به اعتقاد بهائی عالم انسانی دوران كودكی خودراپشت سرگذاشته ودر آستانهء ورود به مرحلهء جدیدی از تاریخ خویش است، وآن مرحلهء ایجاد یك تمدن جهانی باشكوه ورسیدن به دوران بلوغ جامعهءانسانی می باشد كه در آن جنبه‌های مادی و معنوی زندگی انسان به تعادل و تكامل خواهد رسید. به همین دلیل خداوند مهربان كه هرگز بشر را تنها نمی‌گذارد و همواره او را در مسیر ترقی و تكامل یاری می‌كند، با فرستادن دیانتی جدید در این مرحلهء تحول بنیادی نیز او را یاری نمود. دیانت بهائی برای کمک به ایجادتمدن جهانی ظاهرشده است وبه این منظورمی خواهد جلوهء جدیدی ازشخصیت ومقام انسان راآشکار فرماید تا درجامعهء جدید متشکل ازچنین انسان هائی، نظم نوینی راكه هرسه جنبهء روحانی-انسانی-جسمانی بشررابه شكلی متعادل وارگانیك داراست، بر جهان حاكم گرداند.
حضرت بهاءالله می‌فرمایند: «این ظهور از برای اجرای حدودات ظاهره نیامده، چنانچه در بیان از قلم رحمن جاری، بلكه لِاَجْلِ ظهورات كمالیه در انفُس انسانیه و ارتقاء ارواحهم الی المقامات الباقیه و ما یصدقه عقولهم ظاهر و مُشرق شده تا آنكه كل فوق ملك و  ملكوت مشی نمایند.»
 به منظور رسیدن به این هدف، دیانت بهائی خواستار تحقق وحدت عالم انسانی است، چنانكه به فرمودهء حضرت ولی‌امرالله: «هدف یك فرد بهائی در زندگی آن است كه وحدت عالم انسانی را ممكن سازد. زندگی ما بستگی به زندگی نوع انسان دارد. ما در پی رستگاری فردی نیستیم، بلكه خواهان رستگاری نوع انسان می‌باشیم... مقصد تشكیل یك مدنیت جهانی است تا در صفات فردی مؤثر واقع گردد. به عبارت دیگر این هدف معكوس هدف دیانت مسیحی است كه از فرد آغاز شده به جمعیت منتهی می‌گردد.» (ترجمه)  
برای درك بهتر هدف دیانت بهائی و راهی كه برای رسیدن به آن در پیش گرفته است قبل از هرچیز آشنایی بابعضی اصول اعتقادی هائی ضروری به نظر می‌رسد.
در آئین بهائی نیز، مانند همهء ادیان آسمانی، اعتقاد به خداوند اساس عقاید است. خداوند مبدأ وجود است؛ كمال مطلق است؛ ثبات مطلق است؛ وحدت مطلق است. او نقطهء آغاز عالم است؛ عالم وجود از او صادر شده است، همچنان كه نور از خورشید ساطع می‌گردد، پس نباید به خلقت عالم مثل ساختن یك شیء توسط یك انسان نگاه كنیم كه برای رفع نیاز خود چیزی را می‌گیرد و تغییراتی در آن می‌دهد، بلكه وجود از اوست. از سوی دیگر نباید تصور كرد كه با خلق عالم چیزی از خدا جدا می‌شود و در خلق حلول می‌كند، زیرا این تصور با كمال و ثبات خدا تناقض دارد؛ خداوند در كمال تنزیه و تقدیس خود قرار دارد و فیض اوست كه به عالم می‌رسد.
چون خدا كمال مطلق است و انسان موجودی ناقص است، چون خدا وحدت محض است و انسان موجودی متكثر است، چون خدا خالق است  انسان مخلوق، و خالق در رتبه‌ای بالاتر از مخلوق قرار دارد، پس انسان نمی‌تواند خدا را درك كند و بشناسد. اگرچه وجودش وابسته به اوست، هر لحظه غرق در دریای الطاف اوست، فطرتاً مایل به شناسایی اوست و به سوی او جذب می‌شود، اما هرگز نمی‌تواند او را بشناسد، زیرا تفاوت مراتب مانع از ادراك است. به فرمودة حضرت عبدالبهاء: «تفاوت مراتب در عالم خلق مانع از عرفانست. مثلاً این جماد چون در رتبه جمادیست آنچه صعود کند ممکن نیست که ادراک قوّه نامیه تواند نباتات اشجار آنچه ترقّی کند تصوّر قوّه باصره نتواند و همچنین ادراک قوای حسّاسه سائره ننماید و حیوان تصوّر رتبه انسان یعنی قوای معنویه نتواند تفاوت مراتب مانع از عرفانست هر رتبه مادون ادراک رتبه ما فوق نتواند. پس حقیقت حادثه چگونه ادراک حقیقت قدیمه تواند؟»  
امّااز سوی دیگر خداوند انسان را برای معرفت و محبت خود خلق كرده است: «مقصود از آفرینش عرفان حق و لقای او بوده و خواهد بود، چنانچه در جمیع كتب الهیه و صحف متقنهء ربانیه من‌غیر حجاب این مطلب احلی و مقصد اعلی مذكور و واضح است»  پس خداوند برای كمك به انسان در رسیدن به این هدف پیامبران الهی را می‌فرستد.حضرت بهاء الله در این باره می‌فرمایند: «سبیل كل به ذات قِدَم مسدود بوده و طریق كل مقطوع خواهد بود و محض فضل و عنایت شموس مشرقه از افق احدیه را بین ناس ظاهر فرمود و  عرفان این انفس مقدسه را عرفان خود قرار فرموده.»   
پیامبران به اعتقاد بهائی مظهر ظهور الهی هستند، یعنی كاملترین تجلی صفات الهی مانند علم و قدرت و محبت وغیره در ایشان ظاهر می‌شود. اگر خداوند را به آفتاب تشبیه كنیم، همهء موجودات عالم از پرتو این آفتاب بهره‌مندند، اما تنها در آینهء صیقلی است كه آفتاب را بتمامه می‌توان دید. اگرچه خورشیدی كه در آینه دیده می‌شود با خورشید واقعی تفاوت بسیار دارد، آن در آسمان است و این در زمین، آن پرتو می‌بخشد و این پرتو را منعكس می‌سازد، آن هزاران برابر كرهء زمین است و این در دست جا می‌گیرد، با این وجود با نگاه كردن به این خورشید می‌توان شناخت مختصری از آن خورشید پیدا كرد.با این توضیح، پیامبران واسطهء معرفت هستند واین حقیقت نباید تداعی ِنوعی مقام الوهیت برای ایشان نماید.
از سوی دیگر پیامبران الهی مربی عالم انسانی هستند. همانطور كه یك بوتهء گل رنگ و بو و طراوت فطری دارد، اما اگر تحت تربیت باغبان قرار گیرد بر زیبایی و لطافت و بوی خوش آن افزوده می‌شود، انسان نیز با وجود تمام استعدادهای فطری خود به تربیت مربی نیازمند است، چنانكه حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند: «واضح و مشهود است که انسان محتاج به مربّی است. این مربّی بی شک و شبهه باید در جمیع مراتب کامل و ممتاز از جمیع بشر باشد، چه که اگر مثل سائر بشر باشد مربّی نمیشود، علی‌الخصوص که باید هم مربّی جسمانی باشد و هم مربّی انسانی و هم مربّی روحانی»  
دیانت بهائی تأكید دارد كه چون پیامبران مربیان آسمانی هستند و همه از جانب خداوند یكتا برای هدایت بشر به سوی هدف واحدی كه او برای نوع انسان در نظر دارد مبعوث شده‌اند، نباید تفاوتهایی كه با هم دارند و ناشی از زمان و مكان و شرایط متفاوت ظهورشان است دلیل اختلاف و تفاوت ذاتی آنها محسوب گردد، بلكه همهء آنها منشأ واحد و هدف واحد و تعالیم اساسی واحدی دارند. چنانكه حضرت بهاءالله می‌فرمایند: «جمیع انبیاء هیاکل امراللّه هستند كه در قمائص مختلفه ظاهر شدند.  و اگر به نظر لطیف ملاحظه فرمائی همه را در یک رضوان ساکن بینی و در یک هوا طائر و بر یک بساط جالس و بر یک کلام ناطق و بر یک امرآمر.  این است اتّحاد آن جواهر وجود و شموس غیرمحدود ومعدود.»  به همین دلیل در آثار مقدسهء همهء ادیان ملاحظه می‌كنیم كه همهء پیامبران الهی
پیامبران قبل از خود را نهایت ستایش و احترام نموده‌اند و به ظهور پیامبر بعد از خود بشارت داده‌اند. در قرآن كریم نیز این اصل وحدت اساس ادیان مورد تأكید قرار گرفته است، ازجمله می‌فرماید: «لانُفَرِّقُ بَینَ اَحَدٍ مِنْهُم»  
پس دین الهی یكی بیش نیست وآنچه ما ادیان مختلف می‌نامیم چیزی جز مراحل مختلف آن دین واحد نیست، اما این دین واحد به همراه توسعهء فكری و عقلی بشر و پیشرفت علوم و فنون و صنایع و ارتباطات و دیگر شرایط زمانی و مكانی تجدید می‌گردد تا جوابگوی نیازهای بشر در شرایط جدید گردد. به علاوه، دخل و تصرف پیروان ادیان در دین خود و آلوده شدن اصل دیانت به اوهام و خرافات و اغراض نفسانی دلیل دیگری برای تجدید ادیان است. بنابر این دیانت بهائی معتقد به استمرار ظهورات الهیه است، یعنی دین بهائی را آخرین دین نمی‌داند و بر این باور است كه انسان همواره محتاج هدایت الهی بوده و هست و خواهد بود، و خداوند هرگز این فیض را از بشر دریغ نخواهد كرد.  این ادعای ادیان كه هریك خود را آخرین دین الهی می‌دانند یكی از انحرافات و اوهامی است كه رهبران
مذهبی ادیان برای تداوم قدرت و رهبری خود در دین الهی ایجاد كرده‌اند.
از طریق این دین واحد الهی است كه انسان می‌تواند به هدف از خلقت خود، كه شناسایی خداوند و دوست داشتن اوست، نائل شود.
حضرت بهاءالله می فرمایند، «علتِ آفرینش ممكنات، حُبّ بوده...لهذابایدجمیعْ، برشریعتِ حُبّ ِالهی مجتمع شوند.» (ادعیهءمحبوب، ص391) انسانی كه به این مقام وهدف برسد اشرف مخلوقات است. اما كسی كه خدا را بشناسد و دوست بدارد همهء مخلوقات او رانیز دوست خواهد داشت: «عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست» و كسی كه مخلوقات او را دوست بدارد بر خدمت آنها قیام خواهد كرد، این است كه حضرت بهاءالله می‌فرمایند: «امروز انسان كسی است كه به خدمت جمیع مَن عَلی الارض قیام نماید.»  پس از نظر دیانت بهائی انسان در صورتی به مقام اصلی خود كه اشرف مخلوقات است نائل می‌شود كه به علت عشقی كه به خداوند دارد به خدمت عالم انسانی قیام كند.
خداوند كه انسان را برای شناسایی و دوستی خود خلق فرموده است البته وسائل و نیروهای لازم را نیز برای این منظور در اختیار او قرار داده است. همین قواست كه به او امكان می‌دهد از عالم حیوانی فراتر رود. پس در انسان، علاوه بر جسم، حقیقتی معنوی به نام روح انسانی وجود دارد كه اصل و حقیقت وجود انسان است و منبع قوایی است كه انسان را از حیوان ممتاز می‌كند. زندگی انسان در این عالم از ارتباط روح و جسد شكل می‌گیرد. از زمان انعقاد نطفه در رحم روح به آن تعلق می‌گیرد، مثل پرتو نوری كه در آینه منعكس می‌شود، و این روح در دوران زندگی فرد تكامل می‌یابد و پس ازمرگ و نابودی جسم نیز در عوالم بی‌پایان الهی به ترقی و پیشرفت خود ادامه خواهد داد، اما دوران زندگی در این عالم خاكی كه آغاز این تكامل روحانی است از اهمیت خاصی برخوردار است.
حضرت عبدالبهاء در این مورد چنین می‌فرمایند: «در بدایت حیاتش انسان در عالم رحم بود و در عالم رحم استعداد و لیاقت و ترقّی باین عالم حاصل کرد و قوائی که در این عالم لازم بود در آن عالم تحصیل نمود. چشم لازم داشت در این عالم، در عالم رحم حاصل نمود. گوش لازم داشت در این عالم، در عالم رحم پیدا کرد. جمیع قوائی که در این عالم لازم بود در عالم رحم تحصیل کرد. در عالم رحم مهیای این عالم شد. و به این عالم که آمد دید که جمیع قوای لازمه مهیا است؛ جمیع اعضا و اجزائی که از برای این عالم حیات لازم دارد در آن عالم حاصل نموده. پس در این عالم نیز باید تهیه و تدارک عالم بعد را دید و آنچه در عالم ملکوت محتاج باید تهیه و تدارک آن در اینجا بیند همچنانکه در عالم رحم قوائی که در این عالم محتاج به آن است پیدا نمود همچنین لازم است که آنچه در عالم ملکوت لازم یعنی جمیع قوای ملکوتی را در این عالم تحصیل بکند. در عالم ملکوت بعد از انتقال از این عالم به آن عالم، محتاج به چه چیز است و محتاج به چه قوائی است؟ چون آن عالم عالم تقدیس است عالم نورانیت است لهذا لازم است که در این عالم تحصیل تقدیس و نورانیت کنیم و آن نورانیت را باید در این عالم حاصل کنیم و در آن عالم روحانیت لازم آن روحانیت را باید در این عالم تحصیل نمائیم در آن عالم ایمان و ایقان و معرفت اللّه و محبّت اللّه لازم جمیع را باید در این عالم تحصیل کرد تا بعد از صعود از این عالم به آن عالم باقی انسان ببیند جمیع آنچه لازم آن حیات ابدی است حاصل نموده است. واضح است که آن عالم عالم انوار است لهذا نورانیت لازم است آن عالم عالم محبّت اللّه است لهذا محبّت اللّه لازم است آن عالم عالم کمالات است لهذا باید در این عالم تحصیل کمالات کرد آن عالم عالم نفثات روح القدس است در این عالم باید درک نفثات روح القدس نمود آن عالم عالم حیات ابدی است در این عالم باید حیات ابدی حاصل نمود. انسان بتمام همّت باید این مواهب را تحصیل نماید و این قوای رحمانی را به اعلی درجه کمال باید بدست آورد و آن این است اوّل معرفت اللّه ثانی محبّت اللّه ثالث ایمان رابع اعمال خیریه خامس جانفشانی سادس انقطاع سابع طهارت و تقدیس و تا این قوی را پیدا نکند و این امور را حاصل ننماید البتّه از حیات ابدیه محروم است.»  
وسائلی كه خداوند برای كسب این كمالات و رسیدن به هدف از خلقت در اختیار انسان قرار داده است، مانند عقل و قلب و علم و دین، همه شریفند و انسان باید از همهء آنها به درستی استفاده كند. حضرت بهاءالله در مورد اهمیت عقل و خرد می‌فرمایند: «زبان خرد میگوید هر که دارای من نباشد دارای هیچ نه. از هر چه هست بگذرید و مرا بیابید. منم آفتاب بینش و دریای دانش. پژمردگان را تازه نمایم و مردگان را زنده کنم.»  بنابراین، دین نه تنها با عقل تناقضی ندارد بلكه باید با آن مطابقت داشته باشد، زیرا در خلق الهی تناقضی نیست. «ماتَرَی فی خَلْقِ الرَّحْمنِ مِن تَفاوُتٍ»  بنابراین هرچه در كتب مقدسهء ادیان مخالف علم و عقل
باشد، مثل خلق عالم در شش روز یا فروریختن ستارگان بر روی زمین، از نظر دیانت بهائی جنبهء تمثیلی دارد و نیازمند تفسیر است و به همین دلیل قسمت زیادی از آثار بهائی به تفسیر كتب مقدسهء قبل اختصاص یافته است.
یكی دیگر از ویژگیهای انسان كه در رسیدن او به هدف از خلقت خویش نقشی اساسی دارد اختیار اوست. اگر انسان مختار نبود و مجبور به شناسایی و دوستی خداوند می‌شد، این شناسایی و دوستی هیچ ارزشی نداشت. حضرت بهاءالله می‌فرمایند: «...
و بعد از خلق كل ممكنات و ایجاد موجودات به تجلی اسم یا مختار انسان را از بین امم و خلایق برای معرفت و محبت خود كه علت غائی و سبب خلقت كائنات بود اختیار نمود...»  اگر خداوند می‌خواست همه اجباراً او را بشناسند و یكسان او را عبادت نمایند و یكسان عمل كنند، امكان انتخاب راههای مختلف را به آنها نمی‌داد. پس انسان باید در جستجوی حقیقت و انتخاب دین آزاد باشد. در عین حال، پس از شناخت حقیقت، خودش باید خود را به حدود دستورات الهی مقید و محدود كند تا بتواند به كمالاتی كه فوقاً مذكور شد نائل گردد، زیرا تعالیم و احكام الهی راه رسیدن به این كمالات را برای انسان مشخص می‌كند.
چگونگی كسب این كمالات در دیانت بهائی، و در همهء ادیان الهی، توضیح داده شده است. از جمله، حضرت شوقی افندی در این باره می‌فرمایند: «هنگامی كه شخصی بهائی می‌شود عملاً آنچه اتفاق می‌افتد این است كه بذر روح ایمانی در دل و جان او شروع به رشد و نمو می‌كند. این بذر باید به فیوضات روح‌القدس سقایه گردد. چنین مواهب روحانیه‌ای به واسطهء دعا و مناجات، تفكر و تعمق، زیارت آثار و بیانات مباركه و خدمت به امر الهی حاصل می‌شود. حقیقت موضوع این است كه خدمت امرالله مانند خیشی است كه وقتی بذر افشانده می‌شود خاك را با آن شخم می‌زنند. برای پربارتر شدن خاك و رشد سریعتر دانه شخم ضروری است. دقیقاً به همین صورت تكامل روح آدمی نیز به واسطهء شخم زدن ارض فؤاد تحقق می‌پذیرد تا تجلیات روح‌القدس را مستمراً منعكس سازد. به
این طریق روح انسانی به سرعت رشد و توسعه خواهد یافت.»  
پس به اعتقاد بهائی تكامل روحانی با انزوا و گوشه‌نشینی تحقق نخواهد یافت؛ روحانیت تنها با دعا و تفكر، اگرچه بسیار مهمند، حاصل نمی‌شود. یك زندگی فعال توأم با خدمت به انسانها، در عین دعا و تفكر دربارهء آثار الهیه است كه سبب تكامل روحانی می‌گردد. از دیدگاه بهائی هیچ تناقضی میان امور روحانی و انسانی و جسمانی وجود ندارد، مگر اینكه خود انسان با عدم رعایت اعتدال و پرداختن بیش از حد به یكی از آنها این تناقض را برای خود به وجود آورد.
در آثار بهائی تأكید شده است كه انسان به روح انسان است؛ انسان به جسم انسان نیست، چون در این جسم با حیوان شریك است. انسانها در اصل و حقیقت وجود كه روح است با یكدیگر وحدت دارند، زیرا همهء آنچه باعث اختلاف و جدایی انسانهاست، یعنی تعصبات نژادی و قومی و وطنی و غیره یا منافع متضاد، ناشی از تأكید بر جنبه‌های جسمانی بشر است كه نسبت به روح جنبهء فرعی و ثانوی دارد. بنابر این بهائیان معتقد به وحدت عالم انسانی هستند، یعنی همهء انسانها از منشأ واحدی به وجود آمده‌اند و هدف واحدی دارند و به كمك یكدیگر است كه می‌توانند به این هدف دست یابند. این دیدگاه كاملاً بر خلاف دیدگاه كسانی مانند هابز است كه انسان را گرگ انسان می‌دانند و یا به تنازع بقا در عالم انسانی معتقدند.
همین بینش اساس اخلاق بهائی است، یعنی می‌توان گفت هرچیزی كه باعث وحدت و محبت و همكاری میان انسانها باشد  پسندیده است و هرچیزی كه باعث اختلاف و دشمنی و نزاع گردد ناپسند است. پس بدترین اخلاق انسان غیبت و عیبجویی است و بهترین اخلاق انسانی گذشت و بخشش. حضرت عبدالبهاء معیاری برای اخلاق بهائی تعیین می‌فرمایند: «الیوم مقرّب درگاه کبریا نفسی است که جام وفا بخشد و اعدا را درّ عطا مبذول دارد حتّی ستمگر بیچاره را دستگیر شود و هر خصم لدود را یار ودود.»  یعنی اگرچه ازنظرحقوق اجتماعی وبه حكم عدالت، مسؤولین ادارهءجامعه، مأموربه اعمال مجازات ومكافات قانونی می باشند، اما ازنظرشخصی، دشمنی حتی با دشمنان نیز روا نیست.(كتاب مفاوضات، قسمتِ «مجرم مستحق عقوبت است یاعفو؟»).
پس به طور خلاصه می‌توان گفت كه درحقیقت، اصول اساسی اعتقادی بهائی، كه درفوق به بعضی ازآنها اشاره شد، همه متكی بروحدت می باشند: وحدت در عالم حق، وحدت در عالم امر، و وحدت در عالم خلق؛ یا به عبارت دیگر توحید الهی، وحدت اساس ادیان الهی، و وحدت عالم انسانی.حضرت شوقی ربانی، ولی امربهائی، می فرمایند: «دیانت بهائی منادی ِوحدانیت الهیه است، ووحدت پیغمبران رااذعان دارد، واصل ِوحدت وجامعیتِ كلیهءنوع ِ بشرراتعلیم می دهدوضرورت وحتمیتِ اتحادِ نوع ِانسان راكه به تدریج به آن نزدیك می شوداعلام می دارد، وادعا می كندكه هیچ امری جزنَفَثاتِ روح القُدُس كه به واسطهء نمایندهء مبعوث ِاو (یعنی حضرت بهاءالله) دراین زمان ظاهرشده به تحقّق ِ این آمال توفیق نیابد.» (جزوهء دیانت بهائی یك آئین جهانی، ص6).
 منابع و مأخذ:

  1- آیات الهی ج1، ص189
  2- مفهوم حیات روحای، ویلیام هاچر، به نقل ازانتشارات جامعهء بهائیان کانادا
  3- مفاوضات، ص167
  4- منتخبات آثارخضرت بهاءالله، شمارهء29
  5- همان، شمارهء21
  6- مفاوضات، ص6
  7- ایقان، ص162
  8- سورهءبقره، آیهء136. یعنی هیچ فرقی بین آنهانمی گذاریم.
  9- منتخبات آثارحضرت بهاءالله، شمارهء117
  10- خطابات ج2، ص170
  11- دریای دانش، ص7
  12- سورهء67، آیهء 3، یعنی درآفرینش الهی تفاوتی نمی بینی.
  13- منتخبات آثارحضرت بهاءالله، شمارهء27
  14- انوارهدایت، شمارهء247
  15- مکاتیب ج3، ص119

مطالب سایت

Comments

احمد نورمحمدی's picture

احمد نورمحمدی said:

با توجه به فرموده حضرت بها الله در پاراگراف دوم : "" به فرمودهء حضرت ولی‌امرالله: «هدف یك فرد بهائی در زندگی آن است كه وحدت عالم انسانی را ممكن سازد "" نظر به اینکه در حال حاضر سنوات متمادی است که با تشکیل موسسات و نهادهای جهانی و بین المللی مثل سازمان ملل و غیره ، در واقع بشر در صدد تحقق وحدت عالم انسانی میباشد و آموخته است که با همدلی و همکاری جهان بهتری برای زندگی خواهد داشت و حتی دول دیگر نسبت به نقض حقوق بشر در سرزمینهای دوردست نیز حساس شده اند و عمدتا این حساسیت پس از جنگهای جهانی شدت یافت لهذا چه لزومی دارد که دین دیگری برای تحقق این امر برپا شود ، حال آنکه برپایی این دین برای معتقدین به آن ، حداقل در ایران ، جز شوربختی و سرکوب ارمغانی نداشته است !؟
احمد نورمحمدی's picture

احمد نورمحمدی said:

با سلام ، ضمن تشکر از پاسخ به سوال قبلی و با ادای احترام کامل به دیانت شما و باورهای تمام انسانها : از دید انسان سرگشته امروزی که از مکاتب ایدئولوژیک و خشونت هایی که پیروان آنها به بار آورده اند خسته است میپرسم : وقتی پیروان حضرت موسی به استناد اینکه قوم برگزیده هستند و خداوند از "نیل تا فرات" را به آنان داده مرا از خانه ام بیرون کردند !؟ وقتی پیروان حضرت عیسی مرا به جرم جادوگری سوزاندند و جنگهای صلیبی و لشگرکشی رومی براه انداختند !؟ وقتی پیروان حضرت محمد از من "جزیه" گرفتند یا "خلخال" از پایم بدرآوردند و ارث جدشان ، از "فرات تا نیل" و "فدک" را از من مطالبه میکنند و سالهاست که به اسم اسلام تحمیق و استحمارم میکنند !؟ چگونه انتظار دارید بار دیگر به پیامبر دیگری که خود را از همان سلاله و در تداوم راه آنان میداند اعتماد کنم و حق تعیین سرنوشت خودم را که هنوز به طور کامل بدست نیاورده ام ! و گریبانم را که هنوز نیمی در گرو ادیان قبلی است به دین جدیدی بسپارم !؟
سردبیر's picture

سردبیر replied:

احمد عزيز بشريت دوران طفوليت پر رنجي را پشت سر گذاشته و در اين دوران اشتباهات زيادي مرتكب شده. جنبه هاي مختلفي از تفاوت بين انسانها كه ميتوانسته به منزله تنوع در گلهاي يك گلستان ديده شود به اسبابي براي برتري طلبي و خود ستائي و ابزاري براي كينه ورزي و انتقامجوئي بدل گشته و لطمه زدن به آنان كه غير خودي به حساب مي آمدند مجاز شمرده شده اين شيوه اختصاص به باورهاي ديني نداشته و هر تفاوتي دست آويز جاه طلبي و خودخواهي ظالمان و جاهلان شده از تفاوت رنگ و نژاد و جنسيت و مليت گرفته تا گرايشهاي سياسي و حزبي و حتي هواداري تيمهاي ورزشي . آنچه ميتواند ما را از تكرار اشتباهات پيشينيان رها سازد تجربه اندوختن از اين خطاها و رفتار آگاهانه است. دوران بلوغ تمدن انساني است و ابزارهاي كارآمدي چه در جهت سازندگي و چه تخريب در دسترس بشر قرار گرفته. اگر در اين دوره شيوه تنازع بقا را به تعاون بقا بدل نسازيم حيات كل بشر را در اين سياره به مخاطره خواهيم انداخت هدايت الهي در هر عصر با شيوه زندگي انسانها در آن دوران تناسب داشته و گرچه روند كلي ايجاد محبت و اتحاد بوده ولي مراحلي چون اتحاد قومي و اتحاد برادران ديني و در اين دوران يگانگي كل بشر را ترويج نموده و نميتوان با توجه به شرايط و مقتضيات امروز آموزه هاي اديان قبل را مورد ارزيابي قرار داد. تغيير نگرش انسانها در دوره ما بقدري سريع است كه حتي در بين نسلهاي متوالي اين عصر قابل تشخيص است . از زماني كه امثال چگوارا الگوي جوانان بودند و آدم كشي و جنگ مسلحانه تنها ره رهائي خوانده ميشد چيزي نگذشته ولي اكنون خشونت طلبي و جنگجوئي فضيلت به حساب نمي آيد. از همين تفاوت ساده ميتوانيد به تغييرات اساسي كه در معيارهاي ما پديد آمده پي بريد و از قضاوت نادرست در مورد پيشينيان دوري نمائيد سرافراز باشيد
مهران 's picture

مهران said:

سلام محضر تمام کسانی که بر حسب کنجکاوی و یا سرگشتگی و هیاهوی درون به جستجو و حفظ بکارت روح خویش و عدم دستکاری آن بر آمده اند، که اکنون در گذر زمان همدیگر را حد اقل در یک وحدت زمانی و فطری ملاقات میکنیم. من مسلمان هستم و شیعه،سایت و آیین بهایی را مطالعه کرده ام و اکنون به دنبال قیاس یا رد و تاییدی نیستم و فقط به دلیل آنکه وقتی میبینم جوانان فطرتا و سرگردان به دنبال یافتن و شناخت مظاهر الهی برای خروج از بحرانهای متاثر از خودخواهی های بشری و رفع تشنگی عواطف انسانی و سیر و سلوک الی اله می خواهند ذات پاک خود را مطهر نگه دارند ، خواستم نکته ای رابه عنوان مطلع مطالب آتی عرض کنم: آنهم آنکه اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست در مسلمانی ماست در باره مذهب و آیین بهایی هم فعلا به این بسنده میکنم که بهاییان در یک نکته متفق ،متحد و موفق بوده اند و آنهم همیاری ، نوعدوستی و پرهیز از اخلاق پلید و تعصبات ساختار شکن بوده اند که همین امر در پیشبرد اهدافشان انگیزه ایجاد میکند، تا حدی که هیچ بهایی در هیچ جای دنیا مفلوک و درمانده نمیبینیم.این یعنی اصل انسانیت،بحث رد یا اضهار تایید انشاءاله در آینده، اما تاسف از آن دارم که چرا فضیلت اسلام الهی را به چالش کشاندیم ما به اصطلاح مسلمانها. همه جویندگان فضل وحقیقت قطرات یک جویبارند fotoprolab@yahoo.com
محمد's picture

محمد said:

مدتی بود برای من جالب شده بود که ببینم فرقه بهاییت چیه و چی برای گفتن داره. خوشحالم که تحقیق نسبتا کاملی کردم و باید بگم جز دورغ و حماقت چیزی در این فرقه من درآوردی ندیدم و اسلام رو همچنان دین برتر شناختم. امیدوارم کسی در منجلاب این فرقه نیفته و اگر در این منجلاب هست غرق نشه و نجات پیدا کنه.
مصطفی's picture

مصطفی said:

اونقدر خودتون میدونید حرف واسه گفتن ندارید و جز یه فرقه کذایی چیزی نیستید که حاضر به انتشار مطالب که باب میلتون نیست نیستید. واقعا که چقدر باید آدم احمق باشه که فریب چنین فرقه ای رو بخوره
سردبیر's picture

سردبیر replied:

هموطن عزیز متأسفم که حتی پس از اینکه تزویر و ریای ملایان دنیاپرست بر همه جهانیان و اغلب هم میهنانمان آشکار شده هنوز هم ذهن شما اسیر دروغ هائی است که آنان بر شما تلقین کرده اند و بخود اجازه نداده اید که بیرون از ردیه هائی که دشمنان این آئین بر علیه دین حق منتشر میکنند منبع موثقی برای تحقیق بیابید خداوند هدایتتان کند
محمد's picture

محمد replied:

من خود خوب به ریا و تزویر آقایون واقفم اما نمیتونم شعور و عقل خودم رو در قبال یک فرقه دروغین و من درآوردی تعطیل کنم. بهترین منبع خود همین سایت شما بود که با کمی تأمل در اون به پوچ بودن و بی اساس بودن این فرقه بیشتر واقف شدم. قطعا پای استدلالیان چوبین بود اما فرقه شما اونقدر سست بنیاد هست که هزاران ایراد بهش وارده. خداوند انشاء الله شما و دیگران همچون شما رو به راه راست هدایت کنه. فکر نمیکنم شما اندکی در قرآن و منابع موثق دین خاتم مطالعه ای کرده باشین.
سردبیر's picture

سردبیر replied:

دوست گرامی با پیش داوری و قضاوت بدون داشتن اطلاعات موثق پیشاپیش عقل خود را تعطیل کرده اید و مصداق "صم بکم عمی فهم لایعقلون" شده اید اهدناالصراط المستقیم را در هر نماز از روی صدق بگوئید شاید رحمت الهی شما را به موهبت " لنهدینهم سبلنا " مفتخر نماید پیروز باشید
me's picture

me replied:

خب الان من سردرگم شدم چون منم طی تحقیقاتی ک داشتم این دین رو بی هویت ترین دین یافتم.میشه الان ما رو توجیه کنین لطفا؟
مصطفي's picture

مصطفي said:

موندم اين پيامبراني كه شما ازش حرف ميزنيد تو كدام دكتاب و منبع چيزي نوشته شده ..كه حتي غير از خودتون كسي اينها رو نميشناسه من دارم در مورد دين ها تحقيق ميكنم ..در حال حاضر دين بهايي خيلي از دين هاي ديگه بي هويت است و پايه اساسي ندارد ..چوون به دينهاي ديگه توهين ميكند و هيچ كسي را قبول ندارد مثلا يك سني همه امامان رو قبوا دارند ..يك شيعه همه پيامبران حتي مسيح را قبول دارند و پيامبر خود ميداند ..ولي شما چطور؟
روبینا's picture

روبینا said:

بادرود به همه ی محققین واقعی .پدر من یک مسلمان ومسلمان زاده ای بود که در عزاداری حضرت سیدالشهداقمه بر فرق سرش زده بود وقصد داشت برای ثواب و اجر اخروی بهایی های ده خودشان را در روز عاشورا به آتش بکشد.بعد از دیدن تلاوت زیارت نامه روز عاشورا در جمع مردان و زنان بسیار مودب و با نزاکت و نیز اشک حزن آنها،به فکر تحقیق راستین می افتد و ایمان می آورد.به طوری که با تحریک آخوند ده کتک خورده و شبانگاه از ده متواری میشود.زنش با تحریک مردم و آخوند از خانه رفته و به سرعت او را به عقد شخص دیگر می آورند.او میگفت اگر شخصی دل خود را از بغض و کینه پاک نماید می تواند ظهور جدید را بشناسد.مگر پیامبران قبل با همین مشکلات سر درگریبان نبودند؟یکی از علایم ظهور هم همین است که بزرگترین علمای دین ومذهب قادر به شناخت نخواهند شدو سبب سرگشتگی مردم هم خوا هند شد.
سر درگم's picture

سر درگم said:

من فقط 16 سالمه مسلمونم ولی دو دل شدم نمیدونم چی راسته! شما هم تو سایتتون کلیات رو میگید نه جزیات رو.معلم پرورشیا میگن دین تحقیقیه از یه طرف میگن بعد از 15 سالگی نمیشه دین عوض کرد.از این مدل حرفای من در آوردی زیاده!خیلی تو این دین دست برده شده من هم که نمیتونم بفهمم اسلام اولیه چی بوده! واسه همینه که دو دل شدم و دنبال حقیقتم نه جواب های کلی و کوتاه و بدون مدرک!میخوام بدونم چرا میگن حضرت ممحد آخرین پیامبر بعد یه پیامبر دیگه هم میاد؟ممنون میشم اگه جواب بدین یا یه سایت بگین که کمکم کنه. با تشکر
سردبیر's picture

سردبیر replied:

دوست عزیز برای رهائی از سردرگمی در مورد شبهه خاتمیت حضرت محمد میتوانید مقاله خاتمیت را در لینک زیر مطالعه نمائید و اگر سوالی داشتید با ما مطرح کنید http://www.aeenebahai.org/node/490 موفق باشید
Anonymous's picture

Anonymous said:

پیروان ادیان مختلف احکام دینشان را اگاهانه یا نا آگاهانه به خاطر ترس از مجازات و یا رفتن آبرو و حرف دیگران انجام میدهند آیا "اعملوا حدودی حبا لجمالی" جه معنا و مفهومی دارد؟ بنده احساس میکنم هر جا صحبت از حب میشود صحبت از مراتب بالای ایمان است . آیا این آیه یا برداشت از آن باعث نمیشود که پیروان آن دنبال فلسفه و علت و منطق احکام نروند و اصولا جایگاه درک منطقی و عقلانی یا حد اقل تلاش برای درک فلسفه احکام در این دین چیست؟ بنده اگر سوالات دیگه در مورد اصول اعتقادی بهایی داشتم همینجا مطرح کنم؟
سردبیر's picture

سردبیر replied:

هاتف عزیز شما میتوانید سوالاتتان را ذیل هر سرفصلی که به مورد سوال مربوط است بنویسید و اگر هم مایل باشید بصورت خصوصی به شما پاسخ داده شود و یا موضوعی باشد که به مطالب مندرج در سایت بی ارتباط است میتوانید مستقیما با آدرس ایمیل ما مکاتبه کنید info@aeenebahai.com بعرض میرسد که اجرای احکام دینی ثمره شناخت مظهر الهی و ایمان به اوست و اصلی ترین انگیزه مومن برای اجرای آن محبتی است که نسبت به صادر کننده حکم دارد . اگر انگیزه هائی همچون ترس از مجازات یا از دست دادن محبوبیت اجتماعی ، حرف های دیگران ، هراس از عذاب اخروی و یا طمع پاداش و سعادت دنیوی یا اخروی دلیل گردن نهادن به احکام دین باشد مقبول نیست و اگر فردی بدنبال آن باشد که هر حکم را تجزیه تحلیل کند و اگر دلیل و فایده آن را یافت اطاعت نماید ایمان را در گرو مصلحت اندیشی های خود قرار داده. گرچه رویکرد تعالیم دین ایجاد سعادت حقیقی برای مومن است ولی نمیتوان در همه جزئیات احکام دلایل منطقی و عقلی یافت مثلا نحوه انجام فریضه نماز ، زمانهای تعیین شده و کلمات و عباراتی که باید بصورت مکرر خوانده شود و یا روزه و باید ها و نبایدهایش هیچکدام دلیلی غیر از اراده و میل مظهر امر ندارند و اگر بخواهیم با فلسفه سازی و دلیل تراشی اجرای آن را توجیه کنیم از ماهیت دین دور گشته ایم. هیچ اجباری برای اجرای احکامی که جنبه فردی دارند وجود ندارد و اگر کسی در جستجوی رضایت و رحمت و محبت خداوند باشد به اتکای اعتماد و ایمانی که به مظهر امرش دارد طریقی را که او نشان داده برمیگزیند . با این وجود نباید تفکر درباره کارکرد و نحوه تأثیر تعالیم الهی در زندگی را کنار گذاشت و همه چیز را بصورت خشک و تعبدی پذیرفت چه که حضرت بهاءالله خود فرموده اند "این ظهور برای اجرای حدودات ظاهره نیامده..." و در کتاب اقدس میفرمایند " گمان نکنید که برای شما احکام نازل کرده ایم بلکه شرابی سر به مهر را برای شما گشوده ایم . بگو اوامر من چراغهای عنایت من و کلیدهای رحمت من برای بندگانم هستند" یعنی اجرای احکام فی نفسه هدف نیستند بلکه وسیله ای هستند برای استخراج جواهر معانی از معادن وجود انسانی و به منزله راهنمای طریق و کلیدهائی هستند که درهای رحمت الهی را برما میگشایند و از این رو باید تفکر کنیم که اجرای هر تعلیمی چگونه میتواند به رشد روحانی ما کمک کند و آیا بنحوی این کار را انجام میدهیم که نتیجه مورد نظر حاصل شود؟ ممکن است تعالیم اجتماعی بهائی از دیدگاه افرادی که با تفکری غیر دینی با آن مواجه میشوند بسیار منطقی و پسندیده بیایند ولی نمیتوان دیانت را در حد نصایحی مفید برای رفاه اجتماعی تقلیل داد و برای هر یک از احکام کارکردی مادی و قابل قبول برای غیر مومنین پیدا کرد امیدوارم که این مختصر به رفع ابهام شما کمک کرده باشد موفق باشید
Anonymous's picture

Anonymous replied:

از جواب شما بسیار ممنونم .سوالات بسیاری دارم که امیدوارم جواب همه را در مکاتبه با شما به دست بیاورم .
مصطفی's picture

مصطفی said:

نظر بهاییت راجع به ازدواج با محارم چیست؟
سردبیر's picture

سردبیر replied:

دوست گرامی در دیانت بهائی ازدواج با نسبت فامیلی هرچه دورتر توصیه گردیده و حتی اقتران بستگان نزدیکی مانند دختر عمو و پسر عمو نیز نکوهش شده تا چه رسد به محارم سربلند باشید
siavash's picture

siavash said:

سلام متاسفانه با مطالعه نظرات فوق نمیتوتنم اظهار تاسفم را از نا آگاهی وکوردلی مخالفان معاند دیانت برحق بهاییت ابراز ننمایم. -آخر دوست عزیزوگرانقدرم خداوندتان در قرآنتان موکدا اعلام داشته که انسانی که بدون تحقیق ادعای مسلمانی کند.مومن نیست. پس چرا شماهافقط با تقلید کورکورانه از آخوندهای منفعت طلب بر کوس رسوایی خویشتن میکوبید؟؟!!! من با افتخار اعلام میکنم یک بهایی هستم و تا آخر نیز یک بهایی خواهم ماند و در راه تعالی این دین شگرف به انسانها خواهم کوشید.... سیاوش-33ساله از تهران در پایان الله البهی
پریسا's picture

پریسا said:

" ای دلبر یکتا ای محبوب بی همتا شکر تورا که این بیچاره آواره را به جمیع عنایات و الطاف مفتخر و متباهی فرمودی و در ظل ممدود شجره انیسا ماوی بخشیدی." خوشحالم که بهایی هستم و برای انهایی که غبار تعصب چشم دلشان را خاموش کرده دعا می کنم که مورد لطف حق قرار گیرند.الله ابهی
a's picture

a said:

من یه شیعه ی مدافع خفن اسلامم. ولی واقعا متاسفم واسه بعضی شیعه ها که کار ما رو برعکس میکنن.
piroz's picture

piroz said:

بهائیم و آرمانم پربهاست تجلی هستی ست مذهب و آئین من کجا میتوانی زقلبم بیابی تو عشق میان من وحضرت و مولای من جزء از جام توحید او ننوشیده ام بهارآمد و شد هنگام پیمودن راه توحید من مپندار که این شعله خاموش گردد که بعد از این افروزد این شعله ی عشق من تو درفریب سرابی و مستی شراب و اما رسیدم به وصلش ومستجاب شد دعای من با سلام و تبریک سال نو به دوستان در این گیرو واگیر جامعه ما که بجای پیش رفت بااین دین فروشی اکثر علما که مردم به بی دینی روی آورده اند متاسفم برای بعضی ها که هنوز نمیدانند کجای زندگی هستند. من تازه به این دین ایمان آوردهام و خوشحالم و موفق و امیدوارم شما نیز موفق باشید. ضمنا این شعر را فقط با توجه به روحیاتم و هال و هوای دلم گفتم و میدانم که رعایت ادبی در آن انجام نشده شما ببخشید
Anonymous's picture

Anonymous said:

با سلام مجدد آیا بهاییت ازدواج خواهر و برادر را درست میداند؟ آیا درست است که آیین بهایی مردان را از داشتن بیش از یک زن منع کرده ولی خود حضرت 3 یا 4 زن داشته اند؟ متشکرم
Anonymous's picture

Anonymous said:

مجددا سلام رهبر فعلی آیین بهایی کیست؟ و اینکه برای رسیدن به این سمت مهم ایشان چه فعالیتهایی را انجام داده اند؟
سردبیر's picture

سردبیر replied:

دوست عزیز در دیانت بهائی مدیریت جامعه بوسیله یک شورای منتخب صورت میگیرد که از بین همه بهائیان جهان با انتخاباتی آزاد و عمومی برگزیده میشوند ازدواج بین خواهر و برادر در دیانت بهائی مجاز نیست و حتی ازدواج با بستگان نزدیک مثل دختر عمو و پسر عمو نیز نکوهش شده قضیه چهار همسر داشتن حضرت بهاءالله هم کذب است و صحت ندارد. ایشان دو همسر بصورت همزمان داشتند که سالها پیش از برگزیده شدن به مقام پیامبری و ارائه احکام و شرایع جدیداختیار نموده بودند و مطابق شریعت اسلام که دین پدری ایشان بود ممنوعیتی برای این کار وجود نداشت سربلند باشید
Ramsey's picture

Ramsey said:

به عنوان یک مسلمان باید بگویم که از این دین خسته شده ام . خیلی دین خشک و خشنی است . جواب ما جوانان را نمی دهد . لعنت بر دین اسلام و عواملش
مبینا's picture

مبینا said:

حالم از همه بهایی ها بهم می خوره دین ساختگی!همه تعالیمتون از اسلامه درود بر پیامبر اسلام حضرت محمد و خاندانش.من به شخصه معجزات فراوانی از ایشان دیدم جمع کنید این دین مزخرفتونو درود بر قائم ال محمد حضرت مهدی
Anonymous's picture

Anonymous replied:

دوست عزیز اگر به نظر شما همه ی تعالیم بهاییت از اسلام گرفته شده (که البته اینطور که میگید نیست اما بهاییت اسلام رو رد نمیکنه و ادامه دهنده ی ادیان قبلیه) پس دیگه چرا باید "حالتون" به هم بخوره؟ بهتر نیست برای هم احترام قایل باشیم؟ احترام گذاشتن که دیگه توی همه ی ادیان وجود داره....
soheil's picture

soheil said:

طولانی، پر طمطراق و پیچیده! حضرات اگه می خواید تبلیغ کنید، به زبان روز اقدام به ترویج نمایید! به نظرم این متن رو باید حضرت سعدی مطالعه کنه ، نه بر و بکس 2013!
مرگ بر ولایت فقیه ( وقیح )'s picture

مرگ بر ولایت فق... said:

من مسلمانم . چاکر همه ادیان دوستان آزادگی در این ست که به نظرات دیگران باید احترام گذاشت حالا می خوای موافق باشی یا مخالف . این آخوند های ÷در سوخته از خمینی جلاد بگیر تا خامنه ای جامعه را طوری بسته اند که حتی از مسلمانی خودمان نیز اطلاع چندانی نداریم. چه رسد به تحقیق آزاد راجع به دیگر ادیان چرا یک بهایی ، مسیحی ، و .... حق تبلیق آزاد را ندارن چرا کسی حق نداره آنطور که دلش می خواد فکر کنه ، انتخاب دین با تشخیص خودش باشه حالا درست یا غلط .. به نظر من به جای این بحث ها فعلا" باید رژیم سراسر جنایت سرنگون بشه تا در حامعه ای آزاد به دور از حب و بغضی بتوان بحث کرد و انتخاب نمود مخلص بهایی ، یهودی ، ارمنی و....... هستم
یک مسلمان شیعه's picture

یک مسلمان شیعه said:

به خدا قسم بهائیت یک دین ساختگی هست فقط میخوام ازتون خواهش کنم خوب برید راجع به ریشه و سرچشمه و تاریخ این دین منصفانه تحقیق کنید.... راه حق و باطل روشنه و همه در انتخاب مسیر حق یا باطل آزادند اما کاش مسیرمون حق و مورد رضای خدای عالم باشه...
Anonymous's picture

Anonymous replied:

اول از همه به عنوان یک انسان وبعد به عنوان یک مسلمان باید بگم ، احترام گذاشتن به حقوق دیگران از واجبات است اینکه هر شخصی با همه اعتقاداتش و همه وابستگیهای دینی و فرهنگی که داره قابل احترامه ... نه من و نه شما دوست عزیز نباید به خودمون اجازه بدیم که به دیگران بی احترامی کنیم هر کدوم از ماها در خانواده ای با هر دین و فرهنگی که به دنیا اومدیم از سر انتخاب نبوده ولی ادامه دادن به همان فرهنگ و دین انتخابیه ... من مسلمان زاده ام و مسلمان هم باقی مانده ام . به همان اندازه یه بهایی زاده حق داره در دین خودش باقی بمونه ... ولی با خودخواهی ما شیعه های ایرانی متاسفانه هیچ کدوم از این هموطنان بهایی اجازه خودنمایی ندارند و از بیان آزادانه هم بر خوردار نیستند ... تا زمانی که افرادی مثل شما با خودخواهی در جامعه حکومت میکنند این اوضاع ادامه داره ... پس لطفا در تفکرات و اعتقادات خودتون یه مروری داشته باشید
mehrdad's picture

mehrdad replied:

دوست عزیز عمر خیلی سریع می گذرد باید مراقب گفته خود باشیم و به ناحق حرفی نزنیم که در عالم بعد شرمگین شویم.گفته تو مرا به یاد گفته یکی از دوستان مسیحی ام می انداخت که قسم می خورد که حضرت محمد ساخته یهودیها بود و مدت سیزده سال در ظل انها تحصیل نمود . ایکاش یاد می گرفتیم بجای تهمت به پیامبران الهی تنبلی را از خود دور می کردیم و بطور جدی در مورد ادیان و دیانت بهائی تحقیق می کردیم و شما که خود را مسلمان می دانید لااقل به روشهای شناخت مراجع خود نگاهی داشته باشید بقول آقای مطهری در کتاب شناخت: هر دینی را از طریق کتب و ومراجع خود آن دین تحقیق کنیم نه از طریق دشمنان آن دین شما با تهمتهای دشمنان دین بهائی ذهن خود را پر می نمائید و جائی برای دریافت واقعیت موضوع نمی گذارید . چه حیف!!1
mehrdad's picture

mehrdad said:

گفتن یه کتابی هست مال بهائیهاست هر کی بخونه روش تاثیر میزاره گفتم حتما یه چیز هست که رو ادم تاثیر میزاره اومدم یه تحقیق در مورد بهائیت کردم خندم گرفت یاد هندیها گاو پرست افتادم البته قصد توهین ندارم فقط خواستم برای خواننده ها ملموس باشه به چی اعتقاد دارن
سردبیر's picture

سردبیر replied:

مهرداد عزیز چه کتابی از آثار بهائی خوانده اید؟ چه چیزی در دیانت بهائی بنظر شما خنده دار و یا شبیه اعتقادات گاوپرستان است؟
reza safa's picture

reza safa said:

تنها با یک جمله بهاییت را رد میکنم وان خاتم الانبا بودن حضرت محمد (ص) است که قران با صراحت ان را بیان میکند و بوضوح میگوید که هیچ پیغمبری بعد از حضرت محمد (ص)از طرف خداوند هرگز نخواهد امد یا علی
سردبیر's picture

سردبیر replied:

رضای عزیز پیش از شما پیروان ادیان قبل از اسلام نیز با جمله ای مشابه حقانیت حضرت محمد را رد کردند و از ایمان به اسلام محروم ماندند مقاله خاتمیت را مطالعه نمائید تا بی پایه بودن تفکر انقطاع فیض الهی و بسته شدن باب ارتباط خداوند با انسان بر شما واضح گردد http://aeenebahai.org/node/490 موفق باشید
reza kafar's picture

reza kafar said:

باعرض سلام خدمت بهائیان عزیز من دوست دارم وتصمیم واقعی گرفتم که بهائی بشم ومیدونم هردینی غیر از اسلام الان پاکتر وبهتره چراکه الان مسئولان این دین چنان بلا وگرسنگی سره مردم بیچاره میارن که مردم از ترس گرسنه تر شدن وحتی مثل زمان جنبش سبز ناپدیدشدن وکشته شدن صداشون درنمیاد ودست وآغوشه زن وبچشون رو سفت ومحکم چسبیدن ودارن میسوزن ومیسازن ولی حقیقا من حتی به وجود خداشک دارم چون هیچ نشونه ای ازش نمیبینم زمین ودرخت ربطی به خدا نداره -چراخدازورش نمیرسه جلوی این آخوندای ...رو بگیره یعنی انقدر دنیا خرابه که ماتواین دنیا از دست ای آخوندا بکشیم وبعد تواون دنیا بریم جهنم؟
افسانه's picture

افسانه said:

با عرض ادب خدمت شما سوالی داشتم استفاده از کلمه رقابت صحیح است؟ و ایا نفس رقابت کردن به منظور بهتر شدن پسندیده نیست ؟ و اینکه در نفس مسابقات ورزشی شرکت کردن موضوع رقابت را به میان نمی اورد ؟ با تشکر اگر امکان دارد کلمات مناسب به جای رقابت را ذکر بفرمایید ممنون باز هم تشکر
هانیه's picture

هانیه said:

با اسلام متاسفم برای همه آدم هایی که اسلام را در چیزی غیر از آنچه که پیابر بر آن تاکید داره میبینند یعنی به جای اینکه اسلام رو در قران واهل بیت پیامبر ببینند در یک مشت آخوند منافع طلب سردمدار مملکت میبینند که به جای درد دین نون دین رو می خورند.آی اونایی که به بهائیت گرایش دارید شما اگر واقعا دنبال پیروزی وسعادت اخروی هستید پس از عقلتان استفاده کنید که پیامبر دوم شماست ....چه جوری ممکن انسانی خدا باشه خدایی که جهان با این عظمت رو آفریده چه جوری یه مخلوق می تونه خدا باشه چه جوری میتونه مهدی موعود وهمزمان مسیح موعود باشه دوستان عزیز خیلی ها تاحالا ادعای خدایی یا مهدی موعود رو کردن اگه بخوایم باور کنیم باید فرقه های دیگه رو هم قبول کنیم...اسلام نه تنها مسیحیت ویهودیت رو نفی نمی کنه بلکه اسلام را تکمیل دهنده این دو دین عرضه می کنه من خیلی حرف برای گفتن دارم ودوست دارم دوستانه با همه صحبت کنیم من فکر می کنم اگه ما حقیقت واقعی دین اسلام رو بدونیم که من خیلی دنبال رسیدن به اون هستم هیچ وقت در مقابل اسلام جبهه نمی گیریم.دوستان عزیزی که از اسلام خسته شدید با مسلمون بودن شما نه چیزی به اسلام اضافه میشه نه کم اسلام رو به خاطر حقیقت وجودی خودتون ورسیدن به کمال واقعی بپذیرید .هیچ پیامبری دین جدید نمیاره خدا در قرآن می فرماید ما پیامبران را جز برای تذکر یعنی یادآوری نمیآریم پس دین یک امر فطری که در وجود همه انسان ها هست وپیامبر این فطرت درون ما رو بیدار می کنه ....
هانیه's picture

هانیه said:

آقا رضای عزیز.صبر خدا خیلی زیاده اگر خدا می خواست هر کسی رو که بدی وظلم میکنه سریع عذاب کنه که دیگه همه از ترس عذاب اللهی گناه نمی کردند.چون پیش خودشون می گن اگه خطا کنیم جیز می شیم .از روز اول خلقت بشر همواره انسان هایی بودند که ظلم کنند.اگر توی تاریخ نگاه کنی می بینی که دنیا با ظلم پایدار نیست.وهر کسی که ظلم می کنه تو لحظه ای که فکرشم نمی کنه تقاص کارشو پس می ده پس تو نگران نباش که خدا به اعمال بندگانش آگاه ....خدا به همون اندازه که به انسان قدرت اختیار وعقل داده به همون اندازه هم صبر می کنه.به خودت نگاه کن آیا جواب بدی هایی رو که کردی دیدی؟؟؟.......زمان پیامبران وقتی گناهی شایع می شد خداوند عذاب اللهی رو نازل می کرد آیا این عذاب باعث تاثیر گرفتن آدم ها برای گناه نکردن شد؟؟؟کجای آیات قرآن خدا از تو خواسته که پایه واساس دینت رو آخوند قرار بدی که با خطای اونها از دین سیر بشی... این اشتباه خودته که به حرف خدا گوش نمیدی دین خدا رو در کلام خدا(قرآن) ببین..همیشه حدیث پیامبر توی گوشت باشه که فرمود :دو چیز گرانبها را در میان شما قرار می دهم یکی قرآن ودیگری اهل بیتم تا مادامی که در میان شماست به سعادت دنیا وآخرت میرسید
هانیه's picture

هانیه said:

گفته بودید بهائیت دین جدیدی که با توجه به گذشت زمان وعوض شدن نیاز بشر که تغییر کرده آمده تا پاسخ گوی نیاز های جدید انسان باشه من با تحقیق در دین بهائیت چیز جدیدی رو پیدا نکردم که بخواد حرف جدیدی بزنه همه ی این حرف ها نه تنها در دین اسلام (بخوصوص مکتب شیعه که به طور کامل وعرفانی تر ومفصل تر )وجود داره در ادیان اللهی مثل مسیحیت ویهودیت به طور کلی ادیان ابراهیمی وجود داره در ادیان دیگر هم وجود داره من در همه ی ادیان ها مطالعه ای داشتم حتی آفریقایی هایی که خیلی ها اونارو مسخر می کنند وقتی وارد اعتقاداتشون میشی جدای از اون قسمت هایی که با خرافه آمیخته شده میبینی حرف های عرفانی قابل توجهی می زنند ..در حالیکه دین اون ها یک دین خود جوش که به مرور زمان شکل گرفته پس این حرف ها تکرای هست هر مکتبی برای خودش این حرف های عرفانی رو داره.......چیزی که شما در دین بهائیت عرضه می کنید اعمم از اصول اعتقادی ویا اعمال عبادی در همه ادیان ها حتی به طور کامل تر وجود داره ومن نوعی چیز جدیدی در این دین ندیده ام در حالی که :توجیه این دین برای جمع کردن پیروان عوض شدن عصر زندگی بشر یا تغییر نیاز های اون هست .که نیازمند دین جدیده؟؟در حالی که شما چیز جدیدی ارائه نمی کنید .همه ی رذیلت های اخلاقی در همه ی ادیان ها منفور هست وهمه ی فضایل اخلاقی مورد توجه ادیان ها ست که به آن سفارش شده چرا راه دور می رویم حتی یک لائیک که پیرو هیچ دینی نیست می دونه که رذیلت اخلاقی بد است وفضیلت اخلاقی خوبه حتی این افراد بدون اینکه آموزشی ببینند که مثلا کمک کردن به دیگران کار خوبی هست این فضایل اخلاقی رو قبول دارند وبه اون پایبند هستنند.پس دین یک امر فطری که در وجود همه هست و اگر کسی ادعا کند که خدایا چرا بر ما پیامبر یا امامی عرضه نداشتی خداوند در جواب آنها می گوید با عقلتان که پیامبر دوم شماست وکلید فهم فطرت وجودی شماست من را می شناختید.وحرف آخراگر قرار هست که این دین به عنوان یک دین جدید با پایه ی اسلام به مردم عرضه بشود پس چرا اعمال عبادی در اون حذف شده در حالیکه با توجه به گرفتای های بشر برای آرامش قلبی بشر باید توجه بیشتری به اعمال عبادی بشه کما اینکه اعمال عبادی در همه ادیان ها حتی ادیان غیر اللهی مثل همین آفریقایی ها یا حتی دین بودایی .....وجود داره.حرف جدید دین بهایی چیست ؟این حرف ها در ادیان دیگر که قدمتشان از اسلام بیشتره وجود داره.....؟؟؟؟؟
سردبیر's picture

سردبیر replied:

هانیه عزیز اگر در ردیه ها بدنبال تعالیم و دیدگاههای بهائی باشید جز طعنه و تمسخر و شبهه و افتراء نصیبتان نخواهد گردید. در کدام منبع بهائی خوانده اید که این دیانت اعمال عبادی را حذف کرده است؟ ظاهرا از وجود احکام نماز و روزه در دیانت بهائی اطلاعی ندارید. مروری در قسمت پرسشها و پاسخهای سایت آئین بهائی و سایت پاسخ به شبهات بنمائید http://aeenebahai.org/taxonomy/t/23 http://pasokhbeshobahat.wordpress.com/ اگر باز هم ابهامی برایتان باقی ماند از طریق ایمیل info@aeenebahai.org با ما مطرح کنید موفق باشید
هانیه's picture

هانیه said:

سر دبیر عزیز من اطلاعاتم رو فقط از اینترنت و...پیدا نمی کنم من اطلاعاتم رو از دوستان پسر عمه ام که بهائی بودند پرسیدم که می گفتند نماز و روز مخصوص خواص هست در حالی که خداوند عبادت رو مخصوص عده ای خاص نمی دونه همه در پیشگاه اللهی یکسان هستیم اگه می شه در مورد مقام الوهیت آقای حسینعلی نوری که دیروز برای شما فرستادم جواب دهید با تشکر
سردبیر's picture

سردبیر replied:

هانیه عزیز اگر پسر عمه شما بهائی باشند میدانند که در دیانت بهائی سه نماز وجود دارد که خواندن یکی از آنها در شبانه روز واجب است خاطر نشان میگردد که هیچکس در دیانت بهائی از خواص محسوب نمیشود و فرائض و احکام برای کل مومنین است. اگر به قسمت احکام همین سایت مراجعه فرمائید متن نمازها و آداب روزه را خواهید یافت. درباره شبهه ادعای الوهیت هم به بخش پرسشها و پاسخها مراجعه کنید. در لینک زیر پاسخ ابهام شما داده شده است http://aeenebahai.org/node/453
کاوه's picture

کاوه said:

من ،تشکر میکنم از همه بهاییان ایین بیانی که واقعا بیان مکند انچه که هست ،وبارها در کتب مختلف ایین بهایی امده که دین بهایی ایین بیانی است که ادامه دهنده راه ادیان قبلی است و انها را تفسیر و رمز گشایی میکند تا ما انسانهای قرن 21 بتوانیم به درستی از انها استفاده کنیم ! و جا دارد شکایتی کنم از افراد تند رو که همش دنبال بهانه و یه چیز جدید میگردن تا بهتر و زیادتر بهاییان را ازار و اذیت وشکنجه کنند ،، مگر تمام ادیان انسانها را به پرستش خدای یکتا دعوت نمیکند و ایین بهایی همین کار را انجام می دهد ،انسنها را به کمال حق دعوت کرده با اصولی نوین مردم را به راه راست دعوت مکند ،و از گمراهی و فرو رفتن در منجلاب خوی حیوانی نجات می دهد و بارها حضرت بها الله گفتند که هدف ایین بهایی هدایت انسان به کمال حق وداشتن دین واحد، صلح جهانی و این کار با خدمت به خلق وتنها با دین بهایی وایین جهانی امکان پذیر میباشد ،از زحمات بی پایان شما همکیشان متشکرم ! الله ابهی
Anonymous's picture

Anonymous said:

با درود خدمت شما من در حال تحقیق در مورد چند دین تو ایرانم مثل بهاییت و دراویش اگه میشه کتابی بهم معرفی کنید که در مورد مراسمها ایین دینی اعیاد و کارهایی که بهاییون انجام میدن مثل نحوه احوال پرسی ارتباطات چیزهایی که منع میشن شرایط ازدواج کارهایی که باید انجام بدن... کلا زندگی معمولی یک بهایی از موقع بدنیا امدن تا مرگش رو میخوام بهم نشون بده معرفی کنید لطفا کتاب کلی نباشه من جزییاتو میخوام . میخواستم این کتابو بدون واسته از خودتون بگیرم که سانسوری توش نباشه اگه میشه به ایمیلم بفرستید با تشکر
سردبیر's picture

سردبیر replied:

دوست گرامی از اینکه با ما مکاتبه میکنید خوشحالم کتاب گنجینه حدود و احکام و گلزار تعالیم بصورت مشروح احکام بهائی در امور مختلف مثل ازدواج طلاق ارث ، کفن و دفن و ... را توضیح داده است. در سایت کتابخانه بهائی میتوانید این کتابها را بیابید ( شماره های 8 و 9 در لینک زیر) http://reference.bahai.org/fa/t/c/ سرافراز باشید
به نام وجدان's picture

به نام وجدان said:

درود بر شما کلا وقتی حرف از اعتقاد زده میشه عقل و خرد کنار زده میشن، دوستان بهایی خیلی با احتیاط صحبت میکنن ولی بزارید من بهتون بگم، من طرفدار هیچ دینی نیستم و هیچ دینی رو هم قبول ندارم ولی چیزی که هست اینه که هرانسانی آزاده اعتاداقادات خودش رو داشته باشه،اعتقادی که از چهار چوب انسانیت بیرون نباشه. و اگه بخوایم منصفانه و بدور از تعصب به بهاییت نگاه کنیم،میبینیم که خیلی از دین اسلام جلوتر و فراتره،واقعا دست آورد اسلام با دستورات جاهلانه و عصر هجری خودش چه چیزی جز جهاد و تروریست بوده ؟ قرآن هم که چیزی جز اجابت امیال محمد نبوده. بنظر من بهاء الله انسان بسیار هوشمندی بوده که با فکر هوشمندانه ی خودش محمد و آخرین نبوتش رو به چالش کشیده و اگر فرصت مهیا میشد لااقل آخوند و افکار پوسیدش ریشه کن میشد و وضع ایرانٍ عزیزم اینچنین نبود.. بهرحال مهم انسانیت و رفتار وجدان مدارانه ی آدمهاست چیزی که در اسلام کمترین اهمیت و ارزشی داره

Add new comment

Image CAPTCHA
سایت آئین بهائی با کمال سرور به استحضار هم وطنان عزیز و شریف در ایران و خارج ایران می رساند که امکانی را فراهم نموده است تا همه فارسی زبانان اعم از ایرانی و غیر ایرانی بتوانند برای مطالعه و تحقیق درباره امر بهائی به صورت آنلاین و از طریق نرم افزار اسکایپ سلسه کتب روحی را مطالعه نمایند.
برای توفیق در این امر کافی است نرم افزار اسکایپ را روی گوشی و یا کامپیوتر خود داشته باشید. این امکان جدید از آن جهت اهمیت دارد که دوستان عزیز فارسی زبان در سراسر عالم به خصوص در کشور مقدس ایران در تمام شهرها و روستاهای دوردست که امکان تماس با جامعه بهائی را ندارند می توانند از این طریق به صورت آنلاین و امن با یکی از راهنمایان بهایی کتب روحی را در گروه مطالعه نمایند.
از دوستان علاقه مند تقاضا می نماییم آدرس یا آی دی اسکایپ خود را از طریق مکاتبه با ایمیل سایت آئین بهائی به آدرس info@aeenebahai.org در اختیار ما قرار دهند. سایت آیین بهائی نحوه شروع دوره مطالعات کتب روحی را از طریق اسکایپ با شما هماهنگ خواهد نمود.
 
شما می توانید سوالات و نظرات خود را در رابطه با دیانت بهایی از طریق آدرس ایمیل info@aeenebahai.org برای ما ارسال بفرمایید. همچنین برای دریافت آخرین مطالب از کانال رسمی وب سایت آئین بهایی در تلگرام استفاده نمایید. برای جستجو شناسه کاربری aeenebahai1 را در نرم افزار تلگرام جستجو کنید.