در جامعه انساني سه نوع تربيت وجود دارد: تربيت جسماني تربيت انساني وتربيت روحاني .
تربيت جسماني عامل رشد و ترقي جسم وتربيت انساني عامل ارتقا در زندگي روزمره واجتماعي است. پيشرفت در امور اقتصادي ، هنري ويااكتشافات وپيشرفت علمي بستگي به ميزان پيشرفت در تربيت انساني دارد.جامعه بشري در امر تعليم وتربيت جسماني وانساني نسبتا موفق عمل كرده ولي متاسفانه در امر تربيت روحاني به طور دقيق وصحيح عمل نكرده است. در حالي كه اگرتربيت جسماني وانساني هماهنگ با تربيت روحاني نباشد نتيجه اش فقر ،جنگ ،رشد تروريسم ،رشد فزاينده سلاح هاي كشتار جمعي و بي توجهي به محيط زيست است. ادمي بدون اينكه به فكر درمان حقيقي وروحاني باشد به مسكني زود اثر ولي بي فايده متمسك شده است . براي مثال مشكل تروريسم را باخشونت وترور و مشكل مواد مخدر رابا مبارزه وزندان و مشكل افزايش سلاح اتمي را با افزايش سلاح وتهديد جبران كرده است صاحبان قدرت نيزمتاسفانه به جاي بر رسي بعد روحاني وحقيقي دين وعلل وعوامل دين گريزي يا با فشار واستبداد ، دين رابه جامعه تحميل كرده اند ويا با بي توجهي ان را به انزوا كشيده اند وبعضي نيز مدعي شده اند كه دين افيون جامعه است وجامعه بدون دين مي تواند به حركت خويش ادامه دهد .البته صحت اين ادعا را درموفقيت يا عدم موفقيت آن دسته دولت مردان در اداره كشورو رعايت آزادي وحقوق شهروندان مي توان جستجو كرد.
گرچه قوانين غيرروحاني وساخته دست بشر توانسته در ظاهراز بعضي اعمال ضد اجتماعي جلوگيري كند ولي اين قوانين قادر نبوده تامانع اعمال غير انساني در خلوت افراد ودور از چشم قانون شود. اين قانون قتل را جرم مي داند ولي همين قانون به كسي كه باعث قتل هزاران نفر در جنگ شده مدال افتخار مي دهد. اين قانون به آدمي ياد داده چگونه به طور قانوني اعمال غير انساني انجام دهد . با توجه به اينكه تربيت روحاني را مظاهر امر الهي يا همان پيامبران به منظور دستيابي به بلوغ ورشد جامعه انساني به عهده دارند شايد لازم باشد كه در شناخت مربيان روحاني و آسماني وتاريخ اديان تحقيق ودقت بيشتري شود .

فصول امت اديان
با نگاهي به تاريخ اديان متوجه مواردي مي شويم كه به گونه اي مانند هم تكرار شده اند، اين تكرار، به تكرارفصول يك سال بسيارشبيه است يعني امت هر دين فصل بهاروتابستان وپائيزوزمستاني مخصوص يه خود ولي بسيارشبيه به اديان ديگرداشته اند . بهار امت هر ديني يعني ايتداي ظهور همراه بوده است با بادهاي شديد مخالفت و تهمت وافترا. هم چنين شهادت، ازار واذيت پيامبر ومومنين جديد والبته با باراني از ترويج تفكري جديد وبدعت در افكار وعقايد كهنه وخشك امت دين قبل .
فصل تابستان نيزهمراه با شكوفائي كامل امت هر ديني است البته دليل ظهور ديانت جديد نيز همين موضوع بوده است . تعاليم ونگرش هردين در فصل تابستان امت آن توانسته در رشد وترقي جامعه انساني گام بسيار بلندي را بردارد وزمينه تغييري عميق در نوع انديشه وحركتي اجتماعي را فراهم سازد ، هم چنين باعث آفرينش خلقي جديد شده است وتوانسته باتربيت خود بزرگان وانديشمنداني را به جامعه بشري تقديم كند.
ولي متاسفانه اين نقطه اوج وشكوفائي امت ها ابدي نيست وكم كم جاي خود را به زمستان مي دهد . به اين معني كه امت ها در اثر گذشت چند ين قرن با اصل تعاليم فاصله بسيار گرفته ودر واقع از نورانيت وخلوص ابتداي ظهور كاملا دور مي شوند وديگر اثري از زلالي ان سرچشمه تعاليم درامت ان دين باقي نمي ماند .از طرفي استبداد وكج فهمي هاي حاصل ازغرور رهبران مذهبي ، تعاليم نجات بخش دين رابه وسيله اي براي سركوب تبديل مي كند. هيچ محققي نمي تواند ناديده بگيرد كه آزار واذيت حضرت مسيح ومومنين به ايشان به حكم علما و رهبران يهود صورت گرفت وچند قرن بعد ظلم دادگاه تفتيش عقايد ومحكوميت دگر انديشان ودانشمنداني چون گاليله توسط علما و رهبران مسيحي انجام پذيرفت. اين رهبران خود را مجري احكام خداوجانشين پيامبربرروي زمين مي دانستند واينگونه تابستان امت دين به زمستاني سردمي رسد كه از تعاليم روحاني جز پوسته اي بي مقدار وزشت در قالب احكامي خشك واعمالي سنتي باقي نمانده است وهمين ظاهر نا مطلوب امت آن دين ونيز غيرعقلاني بودن بسياري احكام و عمل كرد ناپسند بزرگان وعلماي ان دين به دين گريزي بيشتر مردم منجر مي شود. از جهت ديگر نيز علماي اديان به جاي پذيرش ظهوردين جديد با انكار طلوع وظهوردين جديد سعي مي كنند با تغييراتي در احكام ، دين خود را با زمان جديد منطبق كنند ، البته شايد براي يك مقطع زمان اين كار موثر باشد ولي از آنجا كه زمان امت آن دين پايان يافته باز هم با مسائل ومشكلات جديد تري روبرو مي شوند و اين تلاش بيهوده نمي تواند ظهور دين جديد را انكار كند بلكه فقط انشقاق بيشتري در دين خودشان ايجاد كرده موجب دين گريزي زيادتر دگر انديشان مي شود. آنان همچو تكنيسين دلسوز سعي دارند يك وسيله به روز شده وجديد را برروي يك سيستم قديمي كه به ان شديدا علاقه مند ووابسته هستند نصب كنند ولي هيچ هم اهنگي وهمكاري بين اين سيستم وان وسيله وجود ندارد . هر فصل امت دين با خود علاماتي دارد شايد يكي ازعلائم زمستان يك امت عمل كرد مستبدانه وحكومت گونه علماي آن دين واز طرفي عدم مطابقت احكام دين انان با زمان باشد. البته زمستان هر امت ، بشارت دهنده ونيز ثابت كننده طلوع بهاري دوباره وظهور ديانتي جديد است ، ظهور جديدي كه همزمان فصل پايان امت دين قبل وهماهنگ با رشد انديشه ونياز بشري بوده است . به نظر مي رسد حال كه بشر دوران سخت وپر تلاطم پايان دوران كودكي و ورود به دوران بلوغ خود را طي مي كند زمان تفكر بيشترراجع به نياز ولزوم ظهور ديانتي جديد فرا رسيده باشد.

لزوم ظهور دين جديد
مسلما ارزش ولزوم ظهور دين جديد را درتفاوت يا برتري نسبت به دين قبل را دراصول دين نبايد جستجو كرد زيرا در اصول حرف جديدي دراديان وجود ندارد و تمام اديان داراي اصولي يكسان هستند حتي تمام ادبان به گونه اي سه تعليم اساسي حضرت زرتشت يعني گفتار ، كردار وپندار نيك وهم چنين اصولي مانند وحدانيت الهيه و وجود و بقاي روح را بدون تغيير تكرار كرده اند. در اينجا اين سوال مطرح مي شود كه با وجود تعاليم حضرت زرتشت چه نيازي به پيامبر جديد بود يا چه كمبودي در تعاليم حضرت موسي عامل ظهور مسيح شد ويا حضرت محمد كدام نقص تعاليم نجات بخش مسيح را جبران فرمود ؟ آيا پيامبران بدون اينكه حرف تازه اي داشته باشند تنها به دليل تكرار اين اصول ظهور كرده اند ؟ با دقت بيشتر در اصول تعاليم اديان مختلف هيچ تفاوتي مشاهده نمي شود چون تقريبا تمام اديان به گونه اي تعاليم حضرت زرتشت را تكرار كرده اند ولي با اين وجود تغييراتي در احكام وفروعات هر يك از اديان نسبت به رشد وبلوغ جامعه انساني مشاهده مي شود .
مادريك نوزاد مجبوراست ميزان غذا ونوع تريبت را نسبت به سن ونياز كودك تغيير دهد. يك مادر هرگزغذاي كامل دوران بلوغ فرزند خود را به نوزاد خود نمي دهد . ضمنا كودك او نيز توانائي پذيرش آن مقدارغذا را ندارد. با توجه به رشد وتكامل ذهن كودك نوع تربيت او نيز تغيير مي كند. همانگونه كه اسباب بازيهاي دوران كودكي او نمي تواند نياز دوران بلوغ او را بر آورده سازد. عالم بشری نيزمراحلي مشابه مراحل شيرخوارگی و کودکی كه تعصّب ، جنگ و استثمارازنشانه هاي ان است وآخرين مراحل سرکشي وغرور دوران نوجوانی راطي كرده و با تغيير تدريجي نگرش ها معقوليّت و متانت که مخصوص دوره بلوغ است جانشين آن مي شود. پيامبردين جديد نيز بدون اينكه تغييري در اصل دين قبل از خود بدهد، مانند مادري دلسوز وپزشكي حاذق آموزه هاي هماهنگ با رشد تدريجي انديشه را به جامعه انساني هديه كرده تا به رشدروحاني وانديشه جامعه بشري كمك كند.به نظرمي رسد زمان تحقيق بر روي تعاليم ديانت بهائي فرار رسيده است تا شايد دليلي بر ظهور ديانتي جديد وطلوع بهار ديگري رابيابيم .

تعا ليم ديانت بهائى
هدف آئين بهائي را كه پاسخي مناسب به نياز بشرامروزي است شايد بتوان در جمله اي به طورخلاصه بيان كرد:
ايجاد وحدت عالم انساني وصلح عمومى

البته بايد در نظر داشت كه اين هدف ومجموع تعاليم بهائي به عنوان جملاتي خشك وشعاري ويا شيرين ورويائي بيان نشده اند بلكه جانبازي وشهادت هزاران نفرواستقامت ميليونها نفر بهائي در سراسر عالم كه مجريان حقيقي ان هستند مي تواند ارزش وعمل كرد چنين تعاليمي را در مقابل ديد گان جهانيان نشان دهد.
موضوع مهم اين است كه بشر امروزي نياز به تعاليمي دارد كه شؤون روحانی را بر وجدان انسانی چيره گرداند تا با كمك وجدان بتواند در خلوت هر فردي او را از خطاي خود محوري باز دارد. ائين بهائي تحقّق حریّت وجدان را شرطی اساسی برای عدالت و توسعهٴ اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی و تجدّد معیّن كرده وسعي دارد اعتقادبه ايجاد وحدت وصلح جهاني را به صورت اعتقادي قلبي و وجداني در آورد و وجدان آدمي را با حفظ دو اصل جدائی‌ناپذير وحدت و عدالت هم اهنگ سازد وبا اين تولد وخلق جديد به وحدت جهاني بر حسب مشيّت الهی دست يابد. تعاليم بهائي به جهاني شدن دين خود نمي انديشد در عوض وحدت را به صورتي كاملا گسترده وبازدرسطح جهاني دنبال مي كنددرحالي كه امم اديان گذشته وحدت را فقط در حصاروحلقه دين خود جستجومي كنند .
از آنجا كه متاسفانه در انديشه دول عالم قبل ازهر موضوعي منفعت شخصي وقدرت طلبي مطرح است ،ا گر هرروز قرار داد صلح امضا كنند و فرياد صلح بزنند صلح حقيقي ورفع تبعيض درعالم ايجاد نخواهد شد. انديشه اي كه ميليونها انسان گرسنه را بي رحمانه رها کرده تا قربانی معاملات خود سرانهء بازار های جهاني گردانند واز قدرت بتي بسازند تا مردم جهان را مطيع يک ملّت ، يا يک طبقه خاص كنند ، نمي توانند به انديشه اي جهان شمول برسند. از سوي ديگر انديشه اي كه به نام معنويت ودين اعتقادت خود را تنها راه خير وصلاح عالم دانسته وچشم وگوش بسته اصراردارد تا انديشه مخصوص و محدود خود و تفاسيری غلط از کلام پيامبران را به پيروان خويش وحتي جامعه جهاني تحميل نمايد نمي تواند به صلح ووحدت جهاني بينديشد. از طرفي همين افكار وباورها با مقابله سنگين آراء متنوع وانديشه آزاد جامعه جهاني روبرو خواهد شد. به همين دليل جامعه بهائي معتقد است افرادي كه راجع به ايجاد وحدت وصلح جهاني مي انديشند در ابتدا نياز به تحولي اساسي درانديشه وعمل كرد خود دارند.
وحد تي كه با حفظ تنوع درجامعه بين المللي بهائي به وجود آمده ودر حال گسترش است ، نمونه كوچكي از وحدت عالم انساني را نشان داده و ثابت مي كند كه وحدت جهاني با حفظ تنوع نه تنها يك رويا نيست بلكه كاملا قابل اجرا و دست يافتني است. جامعه بهائي ضمن اشاره به الگو ي وحدت بهائيان تمام نقاط عالم باوجود پيشينه هاي متفاوت ، خواستار اين است كه جامعه جهاني نيز بدون در نظر گرفتن تفاوتهاي مورد اختلاف زير يك خيمه جهاني جمع شود. تاسيس تشكيلات جهاني وسازمانهاي مدافع حقوق زنان و حقوق بشرو يا ديگرسازمانهاي فرهنگي وهنري كه بدون در نظر گرفتن مليت ،اعتقاد وجنسيت مشغول فعاليت وخدمت رساني نسبتا مناسب خويش هستند ، هم چنين اتحاد جامعه جهاني در ناملايمات طبيعي مانند سيل وزلزله، براي كمك رساني در يك وحدتي تحسين بر انگيز به خوبي نشان مي د هد كه جامعه انساني مي تواند با اطمينان كامل درراه رسيدن به هدف وحدت عالم انساني گام بر دارد . جامعه انساني به تعاليمي نيازدارد تا به دور از جميع تعصبات مرز جهاني را جايگزين مرزهاي كنوني كند ومنافع علمي ومادي كشورهاتنها در اختيار همان كشورهاي خاص نباشد بلكه به صورت ايالاتي متحد منافع ومنابع در خدمت واستفاده تمام ملل عالم قرار گيرد. جامعه انساني با رسيدن به وحدت حقيقي مي تواند مشكلات بزرگ خود ازجمله مشكلات محيط زيست ، فقر وجنگ وتروريسم رابا مشورت ودر سطح جهاني حل كند. اينجاست كه اهميت وارزش ايجاد وحدت عالم انساني به عنوان يك هدف رخ مي نمايد. تعاليم بهائي در رفع بسياري از موانع صلح و وحدت مي تواند بسيار موثر باشد و با راهكارهاي عملي راه رسيدن به وحدت سياسی ،وحدت آراء، وحدت آزادی، وحدت وطن، وحدت زبان وخط ، وحدت جنس ووحدت دينی را هموار نمايد.از جمله اين تعاليم مي توان به اين موارد اشاره كرد :

پايه واساس اديان يكي است :
آئين بهائي به جاي برتر دانستن يك دين نسبت به ديگر اديان وبزرگ نمائي اختلاف اديان ، معتقد است تمام اديان از يك منشا واحد والهي ظاهر شده اند، به همين دليل پايه واساس اديان را يكي دانسته و سعي مي كند نقطه مشترك تمام اديان را به عالميان نشان دهد وآدمي را به هدف اصلي ظهور پيامبران يعني وحدت حقيقي برساند. اين وحدت را به انواع گل هاي متفاوت كه درعين تفاوت ظاهري، درگل بودن با هم مشتركند ودر ايجاد يك گلستان زيبا نقش دارندويامانند سلولهائي كه درعين تفاوت زياد در تشكيل يك بدن به عنوان يك ارگانيك واحد نقش دارند تعبير مي كند.

عاشرومع الاديان :
جهت بر طرف كردن جنگ وتفرقه وايجاد وحدت به جاي بر چسب ارتداد ونجاست به ديگر اديان و دگر انديشان ، معاشرت با ملل واديان ديگر را تشويق مي كند . گرچه در تمام اديان موضوع دوستي، وحدت وبرابري مطرح بوده ولي از محدوده و مرزمعتقدين ومومنين همان دين ونسبت به برادران ديني فراتر نرفته است تعاليم بهائي سعي دارد اين مرزها را پاك و محدوده را به كل جهان گسترش دهد .

حقيقت نسبي است :
امربهائي جهت رفع سوتفاهمات بين ملل واقوام سعي مي كند اين موضوع را بيان كند كه حقيقت هرگز يك امر مطلق ودر دست گروهي خاص نيست ، بلكه حقيقت يك امر نسبي است واحاد افراد جامعه در درك وفهم حقيقت نقش دارند ، به جاي تقليد كوركورانه از رهبران مذهبي ، تحري حقيقت را تعليم داده ، به جاي ترويج نفرت ، انتقام وخشونت، سعي در رفع سوتفاهمات وتعصبات جاهليه داشته و جامعه بشري را به مدارا واحترام به نظر ديگران تشويق مي كند. روشي كه در مشورت بهائي برای حقيقت جويی به كار برده می شود عامل تغييري بزرگ در روش مشورت و گفتگوهای امروزي خواهد بود . الگوي مشورت بهائي در محيط روحاني كه با تلاوت دعا و مناجات آغاز و افكارونظرات در نهايت خلوص و ادب بدون هرگونه اصرار وپافشاري در راي ونظر ابراز می شوند مي تواندالگوي مناسبي براي مشورت وتبادل افكار در جامعه بشري باشد .

ترك جميع تعصبات :
براي خلاصي از منازعات حاصل از تعصبات ، بشررا تشويق به ترك جميع تعصبات از هرنوع نژادي مذهبي جنسي و وطني نموده تفكري جهان شمول را جايگزين آن مي نمايد.

تساوي حقوق زن ومرد :
تعاليم ظهورجديد، زن ومرد را به عنوان دوبال جامعه انساني براي حركت به سمت وحدت لازم دانسته ومعتقد است كه با بي توجهي به هر يك ترقي جامعه انساني دچار مشكل خواهد شد . حذف حق اعمال نظر وحقوق زنان را برابر با حذف حقوق نيمي از انسانها از عالم انساني دانسته و معتقد است اگر جامعه جهاني بخواهد سريعتر به وحدت وصلح جهاني برسد بايد زنان در بالاترين پست هاي كشوري وبين المللي بدون هيچ تبعيض ومحدوديتي ازادانه حق ابراز عقيده واعمال نظرداشته با شند .اين تعاليم باخلقي جديد از شير زناني مانند قره العين آغاز شده تا نابرابري هاي ظالمانه ومرد سالارانه بين حقوق زن ومرد را از ميان بردارد. به جاي نگاهي جنسي به زن،حجاب را فقط براي زن وبه صورت چادر نمي داند ، بلكه عفت وعصمت را براي زن ومرد واجب ولازم مي داند ، صيغه وچند همسري را مخالف شرط وفا داري و حفظ كانون خانواده مي داند وآن را به كلي رد مي كند .

درجامعه بهائي طبقه حرفه اي روحاني مانند خاخام وكشيش وجود ندارد :
آئين بهائي حكومت مطلق فرد بر تفكروحركت جامعه را نمي پذيرد به همين دليل قدرت رااز دست علماي دين به عنوان كشيش ويا طبقه حرفه اي روحاني گرفته در عوض مسئوليت رابه شوراي روحاني وجهاني نه نفره منتخب حاصل انتخاباتي آزاد وبين المللي واگذارنموده است.

عالم محتاج نفثات روح القدس است:
عامل مهم ايجاد تفرقه بين امم وعدم درك متقابل وايجاد جنگ وسوتفاهمات موضوع خاتميت است به اين معني كه هرامتي دين خود را اخرين ،بهترين وكاملترين دين دانسته وبه همين دليل از پذيرش يا حتي تحقيق راجع به دين جديد خود داري مي كنند .اصول اعتقادي امر بهائي با طرح اين حقيقت كه تمام پيامبران به عنوان مقام مظهر امر الهي و مربيان اسماني بدون هيچ تفاوتي داراي يك رتبه ومقام هستند و خداوند به فضل خويش هرگز عالم را از اين فيض محروم نساخته ونخواهد ساخت اين اعتقاد را بيان مي كند كه سير ظهور پيامبران با توجه به رشدو بلوغ آدمي تاكنون ادامه داشته وادامه خواهد داشت.

عدم مداخله در امور سياسي :
متاسفانه سياست كنوني دولتمردان سياستي ، الوده به دروغ وريا شده است، هرزمان كه دين به اعمال غير روحاني وسياسي آلوده شده مشكلات بشري نيز عميق تر گرديده است.متاسفانه به كمك سياست، اعمالي ضد انساني به نام دين وبا تزوير، دروغ وتقيه شكل قانوني و انساني به خود مي گيرد . به همين دليل براي دور ماندن دين از تزوير ودروغ ، آئين بهائي خودرا هرگز آلوده چنين سياستي نمي كند . حتي دروغ مصلحتي را نيز رد مي كند . تعاليم بهائي به انسان درهمه حال صداقت را تعليم مي دهد چه در سياست وچه در زندگي ودر همه حال به رعايت انصاف تشويق مي كند چه در مقام وقدرت وچه در ضعف وانزوا.

تشكيل محكمه كبري :
آئين بهائي براي جلوگيري از اتلاف وقت ، انرژي وسرمايه ملل عالم ،طرح تشكيل محكمه اي متشكل از نمايندگان دول عالم وداراي قدرت اجرائي جهاني را براي امنيت جهانيان تشريح مي كند تا اين هزينه به جاي صرف دراهداف نظامي ويا دفاعي تك تك كشورها، خرج ريشه كني فقر وفساد وبي سوادي در سطح جهاني شود .

مطابقت علم ودين :
تعاليم بهائي جهت جلوگيري ازانحراف وآلودگي دين به خرافه وخرافه پرستي، مطابقت دين وعلم را لازم دانسته و ميزان حقيقي را مطابقت اين دو قرار داده است.

گرچه تعاليم بهائي مانند ابتداي حيات تمام اديان الهي با مخالفت وتهمت وافترا از سوي امت وعلماي دين قبل روبرو شد ولي توانست گنج عظيمی ازانواع فرهنگها را فراهم كند كه اين ثروت عظيم حاكی ازميراثی است كه در تمدّن جهانی بارور شده و بشر بالغ آن را برای توسعهء اجتماعی و اقتصادی لازم دارد. اين تعاليم علاوه بر اينكه براي اديان قبل از خود ايمان واحترامي قلبي وعميق قائل است آنچه را كه علت انحراف و مورد اختلاف امم قبل بوده محو وآنچه راموجب وحدت والفت بشر است ترويج مي كند و معتقداست كه انسان برای اصلاح عالم خلق شده وشئونات درنده های ارض لايق انسان نبوده و نيست . به همين دليل سعي مي كند با تعاليم خود ، مانع انجام اعمالي دور از شان ومنزلت مقام انساني شود .
تعاليم جهان شمول ديانت بهائي به صورت نهالي كاشته شده برانديشه آدمي ، همراه با بلوغ تدريجي بشر رشد كرده درختي مي شود تا جميع انسانها بتوانند بدون هيچ تبعيض وتعصبي در كنار هم از ثمرات آن بهره مند شوند .

سایر دسته بندیها

Comments

كيومرث ج's picture

كيومرث ج said:

با امتنان از بیان رسا وبلیغ
Anonymous's picture

Anonymous said:

بسيار ممنون در پناه حق

Add new comment

Image CAPTCHA
سایت آئین بهائی با کمال سرور به استحضار هم وطنان عزیز و شریف در ایران و خارج ایران می رساند که امکانی را فراهم نموده است تا همه فارسی زبانان اعم از ایرانی و غیر ایرانی بتوانند برای مطالعه و تحقیق درباره امر بهائی به صورت آنلاین و از طریق نرم افزار اسکایپ سلسه کتب روحی را مطالعه نمایند.
برای توفیق در این امر کافی است نرم افزار اسکایپ را روی گوشی و یا کامپیوتر خود داشته باشید. این امکان جدید از آن جهت اهمیت دارد که دوستان عزیز فارسی زبان در سراسر عالم به خصوص در کشور مقدس ایران در تمام شهرها و روستاهای دوردست که امکان تماس با جامعه بهائی را ندارند می توانند از این طریق به صورت آنلاین و امن با یکی از راهنمایان بهایی کتب روحی را در گروه مطالعه نمایند.
از دوستان علاقه مند تقاضا می نماییم آدرس یا آی دی اسکایپ خود را از طریق مکاتبه با ایمیل سایت آئین بهائی به آدرس info@aeenebahai.org در اختیار ما قرار دهند. سایت آیین بهائی نحوه شروع دوره مطالعات کتب روحی را از طریق اسکایپ با شما هماهنگ خواهد نمود.
 
شما می توانید سوالات و نظرات خود را در رابطه با دیانت بهایی از طریق آدرس ایمیل info@aeenebahai.org برای ما ارسال بفرمایید. همچنین برای دریافت آخرین مطالب از کانال رسمی وب سایت آئین بهایی در تلگرام استفاده نمایید. برای جستجو شناسه کاربری aeenebahai1 را در نرم افزار تلگرام جستجو کنید.