پرده ی پندار
دل در خم گیسوی تو از پای در افتاد
این رشته به پا تا به کجا دربدر افتاد
بیچاره دل من که به سیر و سفر عشق
هر لحظه بدام سر زلفی دگر افتاد
سوز غم عشق تو نتها که مرا سوخت
این شعله ی جانسوز به هر خشک و تر افتاد
راز دل پروانه و سوز جگر شمع
در دست سبک خیز نسیم سحر افتاد
بر پرده ی پندار بامید وصالش
هر نقش و خیالی که زدم بی ثمر اوفتاد
بارنگ و فریبی که زدم بردل بیتاب
تا دشت جنون رفت و به خون جگر افتاد
کار همه یاران ستمدیده ی ایران
با مدعیانی ز خدا بی خبر اوفتاد
سرکش چه کند گر نکند ناله و فریاد
مرغی که بکنج قفس از بال و پر اوفتاد
فایل ضمیمه
Attachment | Size |
---|---|
پرده پندار pdf. | 58.83 KB |
Loading Video...
Download pardeye_pendar.mp3
Add new comment