دیانت بهائی، یک دیانت جهانی است و هدفش اتحاد جمیع نژادها و ملیتها در یک آرمان بین المللی و دیانت واحد می باشد. تجدید و تکامل ادیان از اصول این آئین است زیرا در هر زمان مقتضیات جامعه بشری تغییر می پذیرد و در هر عصری دینی جدید موافق با مقتضیات و نیازمندهای جهانیان ظاهر می گردد. بـهائیان پیروان حضرت بـهاءالله هستند و معتقدند که ایشان، جدیدترین فرستاده الهی در سلسله پیامبران پیشین چون حضرت ابراهیم، موسی و بودا و زردشت و مسیح و بالاخره حضرت محمد است و رسالتش برای ایجاد تمدنی جدید و جهانی است که بشر در این زمان بدان نیازمند است. محور تعالیم دیانت بـهائی وحدت عالم انسانی است یعنی وقت آن آمده است که بشر از هر قوم و نژادی به یگانگی رسند و همه در ظلّ یک جامعه جهانی درآیند. حضرت بـهاءالله فرموده است که خداوند بیمانند نیروهائی را در جهان بکار گماشته است تا آنچه را که بر حسب سنّتهای پیشین سبب جدائی و اختلاف میان اقوام و طبقات و ادیان و ملل عالم گشته است از میان بردارد و مهمترین کاری که امروز بشر باید به آن پردازد وحدت عالم انسانی و تلاش و کوشش در راه اتّحاد و اتّفاق اهل عالم است. یکی از اهداف و مقاصد دین بـهائی بذل همت و مساعدت در این مسیر است. از این روی امر بـهائی جامعهی جهانی مرکّبی بیش از 7 میلیون نفر از اکثر ملل و نژادها و فرهنگهای جهان بوجود آورده و تعالیم حضرت بـهاءالله را در آن جامعه تجسم بخشیده است. آزمایشی که بهائیان در این راه گذرانده اند سبب تشویق کسانی است که از همین راه می پویند و نوع انسان را اعضاء یک خاندان و کره زمین را یک وطن می دانند.
جمعی از بهائیان از نقاط مختلف جهان
اصول و تعالیم حضرت بهاءالله
حضرت بـهاءالله ما را به وحدانیت پروردگار تعلیم داده یعنی که خدا یکی است و اوست که پی در پی اراده خویش را در ظهور پیغمبران در هر زمان بر نوع انسان ظاهر ساخته است و پیغمبران نیروی اصلی در تمدن بشری در طول تاریخ بودهاند.
پیامبران آسمانی واسطهء بین خدا و خلقاند و از یک منشاء برای تربیت و ترقی نوع بشر آمدهاند، مردمان جهان ادیان را بکلی جدا از یکدیگر می دانند ولی در نظر بهائیان مقصد جمیع فرستادگان یزدانی یکی است و آن رساندن بشر به بلوغ روحانی و معنوی او است. حال زمان ما زمانی است که انسان به مرحله بلوغ وارد گشته و وحدت خاندان بشری و بنای جامعهای جهانی و صلح عمومی امکان پذیر شده است. برای وصول به هدف وحدت عالم انسانی از جمله تعالیمی که امر بهائی ترویج می کند عبارت است از:
• ترک جمیع تعصّبات
• تساوی جمیع حقوق و امکانات برای زن و مرد
• تعدیل معیشت و از میان بردن افراط و تفریط در فقر و ثروت
• تعلیم و تربیت عمومی
• تحرّی حقیقت یعنی هر کس خود باید به جستجوی حقیقت پردازد و از تقلید دست بردارد.
• ایجاد جامعه متّحدالمنافع جهانی
• مطابقت دین با علم و عقل
راهی برای زندگی
حضرت بهاءاللّه به ما چنین تعلیم داده است که انسان همانند "معدنی است که در آن گوهرهای گرانبها نهفته است" خود انسان از این گنج شایگان بیخبر است تا چه رسد به دیگران. هدف از زندگی انسان آن است که استعدادهای نهفتهاش را پرورش دهد تا هم خود از آن برخوردار گردد و هم در خدمت عالم انسانی ان را بکار برد. حضرت بهاءاللّه فرموده است که زندگی در این جهان مانند زندگی جنینی کودک در رحم مادر است و اعضاء بدن انسان در عالم رحم رشد می کند اما هرچند آن اعضا در عالم جنین بکار نمی آید ولی رشد و نموش لازم است تا کودک پس از تولد در این عالم آنها را بکار برد و ناقص نباشد. بدین گونه، نیروهای اخلاقی و عقلی و روحانی، اعضاء و جوارح روح ما در این عالم است. روح پس از خروج از این عالم تا ابد در عوالم الهی باقی و در ترقّی است وبه اين نيروها نيازمند است.
بنابراین روش زندگی بهائیان مستلزم رشد و نمو معنوی است. نماز و مناجات روزانه روح را از قیود این جهان محدود آزاد می سازد و درهای جدیدی را به روی ما می گشاید. همکاری در برنامههای مفید با مردمی که با یکدیگر از همه حیث تفاوت دارند تعصّبات دیرینه را نابود می سازد. الكل و مواد مخدر که عقل را زائل می سازد جز در موارد لازم برای دارو و درمان حرام است و نیز از غیبت و افترا که اعتماد بین مردمان را سست می کند و روح اتّحاد را که سبب ترقّی انسان است از میان می برد باید احتراز جست.
جامعه بهائی از پیشینه های قومی و فرهنگی مختلف تشكیل شده است.
حضرت باب
در ۲۳ ماه می ۱۸۴۴ ميلادي در ایران در شهر شیراز جوانی که خود را باب نامي. اعلان کرد که پیامبر الهی که همه جهان در انتظارش هستند، به زودی ظاهر خواهد شد. لقب باب از این جهت است که اگر چه حضرت باب خود مظهر مستقلّ الهی بود اعلان فرمودند که مقصد اصلیش آنست که مردم را برای ظهور کلّی الهی بعد از خود آماده نمایند.
حضرت باب پس از این اعلان بزودی دچار مخالفت های روحانیون اسلامی گردید. دستگیر شد و به زندان افتاد و بالاخره کمتر از شش سال بعد در ۹ جولای ۱۸۵۰ ميلادي در میدان عمومی شهر تبریز شهید شد و بیش از ۲۰ هزار نفر از پیروانش نیز طی کشتارهای متعدد در سراسر ایران به شهادت رسیدند و حال بنای باشكوهی با گنبد زرین در کوه کرمل مشرف بر خلیج حیفا و محاط به گلزارهای زیبا بنام مقام اعلی ساخته شده است که جسد مطّهر حضرت باب را در آغوش گرفته است.
آرامگاه حضرت باب ( مقام اعلی)
حضرت بهاءالله
حضرت بهاءالله در سال 1817 ميلادي در طهران متولد شدند. از اوان طفولیت آثار عظمت در آن حضرت ظاهر بود. ایشان در منزل آموزش مختصری دیدند، اما احتیاج نداشتند که در مدرسه ای وارد شوند زیرا از طرف خداوند دارای علم لدنی بودند. حضرت بهاءالله از خانواده ای اصیل و شریف بودند و در جوانی مشاغل عالیه ی در دربار شاه به حضرتشان پیشنهاد شد، لیکن نپذیرفتند. ایشان مایل بودند که بیشتر اوقاتشان را صرف کمک به ستمدیدگان، بیماران و مستمندان نمایند، و از حق و عدالت دفاع کنند و چون حضرت بهاءالله حمایت خویش را از آئین حضرت باب اعلان فرمودند طولی نکشید که تمام مناصب و امتیازاتش را از دست داد و در طوفانـی که پـس از شهادت حضـرت باب در ایران برخاست از همه ثروت و مال دنیـا محروم و خود نیز دچار شكنجه و آزار و گرفتـار زندان شد. سپس چند بار ایشان را تبعید نمودند. اولین تبعیدشان به بغداد بود. در سال ۱۸۶۳ ميلادي در همان شهر حضرت بـهاءالله مقام خويش را اعلان نموده و خود را موعود کل امم معرفی فرمودند. از بغداد حضرت بـهاءالله را به استانبول و از آنجا به ادرنه و بالاخره به عکّا تبعید نمودند. عکّا در اراضی مقدسه بود و حضرت بـهاءالله بعنوان یک زندانی در سال ۱۸۶۸ ميلادي به آن شهر تبعيد گر ديدند. از ادرنه و سپس از عکّا حضرت بـهاءالله نامههای متعددی خطاب به ملوك و سلاطین زمان خویش صادر فرمودند. این الواح در تاریخ ادیان بی نظیر و از اسناد بسیار مهم و پر عظمتی است که در آنها حضرت بـهاءالله اعـلان فرمودند که تمدنی جهانی در حال بوجود امدن است و زمانش فرارسیده که اهل عالم بسرا پرده وحدت و یگانگی درآیند و به شاهان و امپراطورها و روسای جمهور در قرن نوزدهم نصیحت کردند که از اختـﻻفات خویش دست بردارند و تسلیحات خویش را به حداقل رسانند و در عوض کوشش و امکانات خویش را صرف ایجاد صلح عمومی نمایند. درگذشت حضرت بـهاءالله در بـهجی در شمال عکّا واقع شد و مزارشان در همان جا استقرار یافت و تعالیمشان کم کم از مرز خاورمیانه بیرون رفت و در نقاط دیگر منتشر شد.
نمایی از آرامگاه حضرت بهاءالله
حضرت عبدالبهاء
حضرت بهاءالله برای حفظ امر خود از تفرقه آن را ازقوایی بی نظیر بهره مند کردند که آن قوهء عهد و ميثاق است. قبل از صعود حضرت بهاءالله، ایشان به صراحت مرقوم فرمودند پس از من توجه به حضرت عبدالبهاء كنيد. حضرت عبدالبهاء فرزند أرشدشان بودند و تنها مفسّر آيات ومركز عهد و ميثاق الهى منصوب شدند. حضرت بهاءالله شخصا آن حضرت را پرورش فرمودند، ايشان از كودكي به مقام پدر بزرگوارشان پى بردند، و شريك رنجهاى پدر بزرگوارشان بودند. حضرت عبدالبهاء گرانبهاترين هديه حضرت بهاءالله بعالم بشرى و نمونه اعلاى تعاليم بهائي مي باشند.
حيات ان حضرت مملو از مصائب و بلايا بود اما باعث سرور همه نفوسى بودند كه به حضورشان مشرف مي شدند. بعد از انكه پدر بزرگوارشان به عالم بقا شتافتند، مسئوليت جامعهء بهائى بر روى دوش ايشان قرار گرفت، و ايشان شبانه روز به انتشار أمر أعظم در شرق و غرب عالم مشغول شدند. هزاران ألواح به أفراد و گروههاى مختلفه در نقاط مختلفه عالم مرقوم فرمودند و تعاليم مباركه پدر بزرگوارشان را روشن و واضح نمودند. تفسير و ترجمه هاى ايشان هم اكنون از اساسي ترين آثار أمر بهائي است.
با تمرکزدر مقام حضرت عبدالبهاء بعنوان مركز عهد و ميثاق حضرت بهاءالله، بهائيان عالم متحدانه در سعى و كوششند تا حيات بهائى داشته باشندو مدنيت جهانى نوينى بسازند.
حضرت عبدالبهاء
ولایت امر
حضرت عبدالبهاء در وصیتنامه ی خویش موسوم به الواح وصایا نوه ی ارشد خود، شوقی افندی ربانی را ولی امر و مبین تعالیم بهائی تعیین فرمودند. حضرت شوقی افندی در مقام ولی امر بهائی در سال ۱۹۵۷ميلادي عالم خاک را وداع گفتند. ایشان در طی سی و شش سال بسیاری از آثار حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء را به انگلیسی ترجمه و تشریح نموده، تأسیس مؤسسات محلّی و ملّی بهائی را تشویق فرموده و انتشار افکار بهائی را در تمام نقاط عالم تحت نقشههایی منظم و مستمر رهبری کردند.
حضرت ولی امر الله یادگار جاودانه خود را با ایجاد تزئینات باشكوهی جهت استقرار مرکز جهانی بهائی در ارض اقدس تأسیس فرمودند. بنای مقام مطهر حضرت باب و ساختمان آرشیو بینالمللی بهائی، و همچنین طراحی و تنظیم و ترتیب باغهای زیبای قصر بهجی و دامنه کوه کرمل از خلاقیت بی نظیر آن حضرت است.
حضرت شوقی افندی ربانی
بیت العدل اعظم
بیت العدل اعظم که حضرت بـهاءالله آنرا بعنوان قوه تشریعیه امر بـهائی معین فرمودند در سال ۱۹۶۳ ميلادي تشکیل شد. این هیأت مرکّب از نه نفر است که هر پنج سال یکبار از طرف جمیع اعضاء محافل ملّی بـهائیان جهان انتخاب می شود.
بیت العدل اعظم به اداره ی امور روحانی و اداری جامعه بینالمللی بـهائی می پردازد و نیز بعنوان امناء اماکن مقدسه و سایر املاک در اراضی مقدسه مأمور حفظ آنهاست. حضرت بـهاءالله به بیت العدل اعظم اختیار داده است که در مواردی که کتب و آثار مقدسه بـهائی قانوني وضع ننموده قوانینی تشریع نماید و این هیأت است که جامعه بـهائی را در جهانی که پیوسته در تغییر است رهبری و راهنمائی می کند.
مقر بیت العدل اعظم
اعضای بیت العدل اعظم
مشرق الاذکارهای بهائی
عبادتگاهها یا مشرق الاذکارهای بهائی به روی همه مردم باز است و همه ی افراد از دین ها و اعتقادات مختلف می توانند در آنها به عبادت خداوند بپردازند. هرچند از نظر هندسی هر یک از بناها با یکدیگر مختلف هستند ولی از لحاظ معماری اصولي کلی در آنها مراعات شده است- همه دارای ۹ طرف و یک تالار مرکزی گنبد مانند هستند- که همزمان از وحدت ذاتی نوع بشر و تنوع و گوناگونی آن حکایت می کند. برنامه های عبادتی ساده و متشکل از دعا و مناجات و تلاوت منتخباتی از آثار بهائی و کتب مقدسه ادیان مختلف چون تورات و انجیل و قرآن و ... است.
همانطور که حضرت بهاءالله مطرح نمودهاند، مشرق الاذکار یک مرکز و کانون روحانی برای موسسات وابسته مختلفی است که بمنظور خدمات علمی، بشردوستانه، آموزشی و اداری در اطراف آن بنا می شوند.
مشرق الاذکار های بهائی در سراسر جهان
مشرق الاذکار شیلی
مشرق الاذکار فرانکورت
مشرق الاذکار سیدنی
مشرق الاذکار اوگاندا
مشرق الاذکار آمریکا
مشرق الاذکار هندوستان
مشرق الاذکار عشق آباد
مشرق الاذکار پاناما
مشرق الاذکار ساموآ
رفاه اجتماعی و اقتصادی
از ممتازترین خواص جامعه بهائی از لحاظ ترقّیات اجتماعی و اقتصادی جنبه نظام مشورتی آن است. حضرت بهاءاللّه طرحی را برای تصمیمگیری بر اساس همرأئی و توافق گروهی ابداع فرموده است و خطا نیست اگر بگوئیم هر فرد بهائی بنحوی از انحاء شاگرد مکتب مشورت است. ترقیات اجتماعی و اقتصادی در نظام بهائی اولبار در ایران آشکار شد که بهائیان آن کشور در اوائل قرن بیستم مدارس و درمانگاهها و سایر خدمات اجتماعی از جمله اولین مدرسه دخترانه را در کشور تأسیس کردند.
امروز برنامههای رفاهی مخصوصاً در آسیا و امریکای لاتین و افریقا بسیار متعدد است و شامل مدارس درمانگاهها، کلاسهای بهداشت، برنامههای کشاورزی، جنگل بانی، ترک اعتیاد الکلی و خوابگاههای کودکان است و رادیوهای بهائی با برنامههای خدمات اجتماعی خویش نهتنها از لحاظ عملی به برنامههای مذکور کمک می کنند بلکه فرهنگ بومیان را نیز حرمت و ترویج می نمایند. برنامههای رفاهی بهائی را محافل روحانی محلّی پیشنهاد می کنند و از این راه برنامههای مذکور بر اساس شرکت عامه مردم در هر محل طرح می شود و از این راه می توان سرّ موفّقیت این برنامهها را که بر پای خود ایستادهاند. دریافت.
یک پروژه درخت کاری توسط دانش آموزان مدرسه بهائی ربانی در نزدیکی شهر گوالیور، هندوستان
بهائیان و سازمان ملل متحداز تعالیم بهائی یکی اینست که دین حقیقی باید سبب ترویج اتّحاد و اتّفاق باشد و اتّحاد شرط ضروري حصول صلح جهانی است. حضرت بهاءاللّه می فرمایند «اصلاح و راحت حاصل نشود مگر به اتّحاد و اتّفاق.» ازجمله موازینی که جامعه بهائی برای حصول اتّحاد عالم پیشنهاد می کند اینست که یک زبان بینالمللی بوجود آید، اقتصاد جهانی تعدیل و هماهنگ گردد، تعلیم و تربیت اجباری متداول شود، معیاری برای حقوق بشر معین گردد و سازمان مرکّب جهانی ارتباط و مخابرات بکار افتد.
چون بهائیان معتقدند که سازمان ملل متّحد بمنزله کوشش بزرگی در راه اتّحاد جهان محسوب می شود آن را به هر نحو که بتوانند حمایت می نمایند. از این روی "جامعه بینالمللی بهائی" با مقام مشاور در شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متّحد Ecosoc و در سازمان صندوق کودکان ملل متّحد Unicef عضویت دارد. دفتر جامعه بینالمللی بهائی در نیویورک و در ژنو تأسیس گشته و بهائیان از بسیاری از نقاط جهان مرتّباً در کنفرانسها، کنگرهها و سمینارهای مربوط به حیات اجتماعی و اقتصادی کره زمین شرکت می کنند. چون بهائیان مردم دیگر را در بعضی از کشورها در پنجه ظلم گرفتار دیده اند توجهشان به تعالیم حضرت بهاءاللّه مربوط به حقوق بشر بیشتر جلب شده است. از این جهت جامعه بینالمللی بهائی در کنفرانسهای شور سازمانهای ملل متّحد درباره حقوق اقلّیت، مقام زن، تحریم جنایت، جلوگیری از مواد مخدره، رفاه کودک و خانواده، نهضتهای ضد تسلیحات با حدت و حرارتی تمام مشارکت می جویند.
نماینده جامعه ی بهائی در سازمان ملل
جامعه جهانی بهائی
جامعه بهائی عالم مرکب از تقریباً 7 میلیون نفرند که در ۱۸۹ کشور مستقّل و ۴۶ ناحیه تابعه زیست می کنند و کثرت تنوعش شامل مردمی در سراسر کره زمین از نژادها و مذاهب و فرهنگهای مختلف از جمله ۲۱۰۰ عدد از قبائل و عشائر عالم است.
در امر بهائی فرد روحانی وجود ندارد زیرا بشر به مرحلهای از بلوغ وارد شده است که هر کس می تواند خود در آثار الهی تفکر نماید و از راه دعا و مناجات و مشورت با دیگران تصمیم بگیرد. برای آنکه اکثر مردم از ظهور حضرت بهاءاللّه منتفع شوند آثار بهائی به ۸۰۰ زبان مختلف ترجمه شده است.
در آئین بهائی، انتخاب دین آزاد می باشد و عقیده بر آن است که همه ی مردم در انتخاب دین خود مختارند و افراد باید پس از مطالعه ی کتب و آثار الهی ادیان دیگر و پس از تحری حقیقت، دین خود را انتخاب نمایند. حضرت بهاءالله به بهائیان عالم می آموزد که تعالیم آن حضرت امروزه به مثابه دارویی است برای دردهای امروزه ی عالم انسانی. ایشان می فرمایند:
" رگ جهان در دست پزشک دانا است ، درد را می بيند و بدانائی درمان ميکند . هر روز را رازی است و هر سر را آوازی . درد امروز را درمانی و فردا را درمان ديگر. امروز را نگران باشيد و سخن از امروز رانيد . ديده ميشود گيتی را دردهای بيکران فرا گرفته و او را بر بستر ناکامی انداخته . مردمانيکه از باده خود بينی سر مست شده اند پزشک دانا را از او باز داشته اند . اينست که خود و همه مردمان را گرفتار نموده اند . نه درد ميدانند نه درمان ميشناسند . راست را کژ انگاشته اند و دوست را دشمن شمرده اند. "
دیدگاهها
mehrdad پاسخ داده:
سردبیر پاسخ داده:
كوروش آريايي ايراني :
كوروش آريايي ايراني :
كوروش آريايي ايراني :
مهدی (مهرداد) ا... :
ABTIN :
Anonymous :
سردبیر پاسخ داده:
مجید :
سردبیر پاسخ داده:
محمد پاسخ داده:
من به شکلی تصادفی و با یک تبلیغ منفی ضد بهائیت و پیگیری درستی یا نادرستی آن به کتاب بهاالله در قرآن رسیدم و قسمتی از تاریخ که هرگز نشنیده بودم پی بردم خواهشمندم کتابهای دیگری به فارسی معرفی کنید و همچنین در صورت امکان ترجمه فارسی کتابهای اقدس و ایقان و بیان را چگونه میتوانم بدست آورم
Anonymous :
hassan :
سردبیر پاسخ داده:
ایمن پاسخ داده:
hassan پاسخ داده:
امیر :
سردبیر پاسخ داده:
ناشناس :
من با توجه به خونده هام (از این سایت و جاهای دیگه) وتفکر و مقایسه به این نتیجه رسیدم که آیین بهایی مجموعه ای هست از اندیشه های اسلام،مسیحیت ،زرتشت،عرفان (اسلامی و غیر آن).با توجه به زمینه بهاالله که از یک خانواده ثروتمند بودندو با قرآن ،آموزه های اسلام و ادبیات و عرفان اسلامی (عطار،حافظ و مولانا) آشنا بودند ، این تاثیر پذیری چندان دور از ذهن نیست -حتی اگربه مدرسه نرفته باشند (به هر حال معلمین خصوصی وجود داشته اند)-و به نظر بسیار باهوش بوده اند.
عرفان به خصوص عرفان اسلامی بسیار به وحدت ادیان و انسانها نظر دارد و تفکرات عالی رو میشه از اونها دریافت ...فرقه های دیگری چون اکنکار ،عرفان حلقه ،آل یاسین نیزتحت تاثیر اندیشه های آنان به تازگی به وجود آمده اند.
مهم این است که در هر دسته وگروه ودین و فرقه ای که وارد میشوید عقل و قلب و وجدان خود را خاموش نکنید و آن را آگاه و بیدار نگه دارید و بازیچه نشوید... همیشه آزاده گی بالاترین الویت شما باشد تا حقایق را به خاطر این نوع وابستگی ها انکار نکنید حتی اگر به ضرر شما باشد...ادعا ها و سخنان زیبا و فریبنده شما را نفریبد..تعصب نورزید و سعی کنید درباره همه ادیان،راه ها ، اندیشه ها،افکار مطالعه کنید و پاکترین ها و بهترین ها را برگزینید....
آرش :
ممنون از راهنمایی های شما. تغییر قالب سایتتان خیلی بهتر شده و مطالب به زیبایی به بنده کمک نمود. امیدوارم بتوانم به دیانت بهایی بپیوندم
ناشناس :
I like this website its a master peace !
.
My homepage: Präsentation auf deutsch (<a href="http://www.mssport.net/comment/html/index.php?page=1&id=109742">http...)
ABTIN :
من حدود هشت ساله که بهایی ام. تا آخر عمرم هم بهایی خواهم بود. خیلی این دین عالیه.
علیرضا :
با عرض الله ابهی من سوال داشتم که چطور می توانم به ایین بهایی روی بیاورم
منصور :
درود بر سردبیر و دوستان ارجمند، دیروز ۸ آپریل ۲۰۱۷ برای نخستین بار از عبادتگاه بهایی ها در شهر زیبای دهلی دیدن کردم گرچی نمی دانستم این بنا برای چیست . انچی در این مقام دیدم مرا به اندیشه وا داشت ، فضای روحانی مطلق ، احترام متقابل ، نظم و همآهنگی انسانها بدون تعلقات و پیوند های دینی و مدهبی . بعد دیدار و نستن در تالار از دوستی که انجا خومت می کرد پرسیدم ، اینجا چی جایست ؟ گفت عبادتگاه بهایی ها ! برایم قابل قبول نبود ، عبادتگاهی که از صندوق پول و اعانه نداشته باشد .
امروز به سایت شما آمدم تا بدانم این دین یا آیین چگونه است . مطالب زیبایی خواندم ، سپاس از تک تک شما به ویژه آقای سردبیر این برگه . گرچی از تمام ادیان دل بریده ام ولی می کوشم تا پیرامون دین و آیین شما زیادتر بخوانم و بدانم . سپاس از همه شما دوستان که این نبشته کوچک را خواندید . منصور بدری
سیما :
به تازگی دارم به دین بهاییت می پیوندم. دوستان منتقد، شرط اول آگاهی کنار گذاشتن تعصبه. بدون تعصب ادیان مختلف رو مطالعه کنید
مینا :
با سلام
من مینا هستم. مدتها سوالم این بود که چرا دولت با پیروان دین شما موضع خصمانه شدید داره!
برای همین بدنبال آشنایی با اصول این دین وارد سایت شدم.
سوالات و جوابها رو خوندم؛ در پاسخ به دوستی گفتین قران کریم در آیه 19 سوره انشقاق خطاب به مسلمانان فرموده:شما هم دقیقا همان کارها - یعنی مثل مردم زمان حضرت یوسف که گفتندخداونددیگر پیامبری نخواهد فرستاد. آیه 34سوره غافر - را تکرار خواهید کرد.
بسیاراز برداشت معنایی شما از آیه مبارک متعجب شدم چون آیه بصورت واضح خطابش به همه مردم است چون وقتی خطابش به مسلمانان باشد خطاب مسلمین یا اهل ایمان بکار میبرد !!
مطلب دیگر در مورد همین آیه اینکه اصلا حتی معنای تحت الفظی آن با چیزی که شما آورده اید فرق دارد. معنای دقیق آیه مبارک این است : قسم به این امور که شمااحوال گوناگون وحوادث رنگارنگ خواهیدیافت.
خداوند در آیه های پیشین به امور زیادی از طبیعت سوگند خورده اند.
این حوادث طبق تفاسیر و حتی با عقل سلیم شاید به احوالات جنینی؛دوره پس از مرگ و یا احوالات انسان در طول زندگی مربوط باشد اما اصلا معنی که شما عنوان کردید:/ دقیقا کار مردم زمان یوسف را تکرار خواهید کرد!! برداشت نمیشود.
به سوره اعراف آیه 35 اشاره کردید:
در این آیه زمان افعال حال است و نه آینده حتی آیه بعد که ادامه همین آیه شریف است دارای زمان گذشته است. یعنی خطاب آیه شریف طبق معنی؛ به مردم زمان پیامبر و نیز مردم پیشین میباشد و بنابراین اصلا معنی گفتگوبا آیندگان و اخطار و یا پیش آگهی برای این مطلب که پیامبرانی خواهند آمد و اگر پیروی کنید ترسی نخواهید داشت را ندارد.
بلکه فقط به مردم همان زمان پیامبر اسلام و پیش از آن خطاب دارد.
مطلب سوم چرا جواب خانم الهه را ندادید که پرسیده بودند آیا پبامبر شما خود را امام زمان و قائد موعود معرفی کرده است یا خیر؟
لطفا پاسخ سوال را بفرمایید.
در یکی دیگر از پاسخهایتان گفته اید علت تمول هم کیشان شما برکت الهی بخاطر اعمال و نیات خیر آنهاست!
در اینکه خداوند برکت دهنده است شکی نیست اما این دلیل شما به این معنی است که تمام جمعیت بهایی از تمام جمعیت مسلمان از نظر رفتار و افکار و... خالص تر و بهتر هستند!! چون به شخصه مسلمانان نیکو خصلت و نیکوکار زیادی میشناسم که از نظر مالی با همه تلاش معاش؛ در موقعیت ضعیفی قرار دارند. آیا بنظر شما خداوند برکتش را از آنها دریغ و فقط به تمام افراد دین بهایی عطا فرموده است ؟
سوگند میخورم که من کاملاً بی غرض و تنها برای کشف حقیقت وارد شدم و خداوند را شاکرم که که دقتم را در آیات شریف قرآن شریف بیشتر کرد.
با آرزوی هدایت برای همه انسانها.
Malihe :
من با بهائي هاي زيادي در ارتباط بودم و واقعا به جرات ميگم كه انسان هاي خوش قلب و مهربوني هسنتد! كاملا برعكس مسلمانان!
علی دارایی :
درودبرشما
مدت مدیدیست که بدنبال کشف حقیقت هستم
دراین مرحله ازمذهب جهانی بهاییت که جهان راموطن اصلی میپنداردوتساوی حقوق زن و مرد وعدم استعمارگری مذهبی وازادی راحق مسلم هرفردمی داند راقبول نمودم و سوالاتی هم برای خودم دارم
جای امنی یاانجمنی که بصورت فیزیکی بتوانم مشکلم راحل کنم نیافتم
لذااگردراستان مازندران انجمن یامحفل بهاییت وجودداردمراراهنمایی نمایید تا بتوانم کسب علم نمایم
درضمن چنانچه رسمامذهب بهاییت راپذیرفتم مرحله تکوینی ان چیست؟
پنجاه سال اسلام را بصورت دین خانوادگی پذیرفتم چنان بلایی برسرم اوردند که که کوچکترین همکاری بامن ابا داشتند ودرعوض سنگ لای چرخ بدروزگارم گذاشتند
من را دریابید تابرای دین شما(ودراینده نزدیک دین من)درایران تبلیغات انچنانی نمایم حتی اگر به زندانم افکنند
مشکلم راحل کنیدتاایران راسراسرفریادبهاییت کنم
منتظرپاسختان هستم
محمد :
سوالی داشتم
بی طرفی در سیاست یعنی چی یعنی شما هیچ اهمیتی به نحوه زندگی مردم و یا ستمدیدگان نمیدید؟
آیا نباید ظلم دولت های ستمکار و استعمارگر رو آشکار کرد؟با این دیدگاه کلا منکر سیاسی بودن انسان میشید؟
ببخشید اگه انقد رک سوال کردم چون آیین بهایی از جنبه های مختلف خیلی به افکارم نزدیکه و خیلی بهش احترام میزارم ولی نمیتونم بی طرف بودن در امور سیاسی روبپذیرم چون از منفعل بودن در جامعه انسانی بدم میاد
با تشکر
ایرانی :
با سلام و خسته نباشید . خواستم منهم به عنوان یک مسلمان زاده حرفم و بزنم
واقعیت این هست که با خوندن تاریخ و اقدامات اسلام در صدر اون واقعیتهای وحشتناکی کشف میشه که هیچ ادم با شرافتی نمیتونه این مذهب رو بپذیره دیگه
از جمله دروغها سیاست بازیها و جنایات حضرت علی که به تعداد سر بریدنهای اسیران جنگ خودش افتخار میکرده
وقتی ادم مقایسه میکنه داعش رو و پیامبر و علی رو میبینه داعشیا خیلی دلرحم تر بودن از زمان صدر اسلام
و برام جالبه که ما مسلمونها دم از اسلام ناب میزنیم و اونوقت جنایات داعش رو تقبیح میکنیم
از اونجایی که اصل اسلام برام روشن شدن دین اسمانی نیست و یک ایدئولوژی کثیف سیاسی هست متاسفانه فرقه های اون رو هم نمیتونم حق و درست بدونم
ولی سوای درست و غلط و حقیقت و دروغ با اطلاعات کمی که در مورد اعتقادات بهاییان دارم
میتونم بگم اگر قرار بود به شخصه میان اسلام و بهاییت انتخاب کنم بطور صد در صد بهاییت رو انتخاب میکردم که هم خیلی خیلی انسانی تر هست و هم خیلی عقلانی تر
و همینطور قابل زندگی . اگر همه دنیا مسلمان بشن بازم از هم میکشن و بهم دیگه رحم نمیکنن این حقیقت تاریخی اسلامه
اگر تاریخ اسلام رو مطالعه کنید خواهید دید که تقریبا بیش از 90 درصد مسلمانها بدست خود مسلمانها سلاخی شدند
از جمله کشتارهای فجیه حضرت محمد و علی و جنگهای کسب خلافت و حکومت بدست امامان
امامانی که قداستشون از طریق نطفه و موروثی بوده
اما بهاییت بنظرم امکان جهانی شدن رو داره و دینی هست که لاقل میشه باهاش زندگی کرد
نه مثل اسلام که فقط میتونه بکشه و کشته شدن رو بهت بده
والسلام
زر :
سلام لذت بردم.من نه آیین بهائی را ساخته روس میدانم نه انگلیس.فقط یک سوال دارم حکمت بعثت پیامبران الهی مقتضیات و نیاز های زمانه است ک شاید در دوره های گذشته کمتر احساس میشد .مثلا ذوالقرنین مردم را از شریاجوج و ماجوج نجات داد.زرتشت با آوردن آتش و اثر ضد عفونی آن مردم را ازبیماری نجات داد.داود صنعت را به مردم معرفی کرد تا درجنگها با وسایل جدید بتوانند در مقابل دشمن از خود محافظت کنند.و هر چه قدر جلو تر میرویم رسالت پیامبران از حالت ابتدایی شکل نوین تر وپیچیده تری بخود میگیرد تا آنجا ک زمان بعثت پیامبر اموری چون فرزند کشی و زنده به گور کردن دختران و مردار خواری امری متداول بوده و تاریخ گواه این مطلب است که با بعثت حضرت رسول سید انبیا و اوصیا این امور منسوخ میگردند.در سده های اخیر نظم نوین جهانی شکل میگیرد و مفهوم قبیله و طائفه جای خود را به ملت و دولت میدهد.پس تقرب ادیان و ملل قویا نیاز میباشد .خداوند ک همه امور او دارای مصلحت بوده و در هیچ برهه زمانی بشر را بدون حجت و راهنما نمی گذارد پیامبر و دین جدیدی را مبعوث میکند ک هدفش صلح و رفع تعصب و انساندوستی و پرهیز از جنگ است.اما متاسفانه در این برهه ما شاهد خونین ترین جنگها ی اول و دوم بیشترین نسل کشی در اقطار مختلف عالم مانند کوردها مسلمان قبیله روهینگیا و بحران کوزوو و آشوب در بیشتر مناطق خاورمیانه هستیم ک متاسفانه موضع آیین بهائی انفعالی بوده با اینک این آیین الهی است نتوانست در پیش برد اهدافش جلو این حوادث ناگوار رابگیرد .سوال ک ذهن مرا مشغول کرده این است ک خدا کار بی فایده انجام داده یا این آیین و پیامبرانش ناتوان بوده اند ک حتی نقش پیش پا افتاده پیامبران قبل از میلاد را نتوانستند ایفا کنند.لطفا در تبیین مطلب مرا کمک نموده پاسخ مرا بدهید زیرا نیک آگاهم هر در این دین الهی و مقدس هر سوالی دارای پاسخ است.
افاق :
من دوستش دارم و مشتاقانه به دنبالش هستم
افزودن دیدگاه جدید