هو المقتدر المتعالی القیّوم
به قلم: سید عبدالحسین صاحب الزمانی شاعر بهائی
بیگانه گشته ام ز جهان و جهانیان
در آرزوی حالِ خوشِ لامکانیان(1)
از خاک و آب و نار و هوا گشته در گریز
پَرّان به سوی خیمه گهِ آسمانیان
غافل ز لحظه ها و ز گردون و ماه و مهر
در حسرتِ دَمی زِ دمِ لازمانیان(2)
سرگشته از فضای مه آلودِ فتنه خیز
دل بسته بر هوای دل انگیزِ قدسیان(3)
طائف به حول بزم پر از نور اصفیاء
فارغ زِ نار و ظلمتِ زهدِ ریائیان(4)
دلخسته از تعصب و کوری تازیان(5)
وز کبر و سُکر(6) و کاهلیِ(7) آریائیان(8)
بر هرچه چنگ میزند این خلقِ مضطرب
عاید نگرددش بجز از حسرت و زیان
افتاده کار دین و حلال و حرام خلق
در دست سامری صفتان و حرامیان
بنگر مسیحِ پاکِ خداوندِگار را
هر لحظه بر صلیبِ عنادِ فریسیان(9)
آید طنین شور و نوای حسینیان
از زیر چکمه های سپاهِ یزیدیان
دندان گرگ و روبهِ خونخواره گشته تیز
بهر دریدن تن پاکِ بهائیان
لیکن رسد دمی که تباهی و جهل را
شاهِ کیانیان(10) همه بردارد از میان
چون دیو ظلمت و شب تاریک بگذرد
بار دگر سپیده ز مشرق شود عیان
این مرغکِ اسیر پر و بالِ خویشتن
عنقا(11) شود ، به قافِ وفا(12) گیرد آشیان
وین دوزخ پر آتشِ اهرمینان شود
آئینه ی بهشت و قدمگاه عرشیان
اَلسابقونِ(13) تکیه زده بر اریکه ها
اندر مقابل رخ ماهِ بهشتیان
مرزوقِ خوانِ لطف و نعیم خدایگان
تن پوش شان بَریشم(14) و دیبا(15) و پرنیان(16)
صد بحر اگر سَواد(17) شود بر رخِ بَیاض(18)
نآید حدیث دلبر جانانه در بیان
کوته کنم سخن که رسد بر مشام جانِ
عَرفِ قمیصِ یار من از جوی مولیان(19)
توضیح لغات دشوار:
1) لا مکانیان: بی مکان ها، آزاد از شؤونات و آلودگی های زمینی، اهل ملکوت
2) لا زمانیان: بی زمان ها، اهل ملکوت
3) قدسیان: پاکان، اهل ملکوت
4) زهدِ ریائیان: ظاهر فریبیِ اهل ریا و تزویر
5) تازیان: اعراب
6) سُکر: سرمست از متاع دنیا
7) کاهلی: سستی و بیهودگی
8) آریائیان: ایرانیان، این مصراع کنایه از دوری حاکمان و علما و جاهلان از صفات و خصال پسندیده و فرهنگ غنی و تاریخ باستانی و ارزشهای والای کشور مقدس ایران دارد.
9) فریسیان: فرقه ای از علمای یهود که باعث شهادت حضرت مسیح شدند
10) شاهِ کیانیان: مقصود حضرت بهاء الله است؛ کیانیان سلسله ای از پادشاهان ایرانی بوده اند و دیانت حضرت زرتشت در زمان ایشان رسمیت پیدا کرد. نسبِ حضرت بهاء الله از یک سو به حضرت زرتشت و از سوی دیگر به پادشاهان ایرانی می رسد.
11) عنقاء: سیمرغ
12) قافِ وفا: اشاره به مقام والایِ وفای به عهد الهی است که به کوه بلند و افسانه ای قاف تشبیه شده است.
13) اَلسابقون: سبقت گیرندگان در ایمان و معرفت الهی، اشاره به آیاتی از سوره مبارکه واقعه در قرآن کریم (والسابقون السابقون- اولئک المقربون)
14) بَریشم: ابریشم
15) دیبا: حریر
16) پرنیان: پارچه بسیار نرم
17) سَواد: سیاهی، مداد سیاه
18) بَیاض: سپیدی، کاغذ
19) جوی مولیان: رودخانه ای در بخارا که در اشعار برخی عرفا از آن نام برده شده است، اشاره به رودخانه های زلال و مصفای بهشت
Add new comment