اصول اعتقادات بهائیان عالم
 
خدا


آئین بهائی خداوند یکتا را علت العلل جهان آفرینش و آغاز و انجام عالم هستی می داند. بر این باور است که او به خودی خود زنده و پاینده بوده ، هر نابودی از بود او پدیدار شده و هر هستی از هستی او نمودار گشته. آن گوهر تابناک را پاکیزه و پاک از هر گفته و شنیده می شناسد و دست بیناییو دانایی ، گفتار و کردار آدمیان را از دامان شناسایی او کوتاه می بیند.
آئین بهائی معتقد است انسان ها که پیوسته در پیچ و تاب زندگی روزانه خود سرگردانند و با پیامد های آن دست به گریبان و هر چه در ژرفنای نمودها و پدیده های عالم خلقت تفکر می نمایند ، بیشتر بر حیرت و شگفتی شان افزوده می گردد ، چگونه می توانند به شناسایی وجودی نائل شوند که فراسوی خرد و اندیشه و پندارشان جای دارد؟ از این رو آئین بهائی مرغ عقل و دانش ایشان را از پرواز در آسمان شناسایی ذات خداوند بی همتا ، عاجز و توسن خرد و اندیشه ایشان را از تاخت و تاز در میدان حقیقت ایزد بی انباز ناتوان می داند.
آئین بهائی بر این عقیده است که حیوان هر قدر در عالم حیوانی ترقی نماید ، هنوز از آن قدرت و توانایی برخوردار نخواهد شد  که از صفات و کمالات و ارزشهای والای انسانی آگاهی یابد. زیرا حیوان است و در چارچوب قدرت و توانایی محدود حیوانی بسته و محصور. انسان نیز هر چه را با عقل و دانش خود خدا خواند ، وهم و گمانی بیش نبوده و آفریده ای جز ساخته و پرداخته ی عقل ناقص و دانش محدودش نمی تواند به شمار آورد. موجودی هم که به دست می آورد عقل ناقص بشری و زائیده ی دانش محدود انسانی است. هرگز نمی تواند جایگزین آن حقیقتی گردد که آغاز و انجام هستی و علت العلل جهان خلقت است.
 
ظهور ادیان


آئین بهائی دیانت را موهبت الهی و برای بشر لازم و ضروری می داند و معتقد است که اساس و حقیقت همه ادیان واحد و یگانه می باشد. دیانت بهائی به ما می آموزد که جمیع ادیان برای نیل به هدف و مقصد واحدی کوشیده اند و در این راه یعنی هدایت و راهنمائی آدمیان به سر منزل مقصود و کمال مطلوب ، گام برداشته اند. آئین بهائی پیامبران را برگزیدگان یزدان و احکام و فرامین آنان را در دور و زمان خود ، درمان دردهای پیکر جامعه ی انسانی می داند. ظهور و پیدایش ادیان را امری نا گسستنی ، دائمی و رو به تکامل می داند و احکام و فرایض آهنا را پدیده ای نسبی و اعتباری و نه مطلق و همیشگی می شناسد. آئین بهائی معتقد است که در ادوار مختلف و طی مراحل گوناگون تکامل بشری ، پیامبرانی در جهان پدیدار گشتند و برابر استعداد و توانیی و نیازمندیهای انسان ها ادیان بنیان نهادند و احکام و قوانینی وضع نمودند. این امر گویای این حقیقت است که دگرگونی ادیان زائیده ی پیشرفت و توسعه ی دانش بشری در مسیر تکاملی اش و تغییر اوضاع و احوال و نیاز ها و خواسته های اوست. بی شک در دنیائی که محکوم قانون تغییر و تحول است ، احکام و قوانین ادیان نیز از این اصل و قاعده که گریبانگیر هر نظام انسانی است ، دور و بر کنار مانده است. زیرا همه ی این اصول قواعد و نظام ها برای آن ایجاد گردیده اند که رفاه و آسایش آدمیان را تامین نمایند ، نه آنکه رفاه و آسایش آنان را فدای دوام و بقای خود سازند.
 
حضرت بهاء الله در این باره می فرمایند :
"پیغمبران یزدان هرگاه که جهان را به خورشید تابان دانش خورشید نمودند به هر چه سزاوار آن روز بود مردم را به سوی خداوند یکتا خواندند و آنها را از تیرگی نادانی به روشنایی دانایی راه نمودند. پس باید دیده ی مردم دانا بر راز درون ایشان نگران باشد. چه که همگی را خواست یکی بوده و آن راهنمایی گمگشتگان و آسودگی درماندگان است".
 
زندگی پس از مرگ


آئین بهائی به روح و بقای آن پس از مرگ معتقد است. بر این باور است که روح آدمی با آنکه تعلق به جسم دارد ، جدا از آن است و با تجزیه و تحلیل و نابودی جسم و مرگ جسمانی ، زندگانی انسان پایان نمی پذیرد و به انجام نمی گراید. بلکه روح آدمی باقی و پاینده بوده و به حیات خویش ادامه داده و راه خود را به سوی ترقی و کمال می پیماید. با این همه آئین بهائی می آموزد که ما نبایستی درباره ی کیفیت و چگونگی عالم بعد و شرایط و ویژگی های آن زیاد فکر کنیم. بجز این ، مانند آن است که جنین در رحم مادر بخواهد از وضع هوا و زمین و گیاهان و جانوران و آدمیان در این جهان پندار و تصوری نماید.
 
حضرت بهاءالله در این باره می فرمایند :
"... انبیا و مرسلین محض هدایت خلق به صراط مستقیم آمده اند و مقصود آنکه عباد تربیت شوند تا در حین صعود و با کمال تقدیس و تنزیه و انقطاع قصد رفیق اعلی نمایند ... و فرق این عالم با آن عالم مثل فرق عالم جنین و این عالم است. باری بعد از صعود بین یدی الله حاضر می شود به هیکلی که لایق بقاء آن عالم است"
 
و نیز حضرت عبدالبهاء در این باره می فرمایند :
"بدانکه روح انسانی مقدس و مجرد است و منزه از دخول و خروج. زیرا دخول و خروج و حلول و صعود و نزول از خصاص جسم است ، نه ارواح. لهذا روح انسانی دخول در قالب جسمانی ننماید بلکه تعلق به این جسد دارد و موت عبارت از انقطاع آن تعلق است. مثلش آئینه و آفتاب است ... لهذا تعبیر خروج روح از جسد تعبیری مجازی است نه حقیقی."

 

مطالب سایت

Comments

سردبیر's picture

سردبیر said:

فرهاد عزیز درود بر شما . متأسفم که با بهائیانی برخورد داشته اید که شما را از خود رانده اند. گمان میکنم همین امر باعث شده باشد بدبینیها و سوءتفاهماتی در ذهنتان شکل بگیرد که با واقعیت تطابق ندارد. البته در بین پیروان هر دیانتی افرادی خواهید یافت که به اصول و تعالیم دینشان پایبند نباشند ولی تا آنجا که ما در درون این جامعه احساس میکنیم این درصد در جامعه بهائی به نسبت سایر ادیان چندان بالا نیست. در مورد بدست گرفتن قدرت اقتصادی کاملا در اشتباهید و بهائیان بهیچوجه در صدد چنین کاری نیستند و اگر بعضا در فعالیتهای اقتصادی موفق بوده اند حاصل خواست و پشتکار خودشان بوده است نه برنامه ریزیهای دینی و جمعی. ایران در متون دینی بهائی سرزمینی مقدس خوانده شده و به موجب همین متون آبادانی و پیشرفت آن هم وظیفه میهنی و هم آرمان دینی ایشان است و این برداشت شما تعجب برانگیز است و نمیدانم به چه دلیل چنین نتیجه ای گرفته اید. عملکرد بهائیان نیز تاکنون موردی خلاف این آرمان را بیان نمیکند در هر صورت ارتباط و مکاتبه باشما موجب خوشحالی ماست و همراهی شما در مسیر آشنائی با دیانت بهائی مایه افتخار ما خواهد بود در سایت آئین بهائی مطالب متنوع زیادی درباره این دین در دسترس شما قرار دارد و هرگاه در مطالعات خود با سوال و ابهامی مواجه گردیدید آماده پاسخگوئی شما هستیم پیروز باشید
مجید's picture

مجید said:

,شما که به هر دری میزنید که پیرو جمع کنید پس چرا نتونستید طرفداراتون رو زیاد کنید من برای هر عقیده ای احترام قایلم ولی خودتون هم می دونید که دینتون بر حق نیست اگه واقعا ادعا دارید که حقیقی هستید بیایید با هم مناظره کنیم
saman's picture

saman said:

KheiLi Ali O Kamel Bud! Khaste Nabashidddd!!!
فرهاد's picture

فرهاد said:

سلام ؛ من از کودکی با بهائیهای زیادی تماس داشتم البته در شهر ما زیاد بودند و هستند ولی کلا" پیروان این آئین هم مثل خیلی ازادیان دیگر اعتقاد عملی زیادی به دین شان ندارند یکسری از کارهای شما مثل همین دنیای واحد و یک کدخدای واحد داشتند را خوب عمل کردید واینکه باید قدرت اقتصادی دنیا را بدست بگیرید تماما" درست انجام میدهید و شباهت شما با یهودیها خیلی زیاد است و در واقع یهودیها بازیچه شما در دنیا هستند . من خیلی سعی کردم تا به شما نزدیک شوم ولی متاسفانه نیروی دافعه شما خیلی قویتر از جاذبه تان میباشد . برداشتم از عملکرد شما چنین است که بر خلاف ادعای تان که ایران را مقدس میدانید کمتر به آبادانی ایران توجه داشتید . بهر حال بدم نمی آید بیشتر با شما آشنا شوم و به معلومات خویش بیافزایم. منتظر ارتباط شما می مانم.
سردبیر's picture

سردبیر said:

مجید عزیز جامعه بهائی در جهان یکی از سریعترین آمارهای رشد را دارد و اگر در ایران اینهمه دروغ پراکنی و تعصب ورزی و سانسور و قتل و غارت نسبت به آن صورت نمیگرفت حال اکثر ایرانیان بهائی بودند در هر صورت مناظره با شما باعث افتخار ماست و امیدوارم که در این گفت و شنود بتوانیم به یکدیگر در درک بهتر حقیقت کمک کنیم موفق باشید
Anonymous's picture

Anonymous replied:

درود من بهایی نیستم ولی بر حق بودن به تعداد طرفدارن نیست. حالا خوبه بهائیان بر عکس مسلمانان مخالفان خود را به قتل نمی رسانند و زندانی نمی کنند و تهمت نمی زنند و فحاشی نمی کنند و تبعیض قایل نمیشوند و مخالفان را از حقوق شهروندی محروم نمی کنند. ببینید این دین برحق اسلام چگونه است!
uosef's picture

uosef replied:

کی گفته مسلمانان مخالفت خود را با قتل تهمت فحش و تبعیض اعلام میکنند دوست عزیز . لطفا در کمال ادب صحبت کن.
mehrdad's picture

mehrdad replied:

یوسف عزیز لطفا با دقت بخوانید سر دبیر روش عبدالهادی را مشابه رفتار دشمنان اسلام دیده است همانطور که ایشان بخودشان اجازه می دهند به دیانت بهائی سطحی نگری کرده و بی احترامی نمایند دشمنان اسلام نیز این دین را ساختگی و بی ارز ش می دانند . در سازمان ملل هفت دین رسمی در سطح جهان شناخته شده است که در این میان تنها دیانت بهائی است که در هیچیک از اثارش به قران و حضرت محمد بی احترامی نکرده است ولی متاسفانه گاهی از بی انصافان بنام مسلمان صدها جلد کتاب بی ادبانه وخارج از نزاکت و آداب انسانی بر علیه دیانت بهائی نوشته اند. اگر کمی انقطاع و شهامت پیشه سازید کافیست کمی دقت کنید تا حقایق آشکار گردد .
کورش's picture

کورش replied:

درود دوست عزیز
با مطلب شما موافقم البته خط آخر که فرمودید ببینید این دین برحق اسلام چگونه است! فکر میکنم زیاد موافق انصاف نباشد، البته با نهایت احترام به نظر شما دوست عزیزم،،، بنده مسلمان بودم و با تحقیق شخصی بهایی شدم،،، اسلام در زمان خود، نهایت سعی خویش را برای الفت و محبت بین اقوام نمود، ولی با توجه به اینکه هر دین تاریخی دارد ، امروزه عمل کردن به آن دستورات میتواند موجب چنین کارهایی شود،، من با نظر شما موافقم، قبل از اینکه بهایی شوم درویش بودم و قبل درویش شدن ملبس به لباس روحانیت شیعی بودم،، وقتی ملبس به لباس روحانیت بودم، رییس حوزه ی علمیه ی ما با انصاف خودش در مقابل ظلم حکومت ایستاد و از مردم دفاع کرد، یک شبه همه ی ما تبدیل شدیم به عوامل انگلیس و اسراییل! ،، بعد از مدتی احساس کردم برای رسیدن به دنیایی پر از محبت و عشق الهی ، نمیتوانیم با شریعت خشک آقایان پیش رویم، برای همین جذب تصوف شدیم،، آنجا هم از بازداشت مشایخ و بزرگان تا تخریب خانقاه تا تخریب مزار قطب سلسله، همه و همه چیزهایی بود که به چشم خود دیدم،،، بعد از مدتی تحقیق، با کلیه ی ادله و براهین عقلی و شهودی و مادی و معنوی، دریافتم که دیانت بهایی برحق است چرا که پیام حضرت بهاءالله را خواندم،،، برای شناخت این دین به همه ی دوستان سفارش میکنم که فقط کتابهای مقدس این دین را بخوانند و گوش به معارضین نسپارند،،، چرا که معارضین هردین، با نفس شیطانی خود بزرگترین موانعند در راه ایمان، مثلا به حضرت محمد که سلام خدا بر او و خاندانش باد، ایراد میگیرند که در جریان همبستر شدن با فلان کنیز در خانه ی حفصه ، آیه نازل فرمود که خود را بیگناه نجات دهد! نعنوذبالله من هذا الکذب،،، همچنین درباره ی کل انبیا، معارضین همواره با نهایت بی انصافی عمل میکنند،،، پس ما کلام خود حضرت بهاءالله روحی له الفدا را بخوانیم با نهایت انصاف،،، اگر به دلمان نشست که الحمدلله به هذا الهدایه،،، اگر به دلمان ننشست هم بر دین قبلی خود باشیم،،، ببخشید زیاد وقتتان را گرفتم، فقط خواستم بگویم سخن شما را قبول دارم البته باید سعی کنیم به دین خاصی بی احترامی نکنیم، همین اسلام که امروز اینقدر به آن میتازند، در دوره ای مسبب الفت بود و محبت و صنعت و علم و هنر،،، اما شوربختانه امروز با اعمال جاهلانه، در نظر اکثری از نفوس در داخل و خارج از کشورهای اسلامی، خار و خفیف شده است،،،، امیدوارم شما دوست عزیز نیز که با نهایت انصاف نظر خود را درج فرمودید، بیش از پیش به تحقیق بپردازید و این نور عظیم را از دست ندهید و از وجود شمس این روز اعظم، حضرت بهاءالله روحی له الفدا، نهایت نور و انرژی را بگیرید و اطرافیانتان از نور و گرمای شعله ی محبت الله که در شما موجود است، بهره مند شوند،،، حق یارتان باشد

عبدالهادی's picture

عبدالهادی replied:

داستان شما مثل داستان اون فرد مجنونی می مونه کهبه دروغ فریاد میزد ای مردم فلان جا غذا میدن و بعد از مدتی از اون مکان عبور میکنه و با کثرت جمعیت روبرو میشه و خودش هم دروغ خودش رو باور میکنه و توی صف به انتظار غذا میشینه شما ها مثل این که واقعا باورتون شده که دایه دار یک دین جدید هستید شما ها که در برابر بعضی نظرات مخاطبینتون جواب های بی مربوط میدیدچطور می خواهید مسبب سعادت انسان بشید به نظر من نمیدونم شما چه چیز جدیدی به بشریت دادید که واقعا بی نظیر باشه اصلا پیشینه ی الاهی و تاریخی شما چیه ایا داروی جدیدی دارید که کشف و تجویز خودتون باشه ایا مردم رو به رعایت احکامی سفارش میکنید که تابه حال در هیچ دینی بیان نشده اگر همچین مواردی رو دارید که من بعید میدونم مارو چه حسابی این موارد رو از طرف پیغمبر جدید بدونیم ایا دین از نظر شما مثل یک پیراهن میمونه که به مرور زمان تنگ میشه و احتیاج به تعویض داره ایا این یک ضعف نیست و اگر اینطوره خود شما و دین شما هم محکوم به فنا شدن است ایا شما و امثال شما و حتی خود بنده به عنوان یک انسان نه یک حیوان مشکلاتی داریم که اسلام قادر به حل اون نیست که حالا نیاز به یک دین جدید داشته باشیم اگر اینطوره لطفا این موارد رو بگید شما که از بعضی احکام اسلامی خورده گرفتید و گفتید اجرای این احکام مثل حکومت طالبانی است بگید که اگه یک نفر به حریم شما تجاوز کنه با او چه خواهید کرد اگه یک نفر حق شمارو ضایع کنه با او چه خواهید کرد اگه یک نفر بی رحمانه خانواده شمارو به خاک و خون بکشه دین شما چه حکمی برای این کارهای غیر انسانی داره ایا دیش شما منکر این کلام جناب سعدیه شبرازیه که میفرماید ترحم بر پلنگ تیز دندان ستمکاری بود بر گوسفندان و خیلی از ایرادات نابجای شمااصلا گیرم همه ی حرفهای شما خوب مگه میشه هر کسی هر حرف خوبی زد ما بهش منسب پیامبری بدیم و یه پس وند الله بچسبونیم به اسمش و اورا رسول خدا و مبعوث برای هدایت بدونیم اصلا مگر خداوند نفرموده دین حق یا دین کامل همین اسلام است ایا شماو پیامبر شما برای رد این ادعای قران دلیلی دارید حرف برای گفتن خیلی زیاده منتظر پاسخ شما هستم این رو هم بدونید از شما تظاهر و شعار نمیخواهم فقط دلیل و مدرک به امید پاسخ شما
سردبیر's picture

سردبیر replied:

جناب عبدالهادی قبل از اینکه انگشت انتقاد بسمت دیگران دراز کنید و بر اساس شنیده ها و برداشتهای غلط و ناقص، به خود اجازه قضاوت و اظهار نظر بدهید لازم است دین خودتان را بشناسید. پیش از اینکه بخواهم اصول بدیع و بی نظیر این این آئین را برای شما بیان کنم به شما یادآور میشوم که منکرین قرآن را اساطیر اولین و سروده های شاعری مجنون میدانستند که اگر هم حرف قابل استفاده ای در آن وجود داشته باشد از آموزشهای سلمان است. مخالفین اسلام میگویند تمامی احکام و داستانهای قرآن کپی برداری ناقص و پرغلطی از داستانها و احکام تورات و تلمود است و هیچ چیز جدیدی در آن نیست که در آثار یهودی و مسیحی نیامده باشد. اگر این کتاب برای صحرا گردان بی سواد جالب بوده دلیلی ندارد که مردم دانا و متمدن هم که از قبل دیندار بوده اند آن را مورد اعتنا قرار دهند و چون برچسب الله به آن چسبانده شده باور کنند. اگر این نحوه انتقاد را نمی پسندید لازم است شما نیز از آن پرهیز کنید و درباره آنچه نمیدانید بجای پیش داوری و تحقیر پرسش و تحقیق کنید. دین به مومنین بینش و جهان بینی و راه رسیدن به سعادت فردی و اجتماعی را میآموزد. ظرفیت ادراک انسانها در طی قرون تغییر میکند . جهان بینی کودکانه اعصار پیشین برای انسان امروز مضحک است و شیوه های زندگی انسانها و مشکلات و مسائلی که با آن روبرو هستند با هزاره های گذشته تفاوت اساسی کرده است. اگر قوانین جزائی و مدنی را براساس منطق قصاص و انتقام و تحقیر و تعزیر و سرکوب بنا کنیم دور باطل خشونت را در جامعه دامن زده ایم و اگر به برابری حقوق همه انسانها از هر جنس و نژاد و رنگ و مذهب و ملیت معتقد نباشیم ظلم و تبعیض را ترویج کرده ایم. مغلطه آشکاری است که راه مقابله با ظلم را حکومت طالبانی بدانید و شیوه دفع تجاوز را جنایت پیشگی تصور کنید. کمال نسبی است. کامل بودن کلام وابسته به شنونده است و آنچه برای شنونده قرنها پیش کامل ترین هدایت بوده برای مخاطب امروز نامناسب و ناقص است . مقاله خاتمیت را در لینک زیر مطالعه نمائید و اگر ابهامی داشتید با ما مطرح کنید http://aeenebahai.org/node/490 موفق باشید
Anonymous's picture

Anonymous said:

ميشه معجزات پيامبرتون رو بگيد حضرت محمد قرن و شق القمر و ... داشته اند توورو خدا نگيد كه متابش ممعجزش هستااا حضرت محمد 1400 سال پيش كتابي آورد با بيسواديش كه هنوز كه هنوزه مطالب علمي آن يكي يكي پيداميشه مثلا 1400 پيش گفته گياهان زوج هستند بهاء الله شما چه گفته؟ منتظرم
سید السادات's picture

سید السادات said:

با سلام با درود بر آخرین فرستاده خدای عزوجل حضرت محمد (صلوات الله علیه) فکر کنم در توهم نود یا صد ساله خود گم شده اید به راستی آیا رهبر شما پیامبر آخر بود؟ خجالت خوب چیزیست که به شما سفارش میکنم از ترک خجالت دوری نگزینید زیرا شما را در توهم این که حضرت بهاءالله آخرین پیامبر خدا بوده غرق میکند جناب عالیان از خشم خداوند بیرسید زیرا هر کسی که بر خدای متعال مکر بورزد مکرش به خودش باز میگردد در تفکر زمان و خلقت دقت فرمایید زیرا بیسوادی شما جنابان باعث آتش بر خرمن اعمال بسیاری از مردمان پاک و ساده دل میگردد شما را به دین رسول گرامی اسلام (عترت و کتاب خدا قرآن ) دعوت مینمایم و شما را به دینداری واقعی و دور از خرافات دعوت مینمایم سید السادات (21 ذی القعده -- 18 آبان ماه )
سوسن's picture

سوسن said:

در رابطه با گسترش بهاییت : اگر بهاییت تونسته تا این حد رشد کنه دقیقا بخاطر اینه که باهاش مخالفت میشه , مبارزه میشه , قتل وکشتار میشه , سانسور مشه , حرف زدن راجع بهش تابو هست , به عنوان فرقه ضاله شناخته میشه و غیره . که اگه آزادش میذاشتن , روزنامه بهش میدادن وخلاصه در نشر عقاید ازاد بود تا الان مثل اسلام فقط نامی ازش مونده بود کما اینکه اسلام هم زمانی که باهاش مخالفت کردن مثل چی چی رشد کرد ولی الان که اینهمه تبلیغ میکنن مسلمونا بیشتر بی کیفیت هستن تا زمان شاه . در ضمن شما شانس اوردین که روحانیون مسلمون دچار اشتباه تاریخی شدن که حکومت رو بدست گرفتن که با اینکار اسلام رو به نابودیه نه پیشرفت . اشتباه دیگشون اینه که شما رو زیادی بزرگ کردن وباهاتون مخالفت میکنن که در نتیجه این مخالفت اوناست که شما رشد داشتین پس برید دعا کنید که همیشه باهاتون مخالفت بشه و روحانیون دچار اشتباه بشن . با این وجود دوست دارم راجع به شما بدونم .
rezvan's picture

rezvan replied:

doste aziz .fekr mikonid chera rohanion ba in din mokhalefand?
Anonymous's picture

Anonymous said:

از دست من نارحت نشین , شوخی کردم می خواستم ببینم کسی که می خواهد مبلغ یک اعتقاد ,ایده یا هرچیز دیگری باشددر برابر یک بحث جدی چه استدلالی بیان می کند . به هر حال من فکر کنم بهایت شعبه یا فرقه ای هستش که در بسیاری از مناسب و اعتقاداتش اسلامی باشه. ولی استدلال شما برای اینکه پیشوایان بهایت جان خود را فدای اعتقادات کردند درست نقطه ای که می تونه یک ضعف بزرگ باشه . کافیه سری به روزنامه ها ,سایت هاو سایر رسانه های دنیا بزنین و ببینین که کم نیستن کسانی که برای رسیدن به هوای نفس خود جان خود , همراهان و افراد بی گناه دیگر را با آگاهی کامل از نفسانی بودن اندیشه و عمل خود فدا می کنند . منظور من قضاوت در این خصوص که پیشوایان بهایت از این دسته هستند یا نه نیست . فقط در مورد استدلال شما نظر دادم . به امید روزی که تمامی آدمها به راستی در پناه ایزاد یکتا در سایه پاکی و درستی با عمل به اصول انسانی زندگی کنند .
Anonymous's picture

Anonymous said:

متاسفم از این که حدود یک ماه است که به این سایت سر میزنم در حالی که به هیچ کدام از نظر ها افزوده نشده است . سردبیر محترم یا خواب است یا نظرات کاربران به مذاقش خوش نیامده است . مرد باشید و مانند ادیان بزرگ الهی اهل مناظره . ثانیا که این اصول بهائیت را که مطالعه کردم هیچ چیز جدیدی نبود که خداوند بخواهد به خاطرش فرد جدیدی را مبعوث کند. ثالثا که مشکل ایران کنونی به ویژه با نسل جوان مشکل نوع دین نیست بلکه عدم اعتقاد به خدا است .شما با دینتان این مسئله را حل نخواهید کرد .
سردبیر's picture

سردبیر replied:

دوست عزيز در يك ماه گذشته حدود هفتاد كامنت حاوي نظرات بازديد كنندگان در سايت منتشر شده است و تعدادي نيز بعلت استفاده از كلمات ركيك و اهانت آميز حذف شده اند آداب مناظره رعايت احترام متقابل و حرمت مخاطبين است. چنانچه مايل به تبادل نظر مطابق اين اصول هستيد از مكاتبه با شما خوشحال خواهيم شد نميدانم به نظر شما چه زماني براي ظهور يك ديانت جديد مناسب است آيا آنگاه كه تعاليم دين پيشين غير قابل اجرا و نا متناسب با شيوه زندگي و شرايط اجتماعي انسانها ميگردند هنگام ظهور دين جديد نيست ؟ آيا آنگاه كه با تكيه بر آموزه هاي يك ديانت هرگونه جنايت و تبعيض و ظلمي مشروع و مباح ميگردد هنگام نسخ و تعويض آن نيست ؟ اگر منصف باشيد خواهيد ديد كه اجراي دقيق احكام اسلام چيزي شبيه حكومت طالبان را برقرار خواهد ساخت آيا انكار دين و خدا كه به نظر شما مشكل كنوني جامعه ماست نتيجه غير عقلاني و ظالمانه بودن احكام شرعي نيست؟ آيا تحميل اين احكام بنام خدا موجب بري شدن انسانها از خدا نگرديده؟ آيا در ديانت بهائي تعليمي ديده ايد كه خلاف عقل يا انصاف و يا عدالت و ناقض اصول اخلاقي و انساني باشد؟ ايا اين تفاوت بنظر شما ناچيز و بي اهميت است؟ بشريت هيچگاه از هدايت الهي بي نياز نيست . تعاليم پيامبران مانند داروئي است كه دردهاي بشر را درمان مينمايند ولي درد امروز با درد دهها قرن پيش بسيار متفاوت است و استفاده داروئي كه تاريخ مصرفش گذشته باشد خود دردي بر دردها مي افزايد منتظر دريافت نظرات شما هستيم موفق باشيد
Anonymous's picture

Anonymous replied:

با سلام از این که نظر من را گذاشتید ممنون ولی نظرات دیگری گذاشته ام داشتم که جایشان خالی است دین اسلام -که روی آن و هیچ دین دیگری هیچ تعصبی ندارم چون ادیان را به عنوان یک رشته دانشگاهی مطالعه کرده ام و بیشتر به دیده یک تفکر مینگرم گرچه به خدای واحد هم ایمان دارم -از نظر شریعت که شما و خیلی ها آن را ظالمانه میدانند در زمان خود یک رفرم بزرگ است .من شاید در بهائیت تعلیم غیرمصفانه ای ندیده باشم ولی در سایر ادیان هم ندیده ام .شما در سایتان از پیامبر اسلام وقرآن شریف به نیکی یاد میکنید ولی در پاسخ به سوال من آن را غیر انسانی مینامید .حداقل مواضع خود را تغییر ندهید!!به عقیده من اشکال نسل جوان ما این است که نمیدانند -چون دیگران نمگذارند که بدانند - که مثلا چرا جزای قتل عمد قصاص است .(جواب چون اگر مردی کشته میشد تمام مردان آن قبیله بدون استثنا باید کشته میشدند و اگر مقتول زن بود هیچ)و یا چرا در مقابل دزدی انگشت بریده میشود (چون قبل از اسلام دزد را مثله میکردند )و چرا زنای غیر محصنه شلاق دارد چون فرد زنا کار را بلافاصله میکشتند ) ویا این که سنگسار در هیچ جای اسلام نیست و ختنه دختران اصلا ربطی به اسلام ندارد و یک رسم افریقائی است و ده ها مثال دیگر .شما که منصف هستید!یعنی شرایط لازم برای ظهور یک دین غیر قابل اجراشدن احکام آن است ؟اگر روحانیون زمان ما هنر این را ندارند که احکام را به روز کنند مثلا سهم دختر از ارث را(که پیش از اسلام هیچ حق و حقوقی نداشت و اسلام با رافت خاص خود نصف پسر به او بخشید و خشم مردان ثروتمند عرب را برانگیخت و اگر بیشتر از نصف بود یقین بدانید که اسلام پیروان زیادی به دست نمی آورد).موضوع به این راحتی را نمی توانندبنابرشرایط مقتضی حل کننداین مشکل از دینمردان است که دین برایشان وسیله اقتدار یا ارتزاق است نه مشکل اصول دین و نه مشکل پیروان دین و این ویژگی دینمردان همه ادیان است و حل شدن آن به دست دین جدیدی نیست چون با گذشت زمان کاسه همان کاسه است و آش همان آش .وبدانید که اصل هیچ دینی کهنه و منسوخ نخواهد شد.چون اصل دین طریقت آن است.این حرف شما بسیار غیر علمی است. میدانید اکثریت جمعیت جهان مومن به چه دینی هستند ؟بودائی .قدیم ترین دین ثبت شده جهان پس چرا تاریخ مصرف دینشان نگذشته ؟؟آن چیزی که تاریخ مصرفش میگذرد شریعت است که اصلا جزءدین نیست بیشتر قوانین و مناسبات اجتماعی است و می توان آن را اصلاح کرد نکته ای که برایم جالب است این همه تلاش شما برای جمع کردن پیرو است. من در دین اسلام هم می توانم خدا را بپرستم و اگر هر دین دیگری هم داشتم همین کار را میکردم واصلا نیازی به تعویض آن نمیبینم .بر خلاف ادعای شما بهائیان به هیچ یک از این عبادات و اذکارپایبند نیستند.فکر میکنید نو کیشانتان پایبند و اگر پایبندند تا چه مدت ؟؟به نظر من شما از وضعیت سیاسی و اجتماعی امروز ایران و نیز از شعار ایرانی بودن دین و استفاده از احساسات ضد عرب برای جمع کردن پیرو سو استفاده میکنید.اگر مسلمانی از قید و بند های اسلام خسته شده در دین دیگر هم نمی تواند آزاد باشد .من دیانت زرتشتی را بهتر از خود زرتشتیان میشناسم .قید و بندهای آنان ده ها برابر اسلام است .اکنون جوانان ما برای داشتن آزادی بیشتر به زرتشتی هم پناه برده اند .در حالیکه یک روز هم نمیتوانند یک زرتشتی پایبند به شریعت باشند.اصول همه ادیان که یکی است و حقیقتی را که شما مدعی داشتن آن هستید را در همه ادیان می شود پیدا کرد .و اگر کسی نتواند در هیچ دین دیگری نیز نمی تواند و اگر فکر کرده توانسته است یک تصور مدت دار است و گذشت زمان او را دوباره به سرگردانی اولیه خواهد رساندو آخر این که چگونه است که با وعده و وعید امریکا بردن و در فلان دانشگاه درس خواندن و ماهانه چقدر گرفتن سعی در تطمیع مسلمانان سرخورده میشود کاری که درمورد هم اتاقی من از طرف خویشان سببی بهائیشان شده بود ؟؟؟کدامیک از ادیان این کار را کردند ؟؟وعده و وعید دین باید که فقط و فقط بر مبنای پاداش های اخروی باشد .اگر این وعده ها بتواند پاسخگوی نیاز های مادی یک جوان باشد پاسخگوی خلاهای معنوی او نخواهد بود.خیلی برای من تاسف بار است وقتی می بینم که کسانی که به کیش شما در می آیند افرادی بودند که اصلا به خدا ایمان نداشتند!!! ودرکیش جدیدشان هم ندارندو در پاسخ به دیگران به چند جمله که بشان آموخته شده بسنده میکنند .شرط تعویض دین آن است که انسان در دین خودش به کمال رسیده باشد ولی هنوز سیراب نشده باشد.و اگر غیر از این باشد نشان ضعف شخصیت است .در پایان از این که با من صبور بودید ممنونم امیدوارم که نظرم منعکس شود . .
سردبیر's picture

سردبیر replied:

دوست گرامي از دريافت نظرات شما خوشحال ميشويم و تبادل نظر با شما براي ما نيز مغتنم است متأسفانه بعلت جابجائي سيستم و ساختار نرم افزاري سايت بعضي از كامنتها در ماه گذشته بصورت ناخواسته حذف شده اند و ممكن است نوشته هاي پيشين شما هم از اين جمله باشد.اگر ايميل و نامتان را در فرم نظرات مرقوم ميفرموديد بازيابي آن امكان پذير بود بر مبناي آنچه مرقوم فرموديد دريافت بنده اين است كه سخن واحدي را به زبانهاي متفاوت ميگوئيم در انديشه بهائي نيز دين دو بخش دارد يكي اصل دين است كه واحد است و در توالي اديان تمديد ميگردد و يكي احكام و شرايع است كه به ضرورت زمان و مكان تغيير ميكند همانگونه كه فرموديد اسلام و ديگر اديان در نظر بهائيان محترم و مورد تمجيدند و آنچه امروز غير انساني و غير منصفانه و غير قابل اجرا ست در زمان و مكان خود گامي به سمت عدالت و انصاف بوده ولي بشريت گامهاي بلندي در علم و تمدن برداشته و اگر نهاد دين كه بايد اخلاقيات و وجدان او را هدايت نمايد از همگامي با او عاجز باشد متديننين جامعه در جرگه متحجرين و مرتجعين درخواهند آمد و مانع رشد و سعادت جامعه بشري خواهند گرديد همگام كردن دين با نيازهاي روحاني و اخلاقي بشر كاري نيست كه در سطح كلان علماء دين قادر به انجام آن باشند زيرا حدود اختيارات ايشان در چارچوبه متون مستند ديني است و خروج از آن از منظر درون ديني بدعت و ارتداد به حساب مي آيد و نميتوان با اين توجيه كه احكام شرع در زمان وضع موجب بهبود شرايط اجتماعي بودند دست به حك و اصلاح آنها زد و قوانيني مغاير با نصوص قرآن وضع نمود. علاوه بر اين نقش مهمتري كه اديان بعهده دارند تجديد حيات روحاني جوامع بشري و آموختن بينشها و ديدگاههائي است كه بتواند به زندگي انسانها معنا و جهت بدهد و ارتباط با خالق هستي را بگونه اي كه با خرد و شعور ايشان در تضاد نيايد تببين و تسهيل كند بهائيان هيچگاه كسي را با تطميع به ايمان دعوت نميكنند و در ايران نيز هيچ غير بهائي نميتواند با بهائي شدن امكان پناهندگي و بقول شما تحصيل در ديگر كشورها را بيابد. البته بهائيان معتقدند كه پيام الهي بايد بگوش همه مردم جهان برسد تا وجدانهاي بيدار طريق نجات را بشناسند ولي هيچ اصراري بر بهائي كردن ايشان وجود ندارد. در ايران بعلت جو مسموم اتهامات و عدم امكان پاسخگوئي اقدامات تبليغي بهائيان يك هدف مضاعف هم دارد و آن رفع سوء تفاهمات و باورهاي نادرست انباشته شده در اذهان است. ما معتقديم كه ريشه بسياري از گرفتاريهاي جوامع امروز اعراض ايشان از حق و عدم رفتار بموجب تعاليم الهي است پس جنبه ديگر تبليغ براي بهائيان خدمت به عالم بشري است و مجموع اين ضرورتها معرفي ديانت بهائي را براي مومنين به اين آئين به يك وظيفه ديني بدل ميسازد بهائي بودن جز بدست آوردن يك بصيرت روحاني و روشن انديشي ديني و گام نهادن در مسير عرفان حق هيچ مزيت و جذابيت مادي ندارد و بالعكس خطرات جاني و مالي كه از سوي متعصبين در كمين مومنين است موجب نگراني جويندگان حقيقت ميگردد. بنظر ميرسد دوست هم اتاقي شما شايعات و اتهامات را با واقعيات اشتباه گرفته و شما را نيز به قضاوت خطا واداشته است در ضمن بهائي شدن كساني كه به خدا ايمان نداشته اند امر بعيدي است مگر اينكه با آشنا شدن با ديدگاههاي بهائي تضادهاي ذهني شان در مورد اعتقاد به خدا حل شده باشد و به يك روش خداشناسي معقول دست پيدا كرده باشند پيروز باشيد
Shahin's picture

Shahin said:

very nice
azad aziz's picture

azad aziz said:

دوست دارم بیشتر بدانم
alen's picture

alen said:

hamin ta-asobe ke een mellato fana karde , agha jan eteghad nadari chera bahs mikoni? aslan betoche, man miam begam ab-rooye dine shoma kaje? hamin ta-asob baase een mishe ke harja mosalmoon hast ye moshkeli ham vojood dare , ya jange ya bombe, chera adiane dige nemian az een harfa bezanan ? chon sho-oor daran kasi nemige homa dinetoono avaz boknid , vali be eteghadate digaran ehteram bezarid , mardi boro begoo be boodayeeha chera khodaro ghabool nadaran .
hoda's picture

hoda said:

واقعا جامع و کامل بود.با سپاس
رها's picture

رها said:

فکر می کنم دین شما بیشتر یک شو نمایشی است تا یک مذهب واقعی. براستی اگر پیامبر شما منادی صلح جهانی و همان موعود است چرا وضعیت جهان و ظلم و فساد هر روز یبیشتر می شود؟
Anonymous's picture

Anonymous said:

من یه کی‌ از بهائیان ساکن نروژ هستم و در دانشگاهThe university of Bergen درس می‌خونم و باید بگم که دانشگاه ما برای دانشجویانی که رشته مذهب میخونن از بهائیان به عنوان مهمان در خواست میکنه که بیان برای توضیح بیشتر و پاسخ گویی به سئوالات دانشجویان. درضمن حدود چند هفته پیش هم در یکی‌ از شبکه‌های پر بیننده نروژ یک جوان بهائی و یک جوان کاتولیک باهم به مناظره نشستن. البته این برنامه هر هفته همچنین مناظره ای رو ترتیب میده و هر هفته ۲ دین رو انتخاب میکنه. اینو برای اونایی‌ گفتم که میگن دیانت بهائی چیزی برای گفتن نداره.
كوروش's picture

كوروش said:

با درود من شخصا زرتشتي هستم وبه همه اديان احترام ميگذارم,و فكر ميكنم دين بهائيت به دليل قوانينش نزديكي بيشتري به دين زرتشت دارد تا اسلام,دين بهاييت حتي جزو اقليتهاي مذهبي هم محصوب نميشود كه واقعا در حقش ظلم شده و ظلم ميشود به اميد اينكه اين دين موبين را بيشتر هموطنانمان بشناسند,با تشكراز سايت بسيار خوبتون.
Anonymous's picture

Anonymous replied:

عالی بود و پر از مطلب خواندنی که ذهن منو را بازتر نمود امیدوارم حق زود تر آشکار شود .
Anonymous's picture

Anonymous replied:

با سلام : می تونم سوال کنم اختلاف بهائیان با مسلمانان در رابطه با خداوند کجاست ؟می تونید چند فرق را برایم بفرمایید تا بیشتر با دینتان آشنا بشم ؟ امیدوارم جوابم را به وبلاگم ارسال کنید هر چند بعید می دونم
سردبیر's picture

سردبیر replied:

دوست عزيز ديانت بهائي و ديگر اديان الهي اختلاف اساسي در مورد خداوند ندارند و عمده تفاوت در شيوه بيان اعتقادات به مخاطبين است كه با توجه به تغيير ميزان رشد آگاهي و قدرت درك انسانها امري طبيعي است در ديانت بهائي اعتقاد بر تقديس مطلق خداوند و منزه بودن او از هرگونه نام و صفت و ذكر و نسبت است و هرآنچه به او منسوب است در واقع به مشيت اوليه يا خلق كامل او كه در ديانت بهائي عالم امر ناميده ميشود باز ميگردد يعني همان جايگاهي كه روح پيامبران از آن منشاء ميگيرد و خلق عالم در واقع بواسطه آن صورت پذيرفته. بنابراين ارتباط بين عالم خلق و عالم حق تنها بواسطه عالم امر امكان پذير خواهد بود و هر صفت و ذكري كه خطاب به خداوند بيان ميكنيم به اين جايگاه برميگردد زيرا خداوند هيچ نام و نشان و صفتي ندارد كه براي ما قابل درك باشد و هر خدائي كه به تصور آوريم ساخته ذهن ما و مخلوق ماست نه خالق ما پس به خداوندي معتقديم كه وراي ادراك و تصور است و او را بدون اينكه بتصور و تجسم آوريم ميپرستيم اگر نياز به توضيحات بيشتري داريد با آدرس ما بطور مستقيم مكاتبه كنيد info@aeenebahai.org موفق باشيد
Anonymous's picture

Anonymous said:

سلام.حضرت محمد(ص) آخرین پیغمبر بوده وخدا کار عبس انجام نمیدهد و الآن ما را اه حال خودمون وا نگذاشته است که منتظر دین جدیدی باشیم.الآن امام زمان ولی و جانشین اوست.اگر شما هم به دنبال جامعه جهانی هستید این کار به خاطر حرص انسان و...شکل نخواهد گرفت مگر با قدرت خدایی و آن هم در تمامی آیین ها آمدن منجی است و در اسلام حضرت مهدی است
aleyoon's picture

aleyoon said:

اره من يك مسلمان زاده هستم اما احترام خاصي براي دوستان بهايي قايل هستم و به نظر من همه ما انسانها هدفمون يكيه ولي راه و روشامون فرق ميكنه اكر تعصب رو كنار بذاريم هدف تمام اديان عبادت خداست بيش ما سوختكان مسجدو ميخانه يكيست هرم و دير يكي صبحه و بيمانه يكيست اين همه جنك و جدل حاصل كوته نظريست كر نظر باك كني كعبه و بتخانه يكيست حبيب
mansor javidan's picture

mansor javidan said:

allaho abha khedmat shoma va tamami azizanetan omidvaram ke hamishe dar rahetan sabet ghadam bashid mikhastam begam khedmatetoon ke che khoob ast biyaiim baradarane va bedoor az har noo taassob va janebdari va dar kamal solh va doosti beneshinim va dar kenare ham dar morede iman va eteghademan va nazarat piambaraneman sohbat konim bande haghir khili khili doost daram ba dg doostan az har noo gheshr va mazhabi beneshinam va dar morede eteghadateman sohbat konam ba tashakkor va sepas faravan mansorjavid
Anonymous's picture

Anonymous said:

هميشه تو دنيا يه عده ادم باهوش بودن و هستن كه تعدادشون خيلي كمه وبقيه مردم يعني اكثريت مردم ادمهاي احمقي هستن كه در تمام طول تاريخ اون عده باهوش داشتن سر اون اكثريت احمق كلاه ميذاشتن و سو استفاده مي كردن.البته همه جور سو استفاده شما و اون پيامبر باهوشتون هم همين كارو با ملت احمق ايران كرده و مي كنيد اميدوارم خدا هوش بيشتري به اين اكثريت بده تا گول ادمهايي مثل شما رو نخورندچون اگه ادمهاي باهوش به اكثريت برسند ديگه كسي نميتونه سر كسي رو كلاه بذاره
anahita's picture

anahita said:

من مسلمان زاده ام و1 دوست بهایی دارم وبهایی ها رو دوست دارم کاش معلوماتم در حدی بود که بتونم خودم رو یک بهایی بدونم بهائئیت یک دین نیست...به نظر من بهائیت راهگشایی کرده بهسوی نور وحقیقت...اگر به باور یک بهایی برسید دوستان!دنیا خیلی زیباتر میشه ایرانی ها....به خصوص مسلمونهای شیعه....به بهایی ها خیلی خیلی بدهکارند
رضا's picture

رضا replied:

سلام.گفتین که شیعیان به بهائی ها بدهکارن.بهتره یه نگاه به خودت اگه شیعه هستی بندازی تا بفهمی همه عالم به تو شیعه بدهکار است .چرا اینقدر خودتون رو ضعیف کردین که که حالا تصورتون اینکه به بهائیت بدهکار هستی .من مطمئنم شما معلوماتت از شیعه کمه .پیشنهاد میکنم تو دنیای مجازی براحتی میشه بیوگرافی شیعه و بهائیت رو درآورد.بعد کلاه خودت رو قاضی کن.ببین چیامبر اکرم(ص)نه.بروقبلش که تمام پیامبران وعده ظهور پیامبر اکرم رو دادند وزمانی که ایشان به پیامبری مبعوث شد شما واقعه شب معراج رو بخونید تا بفهمید شیعه یعنی چی.این شعر رو تقدیم به شما میکنم تا زیبایی خلقت رو بتونی از نگاه و تفکر شیعه دنبال کنی نه ازبهائیتی که هنوز 1قرن هم سابقه نداره. پنجره زیباست اگر بگذارند...چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند من از اظهار نظر های دلم فهمیدم...عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند...بدنبال عشق واقعی شیعه به خدا باش تا عاقبیت بخیر بشی اناهیتا خانوم.روز خوش
کوروش's picture

کوروش said:

آیین شما می توانست به درستی پیشبینی های زرتشت بینجامد ولی اینکه بهائی ها، یک سوشیانس از نژاد کیانیان را که می بایست سرزمین اهورایی را از اسلام اهریمنی پاک کند، بهاء اله می نامند و او گفته های خود را به زبان عربی بیان می کند جای بسی ناامیدی است که این بختک الله و اسلام دست از سر ما بر نداشته و قوم سامی توانست این حرکت ایرانی را به نام خود مصادره کند ولی از اینکه شما توانسته اید در دنیا پیروان فراوانی کسب کنید آنرا در دراز مدت گسترش هژمونی فرهنگی ایرانی میدانم اگرچه امروز فرهنگ سامی در آیین شما تسبت به فرهنگ ایرانی آن پررنگتر است.
ali's picture

ali said:

با سلام میدانید که درایران تغییر دین از اسلام به بهایت حکم اعدام دارد جامعه بهایت به این مشکل فکری کرده؟ ممنون
مصی's picture

مصی said:

ما ایرانیا خیلی بدبختیم!بابا دین خودمون گفته به همه ادیان احترام بذارید!باید به همه آدما از هر ملیتو مذهبی احترام گذاشت!ما همه انسانیمو دلیلی نداره سر دینو آیینی که داریم با هم بجنگیم!مسلمونو مسیحسو یهودیو بهاییو وهابیو زرتشتیو.....،اینا مهم نیس!مهم اینه هر کسی با هر دینی که داره آدم باشه و به شرافت انسانی معتقدو پایبند باشه!!!!!
Anonymous's picture

Anonymous said:

مامسلمانان به همه دین هایی که الهی بوده وپیامبری از طرف خدا ان را اورده احترام میگذاریم ولی بهابییت دینی جعلی ومن دراوردی بوده وبر ان میشوریم............
رضا's picture

رضا said:

باسلام این مطالب رو برای اونایی مزارم که دنبال حق هستند.اگر کمی تاریخ شناس باشیم و موشکافانه تاریخ ادیان الهی رو دنبال کنیم میرسیم به پیامبر اکرم حضرت محمد(ص)و در نهایت واقعه تاریخی عید غدیر و تببین سرنوشت بشر تا روز قیامت بدست پیامبر اکرم در واقعه غدیر و معرفی اهل بیت (ع)تا منجی آخر زمان حضرت مهدی(عج),دوستانی که از سرتاسر دنیا این مطالب منو میخونند پیشنهاد میدم ابتدا دولت خبث انگلیس رو خوب بشناسند بعدعلت حمایتش از بهائیت رو خوب درک کنند.اگر واقعا آقایون انگلیسی خیلی بهائیان رو دوست دارند باید بیشترین طرفداران در انگلیس باشن!ولی چیزی که معلومه اونا به عنوان تفکراتشان رو برای چندین دهه می بنند تا نتیجه بگیرن.دوستان بهائی مطمئن باشین این گوری که براش گریه میکنید توش مرده نداره.کمی به تحولات دنیا امروز بیشتر نگاه کنید و در مورد دین مبین اسلام و مذهب تشیع بیشتر تحقیق کنید،البته اینم میدونم یکی از اصول شما تغیرو تحقیق در دین است ولی زمانی که هرکدوم به نتیجه میرسند اگر اظهار نظر کنید سرتون زیر آبه.ولی اینو با اطمینان میگم برای رسیدن به هدف و غایت نهایی خدا تنها سرنخ و صراط مستقیم عالم اسلام و تشیع و اهل بیت می باشد.امیدوارم با شناختی که از اسلام بدست آورین موجبات عاقبت بخیری خود و آینده گان خود رو فراهم سازید. اللهم عجل لولیک الفرج هرکی دوست داره مباحث رو ادامه بده میتونه به من ایمیل بزنه. www.aseman_red68@yahoo.com باتشکر
سردبیر's picture

سردبیر replied:

رضای عزیز متأسفانه توهم و تلقینات نادانان ذهن شما را آنقدر مشوش ساخته که قدرت قضاوت را از شما سلب کرده است قبل از صدور حکم و ارائه دستور العمل برای بهائیان خوب است مبانی این تصور مضحک و بی خردانه را که بهائیان وابسته یا ساخته دولتی بیگانه مانند روس ، انگلیس ، امریکا یا اسرائیل هستند مورد بررسی قرار دهید . آیا هیچ دلیل و مدرکی که موید این ادعای بیشرمانه دشمنان آئین یزدان باشد وجود دارد؟ آیا مزخرفاتی که در ردیه ها نوشته شده بنظر شما تاریخ است آیا در زمانی که دشمنان این آئین حکومت را در دست دارند میتوان کتب و انتشاراتی را که بعنوان اسناد ارائه میکنند معتبر دانست اگر ردیه ها ملاک تشخیص حقیقت و درک شماست خوب است ردیه هائی را هم که بر علیه اسلام نوشته شده بخوانید تا با تاریخ آن دوران هم بخوبی آشنا شوید
رضا's picture

رضا replied:

با سلام دوست گرامی .اگر کمی چشم های خود را بزا کنی و تاریخ را ورق بزنی می فهمی آخرین پیامبر الهی حضرت محمد (ص)بود که در واقعه تاریخی غدیر خم برای انان که گوش شنوا و چشم ینا داشتند و برای دوره آخر الزمان تمام هست و نیست عالم را تعریف کرد.امامت و ولایت حضرت امیر (ع)تا آخرین فرزندش حضرت مهدی (عج)سندی است که بر تارک تاریخ درخشان است.با تفکر استعممار کبیر در بوجود آوردن بدعت ها نه دین و ایین سعی در تخریب چهره واقعی اسلام دارند.بهائیت و وهابیت بدعت هستند .شما نمیتوانید به غیر از قرآن مجید نسخه ای برای بشریت بپیچید که آقایان بهائی درست کرده اند.بعضی ها راه رو عوضی میرند و بعضی ها عوضی راه میرند.شما جزءآن دسته از افرادی هستی که عوضی راه میرن یعنی میفهمی مسیری که قدم برداشتی صراط مستقیم نسیت ولی به جهل خود پایبندی.متاسفم برای بهائیت که در عالم قیامت چه جوابی در درگاه الهی دارند.همیشه ام یادتون باشه خیلی زود دیر میشود...خدا همه معاندین اسلام را به راه حق و حقیقیت اسلام هدایت کند.
سردبیر's picture

سردبیر replied:

رضای عزیز لطفا شما که الحمدلله چشم و گوشی باز و بر تاریخ آگاهی کامل دارید بفرمائید که در کدام ورق تاریخ نوشته شده که حضرت محمد آخرین پیامبر است !! آیا این موضوع اصلا ربطی به تاریخ دارد؟؟ اگر قرآن را سند معتبری برای کشف حقایق میدانید مقاله خاتمیت در لینک ذیل را مطالعه نمائید . http://www.aeenebahai.org/node/490 در مورد مزخرفاتی مثل ساخته دست انگلیس بودن و امثالهم اگر بجای خواندن ردیه ها به تاریخ و عقل خود رجوع کنید نیاز به نوشتن پاسخ نیست امیدوارم که گمراهی این دنیاپرستان بی شرم آخرت شما را به سبب پیروی کورکورانه تباه نسازد سرافراز باشید
رضا's picture

رضا replied:

اگر کسی به تاریخ ایران قبل از اسلام یا دوره حتی هخامنشی از جهت تاریخی رجوع نماید در اوستا و آثار دینی آنها که نوید ظهور ختمی مرتبت داده شده را خواهند دید و حتی منجی عالم بشریت حضرت مهدی عج که با عنوان فرزندان آخرین پیامبر ص نیز اشاره شده پس دین اسلام مختص اعراب یا ایرانیان یا ....نمی باشد و اهداف و رسالت آن جهانی بوده و به همه مردم با هر دینی تعلق و بدون تردید تفکر عالمانه و اندیشمندانه نسیت به ادیان ما را به این حقیقت و اسلام سوق خواهد داد پس هرکس باید برابر با فطرت خود دینی انتخاب میکرد وقتی خود حضرت زرتشت این وعده و دستور و ظهور پیامبر اکرم ص را با همان زبان پهلوی باستان و نوشتاری اوستا ، نوید داده اند و ایرانیان قبل از اسلام نیز اغلب بر این دین بودند دیگر موردی نمی ماند که دین اسلام را از ایرانیان صدر اسلام و.. غیور و شجاع و وارثان ارش و رستم و اسطوره های تاریخی این مرز بوم که این دسته مطالعات دینی و تاریخی ندارند را جدا دانسته و تلاش استعمار پیر و دشمنان اسلام و ایرانیان وطن پرست را بر باورهای دینی و تاریخی خود مردد نمایند البته نه اسلام چرا که امروزه حتی جای چنین بحث الحمداا با اعتقادات راسخ ایرانیان جایگاهی ندارد بلکه از جهت ابجاد تمایز ایرانیان با سایر ملل که خود کوروش در منشور خود نافی ان و هرگونه تفاوت بین انسانها و ملل میباشد و اسلام که فرقی بین سیاه و سفید که غربیان به اصطلاح متمدن حتی تا یک قرن گذشته ننگ برده داری را در شناسنامه خود ثبت نموده اند ، را در سنت و شریعت تاکید بر عدم تفاوت نموده است ، این بیداری و اگاهی وعجین شدن این دو مورد با یک دیگر امروزه بر هیچ تحصیلکرده ای و منصفی پوشیده نیست ، پس ایرانیان در صد ر اسلام به توصیه دین زرتشت و حضرت عیسی ع و پیامبران پیشین با صمیم قلب و وعده الهی به آئین اسلام گرویده و افتخار ما بر شیعه بودن و پیرو شاهزاده گان ایرانی ( با دیدگاه ایرانیان قبل و صدر اسلام) که فرزندان ابوتراب و یار و یاور و هارون زمان پیامبر اسلام ، حضرت علی ع که امام سجاد از جمله فرزندان برومند پیامبر اسلام که از طرف مادر نوه یزدگردسوم و ازطرف دیگر فرزند پیامبر و فاطمه اطهر سلام الله علیها بوده و از همه مهمتر امام ساجدین امام چهارم شیعه میباشند خود امیختگی ایرانیان با این امامان معصوم و راستین و پیامبر عظیم الشان بوده و میباشد و این خود از الطافات باری تعالی برای ایرانیان میباشد که هم رابطه قومی و هم دینی با ا ین سروران دو عالم داشته باشند پس ایرانیان هم از جهت قومی و هم از جهت دینی که دستور دینی حضرت زرتشت که اطاعت از اخرین پیامبر با مشخصات حضرت رسول اکرم ص سفارش نمودند لذا هر اقدام منفعلانه با این تفکر بر اهل دانش محکوم به شکست خواهد شد مگر این نیست که حتی در یوحنا وعده ظهور حضرت پیامبر ص داده شده همچون تورات و اوستای تحریف نشده ((این شخص در انجیل منسوب به یوحنا _ که به زبان عبرانی بوده _ « فارقلیط ( = فارقلیطا = پارقلیطا ) » معرفی شده است و این کلمه به همین صورت ، در زبان سریانی و یونانی هم هست و به شکل « فیرقلوط » به زبان عربی هم وارد شده بود، لطفا برای توضیحات بیشتر به این ادرس مراجعه فرمائید http://antimajus.blogfa.com/post-44.aspx)) پس انشاا با مطالعه این منابع و کتب اسمانی و یافتن اسناد بجا مانده دایر بر اینکه خود اوستا و حضرت زرتشت و حامیان و پیروان آن ادیان همچون کوروش کبیر و داریوش که برای ایران افتخاری بوده اند بر پیروی مطلق از احکام اسلامی و دستورات آخرین پیامبر ص و جانشینان ان حضرت ،حضرت علی ع که وعده مبعوث شدن ایشان را پیشاپیش داده اند ، همانا به ظهور حضرت رسول اکرم ص ایمان و اعتقاد داشته و متفکران برخلاف مومن به دین زرتشت حتی نمی توانند دم از محبت و ارادت به ایرانیان باستان و به تبع ان ، کورش و داریوش و... بزنند ، زیرا ایران جدای از اسلام و اسلام جدای از ایرانیان نیست و قرآن مجید و پیامبر ص متعلق به تمام قوم ها و نژادها و ادیان بوده و میباشد و دستور اطاعت از این پیامبر راستین به ایرانیان باستان و سفارش به نسل های بعدی که ما باشیم داده شده این حقیقت را نه به استناد منابع فعلی بلکه به استناد اوستا و دین زرتشت و مسیحیت مشاهده و به یقین میرسیم کسانی که قصد و اراده جدا نمودن این دو باور را هرچند موفق نخواهند شد را در سر می پرورانند نه عاشق ایران یکپارچه وایرانیان نه عاشق دین اسلام بلکه طرح های همچون طرح مک ماهون انگلیسی و ... را خواسته یا ناخواسته در سر می پرورانند و محکوم به فنا خواهند بود . پس میدانیم ایرانیان باستان نه اجبارا بلکه به سفارش دین وقت خود و کتاب اسمانی خود و از روی علاقه و اشتیاق چرا که بدون تعصب اگر با دانش و تحقیق مقایسه ادیان صورت گیرد دین اسلام کاملترین و جامعترین دین اسمانی است که همه احکام بشری آن رستگاری هر دو جهان را در بر دارد ، در آغوش کشیده و با جان و دل آن را قبول کرده و سالها بنا به پیش بینی زرتشت انتظار آن را می کشیده اند در این راستا جان و مال خود را در راه اسلام و امامان معصوم فرزندان معصوم و راستین آخرین پیامبر ص ، با حفظ هویت ایرانی خود که جدای از اسلام نیست ، هدیه کرده و خواهند کرد و از هیچ تلاشی در حفظ این ارزشهای والا که امروزه بیشتر از گذشته در برنامه های دشمنان قرار گرفته و هوشیاری ایرانیان و اقوام را می طلبد تا این توطئه ها که با ارسال پیامک ها و .... بستر سازی و فرهنگ سازی میگردد خنثی خواهند نمود ./
رضا's picture

رضا replied:

باسلام.شما که اهل استدلالی سری به این لینک بزن تا دریابی از چه تاریخی نام پیامبر اکرم به عنوان خاتم النبیاء وعده داه شده است. http://www.al-shia.org/html/far/2ahl/sireh/01/04.htm http://www.tahoordanesh.com/page.php?pid=13281 http://www.ayehayeentezar.com/thread22524.html http://alifathilawyer.persianblog.ir/post/273 قران نیز دین اسلام را آخرین دین به معنای تکمیل کننده ادیان دیگر و دانشنامه بشر معرفی میکند. http://www.andisheqom.com/Files/payambar.php?idVeiw=31212&level=4&subid=... امیدورام نور حق و حقانیت در دلهای شما روشن شود.
رضا's picture

رضا replied:

گرچه در مقابل قرآن هيچ حديث و روايتي داراي اعتبار نيست ولي چون برخي به استناد رواياتي چند امکان ظهور پيامبران بعد از حضرت محمد را نفي مينمايند، مرور بر بعضي از اين روايات و مفاهيم حقيقي آنها مفيد بنظر مي رسد. نخستين روايت مربوط به زماني است که حضرت محمد به غزوۀ تبوک مي رفتند و علي(ع) را جانشين خود در مدينه قرار دادند و موقع رفتن به او فرمودند : «انت مني بمنزلة هارون من موسي الا انه لا نبي بعدي»[xxiv] يعني تو نسبت به من مانند هارون هستي به موسي با اين تفاوت که تو نبي بعد از من نيستي (چنانچه هارون بود) و اشاره دارد به آيه «وَوَهَبْنَا لَهُ مِن رَّحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِيًّا » يعني و از رحمتمان به او برادرش، هارون نبي را بخشيديم.[xxv] اين تعبيري است که شيخ صدوق در قرون اوليه اسلام از معناي اين روايت نموده ولي متأخرين قسمت آخر آن را » ولکن نبيي بعد از من نيست» ترجمه کرده اند که البته آن برداشتي صحيح است که با قرآن در تعارض نباشد. روايت ديگر مربوط به بياني از حضرت محمد است که فرموده اند: « ايّها الناس حلالي حلال الي يوم القيامة و حرامي حرام الي يوم القيامة»[xxvi] يعني اي مردم حلال من تا روز قيامت حلال است و حرام من تا روز قيامت حرام است. براي درک اين حديث شايسته است مفهوم قيامت را دقيق تر مورد بررسي قرار دهيم. حقيقت اينست که در قرآن و ديگر کتب مقدسه قيامتِ هر ديانتي ظهور پيامبر بعد است. کما اينکه حضرت مسيح فرموده اند: «من قيامت و حيات هستم هرکه به من ايمان آورد اگر مرده باشد زنده گردد»[xxvii]. ونيز ميفرمايند: «آمين آمين به شما ميگويم که ساعتي ميآيد بلکه اکنون آمده است که مردگان آواز پسر خدا را ميشنوند و هرکه بشنود زنده گردد»[xxviii]. در قرآن مي فرمايند: « وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَالْإِيمَانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِي كِتَابِ اللَّهِ إِلَى يَوْمِ الْبَعْثِ فَهَذَا يَوْمُ الْبَعْثِ وَلَكِنَّكُمْ كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ »[xxix] يعني امروز روز رستاخيز است ولکن شما نمي دانيد. ونيز مي فرمايند: «شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ»[xxx] يعني ما شاهديم که در روز قيامت خواهيد گفت ما از وقوع آن بي خبريم. و همچنين فرموده اند : «فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَن تَأْتِيَهُم بَغْتَةً فَقَدْ جَاء أَشْرَاطُهَا »[xxxi] يعني آيا غير از اين انتظار دارند که قيامت ناگهان واقع شود، هم اکنون نشانه هاي آن آمده است. در احاديث نيز بطور اخص يوم قيامت را يوم ظهور قائم دانسته اند: «والليل اذا يغشي … قال دولة الابليس الي يوم القيامة و هو يوم قيام القائم والنهار اذا تجلي و هو القائم اذا قام»[xxxii]. پس منظور از قيامت و رستاخيز مردگان ، ظهور پيامبر جديد و زنده شدن مردگان روحاني به روح ايمان است و هلاک گرديدن معنوي آناني که از هدايت الهي محروم مانده اند و نه پايان جهان. چنانچه در قرآن نيز ايمان حمزه عموي پيغمبر را به «کسيکه مرده بود و او را زنده گردانيديم» توصيف نموده اند: « أَوَ مَن كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ… »[xxxiii] و يا اينکه هلاکت اقوام گذشته را مقارن ظهور پيامبران و ظلم و عدم ايمان مردم به ايشان بيان داشته اند و فرمودند: « وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِن قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُواْ وَجَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ وَمَا كَانُواْ لِيُؤْمِنُواْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ. ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلاَئِفَ فِي الأَرْضِ مِن بَعْدِهِم لِنَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ »[xxxiv] يعني به يقين نسلهاي پيشين را چون مرتکب ظلم شدند و چون پيامبرشان آمد به او ايمان نياوردند هلاک ساختيم اينچنين قوم گناهکار را مجازات ميکنيم. سپس شما را در زمين جانشين آنها نموديم تا ببينيم شما چه ميکنيد. و نيز در آيه اي ديگر کفر و مقابله با حق را به منزله هلاکت دانسته اند:« إِذَا جَآؤُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَآ إِلاَّ أَسَاطِيرُ الأَوَّلِينَ. وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْأَوْنَ عَنْهُ وَإِن يُهْلِكُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ »[xxxv] . يعني آنگاه که نزد تو مي آيند با تو جدل مي کنند و کافران مي گويند اين ( قرآن) چيزي غير از داستانهاي اساطيري پيشينيان نيست. و ايشان (مردم را) از آن منع مي کنند و خود نيز از آن دوري مي کنند . آنان کسي را بجز نفسهاي خود هلاک نمي کنند و آگاه نيستند. جاي تعجب است که با وجود اين همه انذار باز هم کثيري از اين امت به راه پيشينيان رفتند و به هلاکت روحاني دچار گشتند. روايت ديگري که از آن تعبير خاتمه نبوت گرديده بياني از حضرت محمد است که خود را به آخرين سنگ در بناي يک ساختمان تشبيه نموده اند: «قال انما مثلي في الانبيا کمثل رجل بني دارا فاکملها و حسنها الا موضع لبنة فکان من دخل فيها فنظر اليها قال ما احسنها الا موضع هذه البنة قال فانا موضع البنة ختم بي الانبياء».[xxxvi] به فرض صحت اين روايت آيا پايان بناي يک ساختمان به معناي اينست که بناي ديگري هم ساخته نخواهد شد. حضرت امير در مفاتيح الجنان فرموده اند: «قل السلام علي محمد رسول الله خاتم النبيين و سيد المرسلين و صفوة رب العالمين امين الله علي وحيه و عزائم امره والخاتم لما سبق والفاتح لما استقبل»[xxxvii] يعني بگو سلام برمحمد فرستادۀ خدا، خاتم انبيا و سرور رسولان و امين خداوند در وحي و ارادۀ او و خاتم برگذشته گان و راهگشاي آيندگان. بنابر اين ختم دوران گذشته به خاتم، مقدمه آغاز دوراني جديد است که ظهور پيامبران جديد را در دل خود خواهد داشت و إن شاءالله نور اين ظهورات تيرگيهاي جهل و ظلم را از عالم برخواهد کند.
رضا's picture

رضا replied:

در پاسخ شما همین بس مطلب ذیل رو با دقت بخوانید تا متوجه بشین کجا امده حضرت محمد(ص) آخرین زسول خداست... صل شبهه: برخی بر اساس مبانی و دیدگاه نقلی شبهه ای را در مورد خاتمیت پیامبر اکرم (ص) ذکر نموده اند که قرآن در سوره احزاب آیه چهلم می فرماید: «ما کان محمد أبا أحد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبین و کان الله بکل شیء علیما» ترجمه: محمد (ص) پدر هیچ یک از مردان شما نیست، ولیکن فرستاده ی خدا و خاتم پیامبران است، و خدا به هر چیزی داناست. محمد (ص) خاتم انبیاء است. (و خاتم النبیین). می دانیم که بین نبی و رسول تفاوت است. در این آیه خاتم پیامبران بیان شده است، نه خاتم رسولان. بنابراین چه اشکالی دارد که بگوییم بعد از پیامبر اسلام (ص) پیامبری وجود ندارد ولی رسول ممکن است وجود داشته باشد؟ عناصر منطقی این شبهه عبارتند: 1- مسلمانان می گویند پیامبر خاتم انبیاء و مرسلین است. 2- در حالی که آنچه در قرآن ذکر شده مربوط به خاتم انبیاء بودن پیامبر است نه خاتم المرسلین بودن او. 3- بنابر این خداوند در قرآن ذکر نموده که بعد از پیامبر اسلام پیامبر خاتمی وجود نخواهد داشت، در حالی که آمدن رسول دیگری غیر از او ممکن است. پاسخ شبهه: خدای سبحان بعد از آنکه حقیقت وصف ارشاد مردم به وسیله وحی را در بسیاری از موارد کلامش ذکر کرد، از مردانی که متکفل این وظیفه اند تعبیرهایی مختلف کرده، یعنی دو جور تعبیر کرده، که کانه نظیر تقسیم است یکی رسول، و یکی هم نبی، یک جا فرموده: «و جیء بالنبیین و الشهداء» «سوره زمر آیه 69». و جایی دیگر فرموده: «یوم یجمع الله الرسل فیقول ما ذا أجبتم» «سوره مائده آیه 112». و معنای این دو تعبیر، مختلف است، رسول کسی است که حامل رسالت و پیامی است، و نبی کسی است که حامل خبری باشد، پس رسول شرافت وساطت میان خدا و خلق دارد، و نبی شرافت علم به خدا و به اخبار خدایی.
میثم's picture

میثم replied:

سلام در رد این نظریه که میگوید چه اشکالی دارد نبی نیاید ولی رسول باشد پس امکان امدن پیامبران بعد از حضرت محمد وجود دارد جواب میدهیم که نبی خاص و رسول عام میباشد برای روشن شدن عام و خاص مثال میزنیم حیوان عام است و انسان خاص حال اگر ما همه حیوان هارا از بین ببیریم دیگر انسانی باقی نخواهد ماند قران وقتی گفته نبی ای بعد از حضرت محمد نمیاید رسول هم نخواهد امد چون رسول(عام) پیام آورنده ای هست که وظیفه تبلیغ را دارد و نبی(خاص) فقط خبراوردنده است معلوم میشود که اگر نبی را خداوند در قران بعد از حضرت محمد نفی کرده این موجب نفی رسالت هم میباشد.
رضا's picture

رضا replied:

در پاسخ شما همین بس مطلب ذیل رو با دقت بخوانید تا متوجه بشین کجا امده حضرت محمد(ص) آخرین زسول خداست... سم الله الرحمن الرحیم اظهارات جالبی از بهاییان وجود دارد.میگویند: از آیاتی كه تاكنون در این بخش نقل كرده ایم دو نكته معلوم می گردد كه ثابت می نماید تفسیر « خاتم النبیین » نمی تواند ختم ظهور الهی باشد این دو موضوع عبارتند از : الف ) نظر به وحدت انبیای الهی ، یك نام یا عنوانی كه برای یكی از آنها به كار می رود می تواند شامل كل ایشان بشود . ب ) ظهورات الهی بی پایان هستند . آزادی خداوند در فرستادن نفوس برگزیده خود برای ما نامحدود است و برای هر دینی اجلی معین كرده است . (در قسمتی برای هر امت اجلی،در قسمتی برای هر کتاب اجلی و در قسمتی برای هر دین اجلی تعیین میکنند.گویی برای آنها کتاب و دین و امت یکی است و هر سه یک تفسیر دارد.آیات قرآن دست آویز خوبی برای آنها ست چون مخاطبان آنها عمدتا با زبان عرب بیگانه و نا آشنا هستند و هر توجیه و تفسیزی را به خوردشان میدهند(به تفسیر با موضوع اجل امت ها و کتب در قرآن در صفحه اصلی مراجعه کنید)) پس چرا حضرت محمد به عنوان « خاتم النبیین » تعیین شده است ؟ این چیزی است كه قصد داریم در موضوع بعدی بیان نماییم . 8ـ در قرآن بین كلمات « نبی » ( prophet ) و « رسول » ( apostle or messenger ) یك تفاوت گذاشته شده است . به این آیات توجه كنید : « ما قبل از تو هیچ رسول و نبی نفرستادیم 000» وَمَا أرسَلناَ مِن قَبِلكَ مِن رَّسولٍ وَ لَا نَبِی 000 52) ) حج 22 همچنین به آیات ذیل توجه كنید كه چطور به حضرت موسی به عنوان رسول و همچنین نبی اشاره شده است ، اما هارون ، برادر حضرت موسی ، صرفاً به عنوان نبی یاد شده است . و موسی را در كتاب یاد كن زیرا او انسان مخلصی بود ، بعلاوه او یك رسول و یك نبی بود . وَ اذكُر فی الكتاب ِ مُوسی إنَّه كَانَ مُخلصًا وَ كَانَ رَسُولًا نَّبیا ( 51 ) مریم 19 « و ما به برادر موسی هارون از روی رحمت مقام نبوت بخشیدیم ... » و َوَهَبَناَ لَهُ مِن رَحمَتَنَا أخَاهُ هَارُونَ نَبِیا ( 53 ) مریم 19 كلمه نبی ( prophet ) یعنی كسی كه واقعه ای در آینده را « پیشگویی می كند » در حالی كه « رسول » به معنی كسی است كه با پیامی از جانب خدا فرستاده می شود » همه نفوس برگزیده خداوند نبی یا prophet بوده اند زیرا آنها امّتشان را آگاه كرده اند و ظهور بزرگترین واقعه در تاریخ مذهبی یعنی روز داوری را پیشگویی نموده اند ، این نكته نیز جالب توجه است كه در قرآن ( سوره 78 ) از این روز به عنوان نبا ( خبر ) یاد شده است ، لغتی از همان ریشه ( نبی ) بنابراین بر طبق عرف قرآن از كلمه « نبی » به طور اخص این مفهوم مستفاد می شود كه« او كسی است كه یوم داوری را پیشگویی می نماید . » آیه قرآنی كه در فوق نقل شد حضرت محمد را به عنوان ( خاتم ) معرفی می كند ، اما نه به عنوان خاتم رسل بلكه خاتم انبیا، ( انبیای نبوت كننده روز داوری ) لذا این آیه اشاره نمی كند كه پیامبر یا رسول دیگری به وسیله خداوند فرستاده نخواهد شد ، بلكه صرفاً حاكی از این است كه حضرت محمد ( كه نذیر یا بیم دهنده نیز نامیده شده است : سوره 33 آیه 44 و 45 ) آخرین فرد برگزیده خداوند است كه جهانیان را برای واقعه روز داوری آگاه و آماده می كند به طوری كه بدون واسطه بمحض پایان رسیدن دور ایشان روز قضا خواهد آمد . این چیزی است كه حضرت باب و حضرت بهاء الله صریحاً آن را اعلام فرموده اند ، اینكه دور ایشان اكمال و تحقق نبوات ادیان قبل درباره وقوع روز موعود « دادرسی » است . در بالا یکی از شاهکار های تفاسیر بهاییت را خواندیم.ایشان میفرمایند:پیامبر اسلام به عنوان نبی و خاتم الانبیا ذکر شده اند.ایشان و جنابان باب و بها برای اولین بار رشته پیامبری را تخصصی کردند.لابد گمراهان دیگری که در آیین بهاییت بروز میکنند فوق تخصص پیامبری و وو...را هم ارایه میکنند.در اسلام به این اعتقاد هستند که نبوت و یا رسالت و یا هر چیز دیگری در معنی یکسان است.یلکه بعضی از رسولان تشریعی بوده و برخی تبلیغی.رسولان تشریعی همگی دین و کتاب داشتند و رسولان تبلیغی دین رسولان تشریعی را با همان احکام و نه کم و زیاد تبلیغ میکردندوموسی یک پیامبر تشریعی و برادرش یک پیامبر تبلیغی بوده است که دین موسی را نشر میداده.همانطوریکه یوسف و یعقوب و اسباط پیامبرش دین ابراهیم را تبلیغ میکردند.تفاوت گذاری بین این کلمات و تفاسیر نابه جا عین سو استفاده گری است که جز به کار دین سازان نمی آید و بس.به این نیز توجه کنیم که خدا بارها در قرآن محمد را هم رسول الله خوانده و هم خاتم الانبیا.اساسا همه پیامبران رسول الله هستند.چون فرستاده خدایند.بعد از وی هم هیچ پیامبر تبلیغی و تشریعی بروز و نزول نکرد.چون به گفته شهید مطهری:مردم آن زمان دیگر احتیاجی بهه پیامبر تبلیغی نداشتند.زیرا خود قادر به حفظ و تبلیغ و نشر دین خود بودند.و این از اصول اولیه ختم نبوت است(مراجعه شود به کتاب خاتمیت از مطهری) 9ـ نظر به توضیحات بالا درباره فرق بین نبی و رسول ، چگونه این آیات دلگرم كننده قر آن باعث اطمینان قلب مجدد ما می شود : « ای فرزندان آدم هر گاه رسولانی از بین شما بیایید كه آیات مرا دوباره بر شما بیان نمایند هر كه خدا ترس( متقی) باشد و كارهایی نیك انجام دهد نه ترسی بر او خواهد بود و نه حزنی او را فرا خواهد گرفت . » یا بنی آدم إمَّا یأتینَّكُم رُسُلٌ مِّنكُم یقُصُّونَ عَلَیكُم آیاتی فَمَنِ وَ أصلَحَ فَلاَ خَوفٌ عَلَیهِم وَلاَهُم یحزَنُونَ ( 35) اعراف 7 ریاکاری و دروغ پردازی بهاییان را بنگرید.معنی صحیح این آیه این است:ای فرزندان آدم اگر پیامبرانی از شما به شما آمد که آیات مرا بر شما میخوانند،هرکس پرهیز ورزد و به صلاح گراید بیمی بر ایشان نیست و اندوهگین نخواهند شد. تفاوت ها را بنگرید و قضاوت کنید.تفاوت ها این است:(آیات مرا دوباره بر شما بیان نمایند )و صحیح آن(آیات مرا بر شما میخوانند)است.این آیه اشاره مستقیم به خود پیامبر(ص) و طواف کنندگان مکه و لباس های ایشان دارد.مردم مکه در زمان جاهلیت لباس های خود را در هنگام طواف در میآوردند و چون اعتقاد داشتند در آنها گناه کرده اند و آنها نا پاک است.اگر کسی به آنها لباسی میداد که میگفت پاک است میپوشید وگرنه لخت و عور و بدون هیچ پوششی طواف میکردند.زمانی که پیامبر به آنها امر کرد که باید با این لباس ها طواف کنید و حجاب را حفظ کنید آنها بیم ناک شدند و مغمون و آیه در شان سنت این افراد و دلگرمی آنها و مخاطب این آیه بعد از مردم که بنی آدم ذکر شده خود پیامبر است(به عنوان رسول)ببینید دین سازان بهایی چطور از این آیه نهایت سو استفاده برای اثبات دلایل نا حق میکنند.از ترجمه غلط گرفته تا تفاسیر نادرست و تاویل های غلط.بدون ذکر شان نزول آیات و زمان نزول آنها.این عین ساده انگاری است. بهائیان معتقدند كه حضرت محمد در واقع خاتم النبیین بودند ، روز قضا آمده است ، دو رسول الهی حضرت باب و حضرت بهاء الله ظاهر شده اند و در آثارشان تعلیم داده اند كه چگونه ظهورات الهی متوالی و تدریجی است و در اعصار آینده نیز ار سال رسل برای بشر ادامه خواهد داشت . « روش خداوند كه از قبل نیز اجرا شده اینچنین است و تغییری در سنت الهی نخواهی یافت .» سنَُّه الله الَّتی قَد خَلَت مِن قَبل ُ وَلَن تَجِدَ لسُنَّه الله تَبدیلاً( 23 فتح 48 این آیه و تفسیرش نیز از جمله این ادعا هاست.اگر اینطور است ما مسلمین هم میتوانیم نبود خدا را با قرآن اثبات کنیم.چون خدا میفرماید:لا اله.....یعنی هیچ خدایی نیست.ولی کامل آن این است:لا اله الا الله..هیچ خدایی نیست جز الله.....آیات را درست و کامل بخوانید.اگر باز هم توانستید تفسیر به نفع کنید.اصلا چرا یک قرآن به دست نمیگرید و تمامی آیات را اینطور موشکافی نمیکنید و چسبیدید به چند آیه شاخ و گنگ ....؟؟؟ قضاوت با شماست والسلام

Add new comment

Image CAPTCHA
سایت آئین بهائی با کمال سرور به استحضار هم وطنان عزیز و شریف در ایران و خارج ایران می رساند که امکانی را فراهم نموده است تا همه فارسی زبانان اعم از ایرانی و غیر ایرانی بتوانند برای مطالعه و تحقیق درباره امر بهائی به صورت آنلاین و از طریق نرم افزار اسکایپ سلسه کتب روحی را مطالعه نمایند.
برای توفیق در این امر کافی است نرم افزار اسکایپ را روی گوشی و یا کامپیوتر خود داشته باشید. این امکان جدید از آن جهت اهمیت دارد که دوستان عزیز فارسی زبان در سراسر عالم به خصوص در کشور مقدس ایران در تمام شهرها و روستاهای دوردست که امکان تماس با جامعه بهائی را ندارند می توانند از این طریق به صورت آنلاین و امن با یکی از راهنمایان بهایی کتب روحی را در گروه مطالعه نمایند.
از دوستان علاقه مند تقاضا می نماییم آدرس یا آی دی اسکایپ خود را از طریق مکاتبه با ایمیل سایت آئین بهائی به آدرس info@aeenebahai.org در اختیار ما قرار دهند. سایت آیین بهائی نحوه شروع دوره مطالعات کتب روحی را از طریق اسکایپ با شما هماهنگ خواهد نمود.
 
شما می توانید سوالات و نظرات خود را در رابطه با دیانت بهایی از طریق آدرس ایمیل info@aeenebahai.org برای ما ارسال بفرمایید. همچنین برای دریافت آخرین مطالب از کانال رسمی وب سایت آئین بهایی در تلگرام استفاده نمایید. برای جستجو شناسه کاربری aeenebahai1 را در نرم افزار تلگرام جستجو کنید.