از دل بگذر
و به دلدار رو آر
و از جان بگذر
و به جانان فائز شو
نهر قلب را به بحر مقلب متصل کن
و رشته ی حب را
به ریشه ی قرب محبوب
محکم دار
جان بی جانان
به درهمی نیرزد
و دل بی دلدار
به فلسی مقابل نه
سر بی سرور در خاک به
و دل بی درد سوخته به
و گردن بی رشته به شمشیر بریده به
بگو ای دوستان
رو به دوست بخوابید
و در فراش به خیال معشوق
راحت گیرید
و از گل ها بوی محبوب بشنوید
و از نار های روشن
نور رخ یار در نظر آرید
پس به جان
در حبش بکوش
و به دل
در منزل یار درآ
غم روزگار را به اهلش واگذار
هیچ اعتنا به ایام دو روز دنیا مکن
تا این پیراهن کهنه ی دنیا
از بدن فرو افتد
و بر سریر باقی جاوید مسکن گیری
و استبرق الهی درپوشی
و از جام محبوب
باده ی حب بنوشی
و به شمع حب برافروزی
و جامه ی حب بردوزی
Loading Video...
Download Track6.mp3
Add new comment