يادآور می‏‏شوم که در کتب مقدسه در بحث از آخرالزمان غالباً سخن از حساب و ميزان در ميان می‏آيد. اين حساب و ميزان تنها برای افراد و جامعه‏ها نيست، بلکه مرام‏ها و مسالک بشری را هم در برمی‏گيرد.
فی‏الحقيقه اگر به ديده‏ی ژرف‏بين نظر کنيم، جهان امروز شاهد مرحله‏ای است که در آن همه‏ی مرام‏ها و مکاتب فکری در بوته‏ی سنجش و آزمايش و امتحان درآمده و در می‏آيند تا بشر بتواند به ياری اين سنجش‏ها راه خود را به سوی يک جامعه‏ی مطلوب باز شناسد و بيراهه نرود. عقل و عدل هر دو مقتضی آن هستند که درباره‏ی مرام‏ها و مکاتب فکری گذشته، نکته سنج و تيزبين باشيم و آن چه را هم امروز به ما عرضه می‏شود، با انصاف و ميل تحری حقيقت وارسی کنيم و اين سؤال را هم در ذهن خود مطرح نماييم که آيا مصائب و بلياتی که امروزه جامعه‏ی بشری را احاطه کرده، نوعی مجازات الهی برای بشری که پشت به پيام نجات بخش خدايی کرده، نبايد تلقی شود، مجازاتی که فی‏الحقيقه جلوه‏گر عدل خداوندگاری است؟
در بيانی از حضرت بهاءالله آمده است: «از ظلم ظالمان دلتنگ مباش، حق درکمين گاه قائم. زود است همه را به نيران راجع فرمايد. انّه علی کل شئ قدير».
روز عدل الهی به راستی هم امروز است، چه بسا مرام‏ها چون نژادپرستی، نازيسم، فاشيسم، کمونيسم و نظاير آن در بوته‏ی امتحان از حساب و ميزان، سيه روی بيرون آمدند و چه بسا مرام‏ها چون ليبراليسم بی‏بند و بار، ماترياليسم يا ماديت، لذت طلبی يا نفع جويی مفرط و نظاير آن که امروزه در معرض آزمايش قرار گرفته‏اند و آينده روشن خواهد کرد که تا چه حد ضامن سعادت حقيقی نوع بشر بوده‏اند يا نه. به قول حافظ شيرين سخن:


خوش بود گر محک تجربه آيد به ميان
تا سيه روی شود هرچه در او غش باشد

منابع و مآخذ:

1- ر. ک. توقيع ظهور عدل الهی
2- ر. ک. توقيع ظهور عدل الهی
3- توقيع ظهور عدل الهی
4- از توقيع ظهور عدل الهی
5- از توقيع ظهور عدل الهی
6- کلمات مکنونه فارسی
7- گلزار تعاليم بهائی، ۱۷۲

سایر دسته بندیها

Comments

Anonymous's picture

Anonymous said:

الله ابهی ممنون از ارسال این مقاله زیبا انچه در این دنیای فانی بر ما میگذردو ما ان را تجربه میکنیم سیر تکاملی جهان وهمچنین فرد ودر یک کلام جهان هستی ما را به تفکر وا میدارد که درکجای این راه باچه برداشتی از شناخت خودطبق اموزهای دریافتی ازمظهر ظهوربه ان دستورات عمل میکنیم وتا چه انداز از ان تعالیم جهان شمول بهره گرفتیم زیرا پیدا کردن راه محبت وراستی وپیمودن ان منوط به درک ما از اثار مبارکه میباشد. با تقدیم تحیات جانتان خوش .
بهامین(مهدی) از ساحل خلیج فارس's picture

بهامین(مهدی) از... said:

الله ابهی.با سلام بر شما راهیان و جویندگان حق و عدالت و حقیقت ناب.به اطلاع همه ی عزیزان بخصوص برادران و خواهران معتقد به دین مبین اسلام و سایر ادیان و مذاهب الهی میرساند: دیانت بهایی و آیین شریف بهاییت، خوشبختانه متعلق به همه انسانها میباشد. وبه یک فرهنگ یا منطقه جغرافیایی یا قوم و زبان خاصی تعلق ندارد.وقبل از داوری و قضاوت و اظهار نظر در باره دین بهایی،لطفاحداقل به خاطر افزایش معلومات شخصی،کمی در باره بهاییت مطالعه و تحقیق فرمایید.(البته سعی کنید از زبان و متون و مطالب خود بهاییان و از چشمه الهی آیین بهایی استفاده کنید.)دوستدار واقعی همه ی شما،مهدی
فرخ's picture

فرخ replied:

برادر عزیزم مهدی! شما در نظرتان نگاشته اید که:"دیانت بهائی و آئین شریف بهاییت، خوشبختانه متعلق به تمام انسانها میباشد...." باید حضور شما عرض گردد که هیچ دینی الهی و حتی غیر آسمانی منحصر و منوط به یک نقطۀ جغرافیائی نیست. پس لطفا این مسئله را یکی از خصوصیات مخصوص به بهائیت ندانید. ممنون فرخ

Add new comment

Image CAPTCHA
سایت آئین بهائی با کمال سرور به استحضار هم وطنان عزیز و شریف در ایران و خارج ایران می رساند که امکانی را فراهم نموده است تا همه فارسی زبانان اعم از ایرانی و غیر ایرانی بتوانند برای مطالعه و تحقیق درباره امر بهائی به صورت آنلاین و از طریق نرم افزار اسکایپ سلسه کتب روحی را مطالعه نمایند.
برای توفیق در این امر کافی است نرم افزار اسکایپ را روی گوشی و یا کامپیوتر خود داشته باشید. این امکان جدید از آن جهت اهمیت دارد که دوستان عزیز فارسی زبان در سراسر عالم به خصوص در کشور مقدس ایران در تمام شهرها و روستاهای دوردست که امکان تماس با جامعه بهائی را ندارند می توانند از این طریق به صورت آنلاین و امن با یکی از راهنمایان بهایی کتب روحی را در گروه مطالعه نمایند.
از دوستان علاقه مند تقاضا می نماییم آدرس یا آی دی اسکایپ خود را از طریق مکاتبه با ایمیل سایت آئین بهائی به آدرس info@aeenebahai.org در اختیار ما قرار دهند. سایت آیین بهائی نحوه شروع دوره مطالعات کتب روحی را از طریق اسکایپ با شما هماهنگ خواهد نمود.
 
شما می توانید سوالات و نظرات خود را در رابطه با دیانت بهایی از طریق آدرس ایمیل info@aeenebahai.org برای ما ارسال بفرمایید. همچنین برای دریافت آخرین مطالب از کانال رسمی وب سایت آئین بهایی در تلگرام استفاده نمایید. برای جستجو شناسه کاربری aeenebahai1 را در نرم افزار تلگرام جستجو کنید.