دین بسیار پیشرفته و جالبی دارید. من آنرا اصلاحیه یا بروز شده دین اسلام میبینم. متأسفانه یك نقطه ضعف بسیار برجسته در آن هست. البته از نظر بنده، كه أنهم عربی بودن آن است. این دین منشأ ایرانی دارد. پس باید فارسی می بود. چرا حضرت بهاءالله أیات را به عربی نازل كردند؟
چرا فارسی نبودند؟ مگر زبان فارسی چی از عربی كم دارد؟ یا مگر خدا تنها عربی میداند؟
صرف نظر از این نقد، من بسیار به احكام دین بهائی علاقمند شدهام. موفق باشید.
رفیق عزیزاز ابراز نظر شما ممنونیمهمانگونه که شما هم احساس فرموده اید اساس ادیان الهی که تخلق به اخلاق رحمانی و فضائل یزدانی است ثابت است و آنچه تغییرمیکند نحوه تطابق این فضائل با زندگی انسانهاست و آموزش بینشهائی مطابق با درک و نیاز انسانهای هر زمان. بنابراین شباهتهای آشکاری در اصول ادیان الهی وجود دارد که ناشی از منشأ مشترک آنهاستاما در خصوص آثار عربی حضرت بهاءالله لازم به ذکر است که ایشان آثار فارسی زیادی نیز دارند و حتی الواحی از ایشان نازل گردیده که کاملا به فارسی سره نوشته شده و هیچ لغت با ریشه عربی در آن نیامده علت نگاشته شدن برخی از آثار به عربی این بوده که اولا زبان علمی رایج در آن زمان زبان عربی بوده کما اینکه آثار بسیاری از دانشمندان ایرانی همچون ابن سینا نیز به عربی نوشته شده اند و ثانیا به سبب ریشۀ اعتقاد اسلامی در این سرزمین، انس و ارتباط مردم با متون نیایشی عربی همچون نماز و دیگر ادعیه بسیار بیش از فارسی بوده بنا براین به جهت سهولت برقراری این ارتباط و انتقال ، آثار به مقتضای حال مخاطبین نازل شده اند و در الواحی که فی المثل زرتشتیان مورد خطاب بوده اند حتی لغات با ریشۀ عربی را نیز بندرت بکار برده انددر هر صورت زبان وسیله ای برای انتقال مفاهیم است و هر زبانی که برای بیان مفهومی کارامد تر باشد بایستی مورد استفاده قرار گیرد، همچون بسیاری مقالات علمی که امروز توسط اساتید ایرانی به انگلیسی نوشته میشوند ، در عین اینکه بیش از نیمی از کلماتی که ما در فارسی بکار میبریم در اصل عربی هستند و فارسی و عربی آنچنان به هم آمیخته اند که تفکیک آن ممکن نیستامیدوارم که کمکی به رفع ابهام شما در این مورد نموده باشمشاد و سربلند باشید
دیدگاهها
نیلوفر :
omidd :
سردبیر پاسخ داده:
Anonymous پاسخ داده:
Mehrdad Khorsandi پاسخ داده:
جناب اگر کلام ایشان غیر قابل فهم بود و تاثیری بر مردم نداشت پس چرا سعی می کردند او را از مردم ایران دور نگه دارند و او را به بغداد تبعید و سپس دیدند کلامش بر مردم تاثیر گذار است لذا مجددا حکومت ایران از عثمانی در خواست کردند که به نقطه ای دور تر تبعید گردند تا از مرزهای ایران فاصله بگیرند. و حرفهایش بگوش ایرانیان نرسد!
Mehrdad Khorsandi پاسخ داده:
جناب امید، می گویید فرافکنی !!! این کلمه در اینجا مصداقی ندارد. فرافکنی یک واژه در شاخه روانشناسی است که فروید آنرا بوجود آورد. در دیکشنری آپادیس چنین آمده است : ۱ - خوی و خصلت هایی خود را ناآگاهانه به دیگران نسبت دادن. ۲ - تعارض ها و ستیزهای درونی خود را به دنیای خارج نسبت دادن. در واقع به عبارتی ساده تر یک نوع مکانیسم دفاعی است که فرد جابجایی احساسات می کند و تقصیرات خود را بر گردن دیگران می اندازد. این واژه در این محتوی کابردی ندارد.و موضوع گیج کننده دیگر آنکه مقایسه دو شخصیت تاثیر گذار در ارتباط با یک موضوع خاص مثل زبان نیاز به مجوز دارد؟ پس خود شما با کدام مجوز مقایسه با کرمانی و ... را در تفکر خود ساخته اید؟ جای تعجب است که فصاحت بیان الهی را زیر سوال می برید؟ مایلم برای ارباب ادب و صاحبان اندیشه تنها یک فقره از کلمات مکنونه حضرت بهالله را بیاورم تا نه تنها به عظمت و زیبایی کلام ایشان به حد قابلیت پی برده بلکه به روح متعالی این عبارت آشنا گشته که چگونه تلاوت ان روح انسان را به تموج و اهتزاز می آورد: بنام گویندهٔ توانا
ای صاحبان هوش و گوش
اوّل سروش دوست اینست ای بلبل معنوی جز در گلبن معانی جای مگزین و ای هدهد سلیمان عشق جز در سبای جانان وطن مگیر و ای عنقای بقا جز در قاف وفا محل مپذیر اینست مکان تو اگر بلامکان بپر جان برپری و آهنگ مقام خود رایگان نمائی. امید عزیز لطفا این کلمات مکنونه را از روی صفای دل بخوانید سوگیری منفی را برای دمی هم که شده کنار بگذارید تا تاثیر کلام الهی را یافته و جان و دلتان روشن گردد.
منیر باشید
Anonymous :
Anonymous :
سحر :
سیروس :
جواد لاریجانی :
din gard :
سردبیر پاسخ داده:
Anonymous پاسخ داده:
a پاسخ داده:
رامین پاسخ داده:
به نظر شما اسلام چه تحفه ای است که کسی نیاز داشته باشه ادای انرا در بیاورد دیانتی که در اصل برای هدایت اعراب وحشی و خونریزی بود که حتی هدایت الهی نتوانست خوی وحشی گری انانرا عوض کند تا جایی که این عادت بد قبائل وحشی بعنوان اصول اسلامی درامد و برای تجاوز به سایر سرزمینها وتاراج ثروت انها تحت عنوان دینی الهی از آن بهره برداری شد تمام وعده هایی که اسلام برای اعمال خوب داده اعم از آب شیرین و شیرو عسل و میوه های مختلف برای سایر ملل پوچ و بی معنی بوده و اسلام را قبول میکردند برای همین به زور شمشیر و قتل و جنایت خود را به ملل دنیا تحمیل کرده از طرفی این سایت برای اطلاع رسانی افرادی که است دوست دارند بدنبال حقیقت باشند و باسوالهایی که براشون پیش میاد دنبال جواب میگردند شما که هنوز در اوهام و خرافات اسلامی هست اصلا چرا میایی به همچین سایتی و مغلطه میکنی بزار ما جوابها را بخونیم و منطقی تصمیم بگیریم
ناشناس :
باتشکراز توضیحات دوست عزیزمون برداشت شخصی این حقیر اینه که زبان عربی از نظر گرامرودستور زبان(نه حروف) از زبان فارسی کاملتره و اصل فراموش شده که خیلی واجب ومهمتر ازهر مسئله است آن آموزه ها واندیشه ها و مطالب اعتقادی هر دیانتی ست که میتواند چه تاثیراتی بر خود اشخاص چه به صورت انفرادی وچه اجتماعی بگذارد و در نهایت منصفانه بخواهیم قضاوت کنیم اگر به هر زبانی آیات نازل شوند باز هم هستند گروهی یاملتی که به نوع زبان آیات اعتراض کنند زیرا طبیعتا هر ملتی حب خاصی به زبان خود دارد وآن را برتر میدانند البته در دیانت بهائی خوشبختانه وحدت لسان خط مثل خیلی از احکام دیگر که محورشان وحدت عالم انسانی ست چاره ساز این مشکله به نحوی که دانشمندان جهان در مجلسی اجتماع کرده وزبان یا خطی برگزیده، یا اختراع کنند که هر فردی یک زبان مادری و زبان دومش همین زبان منتخب بین المللی همه جوامع باشه.تصور کنید چقدر راحت با حفظ زبان مادری وزبان بین المللی میتوان با همه مردم دنیا ارتباط برقرار کرد شاید آثار آئین بعدی هم از زبان بین المللی نازل شده و خوشایند همه مردم دنیا باشد
شهرام :
اگر توانستید شکر را ار عسل جدا کنید آنوقت میتوانید زبان عربی را از فارسی جدا کنید. آنوقت آن زبان فارسی را هیچکس حتی زبانشناسان دری هم نمی توانند درک کنند. زبان امری دیانت جهانی بهائی زبان جدیدی از امتزاج و ترکیب دو زبان فارسی و عربی است و جالب آنکه بزودی این زبان شناخته شده و در جمیع مدارس دنیا تدریس خواهد شد و سرانجام بزبان بین المللی تبدیل خواهد شد. تصور آنروز را بفرمائید که جمیع عالم بزبان محبوب عالمیان صحبت خواهند کرد.
ناشناس :
آیین بهایی با هدف و محوریت وحدت علم انسانی برای هدایت بشر آمده است. نه نیازی به فرافکنی دارد و نه تمایلی به مقایسه با اشخاص دانشمندان و یا شعرا! اگر چه صنعت ادبی بهاالله حتی بظاهر بدیع، بی نظیر و مثیل است ولی علت آن خلاقیت کلمه الله است. روحیست که در کلام بهالله است که پس از خواندن ان روح به وجد وطرب می اید. کلام او حیات بخش است و نه تنها در تکاپوی برتری طلبی بر دیگر ادبیات نیست بلکه در صورت امکان انها را نیز تشویق و تکریم می نماید. از منظر آیین بهایی زبان فقط یک وسیله است که بوسیله ان می توان به وحدت رسید. روح مندمج در کلمات ارزشمندست ونشاندهنده هویت انسانی و اخلاقی ماست نه نوع زبان. بهاالله تلاش می کند تا بیان را مزین کند به اداب روحانی و انسانی و اخلاقی. زبان نوشتاری در دوره قاجار زبان عربی و زبان کلامی تلفیقی پنجاه درصدی از زبان فارسی و عربی است. در حقیقت حجم آثار نوشتاری حضرت بهالله به زبان فارسی نشان می دهد و اثبات می کند که نوشتار بهالله در این دوره یکی از علل اصلی حفظ و تکریم زبان فارسی است و هیچ نویسنده ای حتی یک نویسنده در این دوره نداریم که در سطح ادبیات عالی و تاثیر گذار به اندازه حضرت بهالله بزبان فارسی مطلب نوشته باشد. برای اثبات این موارد حاضر هستم با هر کدام از عزیزان که مایلند در یک جلسه دوستانه به کشف حقیقت موضوع بپردازم.
افزودن دیدگاه جدید