دیانت بهائی، یک دیانت جهانی است و هدفش اتحاد جمیع نژادها و ملیتها در یک آرمان بین المللی و دیانت واحد می باشد. تجدید و تکامل ادیان از اصول این آئین است زیرا در هر زمان مقتضیات جامعه بشری تغییر می پذیرد و در هر عصری دینی جدید موافق با مقتضیات و نیازمندهای جهانیان ظاهر می گردد. بـهائیان پیروان حضرت بـهاءالله هستند و معتقدند که ایشان، جدیدترین فرستاده الهی در سلسله پیامبران پیشین چون حضرت ابراهیم، موسی و بودا و زردشت و مسیح و بالاخره حضرت محمد است و رسالتش برای ایجاد تمدنی جدید و جهانی است که بشر در این زمان بدان نیازمند است. محور تعالیم دیانت بـهائی وحدت عالم انسانی است یعنی وقت آن آمده است که بشر از هر قوم و نژادی به یگانگی رسند و همه در ظلّ یک جامعه جهانی درآیند. حضرت بـهاءالله فرموده است که خداوند بیمانند نیروهائی را در جهان بکار گماشته است تا آنچه را که بر حسب سنّتهای پیشین سبب جدائی و اختلاف میان اقوام و طبقات و ادیان و ملل عالم گشته است از میان بردارد و مهمترین کاری که امروز بشر باید به آن پردازد وحدت عالم انسانی و تلاش و کوشش در راه اتّحاد و اتّفاق اهل عالم است. یکی از اهداف و مقاصد دین بـهائی بذل  همت و مساعدت در این مسیر است. از این روی امر بـهائی جامعه‌ی جهانی مرکّبی بیش از 7 میلیون نفر از اکثر ملل و نژادها و فرهنگهای جهان بوجود آورده و تعالیم حضرت بـهاءالله را در آن جامعه تجسم بخشیده است. آزمایشی که بهائیان در این راه گذرانده اند سبب تشویق کسانی است که از همین راه می پویند و نوع انسان را اعضاء یک خاندان و کره زمین را یک وطن می دانند.

Aeene Bahai

جمعی از بهائیان از نقاط مختلف جهان

   اصول و تعالیم حضرت بهاءالله


حضرت بـهاءالله ما را به وحدانیت پروردگار تعلیم داده یعنی که خدا یکی است و اوست که پی در پی اراده خویش را در ظهور پیغمبران در هر زمان بر نوع انسان ظاهر ساخته است و پیغمبران نیروی اصلی در تمدن بشری در طول تاریخ بوده‌اند.


پیامبران آسمانی واسطهء بین خدا و خلق‌اند و  از یک منشاء برای تربیت و ترقی نوع بشر آمده‌اند، مردمان جهان ادیان را بکلی جدا از یکدیگر می دانند ولی در نظر بهائیان مقصد جمیع فرستادگان یزدانی یکی است و آن رساندن بشر به بلوغ روحانی و معنوی او است. حال زمان ما زمانی است که انسان به مرحله بلوغ وارد گشته و وحدت خاندان بشری و بنای جامعه‌ای جهانی و صلح عمومی امکان پذیر شده است. برای وصول به هدف وحدت عالم انسانی از جمله تعالیمی که امر بهائی ترویج می کند عبارت است از:
 
•     ترک جمیع تعصّبات
•     تساوی جمیع حقوق و امکانات برای زن و مرد
•     تعدیل معیشت و از میان بردن افراط و تفریط در فقر و ثروت
•     تعلیم و تربیت عمومی
•     تحرّی حقیقت یعنی هر کس خود باید به جستجوی حقیقت پردازد و از تقلید دست بردارد.
•     ایجاد جامعه متّحدالمنافع جهانی
•     مطابقت دین با علم و عقل
 


 

راهی برای زندگی 

حضرت بهاءاللّه به ما چنین تعلیم داده است که انسان همانند "معدنی است که در آن گوهرهای گرانبها نهفته است" خود انسان از این گنج شایگان بی‌خبر است تا چه رسد به دیگران.  هدف از زندگی انسان آن است که استعدادهای نهفته‌اش را پرورش دهد تا هم خود از آن برخوردار گردد و هم در خدمت عالم انسانی ان را بکار برد. حضرت بهاءاللّه فرموده است که زندگی در این جهان مانند زندگی جنینی کودک در رحم مادر است و اعضاء بدن انسان در عالم رحم رشد می کند اما هرچند آن اعضا در عالم جنین بکار نمی آید ولی رشد و نموش لازم است تا کودک پس از تولد در این عالم آنها را بکار برد و ناقص نباشد. بدین گونه، نیروهای اخلاقی و عقلی و روحانی، اعضاء و جوارح روح ما در این عالم است. روح پس از خروج از این عالم تا ابد در عوالم الهی باقی و در ترقّی است وبه اين نيروها نيازمند است.


 
بنابراین روش زندگی بهائیان مستلزم رشد و نمو معنوی است. نماز و مناجات روزانه روح را از قیود این جهان محدود آزاد می سازد و درهای جدیدی را به روی ما می گشاید. همکاری در برنامه‌های مفید با مردمی که با یکدیگر از همه حیث تفاوت دارند تعصّبات دیرینه را نابود می سازد. الكل و مواد مخدر که عقل را زائل می سازد جز در موارد لازم برای دارو و درمان حرام است و نیز از غیبت و افترا که اعتماد بین مردمان را سست می کند و روح اتّحاد را که سبب ترقّی انسان است از میان می برد باید احتراز جست.

راهی برای زندگی


 
 
  جامعه بهائی از پیشینه های قومی و فرهنگی مختلف تشكیل شده است.

حضرت باب 
 
در ۲۳ ماه می  ۱۸۴۴ ميلادي در ایران در شهر شیراز جوانی که خود را باب نامي. اعلان کرد که پیامبر الهی که همه جهان در انتظارش هستند، به زودی ظاهر خواهد شد. لقب باب از این جهت است که اگر چه حضرت باب خود مظهر مستقلّ الهی بود اعلان فرمودند که مقصد اصلیش آنست که مردم را برای ظهور کلّی الهی بعد از خود آماده نمایند. 


حضرت باب پس از این اعلان بزودی دچار مخالفت های روحانیون اسلامی گردید. دستگیر شد و به زندان افتاد و بالاخره کمتر از شش سال بعد در ۹ جولای ۱۸۵۰ ميلادي در میدان عمومی شهر تبریز شهید شد و بیش از ۲۰ هزار نفر از پیروانش نیز طی کشتارهای متعدد در سراسر ایران به شهادت رسیدند و حال بنای باشكوهی با گنبد زرین در کوه کرمل مشرف بر خلیج حیفا و محاط به گلزارهای زیبا بنام مقام اعلی ساخته شده است که جسد مطّهر حضرت باب را در آغوش گرفته است.

آرامگاه حضرت باب ( مقام اعلی)


 
 
 

   آرامگاه حضرت باب ( مقام اعلی)

            
  حضرت بهاءالله

حضرت بهاءالله در سال 1817 ميلادي در طهران متولد شدند. از اوان طفولیت آثار عظمت در آن حضرت ظاهر بود. ایشان در منزل آموزش مختصری دیدند، اما احتیاج نداشتند که در مدرسه ای وارد شوند زیرا از طرف خداوند دارای علم لدنی بودند. حضرت بهاءالله از خانواده ای اصیل و شریف بودند و در جوانی مشاغل عالیه ی در دربار شاه به حضرتشان پیشنهاد شد، لیکن نپذیرفتند. ایشان مایل بودند که بیشتر اوقاتشان را صرف کمک به ستمدیدگان، بیماران و مستمندان نمایند، و از حق و عدالت دفاع کنند و چون حضرت بهاءالله حمایت خویش را از آئین حضرت باب اعلان فرمودند طولی نکشید که تمام مناصب و امتیازاتش را از دست داد و در طوفانـی که پـس از شهادت حضـرت باب در ایران برخاست از همه ثروت و مال دنیـا محروم و خود نیز دچار شكنجه و آزار و گرفتـار زندان شد. سپس چند بار ایشان را تبعید نمودند. اولین تبعیدشان به بغداد بود. در سال ۱۸۶۳ ميلادي در همان شهر حضرت بـهاءالله مقام خويش را اعلان نموده و خود را موعود کل امم معرفی فرمودند. از بغداد حضرت بـهاءالله را به استانبول و از آنجا به ادرنه و بالاخره به عکّا تبعید نمودند. عکّا در اراضی مقدسه بود و حضرت بـهاءالله بعنوان یک زندانی در سال ۱۸۶۸ ميلادي به آن شهر تبعيد گر ديدند. از ادرنه و سپس از عکّا حضرت بـهاءالله نامه‌های متعددی خطاب به ملوك و سلاطین زمان خویش صادر فرمودند. این الواح در تاریخ ادیان بی نظیر و از اسناد بسیار مهم و پر عظمتی است که در آنها حضرت بـهاءالله اعـلان فرمودند که تمدنی جهانی در حال بوجود امدن است و زمانش فرارسیده که اهل عالم بسرا پرده وحدت و یگانگی درآیند و به شاهان و امپراطورها و روسای جمهور در قرن نوزدهم نصیحت کردند که از اختـﻻفات  خویش دست بردارند و تسلیحات خویش را به حداقل رسانند و در عوض کوشش و امکانات خویش را صرف ایجاد صلح عمومی نمایند. درگذشت حضرت بـهاءالله در بـهجی در شمال عکّا واقع شد و مزارشان در همان جا استقرار یافت و تعالیمشان کم کم از مرز خاورمیانه بیرون رفت و در نقاط دیگر منتشر شد.

نمایی از آرامگاه حضرت بهاءالله


 
 
  نمایی از آرامگاه حضرت بهاءالله

حضرت عبدالبهاء


حضرت بهاءالله برای حفظ امر خود از تفرقه آن را ازقوایی بی نظیر بهره مند کردند که آن قوهء عهد و ميثاق است. قبل از صعود حضرت بهاءالله، ایشان به صراحت مرقوم فرمودند پس از من توجه به حضرت عبدالبهاء كنيد.  حضرت عبدالبهاء  فرزند أرشدشان بودند و تنها مفسّر آيات ومركز عهد و ميثاق الهى منصوب شدند. حضرت بهاءالله شخصا آن حضرت را پرورش فرمودند، ايشان از كودكي به مقام پدر بزرگوارشان پى بردند، و شريك رنجهاى پدر بزرگوارشان بودند. حضرت عبدالبهاء گرانبهاترين هديه حضرت بهاءالله  بعالم بشرى و نمونه اعلاى تعاليم بهائي مي باشند.
حيات ان حضرت مملو از مصائب و بلايا بود اما باعث سرور همه نفوسى بودند كه به حضورشان مشرف مي شدند. بعد از انكه پدر بزرگوارشان به عالم بقا شتافتند، مسئوليت جامعهء بهائى بر روى دوش ايشان قرار گرفت، و ايشان شبانه روز به انتشار أمر أعظم در شرق و غرب عالم مشغول شدند. هزاران ألواح به أفراد و گروههاى مختلفه در نقاط مختلفه عالم مرقوم فرمودند و تعاليم مباركه پدر بزرگوارشان را روشن و واضح نمودند. تفسير و ترجمه هاى ايشان هم اكنون از اساسي ترين آثار أمر بهائي است.
با تمرکزدر مقام حضرت عبدالبهاء بعنوان مركز عهد و ميثاق حضرت بهاءالله، بهائيان عالم متحدانه در سعى و كوششند تا حيات بهائى داشته باشندو مدنيت جهانى نوينى بسازند.
 

حضرت عبدالبهاء


 
  حضرت عبدالبهاء

  ولایت امر

  حضرت عبدالبهاء در وصیت‌نامه ی خویش موسوم به الواح وصایا نوه ی ارشد خود، شوقی افندی ربانی را ولی امر و مبین تعالیم بهائی تعیین فرمودند. حضرت شوقی افندی در مقام ولی امر بهائی در سال ۱۹۵۷ميلادي عالم خاک را وداع گفتند. ایشان در طی سی و شش سال بسیاری از آثار حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء را به انگلیسی ترجمه و تشریح  نموده، تأسیس مؤسسات محلّی و ملّی بهائی را تشویق فرموده و انتشار افکار بهائی را در تمام نقاط عالم تحت نقشه‌هایی منظم و مستمر رهبری کردند.
 
حضرت ولی امر الله یادگار جاودانه خود را با ایجاد تزئینات باشكوهی جهت استقرار مرکز جهانی بهائی در ارض اقدس تأسیس فرمودند. بنای مقام  مطهر حضرت باب و ساختمان آرشیو بین‌المللی بهائی، و همچنین طراحی و تنظیم و ترتیب باغهای زیبای قصر بهجی و دامنه کوه کرمل از خلاقیت بی نظیر آن حضرت است.
 

حضرت شوقی افندی ربانی


 
 
حضرت شوقی افندی ربانی

  بیت العدل اعظم
 

بیت العدل اعظم که حضرت بـهاءالله آنرا بعنوان قوه تشریعیه امر بـهائی معین فرمودند در سال ۱۹۶۳ ميلادي تشکیل شد. این هیأت مرکّب از نه نفر است که هر پنج سال یک‌بار از طرف جمیع اعضاء محافل ملّی بـهائیان جهان انتخاب می شود.
بیت العدل اعظم به اداره ی امور روحانی و اداری جامعه بین‌المللی بـهائی می پردازد و نیز بعنوان امناء اماکن مقدسه و سایر املاک در اراضی مقدسه مأمور حفظ آنهاست.  حضرت بـهاءالله به بیت العدل اعظم اختیار داده است که در مواردی که کتب و آثار مقدسه بـهائی قانوني وضع ننموده قوانینی تشریع نماید و این هیأت است که جامعه بـهائی را در جهانی که پیوسته در تغییر است رهبری و راهنمائی می کند.
 

مقر بیت العدل اعظم

  مقر بیت العدل اعظم

اعضای بیت العدل اعظم

  اعضای بیت العدل اعظم   


مشرق الاذکارهای بهائی


عبادتگاهها یا مشرق الاذکارهای بهائی به روی همه مردم باز است و همه ی افراد از دین ها و اعتقادات مختلف می توانند در آنها به عبادت خداوند بپردازند. هرچند از نظر هندسی هر یک از بناها با یکدیگر مختلف هستند ولی از لحاظ معماری  اصولي کلی در آنها مراعات شده است- همه دارای ۹ طرف و یک تالار مرکزی گنبد مانند هستند- که همزمان از وحدت ذاتی نوع بشر و تنوع و گوناگونی آن حکایت می کند. برنامه های عبادتی ساده و متشکل از دعا و مناجات و تلاوت منتخباتی از آثار بهائی و کتب مقدسه ادیان مختلف چون تورات و انجیل و قرآن و ... است.
همانطور که حضرت بهاءالله مطرح نموده‌اند، مشرق الاذکار یک مرکز و کانون روحانی برای موسسات وابسته مختلفی است که بمنظور خدمات علمی، بشردوستانه، آموزشی و اداری در اطراف آن بنا می شوند.

مشرق الاذکار های بهائی در سراسر جهان

  مشرق الاذکار شیلی


  مشرق الاذکار شیلی 

مشرق الاذکار فرانکورت

 مشرق الاذکار فرانکورت       

  مشرق الاذکار سیدنی

  مشرق الاذکار سیدنی

  

مشرق الاذکار اوگاندا

  مشرق الاذکار اوگاندا

مشرق الاذکار ویلمت

  مشرق الاذکار آمریکا

مشرق الاذکار نیلوفر آبی

مشرق الاذکار هندوستان

مشرق الاذکار عشق آباد



   مشرق الاذکار عشق آباد

مشرق الاذکار پاناما

 مشرق الاذکار پاناما

Active Image

مشرق الاذکار ساموآ 


رفاه اجتماعی و اقتصادی


از ممتازترین خواص جامعه بهائی از لحاظ ترقّیات اجتماعی و اقتصادی جنبه نظام مشورتی آن است. حضرت بهاءاللّه طرحی را برای تصمیم‌گیری بر اساس هم‌رأئی و توافق گروهی ابداع فرموده است و خطا نیست اگر بگوئیم هر فرد بهائی بنحوی از انحاء شاگرد مکتب مشورت است. ترقیات اجتماعی و اقتصادی در نظام بهائی اول‌بار در ایران آشکار شد که بهائیان آن کشور در اوائل قرن بیستم مدارس و درمانگاهها و سایر خدمات اجتماعی از جمله اولین مدرسه دخترانه را در کشور تأسیس کردند.
امروز برنامه‌های رفاهی مخصوصاً در آسیا و امریکای لاتین و افریقا بسیار متعدد است و شامل مدارس درمانگاهها، کلاسهای بهداشت، برنامه‌های کشاورزی، جنگل بانی، ترک اعتیاد الکلی و خوابگاههای کودکان است و رادیوهای بهائی با برنامه‌های خدمات اجتماعی خویش نه‌تنها از لحاظ عملی به برنامه‌های مذکور کمک می کنند بلکه فرهنگ بومیان را نیز حرمت و ترویج می نمایند. برنامه‌های رفاهی بهائی را محافل روحانی محلّی پیشنهاد می کنند و از این راه برنامه‌های مذکور بر اساس شرکت عامه مردم در هر محل طرح می شود و از این راه می توان سرّ موفّقیت این برنامه‌ها را که بر پای خود ایستاده‌اند. دریافت.

یک مدرسه بهائی در پاناما

یک مدرسه بهائی در پاناما

  دانش آموزان مدرسه بهائی ربانی 

  یک پروژه درخت کاری توسط دانش آموزان مدرسه بهائی ربانی در نزدیکی شهر گوالیور، هندوستان

بهائیان و سازمان ملل متحد

  از تعالیم بهائی یکی اینست که دین حقیقی باید سبب ترویج اتّحاد و اتّفاق باشد و اتّحاد شرط ضروري حصول صلح جهانی است. حضرت بهاءاللّه می فرمایند «اصلاح و راحت حاصل نشود مگر به اتّحاد و اتّفاق.» ازجمله موازینی که جامعه بهائی برای حصول اتّحاد عالم پیشنهاد می کند اینست که یک زبان بین‌المللی بوجود آید،  اقتصاد جهانی تعدیل و هماهنگ گردد، تعلیم و تربیت اجباری متداول شود، معیاری برای حقوق بشر معین گردد و سازمان مرکّب جهانی ارتباط و مخابرات بکار افتد. 

  چون بهائیان معتقدند که سازمان ملل متّحد بمنزله کوشش بزرگی در راه اتّحاد جهان محسوب می شود آن را به هر نحو که بتوانند حمایت می نمایند. از این روی "جامعه بین‌المللی بهائی" با مقام مشاور در شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متّحد Ecosoc و در سازمان صندوق کودکان ملل متّحد Unicef عضویت دارد. دفتر جامعه بین‌المللی بهائی در نیویورک و در ژنو تأسیس گشته و بهائیان از بسیاری از نقاط جهان مرتّباً در کنفرانسها، کنگره‌ها و سمینارهای مربوط به حیات اجتماعی و اقتصادی کره زمین شرکت می کنند. چون بهائیان مردم دیگر را در بعضی از کشورها در پنجه ظلم گرفتار دیده اند توجهشان به تعالیم حضرت بهاءاللّه مربوط به حقوق بشر بیشتر جلب شده است. از این جهت جامعه بین‌المللی بهائی در کنفرانسهای شور سازمانهای ملل متّحد درباره حقوق اقلّیت،  مقام زن، تحریم جنایت، جلوگیری از مواد مخدره، رفاه کودک و خانواده، نهضتهای ضد تسلیحات با حدت و حرارتی تمام مشارکت می جویند.

 نماینده جامعه ی بهائی در سازمان ملل

  نماینده جامعه ی بهائی در سازمان ملل


جامعه جهانی بهائی


جامعه بهائی عالم مرکب از تقریباً 7 میلیون نفرند که در ۱۸۹ کشور مستقّل و ۴۶ ناحیه تابعه زیست می کنند و کثرت تنوعش شامل مردمی در سراسر کره زمین از نژادها و مذاهب و فرهنگهای مختلف از جمله ۲۱۰۰ عدد از قبائل و عشائر عالم است.
در امر بهائی فرد روحانی وجود ندارد زیرا بشر به مرحله‌ای از بلوغ وارد شده است که هر کس می تواند خود در آثار الهی تفکر نماید و از راه دعا و مناجات و مشورت با دیگران تصمیم بگیرد. برای آنکه اکثر مردم از ظهور حضرت بهاءاللّه منتفع شوند آثار بهائی به ۸۰۰ زبان مختلف ترجمه شده است.
در آئین بهائی، انتخاب دین آزاد می باشد و عقیده بر آن است که همه ی مردم در انتخاب دین خود مختارند و افراد باید پس از مطالعه ی کتب و آثار الهی ادیان دیگر و پس از تحری حقیقت، دین خود را انتخاب نمایند. حضرت بهاءالله به بهائیان عالم می آموزد که تعالیم آن حضرت امروزه به مثابه دارویی است برای دردهای امروزه ی عالم انسانی. ایشان می فرمایند:
 
" رگ جهان در دست پزشک دانا است ، درد را می بيند و بدانائی درمان ميکند . هر روز را رازی است و هر سر را آوازی . درد امروز را درمانی و فردا را درمان ديگر. امروز را نگران باشيد و سخن از امروز رانيد . ديده ميشود گيتی را دردهای بيکران فرا گرفته و او را بر بستر ناکامی انداخته . مردمانيکه از باده خود بينی سر مست شده اند پزشک دانا را از او باز داشته اند . اينست که خود و همه مردمان را گرفتار نموده اند . نه درد ميدانند نه درمان ميشناسند . راست را کژ انگاشته اند و دوست را دشمن شمرده اند. "
 

https://www.aeenebahai.org

سایر دسته بندیها

دیدگاه‌ها

تصویر ABTIN

ABTIN :

خطاب به تمام کسانی که هنوز نسبت به ظهور جدید بی مانند ناآگاه اند: این یکی از آثارهای مقدسه حضرت بهاءالله است: * بگو ای عباد غافل ! اگر چه بدايع رحمتم جميع ممالک غيب و شهود را احاطه نموده و ظهورات جود و فضلم بر تمام ذرّات ممکنات سبقت گرفته و لکن سياط عذابم بسی شديد است و ظهور قهرم بغايت عظيم . نصايح مشفقه ام را بگوش مقدّس از کبر و هوی بشنويد و بچشم سر و سرّ در بديع امرم ملاحظه نمائيد . از امواج بحر رحمتم که جميع ابحر لا نهايه قطره‌ايست نزد او ، محروم مشويد و از معين قدس عذب فرات سائغم خود را ممنوع مسازيد . قسم بذات غيبم که اگر اقلّ از ذرّه بشعور آئيد بسينه بسينای روح بشتابيد و بعين خود بمعين قدسيّهء منوّرهء واضحه وارد گرديد و نداء روح القدس را از سدرهء ناطقه در صدر منير بشنويد و غفلت منمائيد .* دریای دانش از آثار حضرت بهاءالله - ص ١٢١
تصویر Anonymous

Anonymous :

سلام. لطفا در مورد پیغمبرتون بیشتر به بهاییان توضیح بدید چطوری پیغمبر شده ؟ کتابشو از کجا آورده؟ حرفاش چی ان؟ از خودشه یا از خدا؟؟ بعدشم پیغمبری که ادعای خدایی کنه که خداست خودش دیگه فک نکنم از جای دیگه ای نیاز به وحی داشته باشه!!!!!!! از اون کسی بگید که تحریکش کرد و منحرفش کرد تو جوانی تا یه فرقه ای رو درست کنه از اسلام ناب. نترسید بابا همه حقایقو بگید چرا نمی خواهید قبول کنید؟؟؟ مگه جاسوس گرامی مستر همفر تو خاطراتش تو کتاباش صدهابار نگفته که محمد باب (شیرازی) رو من منحرفش کردم نمازشو ترک کرد زن صیغه ای براش گرفتم اعتقاداشو سست کردم روزه نگرفت دیگه شرابخوار شد.... خب اینا که دیگه حقیقته بگید همشو چرا کتمان می کنید؟؟؟؟ از هزاران فتوا ها و اعمال غیر انسانی و غیر اسلامی بهاییت بگید ؟ از روزه خواری از ازدواج با محارم از شرابخواری علنی !! از آزادی روابط دختر و پسر قبل از ازدواج و خیلی چیزای دیگه که توی قرآن کریم کتاب مقدس مسلمانان صریحا نهی شده و از گناهان کبیره ست . البته کتاب شما شاید فرق کنه !!! از مهناز رئوفی بگید که از بهاییت مرتد شده حداقل متن کتاباشو اگه جرات دارید بذارید. بذارید خوده خواننده ها در موردش تصمیم بگیرن که کار خوبی کرده یا نه؟؟ از قدمت دین تون بگید؟؟؟؟ حضرت محمد مگه آخرین پیامبر و نبی نبوده ؟؟؟ حتما نبوده دیگه به آیین شما!!! از بدعت های جدید در اسلام توسط بهاییت بگید!! از قبله ی جدید بگید! که توی قرآن صریحا گفته شده باید قبله مسجدالحرام باشه و نه جای دیگه !! از معجزات پیامبر تون بگید!! از کرامات اولیاء بهاء بگید؟؟؟ میدونید تو این هزار سال چقدر ائمه و معصومین و فرزندان حضرت محمد(ص) در هر جای کشور چقدر کرامات داشتند؟؟؟ امامان و امامزاده ها .پس از صدها سال از شهادت یا فوت شان هنوز حاجت مردم را روا میکنند. چقدر از یک مسجد فقط حاجت گرفتند که فقط مقدسه و قبر کسی هم نیست مسجدمقدس جمکران که شما حتی قبولشم ندارید!! اینا که دیگه اسنادش همه موجوده و رسمیه. اما شما چی؟؟ چه کراماتی داشته؟؟؟ البته اینم بگم اگه هرکس از حیفا یا بیت العدل حمایت بشه و زندگی شو خوب تامین کنن مشخصه فارق از هرچیز براشون تبلیغ میکنه!! حرف زیاده . فعلا کافبه . فقط کاشکی جرات داشته باشید حرفامو بذارید و کامنتو حذفش نکنید!! والسلام علی من التبع الهدی (م.ح)
تصویر امین(a)

امین(a) پاسخ داده:

سلام دوست عزیز. کار بهائیان کلا سانسور و تحریف است. غلی اکبر رائفی پور یک سخنرانی حدودا 3 ساعتی داشت که تماما نقض بهایی بود و تازه همه چیز را نگفت. یک دهم مطالبی که باید میگفت هم نبود. ولی نگذاشتند لینکش اینجا منتشر شود. در ضمن پیشنهاد میکنم بیخود خودتان را خسته نکنید. اگر بهائی از شما سوال کرد آنگاه جواب دهید. وگرنه من 1 ماه بیخود خودم را در http://aeenebahai.org/node/490 خسته کردم و آخرش هم خودشان سر و تهش را به هم آوردند. میگویند قرآن را قبول دارند ولی همینجا آیات قرآن درباره قیامت را گذاشتم و قبول نداشتند. سوال هایم هم همان طور که میبینید بدون جواب مانده. چون جوابی ندارند. موفق باشی
تصویر امین(a)

امین(a) پاسخ داده:

فقط یه نکته بادم رفت بگم دوست عزیز. مستر همفر با عبدالوهاب (مکتب وهابیت) رابطه داشته و از بلند پروازی های او سخن میگوید. واین که از همین بلند پروازی استفاده کرده و او را به ساخت فرقه ای پر از فساد و تلاش برای تسخیر عربستان وادار میکند. البته راه همفر هنوز به همان شکل ادامه دارد. او روش خود را: رواج نژادپرستی (نظیر بهاییان راجع به ایران)، شراب، قمار، زنا و گوشت خوک (نظیر شبکه من و تو که پر از بهاییست) کاهش پیوستگی میان مردم و علما (که امروزه زیاد میبینیم) تردید برانگیختن در امر جهاد و شناساندن آن به عنوان مسئله ای که مربوط به زمان خاصی بوده و مدت آن سپری شده است. میداند. البته امروزه خیلی روش های جدیدی اضافه شده. نظیر مستند های "رازهای گذشتگان" که هر دفعه چیزی درباره اسلام نقض میکند. هفته پیش "بهشت" را جایی در بین انحرین معرفی میکرد. برنامه "جهان پس از انسان" که تلاش در نقض قیامت دارد. برنامه "بفرمایید شام" که رابطه ی بدون حجاب بین دختر و پسر و شرابخواری را امری کاملا عادی جلوه میدهد. و...
تصویر سردبیر

سردبیر پاسخ داده:

امین متأسفم که بعد از مدت نسبتا طولانی ارتباط با سایت آئین بهائی و انتشار اظهار نظرهای توهین آمیز و بقول خودتان نقض اعتقادات بهائی که نوشته بودید کماکان سخنان کودکانه و نادرست مبنی بر سانسور را تکرار میکنید و رفتارهای حاکمان خودتان را به بهائیان نسبت میدهید. البته نشر لینک سایتهای ضد بهائی و عبارات رکیک در اینجا انجام نمیشود. افراد متوهم و خیالپردازی مانند شخصیت مورد علاقه شما نیز اگر سخنی برای گفتن دارند میتوانند نظراتشان را در سایت آئین بهائی قرار دهند ولی متأسفانه این اشخاص تنها در جاهائی حضور فعال دارند که دهان دیگران دوخته است و کسی اجازه اظهار نظر ندارد و هرگاه ببینند که سخنشان امکان نقد آزادانه و سالم دارد از میدان خواهند گریخت. آنطور که پیداست هیچ روشنی در افکار شما راه نیافته و کماکان در تیرگی توهماتی که در ذهن داشتید سیر میکنید و تهمت های ابلهانه جارچیان حکومت اسلامی را مبنی بر بهائی بودن این و شبکه و آن شبکه تکرار مینمائید. پیش از این ادعای مطالعه دقیق در آثار بهائی داشتید ولی ظاهرا اینقدر نمیدانید که در دیانت بهائی شرب خمر و قمار و زنا مجاز نیست و عفت و عصمت از موکدترین فضائل انسانی است با اظهار نظرهائی اینچنین بیش از هر چیز نادانی و بیسوادی خود را اثبات میکنید جعلیاتی که به نام مستر همفر نشر شده گرچه کلا ربطی به دیانت بهائی ندارد و درباره وهابیت است ولی بی اساس تر و مضحک تر از آن است که نیاز به پاسخ داشته باشد بهتر است قبل از استناد به سندی از ارزش و درستی آن مطمئن شوید آیاتی هم که به زعم خودتان درباره قیامت لیست کرده اید مربوط به معاد است که بهائیان به آن اذعان دارند ولی در قرآن این موضوع با بیانی درخور فهم اعراب بیابان گرد آمده و در دیانت بهائی توضیح داده شده که حیات در عالم بعد جسمانی نیست و فقط روح انسان است که باقی میماند و ثواب یا عقاب میبیند و قطعا مجازاتهائی مثل آتش و آویختن و پوست کندن درباره روح معنائی ندارد و حور و پری و شیر و عسل هم بدرد او نخواهد خورد
تصویر امین(a)

امین(a) پاسخ داده:

بسم الله الرحمن الرحیم سلام دوباره جناب سردبیر. 1.لطفا به عبارت خود نگاهی بیندازید: "البته نشر لینک سایتهای ضد بهائی و عبارات رکیک در اینجا انجام نمیشود." لازم است توحه داشته باشید که کلمه "اراجیف" بارها و بارها توسط شما به کار رفته بود. درباره ی لینک ضد بهائی هم مرد نیستید نمایش بدهید. اشتباهات واضح بهائیت بر هیچ کس حتی خود شما پوشیده نیست. طوری که خرابکاری های باب را خیلی زود جمع و جور کردید و مکتب بهاءالله هم که کلا به بیت العدل راجع است! 2.حالا که میبینید من مسلمانم و آمدم اینجا و خدا رو شکر دینم مثل شما اشتباهی ندارد که نگران باشم. اگر هم جایی (نظیر تکرار در قرآن) اشتباه کنم هیچ هراسی از بیان آن ندارم. 3.من "شخصیت مورد علاقه" ندارم. اتفاقا هر انسانی اشتباه میکند و استاد رائفی پور هم چند جایی از سخنانشان اشتباهاتی دارند. 4.سعی نکنید بهائی بودن شبکه من و تو را آن هم با این همه برنامه در تایید بهاییت (که خودم با چشمان خودم از شبکه من و تو مشاهده کردم) کتمان کنید. چند نمونه از برنامه هایش را ذکر کردم. 5.خیلی از متاسفم که اسلام را "توهمات" و بهائیت را تاریکی میخوانید. مگر "آیة الکرسی" سوره بقره را نخوانده اید؟ "خداوند سرپرست کسانی است که ایمان آوردند و آنها را از تاریکی ها به سوی نور خارج میکند." طبق تعریف سوره ی بقره کفر به اسلام "تاریکی ها" و اسلام "نور" حساب می شود. 6. من خاطرات مستر همفر را از خود ویکی پدیا خواندم و عین همان را در سایت های ایرانی و خارجی هم دیده ام. هیچ دلیل و مدرکی برای نقض مستر همفر ندارید. 7. فکر کنم سوء تفاهمی شده: این نظر ("سلام. لطفا در مورد پیغمبرتون بیشتر...نکنید! والسلام علی من التبع الهدی (م.ح)") توسط anonymous نوشته شده و نه من. درباره ی همفر هم به ایشان تذکر دادم. هم چنین نظر ایشان ایرادات زیادی دارد. مثلا درباره ی "زنا" و "شرب خمر" که خودتان هم ذکر کردید و من هم تاییدش نمیکنم. اما "ازدواج با محارم" اشتباهی است که نمیتوانید کتمان کنید. 8. فکر کنم این دفعه منظورتون رو درست فهمیدم. یعنی کلا امت اسلام اعم از عرب و عجم درک و شعور ندارند تا زمانی که بهائی شوند! ______________________________________________________ این متن شماست: "حیات در عالم بعد جسمانی نیست و فقط روح انسان است که باقی میماند و ثواب یا عقاب میبیند و قطعا مجازاتهائی مثل آتش و آویختن و پوست کندن درباره روح معنائی ندارد و حور و پری و شیر و عسل هم بدرد او نخواهد خورد" پس بگذارید همین جا توضیح کاملی بدهم: فقط به دلیل کوتاه کردن نوشته متن عربی را نمی نویسم. خود شما میتوانید با عربی چک کنید. 1.سوره مؤمنون 35 "آیا به شما نوید می دهد که پس از آن که مردید و استخوان های شما هم پوسید و خاک شد باز زنده می شوید و از خاک سر بر می آورید؟!" در واقع از آیه 33 تا 37 سخنان کافران را بیان میکند که خدا را تکذیب مبکنند. که خداوند در آیات بعد در جواب آنان عذاب سختی نوید داده است. 2. سوره یس آیه 51 "و (هنگامی که) در صور دمیده شود بناگاه همه از قبرها به سوی خدای خود بسرعت میشتابند." همان طور که میبینید روز قیامت *جسم* انسان هماز قبر در می آید. 3.سوره زمر آیه 67 تا 75 "آنان آن گونه که شایسته است، خدا را نشناخته‌اند. در روز قیامت سراسر زمین یکباره در مشت او قرار دارد و آسمانها با دست راست او در هم پیچیده می‌شود. خدا پاک و منزه از شرک آنان است. در صور دمیده خواهد شد. تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، می‌میرند، مگر کسانی که خدا بخواهد. سپس بار دیگر در آن دمیده می‌شود. به ناگاه همگی به پا می‌خیزند و می‌نگرند و زمین با نور خداوندگارش روشن می‌شود و کتاب گذاشته می‌شود و پیغمبران و گواهان آورده می‌شوند و راست و درست میان مردم داوری می‌گردد و اصلاً بدیشان ستم نمی‌شود و به تمام و کمال سزا و جزای هر کاری را که انسان کرده است، بدو داده می‌شود و خدا بهتر می‌داند که آنان چه کارهایی را می‌کرده‌اند و کافران به سوی دوزخ گروه گروه رانده می‌شوند و هنگامی که بدانجا می‌رسند، درهای آن به رویشان گشوده می‌گردد و نگهبانان دوزخ بدیشان می‌گویند : آیا پیغمبرانی از جنس خودتان به میانتان نیامده‌اند تا آیه‌های پروردگارتان را برای شما بخوانند و شما را از رویارویی چنین روزی بترسانند؟ می‌گویند : آری ولیکن فرمان عذاب بر کافران ثابت و قطعی است. بدیشان گفته می‌شود : از درهای دوزخ داخل شوید جاودانه در آن می‌مانید. جایگاه متکبران چه بد جایگاهی است و کسانی که از پروردگارشان می‌ترسند، گروه گروه به سوی بهشت رهنمود می‌شوند تا بدانگاه که به بهشت می‌رسند؛ بهشتی که درهای آن باز است. بدین هنگام نگهبانان بهشت بدیشان می‌گویند : درودتان باد. خوب بوده‌اید و به نیکی زیسته‌اید، پس خوش باشید و داخل بهشت شوید و جاودانه در آن بمانید! و می‌گویند : سپاس و ستایش خداوندی را سزاست که با ما به وعدة خویش وفا کرد و سرزمین (بهشت) را از آن ما نموده است که هر جا بخواهیم منزل گزینیم و به سر ببریم، پاداش عمل کنندگان چه خوب و جالب است! فرشتگان را خواهی دید که گرداگرد عرش خدا حلقه زده‌اند و به سپاس و ستایش پروردگار خود مشغول‌اند. در میان (بندگان خدا داوری می‌شود) و دادگرانه و واقعی در میانشان داوری می‌گردد و گفته می‌شود: حمد و ستایش، خداوند جهانیان را سزا است." این آیات هم که حرفی برای گفتن نمیگذارند و به خودی خود کامل کاملند. امیدوارم آن طور که میگویید قرآن را قبول داشته باشید. اگر هم دلیلی برای نقض آیات قرآن دارید ارائه کنید. موفق باشید.
تصویر سردبیر

سردبیر پاسخ داده:

امین تفاوت کلمات رکیک و توهین به مقدسات با عبارات تند واضح تر از آن است که نیاز به توضیح داشته باشد شما کماکان توهمات القائی ردیه ها را ملاک قضاوت میدانید و تمایل عجیبی به شبه تاریخ که توسط جاعلین نوشته میشود دارید تا جائی که از مطالب بی پایه و تخیلی منسوب به همفر هم دفاع میکنید. مشابه همین اتهامات را در یادداشتهای جعلی دالگورکی نسبت به حضرت باب وارد نموده بودند که هنوز هم بعضی ردیه نویسان عوام فریب به آن استناد میکنند برای رفع شبهه ازدواج با محارم تبیین حضرت عبدالبها در مکاتیب کفایت میکند ولی آنانکه در زمره " فی قلوبهم مرض" باشند با هیچ سندی به اشتباه خود اقرار نمیکنند البته چون معاندین هیچ نقطه ضعف حقیقی در این دیانت نمیابند مجبورند توهمات بی اساسی را که سالها در گوش خلق کرده اند تکرار کنند شما هم اگر بدنبال حقیقت هستید این بیان را با دقت مطالعه کنید شاید از این کج اندیشی مزمن نجات یابید: در خصوص حرمت نکاح پسر بزوجات پدر مرقوم نموده بوديد صراحت اين حکم دليل بر اباحت ديگران نه مثلاً در قرآن ميفرمايد "حرّمت عليکم الميتة و الدم و لحم الخنزير" اين دليل بر آن نيست که خمر حرام نه و در الواح سائره بصريح عبارت مرقوم که در ازدواج حکمت الهيّه چنان اقتضا می‌نمايد که از جنس بعيد باشد يعنی بين زوجين هر چند بُعد بيشتر سلاله قويتر و خوش سيماتر و صحّت و عافيت بهتر گردد و اين درفن طب نيز مسلّم و محقّق است و احکام طبّيه مشروع و عمل بموجب آن منصوص و فرض لهذا تا تواند انسان بايد خويشی بجنس بعيد نمايد مکاتیب عبدالبها جلد 3 صفحه 370 درمورد آیات مربوط به قیامت هم توضیح کافی داده شده . همه مطالب مربوط به زنده شدن مردگان و مردن اهل ارض اشاره به ظهور جدید و مرگ روحانی مومنین قبل و زنده شدن مومنین جدید است و قیامت در اصل زمانی است که دیانت پیشین پایان می پذیرد و دیانت جدید آغاز میشود این آن چیزی است که به تعبیر مولانا مغز قرآن است اگر مایلید به پوست خود را مشغول کنید مختارید
تصویر Naeim

Naeim :

حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند: «ای حزب الله امروز در این جهان هر حزبی در بادیه‌ای سرگردان و به هوا و هوسی متحرّک و به خیالِ خویش̊ پویان و جویان. در بینِ احزابِ عالم، این حزبِ اسمِ اعظم از هر خیالی فارغ و از هر مقصدی در کنار و به نیّت خالصه قائم و به تعالیم الـهی در نهایتِ آرزو ساعی و مجاهد تا این که روی زمین بهشت برین گردد و جهان ناسوت آئینه‌ی ملکوت شود؛ جهان، جهانِ دیگر گردد و نوعِ انسان تربیت و روش و سلوکِ دیگر یابد.» (منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، جلد یک، صفحه‌های 67 و 68)
تصویر Naeim

Naeim :

برای بازدیدکنندگان این سایت: اگر تکرار مکرّرِ سؤال‌های تکراریِ "امین" که با اسم مستعار "a" را در مورد معاد، بهشت و جهنّم و زندگیِ پس از مرگ دیدید ولی جوابی را بلافاصله بعد از این نظرات ندیدید، نگران نشوید. جواب‌ها در نظرات گذشته وجود دارند و برای سهولت، لینک آن‌ها: http://www.aeenebahai.org/node/8#comment-7578 http://www.aeenebahai.org/node/8#comment-7581 http://www.aeenebahai.org/node/8#comment-7582 http://www.aeenebahai.org/node/8#comment-7583 ضمناً، جواب‌ها مزیّن به بیانات مبارکه‌ی حضرت عبدالبهاء هستند. امیدوارم جوابی را که مطابق با علم و عقل است را بیابید.
تصویر Naeim

Naeim :

حضرت ولی امرالله می‌فرمایند: «این تقدیس و تنزیه با شئون و مقتضیّاتِ آن از عفّت و عصمت و پاکی و طهارت و اصالت و نجابت مستلزمِ حفظِ اعتدال در جمیعِ مراتب و احوال از وضعِ پوشش و لباس و اَدای الفاظ و کلمات و استفاده از مَلَکات(1) و قرائحِ هنری و ادبی است؛ هم‌چنین، توجّه و مراقبتِ تام در احتراز از مُشتَهیّاتِ نفسانیّه(2) و ترک اَهَواء(3) و تمایلاتِ سخیفه و عادات و تفریحاتِ رذیله‌ی مفرطه‌ای‌ست که از مقامِ بلندِ انسان بکاهد و از اوجِ عزّت به حَضیضِ(4) ذلّت متنازل سازد و نیز مستدعیِ اجتنابِ شدید از شربِ مُسکِرات(5) و اَفیون(6) و سایرِ آلایش‌های مضرّه و اعتیاداتِ دَنیئه‌ی(7) نالایقه است. این تقدیس و تنزیه، هر امری را که منافیِ عفّت و عصمت شمرده شود، خواه از آثار و مظاهرِ هنر و ادب و یا پیروی از طرفدارانِ خلعِ حجاب و حرکتِ بلا اِستتار در مرآی ناس(8) و یا آمیزش بر طریقِ مصاحبت و یا بی‌وفایی در روابطِ زناشویی و به طورِ کلّی هر نوع ارتباطِ غیرمشروع و هرگونه معاشرت و مجالستِ مُنافی با احکام و سُنَنِ الهیّه را محکوم و ممنوع می‌نماید و به هیچ وجه با اصول و موازینِ سَیِّئه(9) و شئون و آدابِ غیرمرضیّه‌ی عصرِ مُنحَط(10) و رو به زوالِ کنونی موافقت نداشته، بلکه با ارائه‌ی طریق و اقامه‌ی برهان و دلیل، بُطلانِ این افکار و سَخافَتِ(11) این اذکار و مَضارِّ(12) و مَفسَدَتِ(13) این گونه آلودگی‌ها را عملاً مکشوف و هتکِ احترام از نوامیس و مقدّساتِ معنویّه منبعث از تجاوزات و انحرافات مضَلّه(14) را ثابت و مدلّل می‌سازد.» (ظهور عدل الهی، صفحه‌های 63 و 64) (1) مَلَکات: خصلت‌ها (2) مُشتَهیّاتِ نفسانیّه: آرزوهای نفسانیّه (3) اَهَواء: جمع هوی، خواهش‌ها و آرزوهای نفس (4) حَضیض: پستی (5) مُسکِرات: مست‌کننده‌ها، نوشابه‌های الکلی (6) اَفیون: تریاک، شیره‌ی خشخاش (7) دَنیئه: نقیصه و عیب (8) مرآی ناس: مقابل (چشم) مردم (9) سَیِّئه: بدی، خطا، گناه، عصیان، معصیت (10) مُنحَط: اِنحِطاط یافته، انحطاط‌یابنده، پست‌شونده، پست‌شده (11) سَخافَت: ناپختگی، ناسُفتگی (12) مَضار: جمع مضرّت، به معنی گزند و نُقصان است (13) مَفسَدَت: تباهی، خلافِ مصلحت (14) مضَلّه: جای ضَلالَت و گمراهی
تصویر Naeim

Naeim :

حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند: «..... بلکه باید احبّا به نشر نفحات الله بکوشند و ترویج تعالیم بهاءالله نمایند و به کار خود مشغول گردند تا یاران به خلق و خوئی مبعوث شوند و روش و سلوکی نمایند که جهان، جنّت رضوان گردد و روی زمین، بهشتِ برین شود؛ این مهم است؛ والّا بقا و فنای ما، هیچ یک اهمّیّتی ندارد؛ اصل آن است که باید کُل به جان و دل بکوشیم تا حقیقتِ رحمانیّت در قطبِ امکان جلوه‌گر گردد و عالمِ بشر مرآتِ جمالِ جلیلِ اکبر شود؛ ایمان و ایقان و عرفان و راستی و درستی و آشتی و حق‌پرستی و محبّت و یگانگی و الفت و فرزانگی در میان عالمیان محقّق و مُشتَهَر گردد؛ زیرا الیوم بشر مانند گرگِ درنده جانور است و هر قوم و ملّت در فکر خون‌خواریِ یک‌دیگر؛ شما باید به جان و دل بکوشید که جمیعِ بشر با یک‌دیگر مهرپرور گردند و هیچ ملّتی راضی به اَدنی ضررِِ دیگر نشود بلکه ملل و امم دست در آغوشِ هم شوند و غمخوار یک‌دیگر گردند؛ شما چنین باشید و تسلیم گردید و علیکم و التّحیّـ‍ۀ و الثّناء. ع ع» (منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، جلد 5، صفحه‌ی 123)
تصویر Naeim

Naeim :

حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند: «..... در زمانی که در ایران حَرب(1) و جدال بود، حَرب بینِ ادیان بود، حَرب بینِ مذاهب بود، ادیان دشمنِ یک‌دیگر بودند، از یک‌دیگر اِحتِراز می‌کردند و یک‌دیگر را نجس می‌دانستند، حَرب بینِ اقوام بود، حَرب بینِ دُوَل(2) بود، حَرب بینِ اقالیم بود، در همچو وقتی و همچو ظلمتی، حضرت بهاءالله ظهور کرد و آن ظلمات را زائل کرد؛ اعلانِ وحدتِ عالم انسانی فرمود؛ اعلانِ وحدتِ عمومی کرد؛ اعلانِ وحدتِ جمیع ادیان کرد؛ اعلانِ وحدتِ جمیع اقوام کرد .....» (خطابات حضرت عبدالبهاء، جلد 3، صفحه‌ی 88) (1) حَرب: جنگ، کینه، پرخاش (2) دُوَل: جمع دولت، دولت‌ها و مملکت‌ها
تصویر هانی

هانی :

موفق و پیروز باشید
تصویر سید عبدالله

سید عبدالله :

واقعاً بهائی بازی مزخرف است
تصویر ایمان

ایمان :

بهائیت دین ساختگی ای است که شاید قدمت اش به صد سال نکشه . خدا همه بهائیان را هدایت کنه . مگه دین اسلام چی کم داره که دنبال یه دین جدید باشیم برید کاسه کوزه تون رو جمع کنید بابا . دین به اندازه کافی هستد خودتون رو اصلاح کنید و اگه راست می گید آرزوی مرگ کنید.
تصویر دوستت دارم بی شرط و دلیل

دوستت دارم بی ش... پاسخ داده:

سلام ایمان عزیز میدانستی اسامی انسان از آسمان به پدر و مادر الهام میشود! ایمان شما به اسلام ستودنی و برازنده اسم شماست . من همیشه از خودم سوال میکردم چرا وقتی حضرت مسیح آمد یهودیها مسیحی نشدند غم انگیز اینکه مسیح را مصلوب کردند و چرا زمانی که حضرت محمد جانم فدایش آمد یهودیها و مسیحی ها مسلمان نشدند و پیامبر را اذیت کردند ولی وقتی خودم و دوستانی چون شما را میبینم از خودم میپرسم شاید ما هم آفت همان تفکر در ما هم باشد بنابراین اول خودم و دوم شما و در آخر دیگر دوستان را دعوت به تحقیق بدون تعصب میکنم.این آیه ای است که اگر ادیان گذشته انجام میدادند شاید الان مسلمان بودند يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ ﴿۶﴾ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد اگر فاسقى برايتان خبرى آورد نيك وارسى كنيد مبادا به نادانى گروهى را آسيب برسانيد و [بعد] از آنچه كرده‏ايد پشيمان شويد (۶)
تصویر امین

امین پاسخ داده:

با سلام خدمت همه ی دوستانی که نظر دادند. جا دارد که اعتراف کنم چیزی که درباره ی ازدواج با محارم در بهائیت گفتم اشتباه بوده ولی این چیزی را عوض نخواهد کرد و هنوز دلایل بسیاری بر نقض بهائیت وجود دارد. حرف های شما درباره مطالعه ی بدون تعصب درباره دیگر ادیان درست است و دلیل این که من اکنون اینجا هستم هم همین است. سال گذشته با آیین بهاییت آشنا شدم و با وجود کلاس های بهائیت شناسی که برگزار می شد، تصمیم گرفتم بهائیت را از طریق این سایت مطالعه کنم. بهائیت در اصل و اساس با اسلام مشکل اساسی دارد و این موضوع غیر قابل انکار است و مطالب گفتنی را در نظراتم گفتم. اینک موارد را به صورت خلاصه می گویم. 1.لفظ "خاتم النبیین" صراحتا در سوره احزاب آیه 40 آورده شده. و همچنین خداوند در سوره مائده آیه 3 که درباره غدیرخم است مفرماید "دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین شما پذیرفتم". که از معنای آیه واضح است که خداوند دین اسلام را به عنوان کاملترین و آخرین دین پذیرفته است. 2.خداوند در قرآن درباره معاد جوری سخن می گوید که جای هیچ شکی را باقی نمی گذارد. اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَيَجْمَعَنَّکُمْ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فيهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَديثاً (نساء،87) ترجمه: خداى یکتا که خدایى جز او نیست بى‏تردید شما را به روز رستاخیز که در آن [هیچ ]تردیدى نیست گرد خواهد آورد؛ و چه کسى به گفتار از خدا راستگوتر است؟ این آیه به 4 طریق بر معاد تاکید دارد. حروف "ل" و "ن" در "لیجمعنکم" و ذکر عبارت "لا ریب فیه(شکی در آن نیست)" و اشاره به این که خداوند راستگوست. پس به یقین خدای یکتا ما را در قیامت جمع خواهد کرد و ای بهائیانی که چشم خود را به این حقیقت غیرقابل انکار بسته اید، برای این روز آماده باشید. ________________________________________________________ و اما درباره مطالعه بهائیت دوست عزیز آیه ای که به آن اشاره کردید درست و به جا بود اما بهتر است به آیات دیگری از قرآن نیز توجه نمایید: إِنَّ الَّذینَ یَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یُریدُونَ أَنْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یُریدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذلِكَ سَبیلاً كسانی هستند كه به خدا و پیامبرانش كافر می شوند و می خواهند میان خداو، پیامبرانش جدایی افكنند و می گویند كه بعضی را می پذیریم و بعضی را نمی پذیریم و می خواهند در این میانه راهی برگزینند أُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ حَقًّا وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرینَ عَذاباً مُهیناً اینان در حقیقت كافرانند و ما برای كافران عذابی خواركننده آماده ساخته ایم (سوره نساء آیات 150 و 151) وَ لا تَكُونُوا كَالَّذینَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ همانند آن كسان مباشید كه پس از آنكه آیات روشن خدا بر آنها آشكار شد، پراكنده گشتند و با یكدیگر اختلاف ورزیدند ، البته برای اینان عذابی بزرگ خواهد بود (سوره آل عمران آیه 105) اگر هرگونه ابهامی در این زمینه دارید میتوانید به aostrodius1232@gmail.com ایمیل بزنید. و اما دو سوال: 1. آیا راستی و خوبی و ... را در بین مسلمانان نمی توان پیدا کرد؟ 2.آیا با آمدن حضرت مسیح در آن زمان صلح و آرامش برقرار نشد؟ در آخر این که یک مسلمان به هیچ وجه به مقام های دنیا دل نمی بندد و هدف مسلمانان از تبلیغ اسلام صرفا ترویج آن است. برای آمدن به این سایت نه به من مدال می دهند نه جایزه. حتی کسی نمی تواند مشخصات من را ببیند. این آدرس ایمیل هم صرفا برای ثبت به همین سایت استفاده می شود. دوست عزیزی که نظری با این محتوا منتشر کردید: "ما چقدر حقانیت و تاثیر دین و باور خود را در رفتار و گفتار خود منعکس میکنیم؟ و اگر تمام عالم یکپارچه به یک دین اعتقاد داشتند ولی در رفتارشان تاثیری نداشت و همچنان با یکدیگر به دشمنی مشغول بودند آیا دینداری چیز بیخودی به حساب نمی آمد؟ برای جی دیندار هستیم؟" باید در نظر داشته باشید که برای عمل کردن بسیار مهم است اما ایمان آوردن و انتخاب عقیده ی درست از آن واجب تر. زیرا بدون انتخاب عقیده درست اعمال انسان باطل می شود. مانند بمب گذاری های گسترده وهابیان. هم چنین در قرآن معمولا کلمه ی "امنوا" قبل از "عملوا الصالحات" آمده. مانند سوره مائده، آیه 69 موفق باشید.
تصویر سردبیر

سردبیر پاسخ داده:

امین عزیز قدم مهمی برداشتید. درک اشتباه و پذیرش آن یکی از بزرگترین پایه های یادگیری است. اگر صادقانه جویای حقیقت باشید و با خلوص نیت بدنبال آن بگردید به مقصود خواهید رسید. برای رفع شبهه خاتمیت حضرت محمد مقاله خاتمیت کفایت میکند و لزومی به تکرار گفته های پیشین نیست. درباره " الیوم اکملت لکم دینکم و..." نیز به اندازه کافی سخن گفته شده. مختصر اینکه کمال امری نسبی است و حضرت محمد در سال پایانی رسالت خویش اعلان نمودند که آنچه را باید میگفتند کامل کرده اند و دین اسلام را برای پیروانشان به ارمغان آورده اند. این موضوع دلیل بر این نیست که پس از اسلام دینی نحواهد آمد. اسلام در زمان و مکان خود کاملترین بوده است ولی در زمان ما و در گستره جهانی کارکردی ندارد و مانند داروئی که تاریخ مصرفش گذشته اصرار بر حفظ و تحمیل آن جز رنج و مصیبت برای بشر ثمری نخواهد داشت. درباره معنای قیامت و اشارات روحانی نهفته در اموری مثل زنده شدن مردگان و حشر و رجع و وضع صراط و میزان و تاریک شدن خورشید و فروریختن ستارگان و بلرزه درآمدن کوهها و ... توضیحات کافی داده شده است. اینکه هیچ شکی در معاد و قیامت نیست توضیحی درباره معنای حقیقی آن نمیدهد. اهل ظاهر و سطحی اندیشان با همان ظاهر عبارات و فهمی که از عذاب و جوائزی مانند جوی شراب و شیر و عسل و حوریان زیبا داشتند از اوامر و نواهی تبعیت کردند و هوشمندان نیز در ورای ظاهر عبارات مفاهیم روحانی آن را درک کردند چنانچه مولانا میفرماید : ما ز قرآن مغز را برداشتیم پوست را بهر خران بگذاشتیم. آنان که به ظاهر کلمات قرآن باور داشتند و به خاطر آن دستورات الهی را رعایت کردند چیزی از دست نداده اند و عمل صالح ایشان در حیات روحانیشان در عالم بعد تأثیر خواهد داشت. تنها مرجعی که میتواند معانی حقیقی و تأویل آیات را بیان نماید خداوند است و برداشت مفسرین درمقابل آنچه مظهر امر الهی بیان میدارد هیچ ارزشی ندارد. زیرا که فرموده اند " لا یعلم تأویله الا الله" یعنی تأویل قرآن را هیچکس غیر از خدا نمیداند و نیز بشارت به آمدن تأویل داده اند " هل ینظرون الا تأویله، یوم یأتی تأویله یقول الذین نسوه من قبل قد جاء رسل ربنا بالحق ..." یعنی آیا غیر از این انتظار دارند که تأویل آیات آورده شود؟ آن زمان که تأویل قرآن بیاید آنان که آن را از یاد برده اند خواهند گفت پیامبران الهی حقیقت را گفتند. همانطور که گفتید تنها انتخاب عقیده درست میتواند موجب سعادت و نجات بشر شود و کسانی همچون طالبان و دیگر افراطیون اسلامی جز تباه کردن حیات خود و آسیب به دیگران بهره ای از ایمانشان نمی برند موفق باشید
تصویر امین

امین پاسخ داده:

بسم الله الرحمن الرحیم سلام جناب سردبیر. من هرگاه اشتباهی انجام دهم صراحتا اعلام می کنم و هیچ ترسی از این کار ندارم. چراکه پذیرفتن اشتباه و عذرخواهی کردن در اسلام رفتار پسدیده ای است. معنای کامل شدن دین همان گونه کا شما فرمودید معنای واضحی دارد و من هم آن را قبول دارم. بحث اصلی بر سر تمام شدن نعمت است که در هنگام کمال هیچ یک از ادیان دیگر نیامده است. برای وجود داشتن معاد جسمی و آتش و حوری هم که حرف صریح قرآن نیازی به تغییر ندارد. کار مفسران هم صرفاً بررسی نکات صرفی و نحوی آیه و مقایسه با احادیث پیامبر (ص) و ائمه (ع) است. و در این باره خداوند با دلایل بسیاری سخن گفته است. برخی از این دلایل را در نظر قبلی گفتم و نیاز به ذکر دوباره نیست و در این جا دلایل دیگری ذکر می کنم: 1. "آیا انسان می‌پندارد که استخوان‌های او را هرگز جمع نمی‌کنیم؟ بلی ما قادریم (حتی) سر انگشتان او را هم درست گردانیم." (سوره قیامت، آیات 3 و 4) خداوند در این آیه به انگشت نگاری اشاره کرده است. (که علم روز است و همین می تواند نشانه ی به روز بودن قرآن باشد.) و با ذکر این معجزه اشاره بر قدرت خداوند دارد و این که با توجه به قدرت خداوند، جمع شدن جسم انسان مفهوم دور از ذهنی نیست. 2. "و برای ما مَثَلی آورد و آفرینش خود را فراموش کرد؛ گفت: «چه کسی این استخوان‌ها را که چنین پوسیده است زندگی می‌بخشد؟» بگر: «همان کسی که نخستین بار آن را پدید آورد و اوست که به هر (گونه) آفرینشی داناست.»" (یس 78 و 79) 3. "خداست آن که بادها را فرستاد تا ابری را پراکنده و دگرگون کرده سپس آن ابر را به سوی سرزمین مرده‌ای رانده و آنگاه زمین را که مرده بود، به وسیله‌ی آن زنده کردیم. زنده شدن در قیامت نیز چنین است." (فاطر،9) 4. "زنده را از مرده بیرون می‌‌آورد و مرده را از زنده بیرون می‌آورد، و زمین را بعد از مرگش زنده می سازد؛ و بدین گونه (از گورها) بیرون آورده می‌شوید." (روم، 19) 5. "آن‌گاه که مرگ یکی از آن‌ها فرا رسد می‌گوید: پروردگارا! مرا بازگردانید شاید عمل صالحی انجام دم، آن‌چه را در گذشته ترک کره‌ام. هرگز! این صرفاً سخنی است که او می‌گوید. و پشت سرشان برزخ و فاصله‌ای است تا روزی که برانگیخته شوند." (مؤمنون 99 و 100) 6. "پس خدا او را حفظ کرد از بدی‌های نیرنگ آنان و احاطه کرد آل‌فرعون را بدترین عذاب. آنان بر آتش عرضه می‌شوند هر بامداد و شامگاه و آن‌گاه که قیامت بر پا شود (ندا می‌رسد) وارد کنید آل‌فرعون را در بدترین عذاب) (غافر 45 و 46) 7. "ما مردگان را زنده می‌کنیم و اعمالی را که پیش فرستاده‌اند و آثار آن‌ها را ثبت می کنیم." (یس 12) 8. "و دمیده شود در صور پس بی‌هوش می‌شود هر که در آسمان‌ها و هر که در زمین است مگر کسانی که خدا بخواهد سپس بار دیگر در صور دمیده شود پس آنان ایستاده می‌نگرند و زمین به نور پروردگارش روشن می‌شود و نامه‌های اعمال را پیش می‌نهند و پیامبران و گواهان را حاضر می‌سازند و میان آن‌ها به حق داوری شود و به ایشان ستم نمی‌شود." (زمر 68 و 69) 9. "و در صور دمیده خواهد شد، پس به ناگاه از گورهای خود شتابان به سوی پروردگار خویش می‌آیند. می‌گویند: «ای وای بر ما، چه کسی ما را از آرامگاهمان برانگیخت؟ این است همان وعده‌ی خدای رحمان، و پیامبران راست می‌گفتند.»" (یس 51 و 52) 10. "ما ترازوهای دادگری را در روز قیامت برپا می‌کنیم پس به هیچ کس کمترین ستمی نشود و اگر (عمل انسان) به اندازه‌ی دانه‌ی خردلی باشد، آن را بیاوریم و ما برای حسابرسی کافی هستیم." (انبیاء 47) 11. "پس هر که به اندازه‌ى ذره‌اى نیکى کند آن را ببیند و هر کس به اندازه ذره ای (اندکی) کار بد به جا آورد آن را ببیند" (زلزال 7و8) 12. "اما کسی که کارنامه‌اش به دست راستش داده شود گوید بیایید نامه‌ی عمل مرا بخوانید." (حاقه19) 13. "و اما کسی که کارنامه‌اش به دست چپش داده شود گوید کاش نامه‌ی عمل من به من داده نمی‌شد." (حاقه 25) 14. "شما را از آن (زمین) خلق کردیم و به آن باز می‌گردانیم و شما را بار دیگر از آن خارج می‌کنیم." (طه 55) _______________________________________________ معنای این آیات واضح و روشن است و به طور کلی درباره‌ی برزخ، واقعه‌ی معاد و نامه‌ی اعمال صحبت می‌کنند، تنها ذکر این نکته کافیست که شماره‌های 10 تا 13 درباره‌ی نامه‌ی اعمال انسان صحبت می‌کنند و همان‌طور که می‌دانیم خداوند حکیم است و کار بیهوده انجام نمی‌دهد. پس ثبت کردن اعمال انسان‌ها بیهوده نیست و انسان‌ها به جزای کار خود می‌رسند. حتی معلم یک کلاس که تا حدودی عدالت دارد، دانش‌آموزی که نمره‌ی پایین می‌گیرد را تنبیه و دانش‌آموز خوب را تشویق می‌کند. ذکر آیات درباره‌ی اتفاقات قیامت و پاداش و جزا در این جا اضافی است و ما بسیای از آن‌ها را شنیده‌ایم اما بازهم شماره بعضی آیات را مینویسم. انشقاق 1 تا 5 و تکویر 1 تا 6 درباره‌ی وقایع آن و زمر 71 تا 74 اشاره‌ای به پاداش و جزاء دارد که البته آیات درباره‌ی این موضوع بسیار است. ____________________________________________________ قرآن لایه‌های بسیاری دارد و هر کس متناسب با توان خود از آن بهره می‌گیرد. در نظر قبل خدمتتان عرض کردم که سوره نحل آیه 44 حضرت محمد(ص) را به عنوان معلم قرآن معرفی می‌کند و عباراتی که شما اشاره کردید هم مطابق این آیه، اشاره به حضرت محمد(ص) دارد. ___________________________________________________ من در قرآن بسیاری از نظریات روز را دریافتم که در نظرات بعدی به هرکدام جداگانه می‌پردازم. که البته نشانه‌ی به روز بودن قرآن است. برای نمونه: "وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها" (سوره شمس آیات 1و2) در زمانی که همه‌ی جهان فکر می‌کردند ستاره‌ها میخ‌های کوفته شده در آسمان هستند، قرآن به تفاوت خورشید و ماه اشاره می‌کند. در آیه 1 سوره شمس به نور خورشید اشاره می‌کند (ضُحاها) و در آیه 2 این سوره به بازتاب نور خورشید توسط ماه اشاره دارد (تَلاها). ___________________________________________________ "آیا در قرآن تدبر نمی‌کنید اگر از نزد غیر خدا می‌بود در آن ناسازگاری بسیار می‌یافتند." (نساء 82) موفق باشید.
تصویر امین

امین پاسخ داده:

بسم الله الرحمن الرحیم سلام خدمت همه‌ی عزیزان بازدیدکننده. ذکر نکته‌ی بسیار مهمی را در نظرات قبلی فراموش کردم. ما مسلمانان به وجود پاداش و عذاب آخرت اعتقاد داریم ولی باز هم عده‌ زیادی از مسلمانان فقط برای رضای خداوند کار می‌کنند و قبول داشتن پاداش و جزا، به هیچ وجه نشانه‌ی این نیست که ما باید به خاطر بهشت و حوری و ... کار خیر انجام دهیم. حدیث روضه نگویم، گل بهشت نبویم جمال حور نجویم، دوان به سوی تو باشم (سعدی) موفق باشید.
تصویر mehrdad

mehrdad پاسخ داده:

جناب امین لازم است ذکر کنم پاداش ومکافات در همه ادیان به ان اشاره شده است و فقط مخصوص به مسلمانان نیست.بلکه قبل از ان نیز به ان اعتقاد داشته اند
تصویر Naeim

Naeim :

حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند: «.... مَثَلِ عالمِ اِمکان، مثلِ هیکلِ انسان است که در طبیعتِ واحده، مداوم نه؛ بلکه از طبیعتی به طبیعتی دیگر و از مزاجی به مزاجی دیگر انتقال نماید و عوارض، مختلف گردد و امراض، متنوّع شود؛ لِهـذا پزشکِ دانا و حکیمِ حاذِق درمان را تغییر دهد و علاج را تبدیل نماید؛ به دیده‌ی بینا ملاحظه کنید که انسان در رحمِ مادر خون‌خوار است و در مهد و گهواره شیرخوار و چون نَشو و نما نماید، بر خوانِ نعمتِ پروردگار نشیند و از هر گونه طعام تناول نماید؛ زمانِ طفولیّت را حُکمی و دَمِ شیرخواری را رزقی و سنِّ بلوغ را اقتضایی و جوانی را قوّت و قدرتی و ضعف و پیری را فُتور(1) و رَخاوَتی(2) و در هر درجه انسان را اقتضائی و دردش را درمانی؛ هم‌چنین موسِمِ(3) صیف(4) را اقتضایی و فصلِ خزان را خصوصیّتی و موسمِ دی(5) را برودتی و وقتِ بهار را نسیمِ معطّری و شَمیمِ(6) مُعَنبَری(7)؛ حکمتِ کلّیّه اقتضای این می‌نماید که به تغییرِ احوال، تغییرِ احکام حاصل گردد و به تبدیلِ امراض، تغییرِ علاج شود؛ پزشکِ دانا هیکلِ انسان را در هر مرضی، دوائی و در هر دردی، درمانی نماید و این تغییر و تبدیل عینِ حکمت است؛ زیرا مقصدِ اصلی صحت و عافیَت(8) است و چون علاج را تغییر دهد، نادان گوید: این دلیل بر نادانیِ حکیم است؛ اگر دارویِ اوّل موافق بود، چرا تغییر داد و اگر ناموافق بود، چرا در آغاز تجویز کرد؟ ولی رنجورِ دانا اذعان نماید و بر وجدان بیفزاید و این را بدان که آیینِ یزدانی بر دو قِسم است؛ قِسمی تعلّق به عالمِ آب و گِل دارد و قِسم دیگر تعلّق به جهانِ جان و دل؛ اساسِ آئینِ روحانی لَم یتغیر و لَم یتبدل(9) است؛ از آغازِ ایجاد تا یومِ میعاد و تا اَبدُ الآباد بر یک مِنوال بوده و هست و آن فضائلِ عالمِ انسانی‌ست و آیینِ حقیقیِ دائمیِ سَرمَدیِ یزدانی و روش و فرمایشِ ابدیِ خداوند آفرینش است و قِسمی از آئین، تعلّق به جسم دارد؛ آن به مقتضای هر زمانی و هر موسِمی و هر درجه‌ای از سن تبدیل و تغییر یابد .....» (مکاتیب حضرت عبدالبهاء، جلد 2، صفحه‌های 66 تا 68) (1) فُتور: آرامی شدن، سست شدن، سستی، ضعف، بی‌حالی، کندی، آرامی (2) رَخاوَت: نرمی و سستی، سستی (3) موسِم: فصل، زمان (4) صیف: تابستان (5) دی: دی‌ماه، زمستان و سرما (6) شَمیم: بوی، بوی خوش، عطر، بوی خوش‌آمیخته (7) مُعَنبَر: معطّر، خوش‌بوی شده با عنبر (8) عافیَت: صحت، سلامت (9) لَم یتغیر و لَم یتبدل: تغییر و تبدیل نمی‌یابد، غیرقابل تغییر و تبدیل
تصویر ABTIN

ABTIN :

ممنون NEIM جان، گفتار خیلی زیبایی بود. واقعا هم حقیقت محض و غیر قابل انکار. جالب انجاست که به دفعات در آیین بهایی چه به صورت مستقیم و چه به طور غیر مستقیم از آمدن پیغمبران بعدی گفته شده و بهائیان هم به این امر آگاه اند و ایمان دارند. خود حضرت بهاءالله گفتند که پیغمبر بعدی هزار سال دیگر خواهد آمد گرچه زمان دقیق آن را فقط خداوند میداند. از این رو من خودم به عنوان یک بهایی با توجه و آثار مکرر به آمد پیغمبران آینده تا ابد خیالم راحته که دیگه بهاییان آینده نه تنها وی را رد نخواهند کرد بلکه حتی این احمال وجود داره که پیغمبر بعدی زن باشه چون در آیین بهایی خیلی به ارزش و مقام زن تاکید شده.
تصویر Naeim

Naeim پاسخ داده:

ABTIN عزیز، سخن شما بسیار به جا و زیبا بود؛ مخصوصاً مطلبی که در مورد پیامبر بعدی ذکر کردید، خیلی جالب بود. اگر بشود که انسان‌های روی زمین تعصّبات را کنار بگذارند و به هدفِ این دیانت که وحدتِ عالمِ انسانی هست، برسیم؛ ممکن هست که بحثِ وحدتِ بینِ کراتِ آسمانی هم در آینده مطرح بشه. مهم این هست که الآن، زمان بلوغ بشر هست و ترقیّات مادّی و روحانی به اوج خودش خواهد رسید و باعث افتخار هست که ما بهاییانِ این زمان، پیروِ وجود مبارکی هستیم که تعالیمِ ایشان این فرصت را برای کلّ مردم جهان فراهم می‌کنه.
تصویر ABTIN

ABTIN :

Naeim جان باهاتون کاملا موافقم. امیدوارم که یک روزی برسه (و میدونم قطعا یکروزی خواهد رسید) که زن مرد بدونه دیدگاه جنسیتی، از هر نژاد و پوست، ملیت، شکل و ظاهری بتونن در کنار هم در حینی که به آسایش و آرامش یکدیگر فکر میکنند در راستاری مسیر که خداوند مهربان از طریق حضرت بهاءالله ،آن را برای تمام جمیع بشر مشخص کردند گام برداریم.
تصویر محمد

محمد :

من همه ی نظرات رو خوندم و میخام چند تا نکته بگم اول اینکه منظور از حرف زدن با مرغ پخته دقیقا همون آب در هاون کوفتنه منظور ایشون اینه که اونقدر شما که به فرقه ی پوچ بهایی معتقدین که گوش و چشمتونو رو به حقایق بستین ونمیخاین حقیقتو قبول کنید دوم اینکه من تو هیچکدوم از نظراتتون ندیدم که شما از قرآن برای اثبات حرفاتون استفاده کنین در حالی که مدعی هستین که قرآنو قبول دارید شما فقط از حرفای پیامبر دروغینتون برای اثبات حرفاتون استفاده میکنید که این دقیقا مثل اینه که بگی شاهدم دممه اگه قرآنو قبول دارید به یکی از هزاران سوالی که ازتون میشه وتو قرآن کریم صراحتا اومده پاسخ بدید که نمیتونید پاسخ بدید شما حجاب رو برای زن آزاد میدونید آیا این در تضاد کامل با قرآن نیست که در حدود حجاب رو مستقیما برای زن تعریف کرده چرا کوشهاتونو گرفتینو با چشمای بسته عقاید بی پایه تون رو اعلام میکنید خدا گفته برا هر انسان گناه کاری راه برگشت است آیا نمیدونید که گناه اسرار برانجام گناه به مراتب بیشتر از انجام خود گناهه بی خودی با مظلوم نمایی اشتباهاتتون رو نپوشونید اگه امروزم از راه غلتتون برگردید خدا می بخشتتون خیلی بهاییا بودن که با چشم حقیقت گرا و فقط با یه لحظه عاقلانه فکر کردن به راه راست هدایت شدن و با نوشتن کتاب سعی کردن بقیه ی گمراهانو نجات بدن رو این حرفا فکر کنید من یک مسلمان شیعه ام وخدارو برای این دین شاکرم من ممکنه نتونم آنچه که اسلام از من خواسته رو کامل انجام بدم اما درست بودن اسلام با اعمال من وامثال من تعیین نمیشه امیدوارم روزی از این چاه غفلت بیرون بیاید وگرنه جاتون همون جهنمیه که بهش اعتقاد ندارین .
تصویر سردبیر

سردبیر پاسخ داده:

محمد عزیز مرغ پخته لااقل شکم گرسنه ای را سیر میکند ولی مغز ناپخته هم خود و هم دیگران را به زحمت می اندازد اگر کمی دقت بخرج میدادید در همین سایت دهها مقاله و مطلب میافتید که با استناد به قرآن و احادیث اسلامی حقایق دیانت بهائی را اثبات نموده اند و بخشی از سایت با نام " ارتباط امر بهائی و دیانت اسلام نامگذاری شده" http://www.aeenebahai.org/taxonomy/t/161 احکام فرعی مانند حجاب و نوع لباس و ریش و ختنه و آداب و مراسم مختلف در هر دیانتی متفاوت است و کاملا متأثر از فرهنگ و محیط اجتماعیست. مگر اسلام مراسم غسل تعمید و عشاء ربانی و اعتراف نزد کشیش و تعطیلی یکشنبه و صدها حکم فرعی دیگر را ملغی نکرد؟ برای شناخت حقیقت باید به اصل دین ناظر باشید نه ظواهر متغیر آن
تصویر امین

امین پاسخ داده:

سلام بر جناب سردبییر. در این مدت نگاهی به نظرات گذشته خودم و پاسخهایتان انداختم و چند سوال برایم پیش آمد. آنچه از نظرات شما فهمیدم این بود که خداوند یک کتاب کاملا گنگ و عیر قابل درک به نام قرآن فرستاده و حدود 1300 سال مسلمانان جهان را سرکار گذاشته و به ریششان خندیده و منتظر مانده تا بهاءالله بیاید و تفسیرش کند و لقاءالله و این جور چیزها هم قصه هایی برای خواب مسلمانان هستند تا 1300 سال بدون هدایت و در جهل و نادانی حوصله شان سر نرود و منظورش از معاد هم ظهور حضرت بهاءالله بوده! برفرض که چنین باشد، ما پس از مردن چه می شویم؟ و آیا پس از مردن تفاوتی بین بهاییان و دیگران وجود دارد؟
تصویر سردبیر

سردبیر پاسخ داده:

امین عزیز تحول بسیار مثبتی است که بجای پیشداوری و محکوم کردن پیشاپیش ، ابهامتان را در قالب سوال مطرح میکنید. کلام الهی در کتب مقدسه قبل دارای لایه های متفاوتی از مفهوم بود که هر لایه آن برای هدایت گروهی از مخاطبین مناسبت داشت. برای براه آوردن صحرا گردان بادیه نشینی که از تمدن و فرهنگ بی بهره بودند جز وعده حور و پری و جوی شراب و عسل در زیر درختان پرمیوه و ترساندن از آتش و شکنجه های دردناک راه دیگری وجود نداشت ولی مسلمانان هوشمند هیچگاه ذهن خود را در این لایه از فهم سطحی محدود نمیساختند و اعتقاد به مفاهیمی مانند معاد روحانی نزد ایشان بسیار معقول تر و موثرتر از زنده شدن استخوانهای پوسیده مینمود. روح انسان پس از این عالم در عوالم دیگر الهی الی الابد ادامه حیات میدهد و نحوه زندگی او در این جهان تأثیری شدیدی در جایگاه او در عالم بعد خواهد داشت. ایمان و عرفان حق حیات روحانی را متحول میسازد و قطعا تفاوت قابل توجهی با افراد محروم از آن وجود دارد. موفق باشید
تصویر امین

امین پاسخ داده:

سلام جناب سردبیر. سه نکته قابل توجه شماست: 1.باز کردن لایه های کتب آسمانی پیامبران پیشین با تغییر معانی آن ها فرق می کند. تعابیر حضرت محمد (ص) و حضرت مسیح (ع) از ادیان قبل از ایشان علاوه بر منطقی بودن بر اساس خود کتب ادیان قبل است. اما تعابیر و تفاسیر بهائیان از قرآن هیچ ربطی به قرآن ندارد و به عبارتی بهائیان قرآن دیگری به وجود آورده اند. 2. حضرت محمد (ص) برای آوردن قرآن کافی بودند و نیاز به پیامبر دیگری نمی باشد. همان طور که در سوره نحل آیه 44 ذکر شده: وَ أَنْزَلْنا إِلَيْکَ الذِّکْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَکَّرُونَ ترجمه: و این قرآن را بتو نازل کردیم تا برای مردم آنچه را به ایشان نازل شده بیان کنی شاید اندیشه کنند. همان طور که می بینیم در این آیه حضرت محمد (ص) آموزش دهنده ی قرآن می باشند نه شخص دیگری. و پس از این که قرآن توسط این حضرت بیان شد وظیفه ی ما تفکر در آن است. انسان می تواند با تفکر در قرآن و خواندن احادیث درباره ی قرآن به لایه های عمیق قرآن دست یابد. اگر شما کتب مفسران قرآن را هم بخوانید این موضوع صراحتا دیده می شود. من نشان دادم که حضرت محمد (ص) برای تبیین قرآن کافی بودند. حالا شما اگر می توانید آیه ای از قرآن بیاورید که نشان دهد قرآن نیاز به حضرت بهاءالله برای تبیین آن دارد. 3. دعوت مردم به دین اسلام هدف مقدسی است و خداوند برای رسیدن به آن از وسایل مقدس استفاده می کند. خداوند وعده دروغ نمی دهد. این طور که شما بهائیان می گویید خداوند مدتی به اعراب وعده می دهد که مؤمن شوند و حوری و بهشت پاداششان باشد و بعد که قیامت شد خداوند اش بزند. «ادع الی سبيل ربك بالحكمة و الموعظة الحسنة و جادلهم‏ بالتی هی احسن» (سوره نحل، آیه 125) ترجمه: به راه پروردگارت با حكمت ( دلائل عقلی ) و اندرز نيكو دعوت كن و با بهترين روش با آنان به بحث و مجادله پرداز. خداوند برای پیامبرش مشخص کرده است که از چه وسایل و امکاناتی استفاده کند. از عقل و منطق مردم. کجای این آیه می گوید که از حوری و باغ و بوستان استفاده کن؟ اعراب حتی اگر جاهل هم بودند، بچه 2 ساله نیستند که با دادن وعده ی شکلات بشود سرشان را شیره مالید. اگر اینطور باشد پس خدا به شأن و شعور موجودی که آفریده است توهین می کند. حالا مگر دادن وعده ی حوری و خوراکی و غیره کار بدی است؟ مگر بد است که انسان جزای کار نیکش را ببیند؟ اگر جهنمی نباشد که کفار در آن قرار گیرند حق مسلمانان ضایع می شود. در ضمن بهتر است جای سانسور کردن به فکر جواب عاقلانه باشید...البته اگر دارید. موفق باشید.
تصویر دوستت دارم بی شرط و دلیل

دوستت دارم بی ش... پاسخ داده:

از حضرت علی (علیه السّلام) در خواست شد تا عاقل را معرفی کند، فرمودند : عاقل کسی است که هر چیزی را در جای خود قرار می دهد. سلام ایمان عزیز همراه من در صراط مستقیم سوال من هم مثل شما در مورد انجیل بود هم دینان من قرنهاست که میگوند انجیل تحریف شده است منم همیشه پرسیدم؟ 1- اگر این تحریف که میگویند درست باشد بنابراین از زمان ظهور حضرت مسیح (ع) تا زمان ظهور محمد(ص) پروردگار عالم مسیحیان را پس از مرگ با چه سنجش و کتابی باز خواست می کند؟ 2- این چه خدایی است که کلام خود را در قرآن حفظ کرده و نتوانست کلام خود را در کتب ادیان گذشته حفظ کند در آخر نظرت را به مضمون آیه ای از انجیل جلب میکنم خدواند میفرماید: اگر آسمان و زمین متزلل شود کلام من متزلل نمی شود حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی دام تزویر مکن چون دگران قرآن را
تصویر امین

امین پاسخ داده:

بسم الله الرحمن الرحیم سلام دوست عزیز. ترجیح می دهم اول جواب سوال دوم را بدهم. 2.انسان در دوران جنینی از بند ناف تغذیه می کند. پس از تولد از شیر مادر تغذیه می کند. کم کم به او غذای آبکی می دهند. سپس دندان در می آورد و پس از مدتی توانایی بهره گیری از تمام نعمت های الهی را دارد و جسمش تکامل می یابد و نیازی به تغییر در تغذیه او نیست. هم چنین نیازی به بند ناف و شیر مادر و آنچه در کودکی می خورده، ندارد. ادیان الهی هم تا زمانی که دین بعدی نیامده است، کارآمد هستند و کتب آن‌ها تحریف نمی شود. اما بعد از نزول دین بعدی دیگر نیازی به حفاظت کتاب ادیان قبل در مقابل تحریف نیست. انجیل هم تا زمان نزول قرآن از تحریف حفظ شده اما پس از نزول قرآن، بشر به آن نیازی نداشته است. اما 1400 سال پیش نظام اجتماعی انسان تکامل یافته است و قرآن نازل شده است و دیگر نیازی به کتب قبلی و هم چنین دین جدید وجود ندارد. فرقه فرقه شدن دین اسلام بیشتر به دلایل "اعتقادی" بوده است و نه "سیاسی" و همین گواه تکامل سیاسی اسلام است. در حالی که مسیحیان کاملا به نقص سیاسی آن پی برده اند و نتیجه‌ی آن مذاهبی مانند "پروتستان" است. _______________________________________________________ 1. دین مسیحیت تا زمان ظهور اسلام کامل بوده و خداوند جامعه انسانی را به عمل به انجیل دعوت کرده است. بدیهی است که مؤمنان مسیحی تا قبل از اسلام و حتی کسانی که در حال حاضر ندای اسلام به آن ها نرسیده است در قیامت با کافران به اسلام متفاوت هستند. مطابق سوره انعام آیه 19: قُلْ أَيُّ شَيْ‏ءٍ أَکْبَرُ شَهادَةً قُلِ اللَّهُ شَهيدٌ بَيْني‏ وَ بَيْنَکُمْ وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ أَ إِنَّکُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرى‏ قُلْ لا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ وَ إِنَّني‏ بَري‏ءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ "( به کافران که از تو برای نبوّتت گواهی می طلبند ) بگو: چه چیزی از نظر گواهی بزرگتر است؟ بگو: خداوند میان من و شما گواه است ، و این قرآن به من وحی شده تا به وسیله آن شما و هر کس را که ( تا انقراض نسل بشر ) بدو برسد بیم دهم ، آیا به راستی شما گواهی می دهید که با خداوند معبودهای دیگری هست؟ بگو: من گواهی نمی دهم بگو: جز این نیست که او خدایی یگانه است و به یقین من از آنچه شما شریک ( او ) قرار می دهید بیزارم." که البته تاکید من روی عبارت "مَنْ بَلَغَ" است که یعنی هر کس که بعد از نزول قرآن، قرآن به او برسد وظیفه اش عمل به آن است و اسلام پس از ظهورش، جاودانه است. _______________________________________________________ در آخر از کسانی که می گویند حکومت اسلامی کامل نیست تقاضا دارم یه نمونه نقص سیاسی یا اقتصادی در اسلام نشان دهند. _______________________________________________________ "آیا در قرآن تدبر نمی‌کنید اگر از نزد غیر خدا می‌بود در آن ناسازگاری بسیار می‌یافتند." (نساء 82) موفق باشید.
تصویر Naeim

Naeim پاسخ داده:

محمّد، فردی به نام امین (که مدّتی با اسم مستعار "a" ظاهر می‌شد،) سؤالاتی را مطرح کرد و از جواب ایشان با استفاده از استدلالات و دلایل عقلی و نقلی و با ذکر مثال‌های فراوان داده شد. امّا امین که قانع نشده بود، در چند نوبت متوالی سؤال‌های خود را تکرار کرد که من هم از تکرار سؤال‌های ایشان قانع نشدم. نهایت این که ایشان بهاییان را "مرغ پخته" خطاب کرد و بنده هم در جواب، ایشان را دعوت به تعامل و دوستی کردم. http://www.aeenebahai.org/node/8#comment-8066 ای کاش به جای تکرار کردن این توهینِ آشکار، تأکید کردن بر آن و تفسیر و تعبیر کردن آن، به معانیِ آثار مبارکه‌ی ذکر شده نیز توجّه می‌کردید و متوجّه می‌شدید که مقصدِ این دیانت محبّت است، مهربانی‌ست، وحدت عالم انسانی‌ست، خشیّت الله است، محبّت الله است. اگر به دقّت توجّه بفرمایید، برای اثباتِ این معانی و اهدافِ متعالی، نیازی به مدرک و سند آوردن از قرآن کریم نیست. قلوب پاک برای ایمان به این مفاهیم مقدّسه نیاز به هیچ دلیل و برهانی ندارند. «آفتاب آمد دلیلِ آفتاب***گر دلیلت باید، از وی رو مَتاب» بهتر نیست به جای این که بنویسید: «..... که این دقیقاً مثلِ اینه که بگی شاهدم دممه ....»، با دیگران با هر عقیده و مرامی با احترام برخورد کنید؟ نکته‌ی آخر، گرچه قبلاً مفصّلاً توضیح دادم، در مورد جهنّم و بهشت: مطمئن باشید جهنّمِ ما، که بُعد و دوری از پروردگار، محرومیّت از انوارِ مُشرِقه از جمالِ جانان و حِرمان ابدی از الطافِ حضرتِ رحمان‌ست، برای انسان‌هایی که روح را برتر و متعالی‌تر از جسم می‌دانند، بسیار دردناک‌تر از آتشی‌ست که تنها جسمِ انسان را می‌سوزاند. مؤمنانِ حقیقی از عالمِ خاک و تعلّقات مادّیّه به کلّی بیزارند و تنها نظر به آستانِ حضرتِ دوست دارند. اشتغالِ منجذبانِ حضرتِ بی‌چون به لذّت‌های دنیوی در عالمِ ملکوت محال است و در هر دو عالم از ماسِوَی الله (آن چه غیرِ خداست) برکنارند. نهایت آمالِشان تقرّبِ درگاه است و منتها آرزویشان محویّت و فنا. حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند: «اگر عزّتی هست، در محویّت و فنا و عبودیّتِ آستانِ مقدّس است؛ واِلّا سلطنتِ دو جهان، ذلّتِ کُبری» (مآخذ اشعار در آثار بهایی، جلد 2، صفحه‌ی 238)
تصویر سینا

سینا :

به نام خدا 1)شما چرا از تاریخ میلادی استفاده میکنید 2)باب پسر میرزا رضا بزاز بودند که به داد و ستد مشغول بودند 3)لطف کنید از توبه نامه باب هم در مقابل ناصر الدین نیز صحبت کنید(همراه با سند تاریخی) 4)چرا در عرض کمتر از30 الی 40 سال دو پیامبر می آید و چه اتفاقی افتاده بود که دو پیامبر شما در یک زمان بر انگیخته میشوند؟ 5)لطف کنید در مورد لقب (سر ) که از طرف انگلیس به عبذ البها دادند توضیح دهید 6)و همچنین در مورداین سخن عبد البها که امپراطور عظیم انگلیس جرج پنجم را بر سر اقلیم عربی و فلسطین مستدام میطلبد ) توضیح دهید 7)و یا اگر بها پیامبر خداست پس چرا بها در کتاب ایام ص 229 میگوید: لا اله الا انا المسجون الفرید هیچ خدای نیست جز من که در گوشه انزوای زندان افتاده ام مگر میشود خدا را زندانی کرد؟ 8)کتاب ادعیه ص 123:میگوید مرحبا بر این صبحگاهان که در ان لم یلد ولم یولد متولد شد(یعنی خودش) 9)و کلی گویی هایی که میکنید حتی حتی یک نفراز بهاییان نتوانسته به این سوالات جواب دهد و با دیدن این سوالات کلا رنگ عوض کرده اندو میگویند فقط ایرانی باش چرا زنان در بیت العدل راه ندارند مگر تساوی مرد و زن در بهاییت وجود ندارد لطف کنید تمام و کمال مناظرات باب و بها را با علمای مسلمان در سایت بگذارید
تصویر سردبیر

سردبیر پاسخ داده:

جناب سینا قسمت نظرات برای انعکاس نظر خوانندگان درباره مطلبی که در سایت ارائه گردیده است . صفحات مفصلی که از ردیه ها کپی پیست کرده اید و آکهی های تبلیغاتی فعالان ضد بهائی قابل نشر در این سایت نیست. خاطرنشان میگردد آنچه بنام مناظره حضرت باب منتشر گردیده هجویاتی است که ملایان مغلوب در مناظره یک دهه بعد از شهادت حضرت باب برای پیروز جلوه دادن خود ساخته و پرداخته اند. تناقض و تفاوت فراوان در تقل قول ملایان متعدد گواه دیگری بر ساختگی بودن این داستان است. و اما سوالات شما: 1- تقویم مورد استفاده بهائیان که اکنون در سال 170 آن هستیم بتاریخ بدیع است ولی چون این تاریخ برای مخاطبین غیر بهائی شناخته شده نیست از تاریخ های شمسی و قمری و میلادی هم استفاده میشود. اگر نویسندگان اثر ساکن خارج از ایران باشند معمولا از تاریخ میلادی که در کشورشان رایج است اسبفاده میکنند ولی کتابهائی که توسط نویسندگان ساکن ایران یا کشورهای عربی نوشته شده دارای تاریخ شمسی و قمری هستند 2- نام والد حضرت باب سید محمد رضا بود که در ایام کودکی ایشان از دنیا رفتند 3-درباره توبه نامه جعلی منسوب به حضرت باب تا حال صدها بار پاسخ نوشته شده در همین سایت نیز در قسمت پرسشها و پاسخها میتوانید مطالبی بیابید http://www.aeenebahai.org/taxonomy/t/40 4- حضرت باب مبشر ظهور حضرت بهاءالله بودند همان گونه که یحیی تعمید دهنده مبشر ظهور حضرت مسیح بود. رسالت ایشان ایجاد آمادگی ذهنی و اجتماعی لازم برای ظهور "من یظهره الله " بود که در آثارشان مکررا به ظهور قریب الوقوعش بشارت داده اند 5- حضرت عبدالبها با قوت گرفتن احتمال جنگ پیش بینی قحطی نموده بودند و در طی ده سال اقدام به کاشت و ذخیره سازی غلات کردند و این ذخائر را در زمان قحطی در اختیار نیازمندان و گرسنگان قرار دادند و جان بسیاری از مردم به سبب این اقدام ایشان نجات یافت. سربازان انگلیسی نیز که در عکا مستقر بودند از قحطی در امان نماندند و هنگامی که از وجود غله نزد حضرت عبدالبها با خبر شدند از ایشان تقاضای غله نمودند که مورد اجابت واقع شد. اعطای نشان سر از سوی ملکه انگلیس برای تشکر از این اقدام بشر دوستانه حضرت عبدالبها در نجان جان فقرا و نیز سربازان گرسنه انگلیسی بود. واضح است که در آن دوران قحطی میشد غله را به قیمتی گزاف فروخت و ثروت عظیمی به چنگ آورد ولی حضرت عبدالبها آن را برایگان در اختیار گرسنگان گذاشتند 6- با قیمومت انگلستان بر اراضی مقدسه دست دولت ظالم و فاسد عثمانی از ظلمها و فشارهائی که بر بهائیان وارد میکرد کوتاه شد و حضرت عبدالبها در دعائی خدا را بواسطه این گشایش شکر مینمایند و تداوم این وضع را از خدا میخواهند 7 و8- درباره شبهه ادعای الوهیت در قسمت پرسشها و پاسخها مطلبی درج گردیده چنانچه پس از مطالعه آن همچنان ابهامتان باقی بود در ذیل همان مطلب نظرتان را بفرمائید http://www.aeenebahai.org/taxonomy/t/162 9- به اینگونه سوالات تاکنون صدها بار پاسخ داده شده مشکل اینجاست که در ایران تنها کتابهائی اجازه نشر میابند که برضد دیانت بهائی مطلب مینویسند و هیچ رسانه ای اجازه درج حتی یک سطر از پاسخهای بهائیان با این افترائات را ندارد زنان از پذیرش مسئولیت سنگین و بلند مدت عضویت در بیت العدل اعظم معاف شده اند کما اینکه از انجام فریضه حج نیز معاف گردیده اند اگر مایلید سوالاتی نا مرتبط با مطلبی که ذیل آن نظر میدهید مطرح کنید میتوانید مستقیما با آدرس ایمیل ما مکاتبه نمائید info@aeenebahai.org موفق باشید
تصویر mehrdad

mehrdad پاسخ داده:

جناب سینا طرح سئوالات گاهی برای تحقیق است و گاهی برای تحریف اذهان تا نفوس از حقیقت یک دین دور گردند.نوع سئوالات بخوبی مشخص کننده هدف سائل می باشد عزیز من این دوره که اذهان براحتی گمراه شود گذشته است سئوالات تحقیقی لطفا بکنید نه سئوالاتی که با اندکی مطالعه می توان به آن رسید . سئوال اول خدمت شما ودیگر مخاطبین بررسی می شودعرض می شود که دیانت بهائی تقویم مخصوص بخود دارد ولی تعصب در تحمیل آن به دیگران ندارد لذا از تاریخی استفاده می کند تا مخاطبینش زمان را درک کنند کسی که در اروپا یا استرالیا و یا افریقا و امریکاو... است بدنبال نوع تاریخ نیست بدنبال زمان قابل فهم خود می باشد وتاریخ میلادی شناخته شده ترین تاریخ فعلی می باشد شاید شما می خواهید از این هم نتیجه بگیرید بهائیان دست نشانده غربیان هستند در اینصورت باید بپذیریم همه ما دست نشانده و جاسوس غربیان هستیم چون از اینترنت استفاده می کنیم آدرس ایمیلمان به انگلیسی است و تاریخهایی که در آن درج می شود میلادی است وقس علیهذا... ترا بخدا بپرسید دیانت بهائی چه چیزی برای نجات بشر از این همه مفاسد که بشر را غوطه ور ساخته ارائه می دهد ؟ سئوالاتی که نتیجه بخش بودن واقعی یک دین را برساند نه سئوالاتی که حتی جواب دادن به آن نیز دردی را دوا نمی کند و جز اتلاف وقت و ماندن در منجلاب تباهی هدیه ای دیگر نخواهد داشت. دوست عزیز باید فکر را حصر در روحانیات و اخلاقیات و خدمت به نوع بشر نمود نه در سفسطه بازیهای کسل کننده و دروغین اخر در کجا آمده که فقط ایرانی باش؟؟؟ و اینکه حتی حتی یک نفر از بهائیان نتوانسته به این سئوالات جواب بده ما که کانال تلویزیونی نداریم بیش از 30 کانال تلویزیونی در ایران می باشد چرا یک بحث آزاد صورت نمی دهند تا تمام این جوابها در کمتر از ده جلسه توضیح داده شود؟شاید شما ندانید ولی کسانی که خاطرات دهه شصت تلویزیون یزد را در خاطر دارند می دانند که در پی یک بحث ازاد بین تعدادی از بهائیان و حاکم شرع استدلالی را دریافت کردند که دیگر حاضر نشدنداین کار تکرار شود و ان چند نفر از جمله یک پیرمرد هشتادساله اعدام شدند. عزیز من این ما نبودیم که از بحث حقیقت گرانه فرار کردیم بلکه تاریخ گواه است که از واقعه قلعه شیخ طبرسی تا کنون همواره علمای اسلام از این جریان افشا گری حقیقت طفره رفته اند و حاضر به یک مناظره آزاد نگردیده اند .جرات کنند دعوت به تلویزیون کنند تا خلق خود بیاندیشد و این حق خلق است که از زبان دو طرف با مسائل روبرو شود نه یکطرفه ببرندو بدوزندو...حتی در این سایت که در مقابل دستگاه عریض و طویل رادیو و تلویزیون و روزنامه و نشریات و کتب از توانائی کمی برخوردار است به شما اجازه داده می شود تا مطالبتان درج شود و لی یک سری به سایتهای ضد بهائی بزنید حتی یک کودک نیز می تواند سانسور شدید را متوجه گردد. قضاوت با خوانندگان !!!
تصویر امین

امین پاسخ داده:

سلام مهرداد عزیز. برگزاری یک مناظره ی بی طرف که هیچ شک و شبهه ای در آن نباشد غیر ممکن است. هم چنین نتیجه ی آن معتبر نیست. علاوه بر این، بهائیت هیچ حرفی برای گفتن ندارد. نمونه اش مخالفت واضح و صریح با قرآن است و تفسیر بهائیان از قرآن کاملا متناقض با آن است. برای نمونه بحث معاد را در نظرات قبلی مطرح کردم. موفق باشید.
تصویر mehrdad

mehrdad پاسخ داده:

جناب امین به نظر، روش شما حوزوی می باشد ! ولی اگر شما روش دیانت بهائی را نمی پذیرید بهتر نیست از روشهای علمی و دانشگاهی برای تحقیق استفاده نمائیم. شما خودتان بهتر می دانید که چرا از برگزاری یک بحث آزاد بین اندیشمندان بهائی و مسلمان جلوگیری می شود . بارها گفته اید ومی گوئید: "بهائیت حرفی برای گفتن ندارند " بهائیان حرفی برای گفتن ندارند " چند بار اینرا می گوئید . چرا نمی گذارید که مردم خود این تشخیص را بدهند؟ مردم امروز ایران در مسیر اندیشه مستقل قرار گرفته اند واین چیزی نیست که شما بتوانید جلوی آنرا بگیرید مطالب بهزاد و امثال او را مطالعه کنید این نفوس یک نمونه از مردم ایران هستند که مطمئنا با نظر تعداد کثیری از مردم ایران مطابقت بیشتری دارد تا با نظرات شما شاید اینرا هم تحریف می کنید و می گوئید آن هم یک آمریکائیست قبول ندارید با لباس مردم و نه لباس معمم سوار اتوبوس و تاکسی شوید و بارها و بارها از افراد بپرسید که آیا مردم با یک بحث آزاد موافقند که خود تشخیص دهند که بهائیان حرفی برای گفتن دارند یا نه پیروی کور کورانه از شما که بهائیت حرفی برای گفتن ندارند. شما از یک طرف می گوئید :برگزاری یک مناظره ی بی طرف که هیچ شک و شبهه ای در آن نباشد غیر ممکن است. هم چنین نتیجه ی آن معتبر نیست. واز طرف دیگر می گوئید که بهائیت هیچ حرفی برای گفتن ندارند پس اگر حرفی برای گفتن ندارند پس شک و شبهه ای دیگر نخواهد بود و قطعا شما می توانید به همه اثبات نمائید بلند هم فریاد بزنید که آی مردم یک سری جلسات بحث آزاد در تلویزیون گذاشتیم اندیشمندان هر دو دین آمدند خودتان شاهد بودید که بهائیان هیچ حرفی برای گفتن نداشتند . مگر همین کار را با دیگر گروهها،احزاب وفرق مثل حزب توده ، کارگر،مجاهدین خلق و...انجام ندادید ؟ چه شد که با جامعه بهائئ در شبکه سراسری تلویزیون چنین جلساتی برگزار ننمودید؟ می دانم که نمی توانید اعتراف کنید که این شما هستید که حرفی برای پاسخ نداشتید.ولذا اذهان مردم را پر از اتهامات جاسوسی و ...کلمات زشت نمودید تا مردم را از حقیقت دور نمائید . حقیقتا طبق تربیتی که از دیانت بهائی گرفتم تمایل ندارم کسی را تحقیر نمایم وسئوالاتی از او بپرسم که نتواند یک جواب مستدل ومنطقی ارائه دهد ولی چه کنم شما خیلی راحت به من بی احترامی می کنید ایا درست است من اول به شما بگویم امین عزیز وبعد بگویم اسلامیت هیچ حرفی برای گفتن ندارند. شما اول به من می گوئید مهردادعزیز و سپس به دیانتم بی حرمتی می کنید مگر شما نمی دانید؟ دیانت بهائی برای یک فردی مثل من عشقم حیاتم وجودم وتمام هستی ام است. من حاضرم صدها هزار جان می داشتم و همه را فدای دیانت بهائی مینمودم من از طریق دیانت بهائی حتی به وجود خدا پی بردم من از طریق دیانت بهائی معنای محبت خالصانه عشق به همنوع را فهمیدم ومن در این دنیائی که پر از بی مهری و ظلم وفساد گشته تنها با زیارت آثار حضرت بهاالله آرامش می یابم و آرزوی من اینست که هر انسانی بدون غرض و دشمنی تنها و تنها یکبار خالصانه خالصانه آثار حضرت بهاالله را بخواند و اثر ملکوتی آنرا در روح وجان خودش به چشم خودش ببیند و با جان خودش حس کند وبعد خودش قضاوت نماید که آیا حاضر است آنرا با کوهی از طلا عوض نمایید؟ پرنده وقتی طعم امواج هوائی را می چشد که خود را از زمین بکند و یک انسان وقتی به حقیقت می رسد که بتواند تفکرش را رفتارش را و در نهایت قلبش را از وابستگیهای دنیای خاکی پاک نماید. اگر هر شریفی به خود اجازه می داد و حداقل یکبار وفقط یکبار در طول زندگی یکی از اثار این دیانت مثل کتاب ایقان ویا کلمات مکنونه را با یکی از مومنین به دیانت بهائی بدون حب وبغض مطالعه کرده وسپس با موافقین ومخالفین دیانت بهائی گفتگو میکرد می توانست با عقل سلیم و قلب طاهر تصمیم درست را بگیرد وخیال خود را راحت نماید. ولی افسوس وصد افسوس که نفوسی دانسته نادانسته حجابی بین حق و خلق گشته اند. امید که همه ما بیدار گردیم. به امید روزی که بشر فارغ از هر عقیده و مرامی به وحدت رسیده و در پناه پروردگار پاک و مهربان دوستدار هم باشند. جان ودلتان خوش باد مهرداد
تصویر امین

امین پاسخ داده:

سلام مهرداد عزیز. بابت تاخیرم در پاسخ عذرخواهی می کنم. من تحصیلات حوزوی ندارم. تنها یک جوان ایرانی هستم که دوست نداشتم مثل بسیاری از افراد جامعه، اسلام را از پدر و مادرم به ارث ببرم. هر اطلاعاتی که دارم صرفا از تحقیقات خودم است. تورات و انجیل و کتب بهائیت را تا حدی خوانده ام و به تفسیر قرآن هم تا حدی مسلط هستم. در میان ادیان مختلف اسلام را کامل ترین دین دیدم همانطور که خداوند در غدیر خم به پیامبر (ص) فرموده است. به هیچ تشکیلات حکومتی هم وابسته نیستم. درباره ی بحث آزاد تلویزیونی هم ترجیح می دهم بحث نکنم. زیرا هر چه باشد، یک مسئله ی سیاسی است و من برای دفاع از عقیده ام اینجا هستم نه دفاع از حکومت. بارها گفته ام "بهائیت حرفی برای گفتن ندارد" زیرا بهائیت مخالفت صریحی با قرآن دارد در حالی که بهائیان ادعا می کنند دین الهی بعد از اسلامند. البته اگر این جمله برای شما توهین به حساب می آید، من عذرخواهی می کنم. من هم مثل شما با این که بخواهیم کسی را "آمریکایی" با "صهیونیست" بنامیم مخالفم. البته به وابستگی عده ای به اسرائیل و غیره یقین دارم که البته اینجا جای بحثش نیست. در کل به نظر حضرت علی (ع) معتقدم که می فرمایند "دشمن ترین دشمن تو، در درون تو است" و اعتقاد دارم انسان اول باید خود را اصلاح کند نه این که آمریکا و اسرائیل را متهم کند. دوست عزیز، تا زمانی که عده ای از هر عقیده ای سود می برند، داشتن بحث آزاد ممکن نیست. صدا و سیمای ایران از اسلام سود می برد لذا به نفع اسلام سانسور می کند. بهائیان از عقیده بهائیان سود می برند لذا به نفع بهائیت سانسور می کنند. نظر خود من در این سایت چند بار سانسور شده است. شما هر سوالی که داشته باشید، بنده پاسخگوی شما خواهم بود. البته مطلبی که من درباره ی قیامت در قرآن گفتم هنوز بی جواب مانده است و کسی نمی تواند این تناقض صریح بهائیت با قرآن را توچیه کند. من قصد هیج توهینی به شما ندارم و اگر جایی توهینی شده، عذرخواهی می کنم. در ادیان قبلی هم به پاداش و جزاء اشاره شده است. اما دیانت بهائی قیامت مادی را قبول ندارد. امیدوارم سلامت باشید.
تصویر mehrdad

mehrdad پاسخ داده:

جناب امین سعی می کنید که خودتان را محقق و مودب جلوه دهید و من به این خواسته شما احترام می گذارم مشروط بر انکه فقط در گفتار نباشد در عمل نیز چنین باشد! به شما عرض کردم که روشتان حوزوی است ونه علمی به دلایل زیر: 1. به جای مستندات از بی احترامی استفاده می کنید یک محقق سالم اندیش از مستندات ودلایل استفاده می کند نه از روشهای سخیف بی ادبانه که می داند بی حرمتی به یک جامعه می باشد. 2. تنها دلیلی که آوردید اینست : بارها گفته ام "بهائیت حرفی برای گفتن ندارد" زیرا بهائیت مخالفت صریحی با قرآن دارد . چه دلیلی !!!؟ واقعا شما این دلیل را منطقی می دانید؟!!! اگر به زعم باطل بپذیریم که دیانت مقدس بهائی با دیانت مقدس اسلام مخالفتی دارد پس خود این مخالفت نشاندهنده انست که حرفی برای گفتن وجود دارد و هر عاقل منصفی متوجه می شود این جمله در اساس پوچ و بی محتوا است اگر باز هم دوست دارید جملات القائی و فریب دهنده استفاده نمائید تا تاثیر کلام الهی را کم نمایید این دقیقا همان روشی است که علما برای دور نگهداشتن انسانها از فهم حقیقت بکار می برند . ولی یک نکته را باید بدانیم که بشر امروزی دیگر به بلوغ رسیده واینگونه روشها برایش کار ساز نیست او خود در صدد تحقیق مستقیم ومطالعه کتب دست نوشته بهائی بر می آید. 3. در تحقیق علمی ما باید سعی کنیم بدون حب و بغض بدنبال حقیقت بگردیم نه انکه در صدد دفاع بی چون و چرا از مکتبی که به آن متصل هستیم بر آئیم . بهتر نیست به جای بکار بردن عبارات بی معنا که فقط بار القائی و تخریبی دارد از تحلیل واقعی مطالب پیروی نمائیم؟ وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَيَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ سوره اعراف آیه 34-35 برای هر امتی مدتی است.وقتی مدتشان رسید،یک ساعت پس و پیش نمیگردد.ای فرزندان آدم ، البته پیامبرانی از میان شما در آینده برای شما خواهند آمد و آیات مرا بر شما خواهند خواند،(بدانید که) کسانی که تقوی و صلاح پیشه کنند،نه بیمی بر آنهاست و نه اندوهگین شوند. پروردگار به همه ما سلامت روحانی عطا فرماید.
تصویر امین

امین پاسخ داده:

سلام مهرداد عزیز. من قبلا هم به شما گفتم که تحصیلات حوزوی ندارم و هرچه دارم صرفا نتیجه ی تحقیق خودم است. هیچ دلیلی ندارم که دروغ بگویم. فکر می کنم شما آیات قرآن را به عنوان یک کلام مستند قبول داشته باشید. پس مراجعه کنید به نظراتی که درباره ی قیامت نوشتم و بررسی کنید ببینید حرف دین شما هم همان است یا برعکس آن؟ درباره ی "بهائیت هیچ حرفی برای گفتن ندارد" اگر این کلام انقدر بحث دارد اصلا من حرفم را پس می گیرم! و البته این کلام از نظر من توهین حساب نمی شود چون دلیل دارم و دلیلش هم مخالفت صریح با متن قرآن است که در نظرات قبلی به اندازه ی کافی صحبت کردم. وقتی شما می گویید قرآن را قبول دارید و دینتان عقایدی غیر از آن معرفی می کند یعنی چه؟ شما که حرفی برای گفتن دارید پس آیاتی که من در لینک http://aeenebahai.org/node/8#comment-9087 درباره ی قیامت آورده ام را ببینید و بگویید آیا معاد جسمانی که در قرآن آمده همان معاد دین شماست؟ فکر نکنم اینطور باشد. در آخر تاکید می کنم بازهم تاکید می کنم که من قصد توهین به هیچ کس را ندارم و اگر بهائیت دین شما است، من بازهم به خودم اجازه توهین به شخص شما را نمی دهم اما دلیل کافی برای نقض بهائیت و دفاع از عقیده خودم را ارائه می کنم. آیه ای هم که در تایید پیامبرتان آورده اید به هیچ وجه خاتمیت حضرت محمد (ص) را نقض نمی کند و این آیات انسان ها را به صورت عام مخاطب قرار نمی دهند. اگر سوره ی اعراف را بخوانید از اول این سوره، داستان درباره ی حضرت آدم (ع) است و ایشان را مخاطب قرار می دهد. درباره ی خاتمیت به اندازه ی کافی بحث شده و جوابتان در لینک زیر است ضمن این که در سوره ی احزاب آیه 40 هم لفظ "خاتم النبیین" صراحتا به پیامبر (ص) نسبت داده شده است. http://aeenebahai.org/node/8#comment-9098 موفق و مؤید باشید.
تصویر ic

ic :

ﺩﺭﻭﺩ ﺑﺮﺷﻤﺎ ﻣﺪﺕ ﻛﻤﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ اﺻﻮﻝ ﻭاﻋﺘﻘﺎﺩاﺕ اﻳﻴﻦ. ﻣﺘﺮﻗﻲ ﺑﻬﺎﻳﻲ اﺷﻨﺎ ﺷﺪﻩ اﻡ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺭاﻳﺮاﻥ ﺑﻮﺩﻡ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﻮﺛﻘﻲ. ﺩﺭﺩﺳﺘﺮﺱ ﻧﺒﻮﺩ ﻭﻟﻲ ﺧﺪاﺭا ﮔﻮاﻩ ﻣﻴﮕﻴﺮﻡ ﻭﻗﺘﻲ. ﻣﻂﺎﻟﻌﻪ ﻛﺮﺩﻡ ﺩﻗﻴﻘﺎ ﭼﻴﺰﻱ ﺭا ﻳﺎﻓﺘﻢ ﻛﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺩﺭﺩﺭﻭﻥ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻪ اﻭﻥ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻭاﺣﺪ ﺑﻮﺩﻥ اﺩﻳﺎﻥ اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ اﺧﺘﻴﺎﺭﻱ ﺑﻮﺩﻥ ﺩاﻋﺘﻘﺎﺩاﺕ و..... ﻭاﻻﻥ. ﺑﺎﻳﻘﻴﻦ ﻣﻴﺨﻮاﻫﻢ اﻳﻦ ﺩﻳﻦ ﺭاﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﻟﻂﻔﺎ ﺭاﻫﻨﻤﺎﻳﻴﻢ ﻛﻨﻴﺪ
تصویر امین

امین پاسخ داده:

سلام. دوست عزیز ویژگی هایی که شما در بهائیت یافتید در اسلام هم هست. همه ی ادیان خدا، در اصل توحید اشتراک دارند. هم چنین در سوره بقره عبارت "لا اکراه فی الدین" ذکر شده که یعنی هیچ اجباری در پذیرفتن دین نیست و هر کس مختار است راه زندگی خود را انتخاب کند. عده ای راه اسلام را می گزینند و وارد بهشت الهی می شوند که سرشار از نعمت هاست اما کافران اهل جهنمند.
تصویر Anonymous

Anonymous :

شریعت دارید؟اگردارید قید بفرمائید.مجازات کسی که بهائیت را ترک کند چیست؟اصول دین درهمه ادیان یکیست فروع دین بهائیت کدامند؟بیشتر بنویسید ممنون میشوم
تصویر سردبیر

سردبیر پاسخ داده:

دوست گرامی ایمان مقوله ای قلبی و روحانی است و هیچکسی را نمیتوان با قید و بند مادی در آئینی نگه داشت. در دیانت بهائی هیچ مجازاتی برای کسانی که این دیانت را ترک کنند وجود ندارد و بهائی زادگان نیز تا زمانی که به میل و اراده خویش اعتقادشان به دیانت بهائی را نپذیرند بهائی محسوب نمیشوند. هر زمان هم که نخواهند بهائی باشند مانع و مجازاتی بر سر راهشان نیست. تعالیم اجتماعی بهائی را میتوانید در لینک زیر مطالعه فرمائید http://aeenebahai.org/taxonomy/t/206 موفق باشید
تصویر mehdi

mehdi :

alaho abha chandi pish ba dosti zartoshti ashna shodam vaghti rajeb be mozo ahd va misagh sohbat mikardam nagahan azman porsid ke aya shoma vaghean be adam va hava va on dastan marof eteghad darin man niz goftam ke bayad ba etela daghigh pasokh deham ma rastesh kheyli motoasef shodam ke haman lahzeh natonestam pasokhi ghaneh konandeh ebdeham ta emroz ke in matlabetoon ro khondama <شیطان موجودی است که در ادیان دیگر برای نسبت دادن منشاء بدیها یا شر در نظر گرفته شده تا خداوند از دست داشتن در خلق پلیدی ها مبرا شود. در اعتقاد بهايي شر وجود ندارد یعنی آنچه خلق شده است خیر محض است و هر جائی که این خیر موجود نباشد شر بنظر میآید. مثلا روشنائی وجود دارد ولی تاریکی نبودن روشنائی است و موجودیتی بنام تاریکی خلق نشده است که بخواهیم بدنبال خالق آن باشیم به همین سیاق سردی عدم وجود گرما, جهل عدم وجود علم, نفرت عدم وجود محبت, ظلم عدم وجود عدالت و ... تلقی میگردد بنابر این تنها خالق و گرداننده جهان خداوند است که جز خیر چیزی از او صادر نشده است>> be in fekr oftadam ke az shoma jahat ashna shodan bishtar khodam be eteghadateman az shoma rahnamaii bekhaham lotfan komakam konid
تصویر Naeim

Naeim :

در پاسخ به بعضی نفرات که گمان می‌کنند چون دیانت بهایی، حقیقت اسلام را می‌پذیرد و از آن دفاع می‌کند، نیازی به ایمان آوردن به دیانت بهایی نیست و به این خیال‌اند که دیانت بهایی چیزی بیش از اسلام برای عرضه ندارد، این بیان حضرت عبدالبهاء را چندی پیش نوشتم: http://aeenebahai.org/node/8#comment-8334
تصویر امین

امین پاسخ داده:

سلام Naeim عزیز. بهتر است کمی در پاسخ دادن صبر کنید و بیشتر بیندیشید. ادیان الهی همگی از ادیان پیشین دفاع می کنند.(البته بهائیات را به عنوان دین الهی قبول نداریم.) ic مدتی پیش مطلبی درباره ی چیزهایی که در بهائیت یافتند مانند "ﻭاﺣﺪ ﺑﻮﺩﻥ اﺩﻳﺎﻥ اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ اﺧﺘﻴﺎﺭﻱ ﺑﻮﺩﻥ ﺩاﻋﺘﻘﺎﺩاﺕ و....." نوشتند و من فقط نظر جدید را منتشر کردم تا نشان دهم چیزهایی که ایشان به آن ها رسیده فقط در بهائیت نیست بلکه در اسلام نیز یافت می شود.
تصویر Anonymous

Anonymous :

با وجود اینکه دین من اسلام است ولی با تمام وجودم به دین بهائیت احترام قائلم . همین که خدا رو همه بهش اعتقاد داریم اصل یک دین است... از کسانی که تعصب بی مورد روی دین خودشون دارن واقعا متنفرم حالا چه مسلمان بهائی یا مسیحی یا هر دین دیگه ای باشه...
تصویر arash

arash :

خیلی دوست دارم بدونم از این سایت بهتر تو دنیا هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ عمراً اگه باشه!!!!!!!!!!!

افزودن دیدگاه جدید

CAPTCHA ی تصویری
سایت آئین بهائی با کمال سرور به استحضار هم وطنان عزیز و شریف در ایران و خارج ایران می رساند که امکانی را فراهم نموده است تا همه فارسی زبانان اعم از ایرانی و غیر ایرانی بتوانند برای مطالعه و تحقیق درباره امر بهائی به صورت آنلاین و از طریق نرم افزار اسکایپ سلسه کتب روحی را مطالعه نمایند.
برای توفیق در این امر کافی است نرم افزار اسکایپ را روی گوشی و یا کامپیوتر خود داشته باشید. این امکان جدید از آن جهت اهمیت دارد که دوستان عزیز فارسی زبان در سراسر عالم به خصوص در کشور مقدس ایران در تمام شهرها و روستاهای دوردست که امکان تماس با جامعه بهائی را ندارند می توانند از این طریق به صورت آنلاین و امن با یکی از راهنمایان بهایی کتب روحی را در گروه مطالعه نمایند.
از دوستان علاقه مند تقاضا می نماییم آدرس یا آی دی اسکایپ خود را از طریق مکاتبه با ایمیل سایت آئین بهائی به آدرس info@aeenebahai.org در اختیار ما قرار دهند. سایت آیین بهائی نحوه شروع دوره مطالعات کتب روحی را از طریق اسکایپ با شما هماهنگ خواهد نمود.
 
شما می توانید سوالات و نظرات خود را در رابطه با دیانت بهایی از طریق آدرس ایمیل info@aeenebahai.org برای ما ارسال بفرمایید. همچنین برای دریافت آخرین مطالب از کانال رسمی وب سایت آئین بهایی در تلگرام استفاده نمایید. برای جستجو شناسه کاربری aeenebahai1 را در نرم افزار تلگرام جستجو کنید.