هُو اللّه
ای معشوق اين شيدائيان و مقصود اين سودائيان پريشانيم جمعيّت خاطری عطا فرما مستمندانيم توانگر کن دردمنديم درمانی عنايت نما مجروح و موجوعيم مرهمی مرحمت فرما گمگشتگانيم هدايت کن تشنگانيم سيراب نما آشفتگانيم راحت و سکون ده ذليليم پرتو عزّت بخش
افتاده ايم دستگير شو آزردگانيم شادمانی بخش افسردگانيم حرارت و شوقی عطا فرما به خدمت دوستانت موفّق نما و به عبوديّت يارانت مؤيّد کن اينست منتهی آرزوی دل و جان اينست منتهی آمال جنان و وجدان . ع ع
هُو الابهی
ای پروردگار مهربان اين ياران خويش را از بيگانه و خويش بيزار نما و بنفحات رياض ملکوت ابهايت همراز و دمساز فرما چشم ها را به مشاهدهء
انوار روشن نما و جانها را گلزار و چمن قلوب را حديقه وفا کن و صدور را معين فيوضات ملأ اعلی فيض روح القدس ارزان فرما و قوّت روح الامين
رايگان کن تا دوستانت به قوّت لاهوتی و قدرت ملکوتی و سطوت جبروتی و تأييدی سمائی و جنودی آسمانی و نفسی رحمانی و بخششی يزدانی و يد بيضائی کليمی و نفحه مسيحائی و خلّتی خليلی و محبّتی حبيبی و جمالی يوسفی و اشتياقی يعقوبی و صبری ايّوبی بر خدمتت قيام نمايند رَبِّ وفّقهم علی ذلک انّک انت القويّ القدير. ع ع
هُو اللّه
ای خداوند بيهمتا اين نفوس پر شوق و وله را به رحمت بی پايان موفّق فرما تا مواهب عالم انسانی گردند و مظاهر الطاف ربّانی در گلستان
هدايت گلهای پر طراوت گردند و در رياض حقيقت درختانی در نهايت لطافت ای خداوند بر خدمت خويش موفّق فرما و از بيگانه و خويش مستغنی کن در هر دمی شبنمی فرست تا گلشن قلوب سبز و خرم گردد و رياحين فيض عنايت برويد . ع ع
هُو اللّه
خدايا ما ضعيفيم تو قوی کن ما نادانيم تو دانا فرما خدايا فقيريم غنای ملکوتی ده خدايا مرده ايم حيات سرمدی بخش خدايا ذلّت محضيم در ملکوت عزيز فرما اگر تأييدات آسمانی شامل گردد هر يک از ما ستاره درخشنده گردد واِلّا از خاک پست تر شود خدايا تأييد کن نصرت فرما ما را غالب بر نفس و هوی کن و از عالم طبيعت نجات ده خدايا به نفثات روح القدس زنده فرما تا به خدمت تو قيام نمائيم و به عبادت تو مشغول گرديم و با نهايت صدق و صفا به انتشار آثار ملکوتت پردازيم توئی مقتدر و توانا و توئی بخشنده و مهربان . ع ع
هُو الابهی
خدايا اين چه فضليست که عنايت فرمودی و اين چه احسانيست که ارزان کردی قلوب را حکم قلب واحد دادی و نفوس را رابطه شخص منفرد اجسام را احساس جان عنايت کردی و اجساد را ادراک روح و روان اين ذرّات ترابيّه را به شعاع آفتاب رحمانيّه نمايش و وجودی عنايت کردی و اين قطرات فانيه را به امواج بحر احديّت هيجان و طوفان مرحمت فرمودی ای توانائی که کاه را قدرت کوه عنايت کنی و خاک را جلوه گاه آفتاب پر شکوه فرمائی لطف و مرحمتی که بر خدمت امرت قيام نمائيم تا در بين ملأ امکان شرمسار نگرديم . ع ع
هُو اللّه
ای دلبر مهربان اين ياران سر مست جام پيمانند و در محبّتت سر گشته و باديه پيما از فراقت پر احتراقند و به اشراقت در نهايت اشتياق از ملکوت غيب جهان پنهان تجلّی عنايت نما و پرتو موهبت افشان هر دم فيضی جديد فرست و فضلی بديع پديد فرما ای پروردگار ما ناتوانيم تو توانا مورانيم و تو سليمان ملکوت ابهی عنايتی فرما موهبتی بنما تا شعله ئی زنيم و لمعه ئی نثار کنيم قوّتی بنمائيم و خدمتی مجری داريم سبب نورانيّت اين جهان ظلمانی گرديم و روحانيّت در اين خاکدان فانی دمی نياسائيم و خود را به شئون فانيه نيالائيم بزم هدايت بيارائيم و به خون خويش آيات محبّت بنگاريم خوف و خطر بگذاريم شجر پر ثمر شويم و در اين جهان بی بنيان سبب ظهور کمالات عالم انسان گرديم انّک انت الکريم الرّحيم الغفور التّوّاب . ع ع
Add new comment