گنجی درون سینه ات داری
گنجی درون سینه ات داری نثارش کن، نثارش کن دنیا چه سرد است و زمستانی بهارش کن، بهارش کن گنجی درون سینه ات داری نثارش کن، نثارش کن دنیا چه سرد است و زمستانی بهارش کن، بهارش کن هر غنچه صد غنچه شود هر گل هزاران گل هر غنچه صد غنچه شود هر گل هزاران گل گنجی درون سینه ات داری نثارش کن، نثارش کن دنیا چه سرد است و زمستانی بهارش کن، بهارش کن هر غنچه صد غنچه شود هر گل هزاران گل دیروز اگر در بند و زنجیر و بلا بودی گر بحر حکمت در سکوتی مبتلا بودی دیروز اگر آوازمان جز گوشمان نشنید در بین خود مشغول اذکار و ثنا بودیم امروز از این گنجینه ها باید نثاری کرد باید نسیمی شد زمستان را بهاری کرد امروز از این گنجینه...